گفتگو با آيت الله هاشمي رفسنجاني

 

Hashemi

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت حضرت عالی و تشکر از این که در این گفتگو شرکت نمودید.

به عنوان اولین پرسش می خواستم بدانم:

* گروه هاي فكري و سياسي زندان كه عليه رژيم پهلوي مبارزه مي كردند به چند جريان اصلي تقسيم مي شدند ؟

_ ملي گراها و ملي _ مذهبي ها مثل مهندس بازرگان و كمونيست ها و التقاطي ها بودند . كمونيست ها به چند گروه تقسيم شده بودند . جريان ديگر مربوط با اسلامي هاي محض بود كه به عنوان پيروان امام خميني (ره) شناخته مي شدند . عمده بازاري ها و عده اي از روحانيون و دانشگاهيان با اين گروه بودند . جريان هاي اصلي اينها بودند ولي گروه هاي كوچك خيلي زياد بودند .

* مجاهدين خلق (منافقين) در كدام دسته بودند ؟

_ منافقين گروهي اسلامي بودند كه خود را پلي بين اسلام و ماركسيسم معرفي مي كردند و مي گفتند : " ماركسيسم علم مبارزه و اسلام براي ما چهارچوب است ." كلمه « التقاطي » از همين زمان براي آنها پيدا شد . ماهيت ظاهري آنها اسلامي بود و در سال هاي اول كه زنداني شده بودند در انجام وظايف اسلامي مثل نماز ، روزه و دعا خيلي خوب بودند و به قرآن توجه مي كردند . شروع كار آنها از نظر ما اسلامي بود ، كم كم افكار انحرافي آنها بروز كرد .

* امام در طول مبارزه از مبارزات مسلحانه حمايت مي كردند ؟

_ هيچ وقت از امام نشنيدم كه مبارزه مسلحانه را تأييد كنند . البته ايشان مي دانستند كه ما تأييد مي كنيم ، چون هم پول مي داديم و هم تبليغ مي كرديم كه افراد به اين گروه ها بپيوندند ، ولي ما را منع نمي كردند ، ما از امام توقع داشتيم كه تأييد كنند . آيت الله طالقاني و من نامه هاي جداگانه اي به امام نوشته بوديم كه زماني هم به خاطر آن نامه ها بازداشت شديم ، ولي امام تأييد نكردند .

در اين مدت افكار انحرافي آنها (منافقين) هم روشن شده بود ، به طوري كه در سال 1354 كه من در سفري به نجف رفتم و خدمت امام رسيدم ، گفتم : " تا به حال ما از شما مي خواستيم كه اينها را تأييد كنيد ، ولي كساني را كه قبلاً تأييد كرده بوديم ديگر تأييد نمي كنيم ، چون با جريان هاي نادرست مخلوط شده اند ."

* هر كدام از گروه ها در پيروزي انقلاب براي خود سهمي قائل بودند ، واقعاً نقش آنها براي پيروزي انقلاب در مقايسه را جناح مذهبي چقدر قابل توجه بود ؟

_ از شهريور سال 1320 از طريق احزاب و جريان ها مبارزه جريان داشت ، مثلاً جبهه ملي جرياني بود كه به دولت هم رسيد . نهضت آزادي هم جزو آنها بود ، توده اي ها هم بودند . مبارزات امام كه شروع شد ، صحنه جامعه توسط نيروهاي مذهبي مخصوصاً روحانيت قبضه شد . در اعياد و شهادت ها و ديگر مراسم ديني مثل ماه رمضان و عاشورا حضور روحانيت خيلي برجسته بود و زماني كه مذهبي هاي مبارز وارد دانشگاه شدند وضع آنها بهتر بود . با عناوين مذهبي براي سخنراني به دانشگاه مي رفتيم كه جمعيت زيادي جمع مي شدند و حرف هاي سياسي مي زديم .

