نگاهي به سريال"ارمغان تاريكي"؛ارمغاني نو درباره تاريكي و روشنايي

درصحنه اي كه دوست صميمي مجيد براي گرفتن نگاتيوهايي كه مجيد از جلسات خصوصي سازمان دارد به عكاسي او مراجعه مي كند، مجيد بلافاصله پس از اينكه متوجه مي شود كه دوست او هم عضو سازمان شده است به شدت ناراحت مي شود. اين صحنه به خوبي نشان مي دهد كه بعضي از جوانان و دانشجويان چطور در اوايل انقلاب مورد سوء استفاده اين سازمان ها قرارگرفتند

48586539562923335258يكي از فعاليت هاي هر ساله تلويزيون درايام دهه فجر پخش سريال هاي مناسبتي است؛ سريال هايي كه هميشه سعي شده مرتبط با دوران انقلاب ساخته شوند. دراين ميان، نقطه مشترك دربين تمام اين سريال ها مرتبط بودن آنان با دوران انقلاب و به تبع آن روايت بخشي از انقلاب در قالب كاراكترها بوده است. اما بايد به اين نكته اشاره كرد كه چندسالي بود كه شاهد تكرار سوژه ها در بين بعضي سريال هاي دهه فجر بوديم، يعني به اين صورت كه اين سريال ها به تدريج در ورطه تكرار افتاده بودند و سوژه هاي بعضي از آنها در قالب يك كاراكتر خاص تكرار مي شد. به عنوان مثال شخصيت اصلي آنها به تدريج فقط درباره يك مبارز و يا شخصيت انقلابي خلاصه شده و همين موضوع به تدريج بيننده را دچار نوعي عادت كرده بود.

اما سريال هاي دهه فجر امسال را« سامان جليل »نوع ديگري رقم زد و با انتخاب يك سوژه نو و تازه كه شخصيت هاي اصلي آن هم كاراكترهاي تازه اي بودند، سريالي جذابي ساخت، كه به نظر بسياري از بينندگان بيش از سريال هاي ديگر مورد توجه قرارگرفته است. به نظر مي رسد يكي از دلايل اصلي اين جذابيت، نوع نگاه اين سريال و شخصيت هاي اصلي آن است. چرا كه داستان اصلي اين سريال حول فردي مي چرخد كه عضو سازمان هاي سياسي اوايل انقلاب است. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به دليل انحراف سازمان از آرمان هاي انقلاب او هم دچار اين انحراف مي شود و تلاش مي كند درماموريتي كه سازمان به او محول مي كند دريك خانواده انقلابي كه عموي اين خانواده يك فرد امنيتي انقلابي است نفوذ كرده وسپس او را ترور كند، براي همين او به خواستگاري دختر خانواده مي رود تا از طريق ازدواج با او دراين خانواده نفوذ كند. هرچند كه او در ابتدا به اين دختر علاقه اي ندارد اما پس از مدتي دلبسته او شده و همين موضوع باعث مي شود كه او در آخرين لحظات انفجار بمب و ترور اين خانواده از اين امر منصرف شده و بمب را خنثي كند.

همين موضوع باعث مي شود كه سازمان پس از اين اتفاق او را هدف سوء قصد قراردهد.

اما دراين ميان دختر خانواده كه او را بخشيده است نذر مي كند كه اگر او جان سالم به در برد با او ازدواج كند و همين موضوع اتفاق مي افتد و آنها زندگي خود را شروع مي كنند. هر چند كه پس از شروع زندگي باز هم اعضاي سازمان دست از ارعاب او برنمي دارند وحتي درآخرين اقدام، به صورت همسر او اسيد مي پاشند.

داستان روان سريال باعث شده بود كه همچنان در طول تمام قسمت ها برخلاف بعضي سريال هاي ديگر كه با ادامه يافتن افت مي كردند جذاب باشد. آهنگ و ريتم اين سريال تا قسمت هاي پاياني به خوبي حفظ شد. اين موضوع را بايد به فال نيك گرفت، چرا كه بسياري از سريال هاي مناسبتي پس از مدتي كه ادامه پيدا مي كنند برخلاف شروع مناسب، سيرنزولي پيدا كرده و همين موضوع باعث فرار بيننده مي شود. اما اين اتفاق براي «ارمغان تاريكي» نيفتاد.

سوژه اي نو، در فضاي هميشگي!

