ترور و دفاع مشروع (13)

خداوند در آيه ديگري پس از آن كه به مسلمانان هشدار مي دهد كه مبادا از فرمان رسول خدا (ص) سرپيچي و جان خود را از جان او عزيزتر بدارند ، بر اين نكته تأكيد مي كند كه هر گونه خستگي ،‌ تشنگي يا گرسنگي در راه خدا به آنان برسد و يا هر گونه اقدامي كه موجب خشم دشمن شود و هر گونه دستبردي كه به دشمن متجاوز زده شود ، همه و همه از مصاديق عمل صالح است

Teror Defaemashrooعمليات استشهادي در دفاع مشروع

آيا استفاده از عمليات استشهادي در دفاع مشروع از نگاه فقه جايز است ؟ مقصود ما از عمليات شهادت طلبانه در اينجا اقدامي است كه شخص با قصد قربت و با علم به شهادت و با هدف ضربه زدن به دشمن متجاوز و اشغالگر به انجام آن مبادرت ورزد و در اين راه كشته شود .

از آنجا كه عمليات استشهادي از نظر شكلي به انتحار و خودكشي شباهت دارد ، ممكن است عده اي گمان كنند كه اينگونه عمليات نوعي خودكشي و انتحار است ، لذا لازم است در آغاز بحث به تفاوت آن دو اشاره اي شود .

دقت در عمليات شهادت طلبانه نشان مي دهد كه اين رفتار هم از جهت قصد و انگيزه و هم از جهت هدف و غايت و هم از نظر آثار و پيامدها با انتحار تفاوت اساسي دارد ، زيرا اولاً قصد و انگيزه اقدام كننده به شهادت طلبي دفاع از ايمان ، مقدسات و سرزمين اسلامي است ؛ ثانياً هدفش از جنبه شخصي نيل به فوز عظيم شهادت و از جنبه اجتماعي ضربه زدن به اشغالگران و دشمن متجاوز و ايجاد رعب و وحشت در جبهه آنان و روحيه بخشيدن به مسلمانان مي باشد ؛ ثالثاً چنين شخصي از جنبه فردي داراي قدرت و قوت روحي ، شجاعت و شهامت و ايمان و اعتقادي راسخ است كه با آگاهي كامل در اين ميدان قدم مي گذارد .

در حالي كه شخصي كه خودكشي مي كند در هيچ يك از ابعاد سه گانه ياد شده كمترين شباهتي به مجاهد في سبيل الله ندارد ، نه قصد و انگيزه اش الهي است ، نه در مقام دفاع از ايمان و سرزمين اسلامي است ؛ او هدفي نيز جز نفله كردن خود و راحت شدن از گرفتاري هاي روحي خود ندارد ، از جنبه اجتماعي نيز كمترين تأثيري در رشد اجتماع يا مقابله با دشمن متجاوز ندارد . بنابراين عمليات استشهادي تفاوت اساسي با انتحار و خودكشي دارد .

 

1 – 7. دلايل مشروعيت عمليات استشهادي

شواهد و قرائن فراواني از قران و سنت و سيره معصومان عليهم السلام بر مشروعيت عمليات شهادت طلبانه دلالت دارند . استقصاي همه موارد نيازمند تأليف كتاب جداگانه اي است ، (1) ما در اينجا به ذكر نمونه هايي از اين شواهد بسنده مي كنيم .

 

الف . قرآن :

خداي متعال در آيات متعددي از قرآن درباره معامله گروهي از مؤمنان با خدا سخن گفته است . اين گروه از مؤمنان كساني هستند كه جان و مال خود را به خدا تقديم كرده و خداي متعال در عوض وعده بهشت را به آنان داده است .

بي شك آن دسته از مؤمنان كه در مقام دفاع از ايمان و اسلام و سرزمين اسلامي خود را به كام دشمن زده و با عمليات استشهادي جان خود را فدا مي كنند از مصاديق روشن آن گروه از مؤمناني هستند كه با خدا معامله كرده اند ، اينك به يك نمونه از اين آيات توجه فرماييد :

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ " خداوند جان و مال مؤمنان را در ازاء بهشت از آنان خريده است ، همان كساني كه در راه خدا كارزار مي كنند و مي كشند و كشته مي شوند . اين وعده به راستي و درستي در تورات و انجيل و قرآن بر عهده اوست و كيست از خداوند وفادارتر به پيمانش ؟ پس به معامله اي كه به آن دست زده ايد شادمان باشيد و اين همان رستگاري بزرگ است . " (توبه/111)

 

خداوند در آيه ديگري پس از آن كه به مسلمانان هشدار مي دهد كه مبادا از فرمان رسول خدا (ص) سرپيچي و جان خود را از جان او عزيزتر بدارند ، بر اين نكته تأكيد مي كند كه هر گونه خستگي ،‌ تشنگي يا گرسنگي در راه خدا به آنان برسد و يا هر گونه اقدامي كه موجب خشم دشمن شود و هر گونه دستبردي كه به دشمن متجاوز زده شود ، همه و همه از مصاديق عمل صالح است . (2)

 

بي شك عمليات استشهادي از مصاديق روشن آن دسته از اقداماتي است كه موجب خشم دشمن مي شود و ضربه هاي هولناكي بر روحيه دشمن وارد مي سازد . بنابراين عمليات استشهادي به نص آيه شريفه از مصاديق عمل صالح است .

