ترور به سبک آمریکایی (4)

قسمت پایانی

Usa Zaban

بعد از ترور شهيد دستغيب ، منافقین براي چندمين بار به جنايت دست زدند و بر منطق كور خود تأكيد كردند . در تير ماه 61 آيت الله صدوقي نماينده امام و امام جمعه يزيد و در مهر ماه همان سال آيت الله اشرفي اصفهاني ، نماينده امام و امام جمعه باختران (كرمانشاه) را به شهادت رساندند .

شهادت اين بزرگواران كه عمري را در محراب عبادت به دعا مشغول بوده اند و هيچ وقت از مرگ نترسيدند ،‌ چه فايده اي براي منافقین داشت ، جز رسوايي و ننگ .

آيت الله صدوقي خود اعلام كرده بود : " به فرض كه مرا ترور كنيد ، چطور مي شود ، مرغابي را از آب مي ترسانيد ؟ خدا شاهد است آرزوي من اين است كه در راه اسلام اگر توفيقي داشته باشم شهيد بشوم ."

آيت الله اشرفي اصفهاني در سخنانش تأكيد مي كرد : " خون من رنگين تر و جان من عزيزتر از عزيزان رزمنده نيست . " به گفته شهيد آيت الله اشرفي اصفهاني " منافقين مي خواهند مردم را از صحنه بيرون كنند ، مي خواهند ايجاد رعب كنند و ليكن در مقابل اين عمل ها ، مي بينند كه تمام ملت ايران بهتر وارد صحنه مي شوند ، انسجام شان ، استقامت شان بيشتر مي شود و تبري از اينها ، لعن و دشنام به اينها زيادتر مي شود ." (1)

از ديگر ترورهاي برنامه ريزي شده سازمان مي توان به شهادت رساندن امام جماعت بهبهان و امام جمعه كازرون در 13 مرداد ، ترور حاكم شرع اصطهبانات و يكي از افراد دادگاه انقلاب اراك در 17 مرداد به شهادت رساندن بهاءالدين عراقي حاكم شرع كرمانشاه و حاج آقا بزرگ امام جمعه كنگاور در 21 مرداد و آيت الله قدوسي دادستان انقلاب به وسيله انفجار بمبي در 14 شهريور 1360 اشاره كرد . (2)

اين ترورها كه با برنامه ريزي قبلي انجام مي شد ، مرداني را نشانه گرفته بود كه جز نيت پاك و خدمتگزاري هدفي ديگر نداشتند ، اما استوار و راست قامت در برابر توطئه ها ايستادند و مانع تحقق آمال و آرزوهاي سازمان شدند .

2. ترور بدون شناسايي قبلي : اين ترورها فقط به علت روحاني بودن فرد انجام مي شد و به تروهاي كور معروف بود . در اين مرحله سازمان به افراد خود دستور داده بود كه در هر جا و هر نقطه اي فردي را ملبس به لباس روحانيت ديدند ، ترور كنند .

اين منطق كور با اين هدف انجام مي شد كه ثابت كند روحاني شدن بهاي گزافي دارد و هيچ كس نبايد جرأت كند ملبس به اين لباس شود . در اينجا فهرستي از روحانياني كه با منطق كور منافقين به شهادت رسيدند اشاره شده است :

9 بهمن 60 ، ترور حجت الاسلام حجتي در حوالي خيابان جيحون . 27 بهمن 60 ترور حجت الاسلام محسن حسيني در خيابان چمران . 23 اسفند 60 ترور حجت الاسلام هوسي در يوسف آباد . 27 اسفند 60 ترور حجت الاسلام موسوي و حجت الاسلام چاووشي در اتوبان ايوبي . 9 خرداد 61 ترور حجت الاسلام پورتوكل و حجت الاسلام پيشنماز در ميدان امام خميني ، 23 خرداد 61 ترور حجت الاسلام امين نژاد در حوالي كشتارگاه . (3)

اين جنايات را منافقین بارها و بارها تكرار كردند تا با جا سازي مردم از نظام و به ضعف كشاندن اسلام به هدف خود برسدند ، ولي غافل از اين كه اين منطق كور فقط به زيان خودشان هست ، زيرا مردم ايران پرشورتر از هميشه در صحنه حضور پيدا كردند .

