1. ترور نوزده رمضان سال چهل هجری اگرچه از سوی خوارج اتفاق افتاد ولی دستگاه تبلیغاتی معاویه از آن به نفع جریان خود بهره برد. خبر که به شام رسید علی(ع) در محراب کوفه به ضربت شمشیر ابنملجم مرادی ترور شده است و پس از دو روز به شهادت رسیده، رسانههای دستگاه اموی آنچنان ذهن و فکر شامیان را شستشو داده بودند که مردم با حیرت به هم میگفتند، مگر علی(ع) نماز هم میخواند؟
2. یکی از شاخصههای دستگاه نفاق این است که با لباس حق و با زبان حق آنچنان دروغ را بیان میکند که مردم عادی جامعه در شناخت حق و حقیقت دچار شک و تردید شوند. در دوران چهار سال و نیم حکومت امیرالمومنین میشود رد پای این جریانها را به وضوح مشاهده کرد؛ هر چند گویا بعد از 1400 سال پیچیدگیهای حوادث آن زمان برای عدهای قابل حل نیست!
از جملۀ این پیچیدگیها میتوان به حضور عایشه یکی از همسران پیامبر در جنگ جمل در مقابل امیرالمومنین نام برد و قرآن به نیزه شدن به حیله عمروعاص در جنگ صفین در لشکر معاویه. ولی شاید یکی از پیچیدهترین آنها جنگ نهروان بود؛ جنگی که از اردوگاه خوارج صدای قرآن و اشک و آه شب زندهداران قطع نمیشد و پیشانیها آنچنان پینه بسته بود که با سوهان آن را صاف میکردند.
حامیان علی باید در مقابل چنین لشکری میجنگیدند. نکتۀ مهم دیگر آن که تا قبل نهروان لشکر کوفه در مقابل لشکر شام در جنگ صفین جنگیده بود و در مقابل لشکر مدینه و بصره در جمل به میدان آمده بود. نهروان اما جنگ کوفی علیه کوفی بود، یعنی آن دسته که در صفین با علی بودند و پس از فریبخوردن از حیلۀ عمروعاص بر روی علی شمشیر کشیدند و حکمیت را تحمیل کردند. همانها بعدا حکم به خون علی دادند.
روزهای بعد از نهروان روزهای سختی برای امیرالمومنین در کوفه بوده است، چراکه در جنگ نهروان بیش از 4000 نفر از خوارج کشته شدند و خیلی از خانههای کوفه همسر و پدر و پسر از دست داده بودند. علی(ع) کاری بزرگ کرد که شاید به غیر از او ساخته نبود؛ اگر علی در مقابل آن تفکر نمیایستاد آنچه بر سر دین پیامبر و امنیت جامعه میآمد فاجعهآمیز و جبرانناپذیر بود. در حقیقت علی(ع) با تفکری در اسلام جنگید که جان و مال مسلمانان را با تاویل قرآن و برداشتهای انحرافی از دین حلال میشمارد و حتی به طفل در شکم زن حامله هم رحم نمیکرد.
علی در تمام روزهای پس از نهروان تقاص ایستادگی در مقابل انحراف و صیانت از جان و مال مسلمانان را پس میداد و همین عدالتطلبی و ایستادگیاش در مقابل ظلم و انحراف او را در محراب مسجد کوفه به رستگاری رساند.
3. در سالهای پس از انقلاب جریان اسلام ناب با شاخههای مختلفی از جریان انحراف در اسلام و بدعت در دین روبهرو بوده است. گروهک فرقان، سازمان مجاهدین خلق و این روزها داعش که شاخصۀ مشترک ایشان عملیات تروریستی بر اساس تاویل در قرآن و برداشتهای انحرافی از دین است. اگر بگوییم علی(ع) را در مسجد کوفه داعشیان آن زمان ترور کردند و حوادث تروریستی این روزها و سالهای کشور را خوارج زمان انجام میدهند گزاف نگفتهایم. فراموش نکنیم که خطر تسلط دستگاه تبلیغاتی معاویه بر افکار عمومی هنوز هم هست که بخواهد جایگاه جلاد و شهید را عوض کند!
4. نکتهی قابل تامل در مورد جریان انحرافی در دین اینکه، جریان هوشمند باطل و استکبار، بر روی جهالت و حماقت انحرافیها حساب باز میکند و اوست که زمین بازی را برای فعالیتآنها تعریف میکند. همان طور که معاویه و عمروعاص از حماقت و جهالت خوارج سواستفاده میکردند.
علی(ع) را در صفین نه ضرب شمشیر شامیان که حماقت خوارج زمینگیر کرد. این روزها هم داعش را باید بازیچۀ دست آمریکاییها دانست و هم سعودی که تغذیهکنندۀ اصلی فکری و مالی آنها هستند. در یک طراحی کلانتر هر دو منافع آمریکاییها را تامین میکنند. لذاست که رهبر انقلاب فرمودند آمریکاییها از بین بردن داعش را نمیخواهند بلکه یک داعش کنترل شده میخواهند.