جنگ و زور، ابزار مشروعیت قدرت در روابط کشورها و نظامهای حقوقی پیشین بود که نه تنها، منع و ممنوع نشده بود، بلکه وسیلهای برای توازن قوا در مناسبات سیاسی و نظامی کشورها نیز به شمار میرفت، اما جنگ با گسترش تحولات بینالمللی، توسعه حقوق بینالملل و تصویب منشور ملل متحد، به کلی ممنوع و هر گونه توسل به زور و تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی نیز مستوجب مسئولیت شد.
با این وجود، با توسعه فنارویهای الکترونیکی و صنعتی روز جهان نیز، ساز و کارهای جنگهای سنتی به کارزارهای الکترونیکی و بهرهمندی از سلاحهای هستهای، شیمیایی و سایبری تغییر یافت و حقوق بینالملل نیز همراه با این تحولات صنعتی و پسامدرنیسم، بهتدریج توسعه یافت و ابعاد حقوقی و بینالمللی آن را مورد مطالعه و توجه قرار داد. شیوع گسترده کرونا ویروس و اخیراً، طرح موضوع «بیوتروریسم کرونا ویروس»، از زمرۀ موضوعات حقوقی و بینالمللی است که باید آن را از دیدگاه حقوق بینالملل مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
حقوق بینالملل از پیدایی تا پویائی فناوریهای روز جهانی
حقوق بینالملل همگام با تحولات بشری و پیشرفت شایان توجه تکنولوژی نیز شاهد سلاحهای نوینی در عرصه روابط دولتها بوده است که به آنها این اجازه را میدهد که با توجه به عدم تکافوی قواعد موجود به منظور اعمال محدودیتها بر آنها، حداکثر صدمه اقتصادی، اجتماعی، درمانی را به دشمن وارد سازد. روزگاری؛ جنگ و خسارت با چوب و سنگ چماق و روزگار دیگر با توپ و اسحله و زمانی نیز با سلاحهای ویرانگر هستهای به صورت سنتی و توسط نرمافزارهای سخت در میگرفت، اما این پایان ماجرا نیست! ظاهراً، پس از نگرانی بشر درباره انواع سلاحهای هستهای، شبمیایی و سایبری با قابلیت کشتار جمعی نوع دیگری از سلاح جنگی تحت عناوین جنگ سایبری، جنگ الکترونیک و جنگ بیولوژیک و یا بیوتروریسم و سایبرتروریسم به صورت تروریسم نرمافزاری بهوجود آمد و جهان را در آستانه تهدید و نگرانی قرارداده است.
از این رو، یکی از مسائل مورد توجه حقوق بینالملل مدرن، پدیده رو به افزایش حملات بیوتروریستی سنتی یا مدرن است. نباید از یاد برد که امکان جمعآوری اطلاعات و ترتیب دادن حملات بیوتروریسم در حد بزرگ و انجام این حملات بزرگ، ولو توسط کشورهای کوچک و ضعفیف و گروهای تروربستی باعث استقبال روزافزون دولتها در یک جنگ نابرابر از آن شده است. اگر قرن حاضر را عصر مدرنیسم بیوتروریسم سبز در زمینه از بین بردن محصولات زارعی و دامی و بیوتروریسم آبی در امر تغییر بارانزایی ابرها از طریق باروری مصنوعی آنها با اراده بشر و از بین بردن منابع آب کشورها و بیوتروریسم سفید از طریق بیماریهای مختلف مانند کرونا به منظور از بین هزاران انسان گرفتار و پزشکان و پرستاران یار و یاور و منجی آنها در کمترین زمان و سرآمد آنها، بیوتروریسم نامرئی مدرن جنگ افزاری در کنار سختافزار سنتی بنامیم، به نظر دور از ذهن نباشد. پیچیدهترین ابزار جدیدی که تاکنون از آن برای اهداف تروریستی بهره برده شده است، بیوتروریسم است. برای درک آن ابتدا به مفهوم بیوتروریسم و جنگ بیولوژیک و پس از آن، سابقه تاریخی استفاده از این سلاح ویرانگر و اشکال مختلف و پیامدهای حقوقی آن خواهیم پرداخت.
