با چشم باز ، هشتم شهریور (5)

برای جلسه محرز شد که کشمیری عامل اصلی توطئه و عامل منافقین بوده است و نتیجه بحث ها این شد که کماکان به کشته شدن کشمیری تظاهر کنیم ، شاید بتوانیم به سرنخ هایی ، حداقل از طریق خانواده وی برسیم ، اگر خود یا زن و بچه اش هنوز از مرز خارج نشده باشند .

 

Rajaiy01

• پنج :

اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی هم که دبیر کل شان دکتر باهنر را از دست داده بودند ، ابتدا بیانیه می هند و انفجار را محکوم می کنند ، بعد عصر روز تشییع ،نهم شهریور ، جلسه تشکیل می دهند و آیت الله خامنه ای را به دبیر کلی حزب منصوب می کنند .

اعضای حزب که اکثریت مجلس را در اختیار دارند ، درباره نخست وزیر پیشنهادی به مجلس هم بحث می کنند ، آقایان مهدوی کنی ، غرضی و پرورش مطرح می شوند . بعد از بحث و بررسی یازدهم شهریور شورای ریاست جمهوری مهدوی کنی ، وزیر کشور را به مجلس معرفی می کند تا نخست وزیر شود ، امور کشور را اداره کند و انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند .

دوازدهم شهریور برای او و کابینه اش رأی گیری می شود و مجلس به او صد و هفتاد رأی موافق ، چهار رأی مخالف و چهار رأی ممتنع می دهد . با استقرار سریع نخست وزیری و برزگاری اولین جلسه دولت ، اولین سؤال خبرنگاران سرانجام پیگیری های انجام شده درباره عاملان بمب گذاری است .

مهدوی کنی روز دوازدهم شهریور می گوید :

" چند روزی است که یک تیم برای علل عوامل انفجار تشکیل شده و به نتایج بسیار خوبی هم رسید که به علت مسائل امنیتی نمی توانم در این باره چیزی بگویم . فقط همین را بگویم که در بررسی های آنان مشخص شده که عوامل خارجی در این کار دست داشته اند ."

چند روز بعد ، بیست و یکم شهریور ، بهزاد نبوی که سخنگوی دولت است ، در جواب سؤال خبرنگاران می گوید :

" یک هیئت عالیرتبه از شورای عالی قضایی مشغول پیگیری مسئله است و در این رابطه عده ای هم دستگیر شده اند که شاید برخی از آنها بیگناه باشند ."

از گوشه و کنار زمزمه ها و گمانه زنی هایی شروع می شود که عامل بمب گذاری کشمیری بوده است . گمانه زنی ها وقتی رنگ واقعیت به خود می گیرد که املشی ، دادستان کل کشور می گوید :

" ما می دانستیم کار کی بود و حالا دنبال مدرک برای این قضیه گشتیم . راجع به انفجار نخست وزیری من قبل از این که مسئله را در این زمینه بیان کنم ، باید همه شنوندگان عزیز را متوجه یک مسئله کرده باشم و آن مسئله این است که در اینگونه مسائل و پیشامدها هرگز انتظار نداشته باشید که مسئولین امر معلومات شان را در اختیار شما بگذارند ؛ اگر بنا باشد معلومات شان را در اختیار شما بگذارند ، از ادامه پیگیری مسئله باز می مانند .

و اما راجع به انفجار نخست وزیری ، تقریباً شاید همان روز اول مشخص شد عامل انفجار چه کسی است و ما این مطلب را فهمیدیم و کم و بیش بعضی ها هم حدس می زدند . عامل انفجار همان شخصی بود که در بین شهدا نام او برده شد و روز اول در کنار شهید عزیز ما و رئیس جمهور ما و شهید محبوب نخست وزیر به نام شهید سوم قلمداد شد ."

 

Rajaiy03

• شش :

بهزاد نبوی درباره تدفین کشمیری و چگونگی فاش شدن این مسئله اینگونه می گوید:

" تصور همه ما این بود که کشمیری یک فرد طرفدار انقلاب و امام است و کسی به او شک نداشت . صبح روز بعد از فاجعه عده ای از دوستان و همکاران کشمیری در نخست وزیری دنبال جنازه او می گشتند . وقتی که مأیوس شدند ، رفته بودند از یکی از نمایندگان روحانی مجلس پرسیده بودند که با توجه به این که ظاهراً جنازه خاکستر شده ، چه کار باید کنند ؟ آن روحانی هم گفته بود همان خاک های محل نشستن وی را بریزند توی تابوت . آنها هم با ناراحتی و گریه و زاری این کار را کردند و به خاطر این کار طی دو نوبت بازداشت شدند .

این آدم ها افراد شناخته شده ای هستند و الان برای همه ثابت شده که ایشان نقشی در این ماجرا نداشته اند . آن روز کسی نفهمید ، اما سرآغاز شک در مورد کشته شدن کشمیری همان دوستان بودند .

آنان بعدازظهر فردای هشتم شهریور می روند به کارهای کشمیری رسیدگی کنند ، به مادرش سر می زنند ، می بینند گریه و زاری می کند ، اما سراغ زن و بچه ای که می روند ، پیدایشان نمی کنند . سراغ اتومبیل کشمیری می روند ، اطلاع داشتند کشمیری اتومبیلش را در خیابان خورشید ، جنب نخست وزیری پارک می کند ، می بینند اتومبیلش نیست . این خود سرآغاز شک می شود .

