تحلیلی بر واقعه 7تیر در گفتگو با دكتر جواد منصوری

Javade Mansoori

واقعه 7 تیر به دلیل اینكه ماهیت گروه ها، خطر آفرینی و خیانت آنها را مشخص كرد، جنبش عمومی علیه گروه ها و برای حذف آنها از صحنه سیاسی ایران راه افتاد و اگر حادثه هفت تیر رخ نمی داد شاید سالها می گذشت و ماهیت آنها برای مردم روشن نمی شد. این واقعه در تثبیت نظام و تصفیه افراد و جریان ها از بدنه نظام هم بسیار موثر بود. اما به اعتقاد بنده متاسفانه جمع بندی و برنامه ریزی دقیقی از این وقایع برای آینده نداشتیم و لذا حوادثی بعد از آن اتفاق افتاد كه تكرار همان واقعه بود...

* اگر مایلید در آغاز، تحلیلی از اوضاع سیاسی و فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در اوایل دهه شصت و تلاش های منافقین برای ایجاد اختلال و اختلاف در كشورمان داشته باشید؟

** از نیمه دوم سال 59 به تدریج گروه های ملی گرا، ماركسیستی، تجزیه طلب و وابسته به غرب احساس كردند كه نتیجه ی اقداماتشان برای فروپاشی نظام، به دست نیامده و به شدت از این مسئله ناراحت بودند. لذا بتدریج تصمیم گرفتند كه زمینه یك شورش و كودتا را سازماندهی كرده و موجب فروپاشی نظام شوند. در نیمه دوم سال 59 شاهد سلسله حركت هایی هستیم كه با وجود روشن شدن آتش جنگ علیه جمهوری اسلامی، برای تضعیف بیشتر نظام توسط رئیس جمهور وقت انجام می شد كه در 14 اسفند 59، طیف های مخالف نظام در یك برنامه گسترده در دانشگاه تهران در برابر تمامی نهادهای انقلابی، اصول قانون اساسی و امنیت كشور، سخنرانی و شورش می كنند اگرچه برخورد قاطعی با آنها نمی شود اما اقدامشان نتیجه ای هم نمی دهد.

آنها از فروردین سال 60 تصمیم به اجرای مبارزه مسلحانه به بدنه نظام می گیرند. استدلال موفقیت شان هم خالی بودن شهرها از نیروهای انقلابی با توجه به حضور نیروهای دفاعی و امنیتی در میدان های جنگ بود. بنابراین از ابتدای سال 60 شاهد صحبت های تند بنی صدر علیه اصول و مبانی نظام هستیم كه منافقین هم نهایت استفاده را از این فرصت می برند. قیام مسلحانه منافقین در 30 خرداد انجام شد كه در این مرحله هم موفق نشدند اما اقدام تروریستی بعدی آنها (در هفت تیر) در نوع خودش كم نظیر بود چرا كه با از میان برداشتن بخش بزرگی از بدنه مسئولان نظام، می خواستند نوعی كودتا راه بیاندازند و حكومت را بدست بگیرند.

* موقعیت حزب جمهوری اسلامی در مقابله با برنامه های منافقین و مجاهدین خلق چگونه بود؟

** گروه های مخالف بشدت از موقعیت حزب جمهوری اسلامی ناراضی بودند. بنابراین تمام امكانات تبلیغی خود را علیه حزب و بویژه شخص شهید بهشتی به كار می گرفتند. آنها نقش موثر ایشان را در مجموعه نظام بخوبی می دانستند. اگرچه از لحاظ تبلیغاتی خیلی موفق نبودند اما یكی از اهداف مهم شان در واقعه 7 تیر، شهید كردن آیت ا... بهشتی بود.

* با توجه به جوسازی هایی كه در آن دوران علیه حزب جمهوری و شخص شهید بهشتی انجام می شد، و همچنین وابستگی سازمان مجاهدین خلق به سرویس های اطلاعاتی بزرگ دنیا و قدرت نفوذ بالای آنها، شرایط بعد از حادثه 7 تیر به چه شكلی در جامعه كنترل شد؟

** همانطور كه اشاره كردید سازمان مجاهدین خلق از ابتدای پیروزی انقلاب، اقدام گسترده ای را با كمك سازمان های اطلاعاتی شرق و غرب برای ایجاد شبكه نفوذی در دستگاه های نظام انجام داده بود. از سال 58 به بعد هم از این شبكه نفوذی در جمع آوری اطلاعات و ضربه زدن به بدنه نظام، بسیار فعال بود. آنها با استفاده از عناصر نفوذی به داخل حزب این برنامه را اجرا كردند. تصورشان این بود كه مردم به آنها خواهند پیوست و نظام هم با از دست دادن 100 نفر از مسئولان، قادر به ادامه مسیر نخواهدبود. این تصور سازمان مجاهدین خلق بود اما آنچه در عمل اتفاق افتاد به گونه ای دیگر بود. برای نمونه حضور چشمگیر مردم در مراسم تشییع شهدای 7 تیر بسیاری از معادلات منافقین را برهم زد. واقعا هم نشان داد كه مردم در مواقع خاص درك عجیبی دارند و متوجه مسئولیت های خودشان هستند.