مفهوم بیوتروریسم
این روزها، کرونا ویروس و تعداد کشتههای آن، اذهان عمومی کشورهای جهان را به خود مشغول کرده است و گسترش کرونا، آن را به تهدیدات فرامرزی تبدیل کرده است. این تهدید فرامرزی چیست؟ و ابعاد حقوقی و بینالمللی آن چیست و جایگاه آن در حقوق بینالملل چگونه است؟
بیوتروریسم بر اساس تعریف پلیس بینالملل در سال ۲۰۰۷ عبارت است ؛ «منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشتآفرینی، تهدید و وادار ساختن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام عملی یا برآورده کردن خواستهای سیاسی یا اجتماعی»
حمله بیولوژیک
حمله بیولوژیک به معنای حمله به نیروهای نظامی با سلاحهای بیولوژیک مثل بمب میکروبی با روشهای مختلف که در موارد بسیاری هم استفاده شده است، اما در بیوتروریسم حمله با سلاح بیولوژیک دیده نمیشود که میتوانند با ریختن یک قطره سم بیولوژیک در چای یک فرد او را ترور بیولوژیک بکنند. حمله بیوتروریستی بسیار خطرناک است، زیرا فرد مورد نظر از حمله آگاهی ندارد و کسی متوجه ترور نمیشود. بیوتروریسم معمولا در صلح صورت میگیرد که ممکن است در غذا در هدایا و در خیلی از عطرها آلودگی را منتقل کنند. کشف و شناسایی یک حمله بیولوژیکی سخت و دشوار به شمار میآید.
آثار حمله بیولوژیک
تاثیرات یک حمله بیولوژیکی نوعاً به چهار دسته تقسیم میشوند.
فیزیکی: بروز بیماری، روانی: بروز ترس و وحشت، اقتصادی: محدودیت سفر و جابهجایی، متوقف شدن فعالیتهای اقتصادی و کسبوکار، زیست محیطی: آسیب دیدن انسانها، حیوانات، گیاهان، آلوده شدن منابع طبیعی مثل منابع آب
سابقه تاریخی بیوتروریسم
عصر قدیم
قدمت به کارگیری میکروبها علیه انسانها در جنگهای مختلف به هزاران سال قبل یعنی، زمانی که بشر حتی، میکروب را نمیشناخت، باز میگردد. شاید مشهورترین نمونه بیوتروریسم، هنگام محاصره یک شهر به وقوع میپیوست که در آن، دشمن جنازه فردی طاعون زده یا حیوانی متعفن را که محل پرورش میکروبهای مختلف بود، روی یک منجنیق گذاشته و آن را به داخل قلعه یا شهر میانداخت تا موجب مریضی و مرگ ساکنین شهر یا نظامیان گردد. نمونه مشابه آنرا در حمله عربها به ایران در فتح طبرستان و شکست اسپهبد خورشید، حاکم باستانی طبرستان با آلوده کردن آب شرب چشمۀ مشرف به غار اسپهبد خورشید (محل استقرار سپاه وی) و کشته شدن سربازان و خانواده او در اثر آن میتوان اشاره کرد. شاید مشخصترین نمونه ترور بیولوژیکی در جنگ جهانی اول به وقوع پیوسته باشد. مدت کوتاهی بعد از آغاز جنگ جهانی اول، آلمان یک کمپین خرابکاری بیولوژیکی در ایالات متحده، روسیه، رومانی و فرانسه راه انداخت. در آن زمان، یک دانشمند آلمانی به نام آنتون دیلگر در یک روستا در آلمان زندگی میکرد اما در سال ۱۹۱۵، به منطقهای در ایالات متحده فرستاده شد که حامل کشتهایی از مشمشه (بیماری بدخیم و کشنده حیوانات و چهارپایان) بود. دیلگر، یک آزمایشگاه در خانهاش در مریلند به راه انداخت. او با کار روزانه در لنگرگاهها در بالتیمور، اسبها را در حالیکه برای انتقال به انگلستان منتظر بودند، به مشمشه آلوده میکرد. وی تحت سوءظن به عنوان یک عامل کشور آلمان قرار گرفت، اما هرگز دستگیر نشد. سرانجام دیلگر به مادرید اسپانیا فرار کرد و براثر اپیدمی آنفلوآنزا در سال ۱۹۱۸ درگذشت.
عصر جدید
استفاده از بیوتروریسم در معنای امروزی آن به پس از تصویب کنوانسیون منع سلاحهای بیولوژیکی مصوب ۱۹۷۳ و به طور مشخص، پس از سال ۲۰۰۱ میلادی به ویژه، بیوتروریسم غیردولتی باز میگردد. از این رو، بهتر آن است که گفته شود نظر به تحولات گستردۀ اخیر و پیدایش گونههای نوین سلاحهای بیولوژیکی، «شروعِ» استفاده از عاملهای بیولوژیکی را باید مصادف با «شیوعِ» آنها دانست. پس از جنگ جهانی دوم نیز دنیا وارد مرحله جدیدی به نام جنگ سرد شد. در این مرحله، انگلستان نیز با جدیت سرگرم انجام پروژههای متعددی در زمینه سلاحهای بیولوژیک، اجرای آزمایش پخش اسپور آنتراکس به وسیله بمبهای انفجاری در جزیره غیرمسکونی گرینارد در غرب اسکاتلند بود و تا سال ۲۰۰۰ میلادی در خاک این جزیره اسپورهای آنتراکس پیدا میشد.
