با چشم باز؛ بنی صدر (9)

Cheshme Baz00

جو کشور تقریباً آرام شده بود، اما روز دوشنبه 7 اردیبهشت هواداران سازمان مجاهدین خلق به بهانه ی قتل چهار نفر از اعضایشان در قائم شهر، بدون مجوز از وزارت کشور در میدان فلسطین اجتماع کردند وبه طرف پیچ شمیران، منزل آیت الله طالقانی حرکت کردند. عده ای از مخالفان هم که در اجتماع بودند، علیه مجاهدین شعار دادند. از چهارراه حافظ به بعد درگیری شروع شد وکار به پرتاب سنگ وآجر کشید. با ورود پاسداران کمیته وشهربانی به درگیری، زدوخورد بالا گرفت. مجاهدین لاستیک ها را در وسط خیابان آتش می زدند. شلیک تیرهای هوایی هم شروع شد. در این میان دو نفر هم کشته شدند که هویتشان مشخص نشد. فردای آن روز خبرگزاری های خارجی این درگیری را پوشش وسیعی دادند.

روزنامه ی « انقلاب اسلامی» وبنی صدر هم در حمایت از مجاهدین وراه پیمایی آنها سنگ تمام گذاشت. مجاهدین در پوست خود نمی گنجیدند. امام خمینی چند روز پس از این آشوب در 11 اردیبهشت، روز کارگر، مجاهدین را خطاب قرار داد واز آنها خواست که اسلحه ها را زمین بگذارند، دست از شیطنت ها بردارند وبه آغوش ملت برگردند.

اختلافات مسئولین بالا گرفته بود. سیل اعلام جرم های مختلف بود که به سوی دادگستری ومجلس سرازیر می شد. پرونده ی بنی صدر در دادگستری روز به روز سنگین تر می شد. زمزمه ی تحقیق از او به عنوان متهم به گوش می رسید ودادگستری خودش را آماده می کرد تا به اتهامات بنی صدر رسیدگی کند. بنی صدر هم بیکار ننشست. نامه ای به مجلس نوشت ورجایی وبهزاد نبوی، وزیر مشاور را به اختلاس و حیف ومیل اموال عمومی متهم کرد. علاوه بر این، او در مصاحبه ای کسر بودجه ی واقعی را بیشتر از سال های قبل دانست ونتیجه گرفت که تورم و وابستگی مانند خوره به جان مردم وحیات کشور افتاده است وهمه این ها را گردن رجای وکابینه اش انداخت. رجایی ونبوی به هیئت سه نفره نامه ای نوشتند وخواستند که به شکایات آن ها رسیدگی شود. هیئت سه نفره جلسه ای گذاشت وروز نامه ی « انقلاب اسلامی» را محکوم کرد که از امر امام تخلف کرده است. متن بودجه ی پیشنهادی دولت برای سال 1360 که منتشر شد، بنی صدر در روزنامه ی « انقلاب اسلامی» تحلیلی از این بودجه ارائه کرد وباز هم دولت را متهم کرد که اصول پایه ای انقلاب را فراموش کرده اند وبا این بودجه شان محرومیت جامعه را دامن می زنند. بحث در مورد بودجه در بین مسئولین به نهایت رسیده بود. دفتر بنی صدر هم که انگار منتظر فرصت بود، از این فرصت استفاده کرد ومسئولین مرتبط با اقتصاد را به بحث آزاد در مورد بودجه دعوت کرد. اختلاف سران کشور به اوج خودش رسیده بود، اما این تنها مشکل نبود. جنگ وآشوب های خیابانی کشور را فرا گرفته بود. روزنامه ها پر بودند از زد و خوردهای گروهک ها، کشف توطئه ها وخانه های تیمی مجاهدین. در این وضعیت بحرانی، مجاهدین از فرصت استفاده کردند وبه امام نامه ای نوشتند. نامه ای که از امام درخواست دیدار کرده بودند. امام چند روز بعد سخنرانی کرد و جواب مجاهدین را داد« مادامی که شما تفنگ ها را در مقابل ملت کشیده اید یعنی در مقابل اسلام با اسلحه قیام کرده اید نمی توانیم صحبت کنیم ونمی توانیم مجلسی با هم داشته باشیم. شما اسلحه ها را زمین بگذارید وبه دامن اسلام برگردید. اسلام شما را می پذیرد واسلام هوادار همه ی شماست. فقط گفتن به این که ما حاضریم، در آن نوشته ای که نوشته اید، در عین حالی که اظهار مظلومیت ها زیاد کرده اید، لیکن باز هم ناشی گری کردید وما را تهدید به قیام مسلحانه کردید. ما چطور با کسانی که قیام مسلحانه بر ضد اسلام می خواهند بکنند، می توانیم تفاهم کنیم؟ شما این مطلب واین رویه را ترک کنید واسلحه ها را تسلیم کنید.»

