حقوق بشر از ديدگاه امام على علیه السلام(قسمت پایانی)

از منظر على(ع) و در دوره‏حكومت علوى حق حيات، اصلى‏ترين حق بشر به بهترين شكل پاسدارى مى‏شود، اصل آزادى نه ‏در حرف، بلكه در عمل به اجرا درمى‏آيد و حضرت بستر مناسب اجراى آن را در يك حكومت‏دينى به خوبى ترسيم مى‏كند.

Emam Ali

فعليت يافتن وظيفه حاكم منوط به اظهار فقر توسط تهيدستان نيست؛ چون در عبارت به «معترّ» هم سفارش‏شده است. «معتر» فقيرى است كه اظهار فقر نمى‏كند. همچنين در قسمت ديگرى از بيانات آن حضرت به دو طبقه ديگر اشاره مى‏شود: يتيمان و سالخوردگان كه راه چاره ندارند و دست سئوال هم پيش نمى‏آورند.108

 

تا اين قسمت سخن در اعلاميه جهانى حقوق بشر هم آمده است؛ اما على(ع) به همين مقدار بسنده نمى‏كند و فقط نمى‏گويد دستگيرى نمودن از طرف حكومت حق فقيران است، بلكه از آن طرف حاكمان بايد زندگى‏شان را در حد معمول‏پايان آورند. و اين فرقى است كه حكومت علوى را مى‏تواند از بسيارى حكومت‏ها ممتاز سازد؛ يعنى چه بسا حكومت‏هايى به فقيران برسند و سيستم تأمين اجتماعى مناسبى سامان دهند. اما از آن طرف حاكمان‏حاضر نيستند چون فقيران زندگى كنند. بدين خاطر امام على(ع) به مالك سفارش مى‏كند: «فلا يشغلنك عنه بطر: مبادا فرورفتن در نعمت، از پرداختن به‏آنان بازت دارد.»109

 

زيباتر سخن، نامه‏اى است كه آن حضرت به عثمان بن حنيف انصارى نوشت. براى ايشان خبر آوردند كه حنيف‏ ـ فرماندار بصره ـ به مهمانى عده‏اى رفته است. در آن نامه على(ع) ضمن نكوهش عمل ابن حنيف، با كنايه به او گوشزدمى‏كند: «تو پيرو امامى هستى كه از دنياى خود به دو جامه فرسوده و دو قرص نان بسنده كرده، هيچ زرى نيندوخته و هيچ‏ جامه كهنه‏اى نيفزوده است.» سپس با بيان پرسوز و گداز مى‏فرمايد:

 

«و لو شئت لاهتديت الطريق الى مصفّى هذا العسل و لُباب هذا القمح و نسائج هذا القر، ولكن هيهاتَ ان يغلبنى هواى و يقودنى جشعى الى تخيّر الا طمعه، و لعل بالحجاز او اليمامه من لاطمع له فى ‏القرض و لا عهد له بالشبع او ابيتَ مِبطاناً و حولى ‏بطون غَرثى و اكباد حرّى:110اگر خواستمى، دانستمى چگونه عسل پالوده و مغز گندم و بافته ابريشم را به گلو برم، ليكن هرگز هواى من بر من چيره ‏نخواهد گرديد و حرص مرا به گزيدن خوراكها نخواهد كشيد؛ چه، بود كه در حجاز يا يمامه كسى حسرت گرده نانى برد، يا هرگز شكمى سير نخورد و من سير بخوابم و پيرامونم شكمهايى باشد از گرسنگى به پشت دوخته و جگرهايى سوخته!»

 

اين شيوه مختص حكومت علوى است؛ يعنى نه تنها حاكم اسلامى بايد حق مستمندان را بدهد، بلكه بايد با زهدورزى‏ درد آنان را تسكين دهد.