 

ب . سنت :

در روايات معصومين (ع) بالاترين ستايش ها از شهادت و شهادت طلبي شده است ، بي شك جوانان فداكاري كه دست به عمليات استشهادي مي زنند از مصاديق روشن انسان هاي شهادت طلب هستند . اينك به چند نمونه از اين روايات توجه فرماييد :

امام صادق (ع) برترين جهاد را جهادي مي شمارد كه مركب شخص پي شود و خونش در راه خدا به زمين ريخته شود ،‌ پيامبر اعظم اسلام (ص) نيز محبوب ترين قطره نزد خداي سبحان را قطره خوني مي شمارد كه در راه خدا بر زمين ريخته شود .

 

ج . سيره معصومين (ع) :

معصومين خود از مصاديق روشن شهادت طلبي در راه خدا بودند و با تعبيرات گوناگوني از عشق و علاقه خود به شهادت پرده برداشته اند . پيامبر اعظم (ص) مي فرمايد :

" سوگند به خدايي كه جانم در دست اوست ، دوست داشتم كه در راه خدا كشته شوم ، سپس زنده گردم ، دوباره كشته شوم ، بار ديگر زنده شوم و مجدداً كشته شوم ." (3)

 

مولا علي (ع) عشق و علاقه خود به شهادت را بيش از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادر توصيف نموده است . (4) نيز سخناني كه از امام حسين (ع) و ديگر معصومين درباره عشق و علاقه شان به شهادت نقل شده ، فراوان است .

 

سيره عملي پيامبر اعظم (ص) و امام علي و امام حسين (ع) و ياران مخلص ايشان از روحيه شهادت طلبي و ارزش هاي والاي شهادت طلبي در راه خدا حكايت دارد و مي تواند از جمله شواهد دال بر مشروعيت شهادت طلبي و عمليات استشهادي باشد .

 

د . دلايل ديگر :

فقيهان با استناد به سخنان معصومين (ع) در لابلاي كتاب هاي فقهي فروعاتي را مطرح ساخته اند كه با دقت در آنها مي توان از آنها مشروعيت عمليات استشهادي را استفاده كرد ، ما چند نمونه از اين فروعات و نحوه استفاده مدعي از آنها را در اين قسمت ذكر مي كنيم :

 

1. مبحث اهم و مهم :

فقيهان بر اساس اصل اهم و مهم در موارد فراواني فتوا داده اند ، از جمله در كتاب جهاد به جواز قتل بي گناهاني فتوا داده اند كه دشمن سپر خود قرار داده است . (5) بي شك حكم به جواز قتل بي گناهان در فرض فوق از باب اهم و مهم است ، پيروزي در جنگ و دفع تجاوز دشمن مهمتر از قتل عده اي بيگناه است .

 

بر اساس اصل اهم و مهم عمليات شهادت طلبانه را هم اگر نوع خودكشي فرض بگيريم ، چون ضربه زدن به دشمن و دفاع از كيان اسلام اهميت بيشتري دارد ، لذا اقدام به عمليات شهادت طلبانه براي اهداف مهمتر مجاز ، بلكه گاهي مواقع لازم و ضروري مي شود .

 

2. وجوب دفاع به طور مطلق :

گذشته از اين كه فقيهان در اصل وجوب دفاع در صورت تجاوز دشمن ، هيچ شرطي را لحاظ نكرده و حكم كرده اند كه بر همگان اعم از مرد و زن ،‌ پير و جوان و ... واجب است از سرزمين اسلامي و جان و مال خود دفاع كنند ، (6) اطلاق حكم و ادله وجوب دفاع شامل عمليات شهادت طلبانه نيز مي شود ، زيرا يكي از راههاي كارآمد براي از بين بردن روحيه متجاوزان و دفع تجاوز ، اينگونه عمليات هاي ايثارگرانه است .