Bani  Sadr

مجاهدین هم در واکنش به صحبت های امام ، نامه ای مفصل به بنی صدر نوشتند. نامه ی مجاهدین به بنی صدر با تبانی قبلی بود، چون آن ها اعلام کردند که دستور امام جهت تحویل اسلحه را انجام می دهند مشروط بر این که بنی صدر به عنوان عالی ترین مقام رسمی کشور ضمانت دهد که قانون اجرا شود. بنی صدر هم دستگیری یکی از افراد دفترش به اتهام دزدی را بهانه کرد وگفت با این وضعیت نمی تواند اجرای قانون را تضمین کند. در حقیقت، بنی صدر با این صحبت ها، چراغ سبز قیام مسلحانه را به مجاهدین نشان داد. ارتباط وهماهنگی بنی صدر ومجاهدین کاملاً علنی شده بود. نامه هایی که رجوی به بنی صدر نوشته بود وبعدها کشف شد، نشان می دهد که همه چیز بین این دو نفر با هماهنگی کامل پیش می رفت. اوج این هماهنگی جایی بود که « روزنامه ی انقلاب اسلامی» وروزنامه ی« مجاهد» هم صدا با هم پیشنهاد رفراندوم ومراجعه به آرای عمومی را دادند؛ پیش نهادی که « روزنامه ی انقلاب اسلامی» آن را 30 اردیبهشت 1360 در صفحه ی اول خودش با تیتر درشت نوشت وروزنامه ی «مجاهد» با مقاله هایش آن را تئوریزه کرد. بنی صدر گمان می کرد که مردم با او هستند وباز هم مثل قبل به او رأی میدهند . مجاهدین هم برای او نیروهای قابل اتکایی بودند که با پشتیبانی آن ها می توانست حکومت را قبضه کند، اما امام دیگر کوتاه نیامد. در جمع نمایندگان مجلس که به مناسبت دومین سال شروع کار مجلس پیش امام رفته بودند، لحن امام این بار تند بود « آقای رئیس جمهور حدودش در قانون اساسی چه هست؟ یک قدم آن ور بگذارد، من با او مخالفت می کنم. اگر همه ی مردم هم موافق باشند من مخالفت می کنم. آقای نخست وزیر حدودش چه قدر است؟ از آن حدود نباید خارج شود. یک قدم کنار برود، با او هم مخالفت می کنم...نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می کنی قانون را قبول نداری. قانون تو را قبول ندارد...»

اما بنی صدر ومجاهدین گوششان بدهکار نبود؛ شمشیر را از رو بسته بودند. مجاهدین در مقاله ی 8 خرداد در روزنامه شان با صراحت از به بن بست رسیدن جامعه نوشتند وتنها راه فرار از بن بست را رفراندوم دانستند. آن ها در این مقاله اما را با شاه مقایسه کردند.

بنی صدر موقعیت خودش را در خطر می دید. امام موضع گیری قاطعی کرده بود وبنی صدر احتمال می داد که از فرماندهی کل قوا عزل شود. سه روز بعد از سخنرانی امام ، بنی صدر در مصاحبه ای سعی کرد مسئله ی جنگ را مسئله ی اصلی قلمداد کند. او برکناری خودش را یک خطر جدی دانست وحتی ترس خودش را از ایستادن جلو امام اعلام کرد.

Banisadrrajavi

اما بنی صدر برخلاف گفته هایش ، عزمش را جزم کرده بود که در مقابل امام وکشور بایستد. با اینکه امام در بیانیه ی ده ماده ای تأکید کرده بود که مسئولین سخن رانی تحریک آمیز نکنند، بنی صدر در جمع پرسنل پایگاه هوایی شیراز سخنرانی کرد وبا این که خودش چند روز پیش اقرار کرده بود که جنگ، اولین مسئله ی کشور است، ولی مردم را به بهانه ی اینکه ایران قبرستان نیست، به آشوب وطغیان تحریک کرد. در یک مصاحبه ی مطبوعاتی هم بنی صدر حرف امام را بهانه قرار داد تا از خودش دفاع کند. امام گفته بود که میزان رأی ملت است وبنی صدر اصرار داشت که این میزان اظهار شود. هیئت سه نفره چند روز بعد از سخنرانی ها ومصاحبه های بنی صدر و جوی که به راه انداخته بود،جلسه ای تشکیل داد وکارهای بنی صدر را برخلاف بیانیه ی ده ماده ای امام وقانون اساسی دانست. بنی صدر هم به آقای اشراقی، نماینده ی خودش در هیئت سه نفره، نامه نوشت واتهاماتش را رد کرد. در عوض، انگشت اتهام را به طرف همه ی مسئولین کشور گرفت.

با چشم باز؛ بنی صدر (8)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31