با شروع جنگ تحمیلی و هجوم وحشیانه و همه جانبه دشمن بعثی به مرزهای ایران اسلامی مردم به صورت خود جوش با لبیک به فرمان رهبر انقلاب با ساماندهی نیروهای مردمی دوشادوش نیروهای ارتش و سپاه به دفاع از مرزها شتافتند.
مردم ملکشاهی جزء اولین کسانی بودند که با ایجاد گروههای مردمی و داوطلب بسیجی پنج هزار رزمنده شجاع و دلیر را به مرزها گسیل داشتند و در طول هشت سال مقاومت و ایثار حماسههای ماندگاری همچون فتح ترشابه را به یادگار گذاشتند، ماجرای شجاعت و دلیری این رزمندگان هر کدام حکایتی دارد که چگونه در راه عزت و سربلندی ایران اسلامی جانانه از مرزها دفاع کردند و بدون شک امنیت و آرامش امروز مدیون رشادت و ایثارگری آنهاست.
شهید علی غیوریزاده یکی از شهدای ملکشاهی که در عین مظلومیت با شجاعت تا پای جان برای حفظ عزت و سربلندی ملت خود قهرمانانه مقاومت کرد. شجاعت و جسارتش در مقابل دشمن به حدی بود که او را معیار شناخت شجاعان و اوج ایثارگری میدانند.
مراد افتخاری یکی از همرزمان او در بعضی عملیاتها میگوید: هیچگاه در چهره این سردار هراسی ندیدم، روحیهای فوقالعاده داشت و هرگاه عملیاتی شروع میشد، علی نفر اولی بود که به دل دشمن میزد و تا پای جان مقاومت میکرد.
علی بارها مجروح شد با این حال هر جا عملیاتی بود، حضور داشت، او یا در کسوت فرمانده بود یا با قناسهاش دشمنان را میزد.
شهید بسطامی فرمانده (سابق) لشکر 11 امیرالمومنین(ع)، سردار کرمی و سردار غلامی از همرزمان و دوستان صمیمی شهید غیوری بودند، آن روزها جنگ غیوری با هلیکوپترهای عراقی با آرپی جی 7 دیدنی بود.
او در مسئولیتهای فرمانده گردان، جانشین گردان، نیروی اطلاعات و عملیات مشغول خدمت بود، در عملیات والفجر 3، والفجر 5، والفجر 9، والفجر 10، کربلای 1، کربلای 4، کربلای 10، نصر 4 و نصر 8 با مسئولیتهای مختلف حضوری فعال داشت، هر جا که علی بود آرامش خاطر فرماندهان فراهم بود.
29 خرداد 1367 ارتش آزادیبخش منافقین با همکاری حزب بعث حمله شدیدی را در جبهه مهران آغاز کرد، برای دفع این حمله دشمن، مهمترین معبر را که برای حفاظت از مهران پیشبینی شده بود به علی و گردان تحت امر او دادند.
یکی از همرزمانش از آن شب این گونه میگوید: شب قبل از عملیات ساعت 12 شب به گردان علی سر زدیم، شهید غیوریزاده گفت: مگر تانکهای عراقی از روی جسد من رد شوند تا این معبر سقوط کند.
کاملا مهیای شهادت بود، در جواب شوخی یکی از دوستان گفت: من هم میدانم این بار کار خیلی سخت شده است. عملیات دشمن در مهران آغاز شد و تا ساعت 4 صبح صدای یا حسین(ع) و لا حول و لا قوه الا بالله علی برای فرمانده لشگر امیدوارکننده بود.
ساعت 9 صبح روز بعد، بیسیمچی شهید غیوری گفت: علی در معبر بهرامآباد مورد اصابت گلولههای تیربار تانک عراقیها قرار گرفت و آخرین پیام علی مقاومت بود.
وقتی بعد از 12 سال و 4 ماه و 20 روز مردم خبر پیدا شدن پیکر مطهر علی را شنیدند به استقبالش رفتند، مردان و زنان ملکشاهی 50 کیلومتر پیاده حرکت کردند تا به محلی که پیکر مقدس علی پیدا شده بود رسیدند.
جنازه علی با کارت شناسایی و لباسهای تیر و ترکش خوردهاش شهر به شهر تشییع و در زادگاهش به خاک سپرده شد تا برای همیشه تاریخ سندی باشد بر مقاومت، افتخار و سربلندی ملت بزرگ ایران اسلامی.
سال 1393 این شهید والا مقام به عنوان شهید شاخص عشایر کشور معرفی و یادواره آن به شکل سنتی چمر با حضور جمعی از مسئولان کشوری و استانی برگزار شد.
منبع: ایرنا
بیشتر بخوانید
نقش خیانت گروهک تروریستی منافقین در جنگ تحمیلی