همواره در فضای باز سیاسی جمهوری اسلامی ایران، عدهای با بهره برداری کامل از این فضای آزاد، ادعا میکنند جمهوری اسلامی به منتقدان خود اجازه سخن گفتن نمیدهد. متاسفانه بعضا این مسئله از سمت و سوی برخی خواص جامعه گفته میشود که خود همواره شاهد برخورد تعاملی نظام جمهوری اسلامی با منتقدان بودهاند. این شیوه و طریق نه تنها مکررا در قانون اساسی کشور بیان شده بلکه بنیانگذار این انقلاب و رهبری معظم انقلاب اسلامی نیز بر همین طریق اصرار ورزیدهاند. این موضوع را میتوان با مراجعه به شیوه برخورد امام خمینی(ره) با مخالفان سیاسی نظام در طول عمر با برکت ایشان متوجه شد. هنگامی که هواداران گروهکهای چپ و راست در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب به دنبال بیان عقیده خود بودند، ایشان با حلم و بردباری و تکیه بر شیوه ائمه معصومین (ع) با آنها برخورد نمودند. توصیههای امام به سران این گروهکها که برای همگان عناد آنها با نظام اسلامی مبرهن بود شاهد این ماجراست. جایی امام بزرگوار دست از توصیه میکشید و دستور مبتنی بر احکام اسلام را صادر میکردند که آن عناصر فریب خورده دست به اقداماتی علیه امنیت کشور میزدند، آشوب به پا میکردند و به جان مردم میافتادند. «در هر جا هستيد اگر به جنايتى دست نزديد به ميهن خود و دامن اسلام برگرديد و توبه كنيد كه خداوند ارحم الراحمين است؛ و جمهورى اسلامى و ملت از شما ان شاء اللَّه مىگذرند و اگر دست به جنايتى زديد كه حكم خداوند تكليف شما را معين كرده، باز از نيمه راه برگشته و توبه كنيد.»[1]
این شیوه تعامل شیوه تمامی حکومتهای مبتنی بر اسلام ناب است همانگونه که در سیره پیامبر اکره (ص) و امام علی (ع) مشاهده میکنیم. شیوهای که ابتدا به توصیه و رهنمود قائل است و پس از نتیجه ندادن، احکام تنبیهی اسلام را مدنظر قرار میدهد.
پس از رحلت امام بزگوار و زعامت مقام معظم رهبری نیز طریق همان طریق اسلام بوده و هست. نمونه مبرهن آن قضایای فتنه سال 88 است. هنگامی که عدهای از مردم به تحریک یکی از سران فتنه در نتیجه انتخابات دچار شک و تردید شده بودند و تجمعاتی صورت داده بودند با رهنمودهای رهبری مبنی بر مورد اعتماد بودن نظام اسلامی و فصل الخطاب بودن قانون متوجه جریان سازیهای نادرست شدند و راه خود را از فتنه گران جدا کردند. اشاره جالب رهبر بزرگوار انقلاب در یکی از خطبههای نمازجمعه پس از انتخابات سال 88 به فضای باز سیاسی جمهوری اسلامی، مدعیان وجود خفقان در کشور را رسوا کرد؛ هنگامی که ایشان فرمودند: «البته کسی عقیدهای مخالف داشته باشد، کاری به کار نظام نداشته باشد، نظام با او کاری ندارد. بعضی رائج کردهاند: «دگراندیشان». نظام با دگراندیشان چگونه رفتار میکند؟ نظام با دگراندیشان کاری ندارد. این همه دگراندیش هست. دگراندیش سیاسی که بالاتر از دگراندیش دینی نیست. خوب، ما اقلیتهای دینی داریم که دگراندیشند، توی مجلس شورای اسلامی هم عضو دارند، در مناصب مختلف هم حضور دارند. بنابراین بحث دگراندیشی نیست؛ بحث مخالفت است، بحث معارضه است، بحث ضربه زدن است، در مقابل نظام و در مقابل انقلاب شمشیر کشیدن است. آنی که نظام با او برخورد میکند، این است. اما اگر اختلاف، اختلاف در سلائق است، در روشهاست، نه، این اختلافات مضر نیست؛ نافع هم هست.[2]»
با توجه به این سخنان رهبر معظم انقلاب در قیاس دگراندیش دینی و دگراندیش سیاسی، ملاحظه میشود که پیروان ادیان مسیحی، یهودی، زرتشتی و... با آزادی کامل و با برخورداری از همه حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی زندگی میکنند و مخالفتی با اعتقادات و مبانی فکریشان نمی شود.
در چندماه و چند روز اخیر سخنانی مبنی بر برخود قهرانه نظام اسلامی با مخالفانش در طول 38 سال گذشته از سوی برخی خواص مطرح شده است که با بازخوانی بیانات بنیان گذار و رهبری عزیز انقلاب اسلامی و بررسی عملکرد این بزرگواران درمییابیم که اساسا این سخنان نادرست و به دور از واقع بینی و انصاف است. همانطور که اشاره شد جای تعجب و تاسف زمانی بیشتر است که خواص ما دچار این اشتباهات میشوند. خواصی که خود بایستی به دور از هیاهوهای سیاسی، روشنگری نمایند؛ اما نه تنها به وظیفه خود به درستی عمل نمیکنند بلکه گاها گل به خودی میزنند.
پی نوشت:
[1] صحيفه امام، ج21،ص431
[2] خطبه های نمازجمعه تهران؛ 20شهریورماه 1388