قاب عکس شهیدِ ترور در دست حاج حسین بود که ترور شد مردم استان در طول انقلاب اسلامی و به ویژه دوران هشت ساله دفاع مقدس خیلی فداکاری کردند، برادرم ذوب در ولایت بود، به خاطر ولایت دست و پا داد، زندگیاش را داد و الان نیز جانش را داد... ساعت ۹ صبح روز ۳۱ شهریور۱۳۹۷ رژه نیروهای مسلح در استان خوزستان آغاز شد. یگانها یکی پس از دیگری از مقابل جایگاه عبور کردند. جانباز حسین منجزی اولین نفر در میان جانبازان است و در حالی که قاب عکس شهیدی را در دست دارد از مقابل جایگاه عبور کرد. تنها دقایقی بعد صدای ممتد شلیک گلوله همه را یکباره به خود آورد
مروری بر زندگی و شهادت شهید هاشمینژاد در گفتوگو با فرزندش ریشههای رشد و پیروزی انقلاب اسلامی، در کنار حرکت تودههای عظیم مردمی، مرهون اندیشه و استدلال مردانی است که استوانههای پیروزی انقلاب اسلامی راتشکیل دادند؛ مردانی که برای حرکتها و خیزشهای مردمی، ستونهای قابل اتکایی بودند و اندیشههای آرمانی معمار کبیر انقلاب را به درستی برای ملت تشریح و تبیین کردند و جریانسازی انقلاب را به درستی پیش بردند. در سیوهفتمین سالگرد شهادت شهید عبدالکریم هاشمینژاد، در گفتوگو با محمدجواد هاشمینژاد، فرزند این شهید، به مرور بخشی از زندگی این روحانی شهید
منافقین سه پسرم را ناجوانمردانه به شهادت رساندند گروهک منافقین در 7مهر1361 بمب بسیار قوی را در میدان امام خمینی ابتدای خیابان ناصر خسرو تهران منفجر کردند. بر اثر این انفجار تروریستی، چندین ساختمان و مغازه تخریب و بیش از 83 تن شهید و حدود 800 نفر مجروح شدند. دو تن از شهدای این حادثه دو برادر به نام حبیب و مجید دباغزاده بودند. عناصر گروهک ترویستی منافقین مجید دباغزاده، سومین پسر این خانواده را نیز به شهادت رسانده است. آنچه در ادامه میخوانید بخشی از گفتوگو با مادر این شهیدان است: لطفأ خودتان را معرفی
روایت تشییع پیکر کوچکترین شهید حادثه تروریستی اهواز حالا دیگر محمدطاها را همه میشناسند، کودک ۴ سالهای که در حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح اهواز به شهادت رسید. در مراسم تشییع پیکرش در اصفهان، پدر شهید محمدطاها اقدامی در میان جمعیت بود، با لباس نظامیاش روی صحنه اجرا آمد، به تابوتی که جسم پسرش را در بغل گرفته بود ادای احترام کرد و با «جانم به فدایتان ای رهبر بزرگ و مردم عزیز ایران» صحبتش را شروع کرد. درحالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود، بغض خود را فرو میخورد و گفت: مردم عزیز اهواز، خوزستان،
روایت شهادت علی غیوریزاده در یورش نظامی منافقین به شهر مهران با شروع جنگ تحمیلی و هجوم وحشیانه و همه جانبه دشمن بعثی به مرزهای ایران اسلامی مردم به صورت خود جوش با لبیک به فرمان رهبر انقلاب با ساماندهی نیروهای مردمی دوشادوش نیروهای ارتش و سپاه به دفاع از مرزها شتافتند. مردم ملکشاهی جزء اولین کسانی بودند که با ایجاد گروههای مردمی و داوطلب بسیجی پنج هزار رزمنده شجاع و دلیر را به مرزها گسیل داشتند و در طول هشت سال مقاومت و ایثار حماسههای ماندگاری همچون فتح ترشابه را به یادگار گذاشتند، ماجرای شجاعت و دلیری این رزمندگان هر کدام حکایتی دارد که چگونه در راه
منافقین سیدقاسم را جلوی چشمانم تیرباران کردند شهید سیدقاسم حسینی در سال 1333 چشم به جهان گشود و پس از اتمام تحصیلات در شرکت زاگرس تهران مشغول به کار شد و پس از مدتی به استخدام کارخانه ناسیونال، قسمت تراشکاری درآمد. شهید حسینی در دوران انقلاب با آگاهی دادن به کارگران، نقش مهمی در تجمعات کارگری داشته و شخصاً نیز فعالیت خستگیناپذیری در تظاهرات و جریان انقلاب داشت. پس از انقلاب به علت صداقت و امانتداری در کارهایش، به عنوان نماینده کارگران در کارخانه انتخاب شد .