البته این موضوع در سال های بعد از انقلاب هم در بسیاری از مواقع بخوبی نمود داشته است. به هر حال تصور سازمان مجاهدین خلق براندازی حكومت جمهوری اسلامی با این اقدام بود كه با شكست مواجه شد. یكی از پیامدهای بسیار مهم 7 تیر نیز، جدی شدن مردم و مسئولان در مبارزه با گروهك های مخالف و معاند نظام بود. همچنین ماهیت اصلی این گروهك ها برای مردم روشن شد.

* دلایل نفوذ برخی عناصر منافق به داخل حزب جمهوری اسلامی چه بود كه منجر به این اتفاق شد؟

** شبكه نفوذی سازمان مجاهدین تقریبا در تمام سازمان ها و نهادهای كشور سازماندهی شده بود آنهم برای چند هدف؛ 1- جمع آوری اطلاعات 2- شناسایی افراد 3- شناسایی برنامه ها و اهداف آینده كه با توجه به شرایط موجود، عملیات خود را طراحی كنند. در بعضی از دستگاه های ریاست جمهوری، سپاه، ارتش، دادستانی و غیره عوامل نفوذی وجود داشت. البته جایگاه حزب برای آنها بسیار اهمیت داشت زیرا بسیاری از مسئولان كشور در حزب رفت و آمد داشتند و برای آنان بسیار با اهمیت بود.

* آیا عزل بنی صدر هم در این اقدام مسلحانه تاثیرگذار بود یا برنامه تروریستی سازمان قبل از این اتفاق برنامه ریزی شده بود؟

** البته بحث مبارزه با نظام جمهوری اسلامی برنامه ای كه از ابتدای تاسیس آن مطرح بود اما با بركناری بنی صدر از ریاست جمهوری و فرماندهی كل قوا، قطعا این ها به پایان خط رسیدند و با این اقدام مسلحانه می خواستند شانس خود را برای ابقا امتحان كنند. در این مقطع آنها با اشاره سرویس های اطلاعاتی غرب مورد حمایت قرار می گرفتند، اگرچه با شكست مواجه شدند اما با كمك حامیان خود در شرق و غرب برای ادامه فعالیت ها به آنان پناه بردند. بعد از حادثه هفت تیر بسیاری از آنها به كمك سازمان های اطلاعاتی غربی از كشور فرار می كنند.

* جالب اینكه همه آنها در فرانسه دوباره كنار هم جمع می شوند...

.** همینطور است. به تعبیری سفارت فرانسه در تهران مركز هدایت عملیات جریان های ضد جمهوری اسلامی بود كه امكانات، اطلاعات و آموزش های لازم را هم فرانسه و هم شوروی به منافقین در ایران می دادند. البته سفارت فرانسه در آن زمان به نوعی پایگاه امریكا در ایران بود.

* چرا منافقین، جلسه هفت تیر حزب را برای این اقدام تروریستی انتخاب كردند؟

** معمولا در جلساتی كه شنبه ها در دفتر مركزی جمهوری اسلامی برگزار می شد، مسئولان سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه برای تبادل نظر و برنامه ریزی های كلان گرد هم جمع می شدند و جلسات بسیار مهمی برای كشور بود. منافقین، چند روز قبل از برگزاری جلسه حزب با تعدادی از اشخاص مهم تماس گرفتند كه حتما در جلسه این هفته حضور داشته باشند، از جمله افرادی كه تاكید به حضورش داشتند، شهید محمد منتظری بود كه معمولا در آن جلسات شركت نمی كرد ولی ایشان آن هفته آمد و شهید هم شد.

