آیتالله قدوسی طی دوره مسئولیتش بعنوان دادستان کل انقلاب همواره با سازمان منافقین درگیر بود. این سازمان در سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی با ضرباتی که از ساواک دریافت کرده بود در عمل متلاشی شده بود و از تشکیلات و امکانات مبارزه بیبهره شده بود. با این وجود در آستانه پیروزی انقلاب و در شرایطی که مبارزه با حکومت به اوج رسیده بود سازمان با سوء استفاده از موقعیت و با حمله به کلانتریها و پادگانها توانست مقدار زیادی سلاح و مهمات در اختیار بگیرد. از سوی دیگر در شرایطی که تمامی مردم و گروههای انقلابی سرگرم مبارزه برای ساقط کردن رژیم بودند رهبران سازمان با کاسته شدن از فشار نیروهای امنیتی بر خودشان، اقدام به سازماندهی نیروها در سطح کشور کردند. آنان به خوبی میدانستند که در صورت پیروزی نیروهای مذهبی و تشکیل نظام اسلامی خواه نا خواه به خاطر اختلافاتی که این نیروها به لحاظ فکری و عقیدتی با سازمان دارند با آن مقابله خواهند کرد از این رو پیشاپیش خود را برای چنین وضعیتی آماده میساختند. پس از پیروزی انقلاب، سازمان با تبلیغ اندیشه مارکسیستی در بین کارگران و مطرح ساختن شعارهایی عامهپسند تلاش کرد گسترش پیدا کند.
طی این دوره سازمان با شناسایی خانههای افرادی که به خاطر ترس از پیروزی انقلاب به خارج از کشور فرار کرده بودند درصدد بود خانههای تیمی را دوباره سازمان دهد. سازمان در آشوبهایی که پس از پیروزی انقلاب به وجود آمد نقش محوری داشت؛ رهبران سازمان با حمایت از افرادی چون بنیصدر که در برابر نیروهای انقلابی قرار گرفته بودند تلاش کردند ضمن مقابله با قدرتگیری شورای انقلاب و نیروهای انقلاب با سهیم شدن در ساختار سیاسی و امتیازگیری موقعیت سازمان را تثبیت کنند. در چنین وضعیتی آیتالله قدوسی به دادستانی انقلاب منصوب شد ایشان در مصاحبهای که پس از انتصاب به سمت دادستانی انجام داد اظهار داشت: «عملکرد دادگاه انقلاب و دادستانی کل پیش از این به گونهای بود که در تشخیص دشمنان اصلی انقلاب دچار خطا شده است و با این فرض که افراد طاغوتی و وابستگان دستگاه پهلوی اصلیترین دشمن انقلاب هستند مجازات و مصادره اموال این افراد تنها وظیفه دادستانی و دادگاههای انقلاب است، در صورتی که دشمنان اصلی انقلاب با غفلتی که از آنها شده است توانستهاند خود را سازماندهی و برای ضربه وارد کردن به انقلاب آماده کنند و شناسایی و مقابله با این دشمنان مسلما وقت زیادی را خواهد گرفت.»(1)
پس از آن مرحوم قدوسی مبارزهای پیگیر و همه جانبه را علیه سازمان منافقین آغاز کرد. آیتالله قدوسی با توجه به شناختی که از رهبران سازمان منافقین داشت و شناساییهایی که درباره فعالیتهای سازمان انجام شده بود همواره به مقامات عالیرتبه پیشنهاد میکرد که در یک اقدام قاطع و همه جانبه رهبران و اعضای سازمان را دستگیر کنند و سازمان را متلاشی کنند؛ اما مقامات کشور با ملاحظاتی که بخاطر اوضاع آشوبزده کشور و نیز درگیر بودن با جنگی همه جانبه داشتند صلاح نمیدانستند جبهه جدیدی در داخل گشوده شود، با وجود این دادستانی با اقداماتی که انجام داد خانههایی که توسط سازمان غصب شده بود باز پس گرفت و روزنامهها و نشریاتی که وابسته به سازمان منافقین بودند و به تشویش اذهان عمومی میپرداختند توسط دادستانی تعطیل شد.
پس از تغییر موضع سازمان منافقین و مواضع آشکاری که در ضدیت با نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کردند، مسئولین جمهوری اسلامی مصمم شدند موضع سرسختانهای را در مقابل سازمان منافقین اتخاذ کنند؛ از این رو در جلسهای که در اداره نخستوزیری و با شرکت دادستانی کل انقلاب، فرمانده سپاه و مجمعی از مسئولین قضایی تشکیل شد، اطلاعیه 10 مادهای درباره سازمان منافقین صادر شد که چگونگی مقابله با سازمان را تعیین میکرد. بعد از صدور اعلامیه، ستادی تحت عنوان ستاد پیگیری اطلاعیه دادستانی کل انقلاب به وجود آمد و شهید قدوسی پس از آن مبارزه قاطعانهای را با سازمان منافقین آغاز کرد و زمانی که در سال 1360 سازمان علنا مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را اعلام کرد آیتالله قدوسی با بسیج نیروها و امکانات به تعقیب رهبران و اعضای سازمان اقدام کرد و عرصه را به اندازهای به سازمان تنگ کرد که رهبران سازمان مجبور به فرار از کشور شدند و فعالیت سازمان به صورت مخفیانه و زیرزمینی و انجام ترورهای کور محدود شد.(2)
پی نوشت:
1- عدالت در خون یادواره دومین سنگر فقاهت و قضاوت روابط عمومی دادستانی کل انقلاب ص23-24
2- زندگینامه شهید آیتالله علی قدوسی؛ تالیف سید مسعود موسوی آشان
بیشتر بخوانید:
شهید آیتالله قدوسی به روایت همسر
شهید آیتالله قدوسی به روایت رهبر معظم انقلاب