دغدغه هایی برای آزادی(1)

Ped

تشکیل بنیاد خانواده ی سحر جدا از آنکه اقدامی پسندیده برای تحقق اصل آزادی ِانسانهای دربند درفرقه ی رجوی می باشد ، نشانگر ضرورت و اهمیت گشایش کانالی جدید درراستای اهداف قبلی جداشدگان و خانواده ی اسیران درفرقه ی رجوی می باشد . امروز از تمام آنچه که در خیال مسعود رجوی و گروهک مجاهدین خلق بوده ، فقط اردوگاه اشرف باقی مانده است . این قلب بیمار فرقه ی رجوی از نظر سران این فرقه در دو وجه کاملا متفاوت و متمایز از یکدیگر بررسی و ارزش گذاری می شود . در وجه اول ، محیط خارجی پیرامون اشرف و محیط خارج از عراق می باشد . شاخص های این بررسی از نظر سران این فرقه شامل ثبات ، امنیت ، اقتدار ، ایستادگی دربرابر " رژیم آخوندی " ، مظهر نشاط و سرزندگی و تلاش ، سمبل مقاومت و پایدار، دژ مستحکم مبارزه با بنیادگرایی و القاب دهان پر کنی از این قبیل می باشد که به کرات درزبان بازی های مریم رجوی و دیگر دور و بری های وی قابل استناد می باشد . اما در وجه داخلی اردوگاه اشرف – که سازمان رجوی نکات منفی آن رابه کلی انکار می کند – می توان به مواردی همچون عدم تضارب آرا ، میل به جدایی ، شورش و سرکوب ، بن بستهای ایدئولوژیک ، تردید جدی نسبت به وجود چیزی به نام مبارزه ، رخوت و سستی و یاس وناامیدی از آینده ، محرومیت های اجتماعی و مدنی ، تبعیض و تظاهر در روابط میان انسانها، ( برخلاف شعارهای اولیه ی مسعود و مریم رجوی مبنی بر برابری همه ی نیروها در سازمان مجاهدین خلق و به عنوان مثال اطلاق عنوان افسر به تمامی نیروها، برای اثبات این ادعا ) ، سکوت و سکون و خفقان و سانسور شدید رسانه ای و مواردی از این قبیل اشاره نمود . درحال حاضر اردوگاه اشرف درراس و تمرکز تمام فعالیتهای باند رجوی قرار گرفته است . حمله به ایران و حضور در تهران به افسانه ای تبدیل شده و برپا کردن جشن بهار آزادی در میدان آزادی تهران از ذهن تمام نیروهای اشرف پاک شده است . شورای ملی مقاومت نیز به تجمع عده ای" بله قربان گو" تبدیل شده که کارکرد آن چیزی بیشتراز صدور بیانیه و اطلاعیه های جهت دار نیست . با روشن شدن ابعاد گسترده ی همکاری اسرائیل با باند رجوی و انتقال اطلاعات جاسوسی اسرائیل به گروهک رجوی برای سازماندهی هر چه بیشتر خیانت به ملت ایران ، ابعاد به اصطلاح افشاگری اتمی و هسته ای باند رجوی به تئوری سوخته ای می ماند که فقط برای مانور تبلیغاتی این فرقه ضرورت استفاده دارد . دراین میان شاید تنها مساله ای که اهمیت آن تا حدودی همراه و همردیف مساله ی جداشده ها و فعالیتهای آنان باشد مساله ی ماندن در عراق باشد . منافقین حتی در مورد خروج از لیست های فراوان تروریستی کشورهای مختلف نیز امیدی ندارند و باتمام ولخرجی های آنان برای دادگاه های مختلف ، دول اروپایی و آمریکا و کانادا همچنان آنان را تروریست می دانند .