سطح عموم جامعه را روحانيت و نهضت اسلامي پر كرده بود ، ولي حضور ديگران مؤثر بود . وضع افرادي مثل دكتر شريعتي از لحاظ قبضه كردن جوانان و دانشجويان خوب بود . خيلي ها پاي صحبت هاي ايشان جمع مي شدند . منتهي ما با آنها تعارضي نداشتيم ، دكتر شريعتي ، دكتر پيمان ، آيت الله خامنه اي ، شهيد باهنر و من معمولاً جلسات ايدئولوژيك داشتيم كه درباره مسائل روز اسلام بحث مي كرديم و سعي مي كرديم .

* از نخستين روزهاي پيروزي انقلاب به فكر آفت ها بوديد ؟ مهمترين آفت ها در نظر شما چه بود ؟

_ يادم نيست ، يكي همين كودتا بود كه هميشه احتمال مي داديم . در سال هاي اول حركت هاي منافقين ، كمونيست ها و ليبرال ها بود كه زود متوجه شديم اينها و خارجي ها برنامه هاي بدي دارند كه ايستاديم . شورش هاي دو سال اول خيلي ما را زجر داد كه واقعاً آفت و آسيب بود . جنگ كه شروع شد همه چيز را تحت الشعاع قرار داد و شرايط در زمان جنگ عوض شد ، اذيت هاي متفرقه كم شد ولي خود جنگ هميشه جاي نگراني داشت .

* در همين مصاحبه به ارتباط نزديك با دكتر شريعتي ، پيمان و افراد ملي _ مذهبي اشاره كرديد . ولي نسل جوان بيشتر درباره اختلافات اين گروه ها و افراد مي داند . شروع اختلافات از كجا بود ؟

_ پيش از انقلاب اختلافاتي كمي بروز كرده بود ، مثلاً دكتر پيمان در مواردي به مباني سوسياليسم اعتقاد داشت . يك نمونه مي گويم : درباره همان جلسه اي كه براي اتخاذ مواضع داشتيم ، من ، شهيد بهشتي ، دكتر باهنر ، آقاي پيمان ، دكتر شريعتي و گاهي كه آيت الله خامنه اي از مشهد مي آمدند در مسائل مختلف توافق كرده بوديم ، بنا بود اين جلسات و مباحث ادامه پيدا كند كه بعضي ها به زندان افتاديم و آن جلسات تشكيل نشد .

من كه در زندان بودم ، كتاب آقاي پيمان منتشر شده بود ، من ديدم بحث هاي جلسه ما را با محور نظرات خودش منتشر كرده . در زندان خواندم و 40 ايراد را يادداشت كردم و به آقاي مهدوي كني كه از زندان آزاد مي شدند دادم و گفتم : " به آقاي باهنر بدهيد و بگوييد با دكتر پيمان بحث كند كه چرا در مسائلي كه به توافق رسيده ايم نظرات خود را منتشر كرده ايد ؟ ! "

آقاي دكتر شريعتي در مسائلي با استاد مطهري اختلاف داشت كه ما در اختلافات آنها نبوديم . آقاي مطهري در مواضعي كه اتخاذ مي شد اگر كمي بوي كمونيستي مي داد مخالفت مي كردند . يا اوايل با منافقين همكاري داشتيم ولي كم كم به خاطر مواضع آنها زاويه گرفتيم . حتي بين ما و دوستان ما درباره نحوه برخورد با منافقين اختلاف مي شد ، بعضي ها مي گفتند اينها را نگه داريم و بعضي ها مي گفتند اينها قابل اصلاح نيستند .

* آيا در گروهك فرقان كه بعد از انقلاب دست به سلاح بردند ، شهيد قرني و استاد مطهري را ترور كردند و سراغ شما و مقام معظم رهبري و دوستان ديگر هم آمدند ، ريشه اي از سازمان منافقين نمي بينيد ؟ آيا تفكرات گودرزي انشعابي از تفكرات آنها نبود ؟

_ منافقين مسلح بودند ولي اوايل انقلاب مواضع مسلحانه نداشتند . آن موقع تحليل ما اين بود كه اين گروه را سازمان منافقين مي گرداند . الان سند مشخصي براي آن نظر ندارم . شايد بازجوها و قضاتي كه افراد گروه فرقان را محاكمه مي كردند اسنادي داشته باشند .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31