امام خميني (ره) در اينباره فرموده است : " اين كوردلان نمي بينند كه در هر شهادتي و در هر جنايتي ملت معتقد به اسلام و كشور مصمم تر و در صحنه حاضرترند . اينان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عام هاي فجيع مردم بيگناه ، فرياد جنگ تا پيروزي را نشنيدند كه ملت وفادار ، شهادت را در راه خدا با آغوش باز پذيرا هستند . يا مي خواهند شكست هاي لشكر كفر را و آتشي كه به جان دوستان و اربابان شان از پيروزي رزمندگان ايران افتاده است ، با خون اين مردان خدا فرو نشانند ." (4)

همان طور كه امام فرمودند ، منافقان همسو با دشمنان كه از پيروزي رزمندگان ببمناك بودند به اين ترورها دست زدند تا سبب دلسردي مردم شوند و از حضور آنها در جبهه ها جلوگيري كنند ، ولي مردم عاشق شهادت نه تنها از اين ترورها ترسي به خود راه ندادند ، بلكه با حضور خود در جبهه ها پيروزي هاي بزرگي را سبب شدند .

 

ترورهاي كور و تظاهرات مسلحانه

اينان (منافقان) از شدت يأس به جنون كشيده شده اند و چون خود را مطرود ملت مسلمان مي بينند ، از ملت ايران انتقام مي كشند .

سازمان مجاهدين خلق پس از شكست هاي پي در پي و ضربات سختي كه خورد ، ضمن انتقال مركز خود به خارج از كشور و پناه بردن به دامن دشمن متجاوز بعثي عراق و زماني كه هيچ بهره اي از ترورهاي سازماندهي شده خود نبرد و مردم را مستحكم تر از هميشه ،‌ يار و ياور انقلاب ديد ، اين بار به ترور مردم روي آورد .

اين اقدام جنون آميز ، كه بر اساس همه استدلال و منطقي نبود ، فقط با هدف جدا سازي مردم از نظام ، ايجاد ترس و وحشت در دل هايشان و انتقام از آنها انجام شد .

نهادهاي انقلاب كه جوشيده از انقلاب اسلامي بودند ، بازوان پرتوان انقلاب بودند و انقلاب با تكيه بر آنها توانست حوادث را پشت سر بگذارد . سرمايه گذاري منافقین و تلاش آنها براي كاهش فعاليت اين نهادها در واقع تلاش براي از بين بردن اساس و ستون اجرايي انقلاب بود كه مي توانست سبب فرو پاشي نظام شود .

به ويژه وقتي توجه كنيم كه در دوران تهاجم عراق ،‌ نهادهاي سپاه ، كميته ، بسيج ،‌ جهاد و ... بودند كه با صلابت در مقابل دشمن بعثي ايستادند و با غلبه بر منافقین ، امنيت را در كشور برقرار نمودند ؛‌ پس طبيعي بود كه سازمان نااميد از همه جا به اين نهادها روي آورد و با ترورهاي كور خود ، ‌افراد را به جرم بسيجي بودن و سپاهي بودن هدف حمله و ترور قرار دهد .

يكي از سران سازمان به نام علي زركش در پيامبي به ياران خود گفته بود : " ضربات خود را هر چه بهتر و كاراتر بر پيكر دشمن فرود آوريد ، همه نهادها و مؤسسات و افرادي كه سعي در تحكيم موقعيت (امام) خميني دارند را هدف قرار دهيد ، به افراد و مؤسساتي كه از نظر اقتصادي باعث تقويت رژيم مي شوند تهاجم كنيد و در صورت امكان اموال آنها را مصادره كنيد . كليه افرادي كه با بستن سلاح به كمر به دفاع از رژيم مي شتابند را هدف قرار دهيد ، همچنين نگذاريد كسي مانع شما براي از هم دريدن رژيم شود ." (5)

با اين دستور مي بايست به هر فردي كه به نوعي سبب تقويت نظام جمهوري اسلامي مي گرديد حمله مي شد و از آنجا كه 98 درصد افراد جامعه به نظام جمهوري اسلامي رأي مثبت داده بودند و آن را قبول داشتند ، پس در كل همه افراد جامعه در معرض حمله و ترورهاي سازمان قرار مي گرفتند .

بعد از اين دستور تيم هاي سازمان موظف شدند با گشت در خيابان ها ، سوژه ها را پيدا و ترور كنند . حال اين سوژه ها چه كساني بودند فرقي نمي كرد ، مغازه دار ، دكه دار ، مردم عادي و صدها نفر ديگر كه فقط جرم شان زندگي در ايران بود .

با نگاهي به روزنامه هاي آن دوره به ويژه سال هاي 60 و 61 مي توان آماري از ترورهاي منافقین به دست آورد . از مجموع 418 ترور انجام شده در تهران طي سال هاي 57 تا 75 ، 366 مورد آن مربوط به سال هاي 60 و 61 بوده است كه تقريباً 2/69 درصد از آنها در شهر تهران اتفاق افتاده است .