برنامههای بیولوژیک آمریکا نیز از سال ۱۹۴۱ شتاب گرفت. در سال ۱۹۴۳ در پی برنامههای آلمانها و ژاپنیها، سردمداران دولت آمریکا با شدت بیشتری به پیگیری این تحقیقات پرداختند. این کشور برنامههای خود را در کمپ دتریک که امروزه فورت دتریک نامیده میشود، متمرکز کرد. آمریکا آزمایشهای مخفیانهای بر روی مناطق پرجمعیت با عوامل کمخطر یا بیخطر مثل باسیلوس گلوبیجی، سراشیا مارسنس و ذرات خنثی انجام میداد. در سال ۱۹۷۹، ساکنان شهر سوردلوسک در شوروی سابق، شاهد یک انفجار بزرگ در تاسیسات نظامی شماره ۱۹ ارتش شوروی بودند. چندین روز بعد در بین مردم این شهر تب و مشکلات تنفسی منتشر گردید تا اینکه تعداد مرگ و میر افراد به حدود ۴۰ نفر رسید. دولت شوروی علت مرگ ساکنان شهر را مصرف گوشت آلوده گاو اعلام کرد. در نهایت، تعداد کل تلفات به یکهزار نفر رسید. در سال ۱۹۹۲ رییسجمهور وقت روسیه، بوریس یلتسین، در یک کنفرانس مطبوعاتی اعتراف کرد که ارتش سرخ در آن واحد نظامی به صورت مخفیانه یک برنامه گسترده بیولوژیکی انجام میداده است.
در بین سالهای ۱۹۸۰ تا 1۹۹۰، کاربرد سلاحهای بیوتروریستی به صورت پراکنده بود که از آنها میتوان به استفاده شوروی از سم مهلک ترایکوتسن تیدو (باران زرد) علیه مجاهدین افغانی، استفاده آمریکا از عامل میکروبی تب خوک علیه انقلابیون کوبا، استفاده رژیم اشغالگر قدس از عامل بیولوژیکی علیه دختران خردسال فلسطینی در سال ۱۹۸۲ میلادی نام برد.
مهمترین رویداد بیوتروریسم در هزاره جدید، پخش نامههای حاوی اسپور آنتراکس(عامل مولد سیاه زخم) در آمریکا بود: در روز ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۰۱ اولین نمونه آنتراکس پوستی به علت نامه پستی حاوی اسپور آنتراکس مشاهده شد که بیمار با مصرف آنتیبیوتیک بهبود یافت. از این زمان تعداد مبتلایان به آنتراکس پوستی افزایش یافت تا اینکه در دوم اکتبر، ۲ مورد آنتراکس تنفسی به عنوان اولین نمونههای آنتراکس تنفسی سالهای اخیر آمریکا گزارش شد و در پی آن روبرت استیونس نتوانست در مقابل این بیماری مهلک دوام بیاورد و اولین قربانی بیوتروریسم در هزاره جدید نام گرفت.
انواع بیوتروریسم
بیوتروریسم کشاورزی
با هدف سلامتی انسان با به خطر انداختن امنیت زنجیره غذایی کشور از طریق کشاورزی موضوع امنیت زنجیره غذایی بسیار گسترده است و شامل سلامت انسان، گیاهان و مزارع، احشام و طیور و... است. بهطورکلی، هر عاملی که باعث تخریب اکوسیستمها، کاهش تولید محصولات گیاهی و دامی، آلوده شدن محصولات آنها یا پخش و شیوع عوامل بیماریزا توسط گیاهان و احشام و محصولات آنها بشود، امنیت زنجیره غذایی جامعه را به خطر انداخته و جزء اقدامات آگروتروریستی یا تروریسم کشاورزی طبقهبندی میشوند.
در مورد کشورهایی که غذای اصلی مردم محصول خاصی (مثلا برنج و گندم) است، دشمن میتواند با دستکاری ژنتیکی در گیاهان، محصولات آن گیاهان را عواملی برای ایجاد بیماریها از جمله سرطان، بدخیمیهای لاعلاج، بیماریهای ناشناخته نوظهور مانند اوتیسم و آلزایمر و افزایش ناباروری و نازایی کند. در حوزه اثرات منفی این محصولات، از باب نمونه میتوان به محصولات مقاوم به علفکش راند آپ اشاره کرد. واضح است که در اثر وجود علفهای هرز، کشاورزان مجبور به استفاده از میزان بیشتری سم گلایفویست هستند که این سم با محصول ارتباط مستقیم دارد. با وجود اینکه سم گلایفوسیت توسط سازمان بهداشت جهانی کارسینو ژن (سرطانزا) شناخته شده است، همچنان فروش آن و همچنین بذرهای مقاوم به آن ادامه دارد.