ماموستا برهان عالی؛ شهید شب قدر شهید ماموستا ملابرهان عالی در شب 23 رمضان سال 88 پس از اقامه نماز تراویح در مسجد قبا بهاران توسط افراد تندرو سلفی وابسته به دشمنان اسلام به فیض شهادت نائل آمد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) به نقل از فارس، روحانیون و علما در همه انقلابها و قیامها نقش و تاثیر شگرف داشتهاند و غیر از آنکه به روشنگری پرداختهاند همواره در صف مقدم مبارزه قرار داشتهاند و برای تداوم و قوام و سربلندی دین خونشان را تقدیم کردهاند. همه آنان از یک
مخالفت با گروهکهای تروریستی سلفی عامل اصلی ترور ماموستا عالی بود شهید ماموستا ملا برهان عالی در بهار 1332 در روستای کانیسانان از توابع بخش مرکزی مریوان متولد شد. مقدمات علوم دینی را به تدریج در مکتب پدر فرا گرفت، چندی بعد ضمن فراگیری اصول و مسائل مختلف علوم دینی به آموزش و تدریس مسائل دینی به سایر طلاب پرداخت. در سال 1351 پس از اتمام سطوح دروس حوزوی با حضور علمای برجسته منطقه به صورت رسمی اجازهنامه افتاء در مذهب امام شافعی را دریافت کرد، پس از آن همچنان به تدریس علوم دینی و اقامه نماز جمعه و جماعت در روستا پرداخت و در فروردین 1354 ازدواج کرد و پس از آن
یار امام با حمله تروریستی به شهادت رسید بیستم شهریور 1360 مراسم نماز جمعه به پایان رسید که یکی از منافقان بازوی آیتالله مدنی را گرفت و ضامن نارنجکی را که در لباسش مخفی کرده بود کشید و نارنجک منفجر شد و یکی دیگر از یاران امام به شهادت رسید. بیستم شهریورماه یادآور شهادت آیتالله مدنی درسنگر نمازجمعه در یک اقدام تروریستی توسط منافقین است. تولد و تحصیلات در یکی از روزهای سال ۱۲۹۲ شمسی (۱۳۲۳ ق) در خانه با صفای آقامیرعلی از سادات محترم آذرشهر، کودکی پا به عرصه زندگی گذاشت که بعدها خدمات گرانقدری به
جریان نفاق باعث شهادت آیتالله مدنی شد وضعیت بحرانی تبریز پس از روزهای پیروزی انقلاب و ضرورت حضور عالمی مجتهد، قاطع و شجاع در آن خطه موجب گردید که امام پس از شهادت آیتالله قاضی، شهید مدنی را به آنجا گسیل دارند. ایشان نیز با صبری انقلابی و هوشمندی توانست بحران آن خطه را مدیریت کرده و بهویژه غائله حزب خلق مسمانان را خاتمه دهد. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با محافظ آیتالله مدنی(ناصر برپور):
شهید آیتالله مدنی به روایت آیتالله محمدتقی آلهاشم اولین بار چه زمانی و چگونه با آیتالله شهید مدنی آشنا شدید؟ زمانی که طلبه بودم، میشنیدم که آیتالله شهید مدنی با طاغوت مبارزه میکند. به دستور شهید مدنی کارخانه خمری را که در آذرشهر قرار داشت، خراب کردند و دولت وقت، ایشان را دستگیر و تبعید کرد. من دائما سراغ ایشان را میگرفتم. بعد از آنکه شهید مدنی در زمان مرحوم آیتالله حکیم به شهر نجف مشرف شد، مصادف با زمانی که صدام به آیتالله حکیم جسارت کرده بود، شهیدمدنی خدمت ایشان رفت. آیتالله مدنی از آیتالله حکیم خواست که: «آقا! اجازه بدهید ما