 

خاتمه:

 

آنچه گذشت،خلاصه‏اى از اهم اصول و مسايل حقوق بشر از ديدگاه على(ع) بود. همان طور كه اشاره كرديم، على(ع) انسان را موجود با كرامت دانسته، در عين حال او را موجودى غيرمستقل و وابسته به خدا، با هدف، و مشتاق رسيدن به كمال و لقاءاللَّه مى‏داند. و همين اصول است كه بايد حاكم بر ساختار حقوق وى هم باشد.

 

از منظر على(ع) و در دوره‏حكومت علوى حق حيات، اصلى‏ترين حق بشر به بهترين شكل پاسدارى مى‏شود، اصل آزادى نه ‏در حرف، بلكه در عمل به اجرا درمى‏آيد و حضرت بستر مناسب اجراى آن را در يك حكومت‏دينى به خوبى ترسيم مى‏كند. و آنگاه كه به عدل و دادورزى مى‏رسيم، بايد او را مظهرعدالت و كلمه عدالت را وامدار على قلمداد كرد و بدون هيچ اغراقى بايد على(ع) را شهيد عدالت دانست. البته بايد اعتراف كرد ورود در مباحث تفصيلى حقوق بشر و تك‏تك موضوعات آن فرصتى‏ديگر و نوشتار مجزايى مى‏طلبد كه از حوصله يك مقاله خارج است.

 

 

پی نوشتها:

 

98. سوره مائده، آيه 42.

99. نهج‏البلاغه، نامه 53، ص 332.

100. مستدرك‏الوسائل و مستنبطالمسائل، ميرزاحسين النورى ‏الطبرسى، ج 21581 / 359 / 17.و الكافى، ج 1 / 412 / 7. و الكافى، ج 1 / 413 / 7.

101. مستدرك‏الوسائل، 21581 / 359 / 17.

102. نهج‏البلاغه، نامه 31، ص 305.

103. همان، ن 53، ص 335.

104. همان.

105. همان.

106. وسايل‏الشيعه، ج 11، ص 49.

107. بحارالانوار، ج 41، ص 52.

108. همان، ص 336.

109. همان، ص 335.

110. نهج‏البلاغه، ص 318.

 

كتابنامه

ـ قرآن كريم.

ـ نهج‏البلاغه، ترجمه: سيدجعفر شهيدى، چاپ چهاردهم، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، 1378.

ـ وسائل‏الشيعه الى تحصيل مسائل‏الشريعه، محمد بن الحسن الحرالعاملى، دار احياء التراث‏العربى، بيروت، بى‏تا.

ـ غررالحكم و دررالكلم، عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، با مقدمه و تصحيح و تعليق ميرجلال‏الدين حسينى ارموى،مؤسسه انتشارات و چاپ، دانشگاه تهران، تهران، 1373.

ـ شرح نهج‏البلاغه، ابى‏حامد عبدالحميد بن هبه‌اللَه المدائينى الشهير بابن ابى‏الحديد، دار احياء التراث‏العربى،بيروت،1409.

ـ امالى، ابوجعفر محمد بن حسن طوسى، بغداد، المكتبه‌الالهيه.

ـ فروع الكافى، محمد بن يعقوب بن اسحاق الكلينى‏الرازى، بيروت.

ـ مستدرك‏الوسائل، و مستنبط‌المسائل، ميرزاحسين النورى الطبرسى، الطبعه‌الثانيه، مؤسسه آل‏البيت‏لاحياءالتراث،بيروت، 1409هـ.

ـ بحارالانوار، محمدباقر المجلسى، چاپ سوم، دارالكتب‏الاسلاميه، تهران، 1373.

ـ مروج‏الذهب و معادن‏الجوهر، على بن حسين مسعودى، مطبعه‏الصدر، 1409 ق.

ـ انساب‏الاشراف، احمد بن يحيى بن جابر البلاذرى، تحقيق و تعليق: محمدباقر المحمودى، الطبعه‌الاولى، دارالتعارف‏للمطبوعات، بيروت، 1397هـ.

 

 

حقوق بشر از دیدگاه امام على علیه اسلام(۶)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31