بعد از شهر تهران بيشترين آمار ترورها با چهارده مورد ، يعني 13 درصد مربوط به شهرستان كرج است و حدود 5/2 درصد از تروها نيز در شهرستان هاي لواسانات و شميرانات رخ داده است و جالب اينجاست كه اكثر ترورهاي انجام شده در سال هاي 60 و 61 ترورهاي كور بودند .

البته بر اساس اسناد و مدارك منتشر شده از سوي سازمان ، از مجموع 338 ترور انجام شده در ماه هاي مختلف سال ، ده نفر به شهادت رسيدند . اين در حالي بود كه در اين سال سازمان مجموع 719 مورد عملياتي داشته است كه اين عمليات ها به ترتيب تفكيك نوع عمليات عبارت اند از 73 مورد تيراندازي با مسلسل ،‌320 مورد پرتاب كوكتل و نارنجك ، 27 مورد آتش زدن اتوبوس ، 210 مورد شناسايي براي عمليات ، 45 مورد آتش زدن لاستيك و 44 مورد عمليات متفرقه . (6)

امام خميني (ره) درباره اين نوع اهداف و اقدامات سازمان فرموده است : " اينها مي خواهند مردم ما را تضعيف كنند ، روحيه شان را براي شهادت يك نفر ، ده نفر ، هزار نفر ، اين خيال خام باطلي است . اينها مي خواهند انتقام بكشند از رسول الله كه اولاد او را به شهادت مي رسانند ،‌ انتقام بكشند كه رسول الله يك همچو ديني را آورده است كه بر خلاف خواسته آنهاست و آنها نمي خواهند كه اين دين به آن طوري كه مي خواهند در اين مملكت پياده شود و حالا انتقام مي كشند از كسي كه پيرو اين دين است و اولاد او را به شهادت مي رسانند . اين انتقام هم براي آنها روسياهي ايجاد كرد و براي ملت ما به هيچ وجه سستي ايجاد نخواهد كرد ."

همانگونه كه از سخنان امام (ره) نيز مشخص مي شود ،‌ هدف ترورهاي كور انتقام بود . انتقام از مردم به خاطر حمايت از اسلام ، انقلاب و امام . در اينجا براي آگاهي بيشتر به تعدادي از ترورهاي كور سال 1360 اشاره شده است : 18 فروردين يك مدير دبيرستان در مجيديه تهران ، 13 مرداد ترور يك هندوانه فروش در ميدان فلسطين ، 5 شهريور ترور آب ميوه فروش و مغازه دار در ميدان پاليزي ،‌ شهريور ترور دو نفر نقاش در چهارراه پپسي كولا ، 27 شهريرو ترور پنج نفر از بازديد كنندگان نمايشگاه عكس و كتاب در مشهد ؛

آذر ترور يك معلم در خيابان گلستان ، 15 آذر ترور يك نجار در خيابان 70 دردشت ، 11 دي ترور يك خشكبار فروش ، 15 دي ترور انباردار شركت كرمكو در سرآسياب ، 15 بهمن ترور لبنياتي در ميدان بروجردي ، 24 بهمن ترور يك معلم در مدرسه شهيد باهنر ، 13 اسفند ترور مدير بانك سپه در خيابان پيروزي ، 15 اسفند ترور كارمند بانك در تهرانپارس ، 18 اسفند ترور يك مغازه دار در خيابان زنجان .

اين جنايت ها در سال 61 نيز ادامه پيدا كرد و منافقین ترورهاي متعددي از مغازه دار ، پارچه فروش ، موتور سوار ، سمسار ، كتاب فروش و ... انجام دادند و حتي در جنايتي هولناك در گيلان دو چوپان را بعد از ترور قطعه قطعه كردند . (7)

يكي ديگر از اقدامات سازمان مجاهدين خلق براي ارعاب مردم ، برگزاري تظاهرات مسلحانه بود كه پس از ناكامي آن ترورهاي 7 تير و 8 شهريور در دستور كار قرار گرفت . برگزاري تظاهرات ، كه از شهريور 60 اجرا شد با اين تحليل بود كه عمليات بزرگ بمب گذاري و عمليات ايذايي و ترورها زمينه لازم را در درون مردم به وجود آورده و جامعه الان آماده قيام بر عليه رژيم و سرنگون كردن آن است و انفجار توده ها فقط نياز به يك جرقه دارد كه بايد توسط پيشتاز زده شود . (8)

در واقع سازمان با تكرار اشتباهات خود اين بار نيز گمان مي كرد ، مردم در صورت شكل گيري تظاهرات ، قيام خواهند كرد ،‌ براي آسيب زدن به نظام به اين شيوه روي آورد . تظاهرات مسلحانه به اين معني بود كه اعضاي سازمان مجاهدين خلق با برگزاري تظاهراتي كه به كشته شدن مردم منجر مي شد كوشيدند آنها را به شركت در تظاهرات عليه نظام بكشانند .