از سوي ديگر داستان گروهك هاي تروريستي در ابتداي انقلاب موضوعي است كه تا به حال سريال وفيلم چنداني درباره آن ساخته نشده. اين درحالي است كه يكي از مسائلي كه انقلاب اسلامي با آن روبه رو بوده همين گروهك هاست كه تاكنون كارگردانان و فيلم سازان در فيلم ها و سريال هايي كه درباره دهه فجر ساخته اند به سراغ آن نرفته اند. از سوي ديگر روايت داستان سريال از جواناني كه درابتداي انقلاب جذب گروهك هاي سازماني شدند روايت مناسب و ساده اي است كه اين موضوع باعث شده بسياري از مخاطباني كه آن زمان و اين بحث هاي ابتداي انقلاب را درك نكرده بودند تا حدودي در فضاي آن قرار بگيرند.

به عنوان مثال درصحنه اي كه دوست صميمي مجيد براي گرفتن نگاتيوهايي كه مجيد از جلسات خصوصي سازمان دارد به عكاسي او مراجعه مي كند، مجيد بلافاصله پس از اينكه متوجه مي شود كه دوست او هم عضو سازمان شده است به شدت ناراحت مي شود. اين صحنه به خوبي نشان مي دهد كه بعضي از جوانان و دانشجويان چطور در اوايل انقلاب مورد سوء استفاده اين سازمان ها قرارگرفتند، اين نگاه ظريف كارگردان درصحنه هاي اين چنيني سريال يكي از نقاط قوت آن است كه باعث شده از لحاظ محتوايي هم حرف هايي براي گفتن داشته باشد.

البته از شخصيت پردازي خوب بعضي از كاراكترهاي آن مانند مهري و مجيد نبايد چشم پوشي كرد. به ويژه مهري كه درتناقض علاقه به مجيد و كشتن او باقي مانده بود و اين موضوع به طور قابل لمسي براي بيننده به نمايش درآمد، اما دراين بين از بازي درخشان امير آقايي هم نبايد گذشت.دركنار اين مسائل بايد به اين موضوع هم اشاره كرد كه بعضي از شخصيت هاي انقلابي كه درسريال به تصوير كشيده شده اند آن گونه كه بايد مطابق با يك خانواده مذهبي دوران پس از انقلاب به نمايش درنيامده اند و اين موضوع يكي از ضعف هايي است كه مي تواند بيننده را اسير بعضي تناقضات كوچك كرده و در روند درك داستان فيلم در بيننده ايجاد مشكل كند.

پاياني دلنشين و تاثيرگذار!

اما بايد به اين موضوع هم توجه كرد كه سامان جليل اسير يكي ازبزرگ ترين نقص هاي بعضي سريال ها يعني كش دادن بيهوده داستان نشد و اين موضوع نشان دهنده پختگي بسيار خوب قصه سريال است. چرا كه درجايي كه بايد به اتمام مي رسيد، تمام شد. اين درحالي بود كه قسمت پاياني و ديالوگ هايش براي ببينده بسيار تاثيرگذار بود. به ويژه لحظاتي كه مجيد عنوان كرد كه براي اينكه همسرش رنج نكشد به مدت 15 سال خود را نابينا نشان داده تا به اين صورت هم عشق خود را ثابت كند و هم ظلمي كه رئيس سازمان و دوستان سازماني اش درحق او و خانواده اش انجام داده اند آشكار شود. همين مسئله باعث شده كه سريال هم داستاني سياسي و به نوعي تاريخي داشته باشد و هم يك درام موجه جلوه مي كند.

دركنار اين موضوع سريال از چند قسمت قبل از قسمت آخر يكي يكي گره هاي داستان را باز كرد تا، مجبور به بازكردن شتاب زده تمام آنها در قسمت پاياني نشود. دست اندركاران سريال به خوبي به اين نكته واقف بودند كه پايان شتاب زده و باز شدن تمام گره ها به صورت ناگهاني درپايان بيننده را دچار سردرگمي مي كند؛ مشكلي كه در بعضي سريال هاي ديگر بعينه مشاهده مي شود. دركنار تمام اين مسائل از آهنگ سازي زيباي سريال و موسيقي متن آن هم نبايد غافل شد.

به هر صورت «ارمغان تاريكي» برگي جديد از روايت كساني است كه در دوران پس از انقلاب از مسير آرمان هاي انقلاب خارج شدند،اما به طور قطع براي روشن شدن آن و آگاه شدن جوانان بايد تاكنون بيشتر به آنها پرداخته مي شد كه متاسفانه آن گونه كه بايد به آن پرداخته نشده و شايد هم به همين دليل سامان جليل اين سوژه را انتخاب كرده است.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31