پیروزی بر شیطان درون
خداوندا من را راهنمایی کن، نمیدانم این شیطان درونم از من چه میخواهد؟ من دردم را به چه کسی بگویم و این مشکلات و غم و غصهام را روی چه کسی خالی کنم؟ به روی مادر دلسوختهام، به روی برادرم که خود از من بدبختتر است یا به روی خواهرم؟ پروردگارا اینها هیچ کدام قادر به حل مشکل من نیستند. پروردگارا تو خود عاقبت من را به خیر کن، قسمت میدهم به احترام سیدالشهدا این مشکل را تو خودت حل کن. غیر از تو کسی را ندارم که اینطور به من نزدیک باشد.
به امید پیروزی بر شیطان درون.
برگی از دفتر خاطرات شهید حمزهعلی محمدزاده
عاشق شهادت
شهید حسن قائمپناه عاشق شهادت بود و باور داشت، اگر کسی به شهادت برسد، عاقبت به خیر شده است. همیشه میگفت: «هر وقت به یاد امامحسین(ع) روضه میخوانیم، میگوییم که اگر در کربلا بودیم، به یاریت میشتافتیم و به فریاد کمکخواهی تو لبیک میگفتیم. آرزو داریم که ای کاش در رکابت میجنگیدیم و در دفاع از شما و اهل بیت شما کشته میشدیم.
حال امروز هم تاریخ تکرار شده است و باید به یاری حسین زمان، خمینی کبیر برویم و بدانید پیروزی از آن مسلمانان است.»
به نقل از همرزم شهید حسن قائمپناه
آخرین دیدار
یک روز قبل از شهادت برای دیدار با اقوام به شهر بیجار آمده بود. همه را دور خود جمع کرد و با ماشینی که با خود آورده بود، من را بیرون برد. داخل شهر همه خیابانها را دور زدیم، تا جایی که من خسته شدم و گفتم: «باقر جان به خانه برگردیم.» رو کرد به من و گفت: «مادر صبر کن! شاید این آخرین دیدار باشد.»
فردای آن روز، صبح زود بیدار شد، نمازش را خواند و رفت. بعد از ظهر همان روز به شهادت رسید.
به نقل از مادر شهید محمدباقر منصوری