* از میان برداشتن شخص شهید بهشتی تا چه میزان به پیشبرد معادلات آنها كمك می كرد؟

** تحلیل مجموع جریان های ضد انقلاب این بود كه حضرت امام (ره) با توجه به شرایط سنی كه دارند، عمر طولانی نخواهند داشت و طی چند سال آینده از دنیا خواهند رفت. بیشترین احتمال جایگزینی رهبری هم آیت ا... بهشتی خواهد بود. در واقع این ها می خواستند به آینده نظام ضربه قطعی وارد كنند. اگرچه مسئله از میان برداشتن ایشان از آغاز روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران مطرح بود. همچنین آنها فكر می كردند با چنین اقدامی حدود 100 نفر از نیروهایی كه بازوان شهید بهشتی هستند را از میان برمی دارند. در واقع، تحلیل آنها این بود كه تمام مجموعه ای كه نظام جمهوری اسلامی را اداره می كند، به یكباره حذف می كنند و به هدفشان می رسند. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، عكس این بود.

* چه عواملی موجب شد كه تحلیل های آنان در عمل نتیجه عكس بدهد؟

** نخست اینكه، فكر می كردند مردم نسبت به این واقعه، واكنشی نشان نخواهند داد. همچنین گمان می كردند كه مسئولان دیگر انگیزه ای برای ادامه كار ندارند. از سوی دیگر می خواستند كه بعد از این اتفاق با مسئولان نظام وارد مذاكره شده، امتیازاتی از آنان بگیرند و تقسیم قدرت كنند. ولی مسئولان دیگر، به خوبی شرایط را كنترل و مدیریت كردند. اگرچه این حادثه توقف كوتاهی ایجاد كرد اما وقفه ای جدی در روند اداره مملكت رخ نداد.

* تبعات این واقعه را برای كشورمان در آن برهه زمانی و بعد از آن چطور تحلیل می كنید؟

** مهمترین مسئله ای كه این واقعه بوجود آورد و خسارت سنگینی به نظام ما بود اینكه تقریبا رابطه مردم و مسئولین كمرنگ شد. قبلا مسئولان براحتی در میان مردم بودند اما بعد از این واقعه، محافظت بیشتری از آنان می شد. این امر در دراز مدت موجب شد كه طبقه جدیدی بوجود بیاید و این طبقه از مردم جدا شود. اگر بگویم خسارت این اتفاق كمتر از ضربه واقعه 7 تیر نیست، اغراق نكرده ام. از سوی دیگر اگرچه مردم در 9 تیر شعار می دادند كه "امریكا در چه فكریه، ایران پر از بهشتیه" در واقع چنین نبود. بویژه در كشور ما كه بسیاری از امور قائم به فرد است، قطعا فقدان شهید بهشتی بر روند كلی جریان انقلاب تاثیر خودش را گذاشت.

* تدابیر بزرگان انقلاب برای كنترل و مدیریت این شرایط چه بود؟

** واقعه 7 تیر به دلیل اینكه ماهیت گروه ها، خطر آفرینی و خیانت آنها را مشخص كرد، جنبش عمومی علیه گروه ها و برای حذف آنها از صحنه سیاسی ایران راه افتاد و اگر حادثه هفت تیر رخ نمی داد شاید سالها می گذشت و ماهیت آنها برای مردم روشن نمی شد. این واقعه در تثبیت نظام و تصفیه افراد و جریان ها از بدنه نظام هم بسیار موثر بود. اما به اعتقاد بنده متاسفانه جمع بندی و برنامه ریزی دقیقی از این وقایع برای آینده نداشتیم و لذا حوادثی بعد از آن اتفاق افتاد كه تكرار همان واقعه بود. برای نمونه در 8 شهریور 60 یكی از نفوذی های منافقین، دفتر ریاست جمهوری را منفجر كرد. بعدها نیز شاهد حوادثی از این دست بودیم. آنچه را كه باید تاكید كنم اینكه ما باید از نظر حفظ نیروهای انقلاب از هر نظر به طور جدی كار كنیم. شعار دادن، حرف زدن و تعارف كردن راه به جایی نمی برد. جریان هفت تیر سال 60 به ما ثابت كرد كه باید برای حفظ نیروهای انقلاب تلاش كنیم كه متاسفانه درباره آن غفلت شده و به سمتی می رویم كه چنین شایع شده، انقلاب نیروهای خودش را می خورد. این قطعا ضعف بزرگی برای ماست. از سوی دیگر به هیچ عنوان لحظه ای نباید از قدرت دشمن غافل شد.

* به نظر شما اگر امروز شهید بهشتی زنده بود، باز هم این پدیده كه انقلاب نیروهای خودش را می خورد، رخ می داد؟

** با شناختی كه بنده از ایشان داشتم، شهید بهشتی در حفظ نیروهای انقلاب، همچون حفظ جان خودشان تلاش داشتند و مدافع جدی نیروهای انقلاب بودند. ایشان قطعا اجازه نمی دادند كه چنین اتفاقی بیفتد.

* از حضورتان در این گفتگو سپاسگزارم.



فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31