 

3. لزوم استقامت تا شهادت :

فقيهان در كتاب جهاد اين فرع را مطرح كرده اند كه آيا فرار از ميدان جنگ جايز است ، يا نه ؟ فقيهان با استنهاد به آيه شريفه :  ... إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ ... (انفال/45) فرار از جنگ را حرام شمرده اند ، حتي اگر احتمال قوي دهد كه در اين جنگ كشته خواهد شد . (7)

 

شهيد ثاني در توجيه اين فتوا بر اين باور است كه استقامت تا سر حد مرگ ، نه تنها هلاكت نيست ، بلكه رسيدن به حيات جاويدان اخروي است . بنابراين اساساً تعارضي بين اطلاق دو آيه مباركه  ... إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ ... و  وَلا تُلقُوا بِاَيديكُم اِلَي التَّهلِكة  كه عده اي توهم كرده اند ،‌ نيست . (8)

صاحب جواهر وجوب استقامت تا شهادت را در فرض دو برابر بودن يا كمتر بودن تعداد دشمنان از تعداد مسلمانان حتي در صورتي كه احتمال قوي مي دهد كه كشته مي شود ،‌ به علامه در ارشاد ، تحرير و تذكره و فاضل مقداد در تنقيح و شهيد ثاني در مسالك و ديگران نسبت داده و براي وجوب استقامت تا شهادت به آيه شريفه  ... إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ ... و نصوص مستفيض يا متواتر كه بر حرمت فرار از جنگ دلالت دارند و اين كه بناي جهاد بر جانبازي است و ... استدلال كرده است .

 

4. جواز حمله به قلب دشمن :

يكي از فروعاتي كه در فقه مطرح شده اين است كه آيا يك نفر مجاز است با علم يا ظن به اين كه با حمله كردن به قلب دشمن به شهادت مي رسد به اين عمل شهادت طلبانه اقدام كند ؟‌ علماي اهل سنت با استنهاد به مواردي از سيره مسلمانان در جنگ هاي مختلف اين عمل را با شرايطي جايز شمرده اند . حتي امام محمد غزالي آن را مورد اتفاق علما شمرده است . (9)

 

قرطبي در ذيل آيه  وَلا تُلقُوا بِاَيديكُم اِلَي التَّهلِكة  نوشته است :

" مانعي ندارد كه مرد مسلماني به تنهايي به لشكر عظيمي حمله كند مشروط به اين كه توان چنين حمله اي را داشته باشد و قصدش الهي و درصدد اعلاي كلمة الله باشد و مصالح چنين اقدامي بر مقاصدش ترجيح داده باشد ،‌ در اين صورت كار او از بهترين اعمال بوده و جانش را براي كسب رضاي الهي فدا كرده است ."

اين فرع گرچه به صراحت در فقه شيعه مطرح نشده ، ليكن با توجه به نمونه هاي فراواني از اينگونه اقدام ها در صدر اسلام به ويژه سيره رسول اعظم در جنگ ها و سيره امام علي (ع) و امام حسين (ع) و ياران باوفايشان ، نمي توان اينگونه اقدام هاي شهادت طلبانه را نامشروع تلقي كرد .

در كتاب هاي تاريخي رواياتي نيز در اين زمينه وجود دارد ،‌ به عنوان نمونه در جنگ بدر يكي از اصحاب به رسول خدا عرض كرد : اي رسول خدا ، چه عملي از بنده ، پرودگار عالم را خشنود مي كند ؟ پيامبر (ص) فرمودند : " فرو رفتن او در ميان لشكر دشمن در حالي كه برهنه است ، " آن مسلمان با شنيدن اين جمله سپرش را به زمين انداخت و آن قدر جنگيد تا به شهادت رسيد . (10)

 

امام خميني (ره) پس از عمليات شهادت طلبانه حسين فهميده ، سخناني فرمودند كه نشان مي دهد از ديدگاه امام نه تنها حسين فهميده شهيد است ، بلكه مي توان الگويي براي امت اسلامي باشد ، بنگريد :‌

" رهبر ما آن طفل دوازده ساله است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است ، با نارنجك خود را زير تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد ." (11)

 

پی نوشت:

1. مي توان به كتاب معروف ملا محمد علي از انتشارات زمزم هدايت ، پژوهشكده تحقيقات اسلامي ، اشاره كرد . مباني فقهي عمليات استشهادي امير ملا محمد علي ، انتشارات زمزم هدايت ، قم 1385

2. توبه / 120 . مجمع البيان ، ج 6 – 5 ،‌ البرهان في تفسير القرآن ، ج 3 ، ص 500

3. وسائل الشيعه ،‌ج 15 ، ص 12 و 14 . صحيح بخاري ، ج 6 ، ص 93

4. نهج البلاغه ، خ 5

5. تبصرة المتعلمين ، ص 51 . المهذب ، ج 1 ، ص 302 ، جواهر الكلام ، ج 21 ، ص 70

6. جواهر الكلام ، ج 21 ، ص 14

7. شرايع الاسلام ، ج 1 ، ص 311 . مجمع القائده و البرهان ، ج 7 ، ص 452

8. مسالك الافهام ، ج 3 ، ص 23

9. احياء العلوم ، ج 7 ، ص 36

10. بحارالانوار ، ج 19 ، ص 339

11. صحيفه امام ، ج 14 ، ص 73

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31