تروریسم محیطزیستی
بحث محیطزیست ارتباط مستقیم بر سلامتی جامعه دارد، چرا که هر گونه اثر تخریبی بر محیطزیست؛ اثر زیانبار بر حیات انسانی دارد و هر گونه اختلال در عناصر سازنده زیست بومها به مانند تغییر در جمعیت حشرات و حیوانات یا گیاهان آن منطقه منجر به تهدیدی برای زندگی انسان و سایر موجودات آن محیط خواهد شد. زنبور عسل وGMO ؛ در اثر گردهافشانی گیاهان دستکاری شده ژنتیک حاوی سمBT ، حشرات غیر هدف سم BT دچار آسیب شده و اختلال در تعادل تنوع زیستی در محیطزیست میگردد. علاوه بر این آثار سویی بر صنایع مختلف کشاورزی بهطور مثال تولید عسل خواهد داشت چرا که ثابت شده است این نوع محصولات بر توانایی زنبور برای یافتن شهد گلها اثر منفی میگذارند.
بیوتروریسم پزشکی
پیشرفت در زمینه علوم سلولی و مولکولی، مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی از طرفی نگرانی از بابت ایجاد بیماریها را کمتر کرده ولی از طرفی دیگر، توان بالای علمی در زمینه دستکاریهای ژنی عوامل بیماریزا، به ساخت سلاحهای بیولوژیکی کمک کرده و احتمال تولید پاتوژنهایی که خصوصیات کاملا منحصر بهفردی دارند، جامعه بشری را از طریق الحاق ژن مقاومت به آنتیبیوتیک و یا الحاق ژن بیماریزایی شدیدتر، احتمال ابتلا به اپیدمیهای بسیار بزرگ را در آینده ممکن ساخته است.
بیوتروریسم انگیزشی
طبق نظریه «سیستم انگیزشی مصنوعی» دانشمندان به قدرتی رسیدهاند که میتوانند یک فکر یا تصور مشخص را در ذهن یک فرد مشخص کاشته و آن را پرورش دهند. این قدرت به حدی است که یک دانشمند میتواند با کاشت یک فکر و تصور در ذهن شخص، او را مجاب کند که مثلا خودکشی یا انتحاری کند. البته این بحثها هنوز در سطح نظریه است و نگارنده هیچ داده مشخص اثبات شدهای از این عملیات در حد تروریسم بینالمللی ندارد.
نتیجه اینکه
بر خلاف قانون مجازات اسلامی ایران که در مواد متعدد آن صراحتا اقدامات بیوتروریسم را با عناوین مختلف جرمانکاری و برای آن مجازات تعین نموده است، در قوانین و مقررات بینالمللی مرتبط با بیوتروریسم، چه آنجا که انسان به وجه غالب و به طور مستقیم موضوع حملۀ بیولوژیکی است مانند اسناد بینالمللی مرتبط با منع سلاحهای کشتار جمعی، اسناد بینالمللیِ مرتبط با بهداشت و سلامت عمومی و نیز امنیت غذایی و چه انسان به طور غیرمستقیم و محیط پیرامونیِ وی بهطور مستقیم نظیر تهدیدهای ضد محیطزیست، آب و حیات جانوری، گیاهی آماجِ آسیبهای بیولوژیکی قرار گرفتهاند، هیچ کدام به صراحت اعمال بیوترویسم را با صراحت، جرمانگاری نکردهاند.
با این وجود، برای تطبیق جرایم با مجازات، صرفنظر از توصیف و امکان انتساب آن به یک دولت باید به آرای دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان بینالمللی کیفری در خصوص مجازات دولتهای متخلف مسبب آن در موارد مشابه استناد جست. به نظر، در حال حاضر تمسک به طرح عناوینی نظیر «ویروس چینی» از ناحیه دولت آمریکا به چین و ابراز ایجاد توقف در حرکت رو به رشد اقتصاد دولت چین به آمریکا نمیتواند دلیل دولت تولید کننده و منتشر کننده این ویروس در سطح جهان و مجازات وی باشد. امید دولت ما با تجربه از این ویروس مهلک در موارد مشابه در آینده و دادن آگاهی لازم بهمنظور مبارزه با آن و مجهز کردن خود به مدیریت بحران بهتر و مسلط نمودن به اصول بهتر مبارزه با بیوتروریسم از ایراد خسارت بیشتر در ابعاد اقتصادی و انسانی و اجتماعی جلوگیری نماید.