اما چرا مساله ی جدا شده ها و فعالیتهای آنان از جمله جدیدترین اقدام آنان – تشکیل بنیاد خانواده ی سحر – تا این حد لرزه براندام سران این گروهک معروف تروریستی انداخته است ؟ چرا گفته های جدا شده ها و اقدامات آنان بدون پاسخ منطقی و صرفا با هوچی گری و شانتاژ و فحش و ناسزا و به طور کلی برخوردهای عصبی پاسخ داده می شود ؟ بر طبق گفته های پیشین محیط محصور و بسته ی اشرف ، امروز به عنوان تنها باقی مانده و شاید تنها نماد این سازمان تروریستی می باشد . دقت در رفتارها و تبلیغات دو سال اخیر باند رجوی درمورد اردوگاه اشرف خود دلیلی بر این مدعا است؛ یعنی ساخت هیمنه ی غلو شده و به شدت تبلیغاتی از ساختار داخلی و کلیت روابط و مناسبات حاکم بر اردوگاه اشرف درست به همین دلیل می باشد که علی رغم ضعف روز افزون دراین ساختار ، برای باند منافقین تلاش برای وارونه نمایی به عنوان اصلی غیر قابل تردید مطرح شده است . البته باید گفت برای سران این اردوگاه بیش از هر کس دیگری واضح است که درصد بسیار زیادی از نیروهای پادگان نظامی فاقد سلاح اشرف خواستار خروج از این حصار تنگ و رفتن به ایران یا اروپا می باشند . اگر با تشکیل اردوگاه تیف در حاشیه ی اردوگاه اشرف ، سران باند رجوی توانستند با خدمتگزاری برای آمریکاییها ، پذیرش نیروهای داوطلب خروج از سازمان و انتقال آنها به تیف را تا حدودی کاهش دهد ، قضیه ی تلاش های خارجی وخانواده ها و جدا شده ها برای خروج نیروهای باقیمانده از اشرف صورت دیگری دارد . درمورد تیف ، آمریکا باتوجه به سیاست کلی خود از مساله ی مزدور پروری استقبال می کند و این قضیه را بارها در کشورهایی که دارای جنگ داخلی بوده اند و مزدورانی از دل این جنگ حاضر به خدمت به آمریکایی ها شده اند اثبات کرده اند . منافقین برای آمریکایی ها کارهای خدماتی انجام می دهند و مزدی هم دریافت نمی کنند ، جاسوسی می کنند و درقبال آن تقاضای مادی هم ندارند و این یعنی اوج ذلت در غربت . آنها تنها خواستار این هستند که آمریکا حصار گرداگرد اشرف را باقی نگاه دارد تا مورد انتقام میلیونها عراقی قرار نگیرند . اما در مورد تلاش های جداشده ها همانگونه که گفته شد مساله به گونه ای دیگر است . ویترین زیبایی که سران فرقه از داخل اردوگاه اشرف نشان داده اند قدر مسلم حکایت دروغی است که از شدت بزرگی برای دو گروه فوق ( خانواده ی اسیران در اشرف و جداشده ها ) قابل باور نیست . این افراد با علم به استراتژیک بودن موقعیت اشرف برای فرقه ی رجوی تلاش خود رابرای تنگ تر کردن حلقه ی محاصره ی آنها آغاز کرده اند . تلاشی که اگر چه امروز در قدم های اول خود می باشد اما آثار و نتایج آن بسیار بیشتر از آنی است که تصور می شد . در حال حاضر باند رجوی قادر به انجام معامله بااین تلاش ها نیست زیرا تلاش برای آزادی انسانها از جانب سازمان های غیر دولتی مثل بنیاد خانواده ی سحر بسیار متفاوت تر از پذیرش خدمات مزدوری از جانب آمریکایی ها می باشد . تلاش جداشده ها برای آزادی نیروهای ناراضی دراشرف که امروز تا دم دروازه ی این اردوگاه رسیده است تلاشی است جدا از جنگ های رسانه ای و بگو- مگوها ی جداشده ها و مزدوران و قلم به دستان سایتهای رجوی . تلاشی است با تمام وجود برای امید بخشی به آزادی و دمیدن بارقه های امید دردل ناامیدان اشرف . دراین باره بیشتر خواهیم گفت .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31