سازمان بعد از شهريور 1360 به كرات به اين عمل دست زد ، ولي در اكثر اين تظاهرات نه تنها هيچ كس حاضر نمي شد ، بلكه مردم خود آن را سركوب مي كردند . مهمترين تظاهراتي كه سازمان توانست برگزار كند تظاهرات 5 مهر ماه بود .

قبل از مهر سازمان تظاهرات مسلحانه را در نقاط مختلف تهران برگزار كرده بود كه عبارت بودند از تظاهرات سي نفري در خيابان گرگان ، تظاهرات 25 نفري در خيابان تهران نو ، تظاهرات 40 نفري در خيابان كمالي ، خيابان مخصوص ، تظاهرات 40 نفري در خيابان ولي عصر كه به كشته شدن ده تن منجر گرديد ، تظاهرات 60 نفري در خيابان آذربايجان و ... (9)

اين تظاهرات محدود مقدمه اي براي تظاهرات گسترده سازمان در 5 مهر بود . در اين تاريخ تظاهرات اعضاي سازمان از سه نقطه مركزي تهران ( پل حافظ ، ميدان ولي عصر ، سه راه جمهوري) آغاز شد كه با شليك هوايي و آتش زدن لاستيك و اتوبوس هاي شركت واحد همراه بود .

اين تظاهرات كه به شهادت عده اي از مردم منجر شد با حضور گسترده مردم و پاسداران و كميته انقلاب اسلامي به پايان رسيد و بسياري از اعضاي سازمان دستگير شدند . در اين تظاهرات كه سازمان اميد بسياري به بازيابي قدرت خود داشت ، 16 نفر از اعضاي آن كشته و بيش از 150 نفر دستگير شدند . 30 نفر از مردم و پاسداران نيز به شهادت رسيدند . (10)

حجت الاسلام هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود نوشته است :‌ " مجاهدين خلق كه در داخل با عراق همكاري دارند امروز با ايجاد چند صحنه جنون آميز با برخورد مسلحانه تلاش كردند كه نشاط و شور اين پيروزي (پيروزي در جبهه هاي جنگ ، عمليات ثامن الائمه) را بگيرند ، ولي موفق نشدند . چند اتوبوس را آتش زدند و چند نفر را شهيد و مجروح كردند و خودشان دهها كشته و اسير دادند . " (11)

هدف سازمان از برپايي تظاهرات 5 مهر به دست آوردن وجهه در ميان مردم و نشان دادن قدرت خود به نظام بود ،‌ اما اين بار نيز اين اقدام نتيجه عكس داشت و سبب شد ، سازمان ضربه مهلكي به خود بزند ، به طوري كه خود در تحليلي گفته است : " تاكتيك تظاهرات مسلحانه اشتباه بود و تظاهرات كه فكر مي كرديم سبب تشكيل جو رعب و وحشت خواهد شد ،‌ غير قابل اجراست ."

بعد از 5 مهر بود كه سازمان مجاهدين خلق در سراشيبي سقوط افتاد و ديگر اميدي به بازيابي قدرت خود نداشت و مجبور شد به دامن دشمن ايران ،‌ يعني عراق پناه برد و در پناه او براي مدتي ديگر به حيات خود ادامه دهد .

پايان

 

پی نوشت:

1. كارنامه سياه ،‌ همان ، 201 – 200

2. اكبر هاشمي رفسنجاني ، عبور از بحران ، همان ، صفحات متعدد

3. روزنامه كيهان و اطلاعات ، مورخه 10 ، 28 بهمن ، 24 و 28 اسفند 60 ، 10 و 24 خرداد 61

4. كارنامه سياه ، همان ، ص 210

5. همان ، ص 239 – 236

6. سازمان مجاهدين خلق پيدايي تا فرجام ، همان ، ج 2 ، ص 681

7. اعترافات مرتضي ناصح پور ، به نقل از كارنامه سياه 4، همان ، ص 232 ، براي مطالعه بيشتر كارنامه سياه 4 ، تهران ، دادستان انقلاب اسلامي ، 1363

8. سازمان مجاهدين خلق پيدايي تا فرجام ، همان ، ج 2 ، ص 722 – 721 . نيز تهران ، كارنامه سيا 3 ، همان ، ص 235 – 234

9. سازمان مجاهدين خلق ، پيدايي تا فرجام ، ج 2 ،‌ همان ، ص 653 – 651

10. همان ، ص 306 – 305

11. اكبر هاشمي رفسنجاني ، همان ، ص 403

 

ترور به سبک آمریکایی (3)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31