خاطرهای از حال و هوای شهید اوسطی، یک روز قبل از شهادتش حال و هوای شهادت از جهانگیر جعفرزاده – که او هم شهید شد – پرسیدم: «به نظر شما رفتار منصور عوض نشده؟» او در حالیکه سرش را به نشانه تایید تکان میداد، جواب داد: «اتفاقا من هم در همین فکر بودم. او چند وقتی است که از بهشت صحبت میکند و رفتارش حسابی تغییر کرده است.» برای اینکه از سختی راه بکاهم خود را به جمع همراهان نزدیک کردم. منصور صورت خود را به عقب برگرداند و به آنها گفت: «بچهها! امشب من با برادرانی که در پاوه شهید شدهاند، شام میخورم. برای آنها پیغامی ندارید؟» رضا مرادی با خوشحالی گفت
شهید قانع معتقد بود اساس انحرافات از آموزشوپرورش نشات گرفته است درد مردم؛ انگیزه انقلابی شهید حسینی سیدقاسم از فقر و ناراحتی مردم رنج میکشید. همیشه میگفت: «چرا اداره کشور ما در دست خانوادهای سلطنتی و منفعتطلب است؟» در آن زمان اکثریت روستاها از خشکسالی و بیآبی رنج میبردند و آب تمیز برای نوشیدن نداشتند. ما هم در یکی از این روستاها زندگی میکردیم و خانوادهمان با تمام این مشکلات دست و پنجه نرم کرده بود. یکی از مهمترین انگیزههای فعالیت انقلابی شهید حسینی هم دیدن فقر و تنگدستی مردم و اختلاف طبقاتی مردم و سلطنتیها بود.
جنایت بیسابقه و خونبار منافقین در ۱۵شهریور۶۱ تهران را لرزاند گروهک تروریستی منافقین در اقدامی وحشیانه با بمبگذاری در محلی شلوغ و پررفتوآمد در تهران بیش از ۱۵۰ نفر از مردم بیگناه را مجروح کرده و دهها تن را بهشهادت رساند. به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور) در حالی که جمهوری اسلامی ایران، در نبردی نابرابر مشغول دفاع از کیان اسلامی بود و برای عقب راندن دشمن بعث از خاک وطن، فرزندانش را تقدیم اسلام میکرد، دشمنان داخلی و فریبخورده و عناصر منافق سعی در ایجاد رعب و وحشت در میان صفوف ملت قهرمان داشتند. این افراد جاهل و کوردل
اقدامات شهید قدوسی رهبران منافقین را مجبور به فرار از کشور کرد آیتالله قدوسی طی دوره مسئولیتش بعنوان دادستان کل انقلاب همواره با سازمان منافقین درگیر بود. این سازمان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با ضرباتی که از ساواک دریافت کرده بود در عمل متلاشی شده بود و از تشکیلات و امکانات مبارزه بیبهره شده بود. با این وجود در آستانه پیروزی انقلاب و در شرایطی که مبارزه با حکومت به اوج رسیده بود سازمان با سوء استفاده از موقعیت و با حمله به کلانتریها و پادگانها توانست مقدار زیادی سلاح و مهمات در اختیار بگیرد. از سوی دیگر در شرایطی که تمامی مردم و گروههای