وقتی آنان و ما متوجه این قضیه می شویم که بیست و چهار ساعت از وقوع انفجار گذشته بود . یک جلسه ای برگزار شد ، آقای تهرانی ، من ، نمایندگان دادستان ، آقای مهدوی کنی ، دادستان و یکی دو نفر دیگر ، که اسامی آنان در خاطرم نیست ، در جلسه حضور داشتند . این جمع می خواست به کشف مسئله بپردازد .

برای جلسه محرز شد که کشمیری عامل اصلی توطئه و عامل منافقین بوده است و نتیجه بحث ها این شد که کماکان به کشته شدن کشمیری تظاهر کنیم ، شاید بتوانیم به سرنخ هایی ، حداقل از طریق خانواده وی برسیم ، اگر خود یا زن و بچه اش هنوز از مرز خارج نشده باشند .

البته همان موقع دستور بستن مرزها هم صادر شد ، خانه مادرش تحت نظر و با حکم دادستانی تلفن منزل مادرش تحت کنترل قرار گرفت . همه مسئولان رده بالای نظام در جریان قرار گرفتند . چند روزی تظاهر به ندانستن نقش کشمیری ادامه یافت ، ولی ظاهراً در همان بیست و چهار ساعت اول کشمیری از کشور خارج شده بود . بعد از هفتاد و دو ساعت متوجه شدیم مادر کشمیری پشت تلفن می خندد و معلوم بود که از سلامت فرزندش اطلاع پیدا کرده است ، از آن پس کارها به مرحوم ربانی املشی ارجاع شد ."

آیت الله خامنه ای هم سال شصت و یک در مصاحبه ای می گوید :

" جسدی که در روز تشییع به عنوان جنازه کشمیری حمل می شد ، باید بگویم جسد وی نبود . مسئله این بود که بعد از آن که توانستند آتش اتاق را خاموش کنند و جسدها را بیرون بشکند و مجروحان را به بیمارستان منتقل کنند ، سه نفر جزو زنده ها نبودند ، یکی مرحوم رجایی ، یکی مرحوم باهنر بود که جسدهای آنها بود و یکی هم کشمیری بود که نه زنده بود و نه مرده آن آنجا دیده شد .

هیچ کس خبر نداشت که او از نخست وزیری خارج شده است ، بنابراین نتیجه گیری می شد که او در همان اتاق بوده ، سوخته و خاکستر شده است . یا اگر بخواهیم به صورت دقیق تری برای آن کسانی که دست اندرکار این مسئله بودند و دنبال جسدها می گشتند بگوییم ، اگر یقین هم نشده بود که خاکستر شده ، به هر حال یک چیز مبهمی بود .

اما در هر صورت حقیقت این بود که کشمیری وجود نداشت و گمان بر این بود که کشمیری کشته شده است . از خاکسترهایی که در آنجا بود مقداری جمع کردند و در پلاستیک ریختند و به عنوان جسد کشمیری به مسئولین معرفی کردند . البته بعضی از این کسانی که این کارها را می کردند ، الان در زندان هستند و به عنوان همین مسئله مورد سؤال هستند که چگونه یک مشت خاکستر را به عنوان جسد کشمیری معرفی کردند .

برای مسئولین ، مسئولینی که دست اندر کار بودند و در نخست وزیری بودند ، این سؤال بود که چطور جسد شهید رجایی و شهید باهنر این طور خاکستر نشده ، اما جسد کشمیری آن قدر خاکستر شده که در یک کیسه پلاستیکی جا می گیرد ، این سؤال بی پاسخ بود .

به هر حال مردم منتظر بودند و چون اعلام شده بود که کشمیری کشته شده ، تابوتی حامل همان کیسه پلاستیکی به میان مردم آمد و به عنوان کشمیری معرفی شد . لیکن به فاصله شاید یک روز اطلاع پیدا کردیم که کشمیری کشته نشده ، بلکه گریخته است . از قرائنی این مسئله به دست آمد و بلافاصله تحقیق شروع شد .

 

Rejaee Bahonar3

معلوم شد که کشمیری بعد از آن که بمب را در میان چمدان در اتاق می گذارد ، از آنجا خارج می شود و به نقطه نامعلومی می گریزد . برای این که به مردم اعلام شود بایستی محقق می شد و شکل مسلم تری پیدا می کرد که بشود ارائه داد . چند روزی که بین این حادثه و اعلام دادستان کل آقای ربانی املشی فاصله شد ، به خاطر این بود که مسئله را مسلم تر بکنند و معلوم شود که در حقیقت چگونه بوده است .

البته باید بگویم در همان روزهای اول مسئله روشن شده بود ، برای این که جوانب قضیه بیشتر روشن شود که بتوانند حرف روشنی به مردم بزنند ، چند روزی فاصله افتاد . متأسفانه این متنی هم که اعلام شد ، حرف روشنی هم به مردم زده نشد . حرف مشخص و روشنی وجود نداشت و قضیه در ابهام ماند . متهمینی در این رابطه دستگیر شدند که بعضی از آنها آزاد شدند و بعضی دیگر هنوز در زندان هستند و پرونده همچنان تحت پیگیری است ."

 

با چشم باز ، هشتم شهریور (4)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31