ديدار امام(ره) بعد از سالها مهمترين موهبتي بود كه اتفاق افتاد. آنجا من همراه پدرم بودم امام بلافاصله كه شرايط اين ديدار مهيا شد، پدرم را در آغوش گرفتند. برخورد گرم امام جزو بهترين خاطرات من است. |
كمتر كسي از مشهديها است كه شهيد هاشمينژاد را نشناسد. گفتگو با فرزند شهيد پيشنهادي بود كه سيد محمدجواد هاشمينژاد هم از آن استقبال كرد. شايد به اين خاطر كه فرزند شهيد را ميبرد به همان روزهاي انقلاب و قيام.
سيدمحمدجوادهاشمينژاد متولد 3بهمن 1343 است، با اين حال حرفهاي زيادي از آن دوران دارد.پس با هم پاي صحبت هايش مي نشينيم.
هر شهيد مظهري از ويژگيهاي خاص است كدام خصلت شهيد هاشمينژاد بارزتر است؟
ممكن است،يكي نويسنده خوبي باشد اما سخنران خوبي نباشد و بالعكس. اما شهيد هاشمينژاد همزمان با اينكه خطيب توانا و مدرس خوبي بوده، در فعاليتهاي انقلابي هم نقش تعيينكنندهاي داشته است. بدون اغراق ميتوان گفت، جامع همه ابعاد بوده است.
نقش شهيدهاشمينژاد در مبارزات پيش از انقلاب چه بود و در اين مبارزات بيشتر چه كساني همراهشان بودند؟
ميدانيد، در هر استان تعدادي از افراد به عنوان استوانههاي اصلي مطرح هستند. در استان خراسان هم سه نفر به عنوان پايههاي انقلاب شمرده ميشدند كه غالب دستورها و فرمانها از ناحيه همين چند نفر صادر ميشدند؛ آيتا... خامنهاي، آيتا... طبسي و شهيدهاشمينژاد سه مبارزي محسوب ميشدند كه هر چند حضور برخي از شخصيتها مثل آيتا...خامنهاي تنها ختم به مشهد نميشد، با اين حال در مبارزات اين شهر هم نقش تعيينكنندهاي داشتند.
معمولا خيلي از شخصيتهاي انقلابي بعد از انقلاب به مركز و پايتخت رفتهاند، چرا ايشان در مشهد ماندند؟
ايشان به عنوان نماينده امام در استان مطرح بودند كه در دانشكدههاي مختلف تدريس داشتند و جلسات بحث و گفتگو و جريانهاي مختلف را دنبال ميكردند. از طرفي به دليل تسلطي كه روي سخنرانيها داشتند، مسئوليت حزب جمهوري اسلامي را به اصرار پذيرفتند و همين عوامل باعث ماندگاريشان در مشهد شد.
آيا ايشان متولد همين شهر هستند؟
شهيدهاشمينژاد در بهشهر مازندران متولد شدند. خانواده پدربزرگ من هم از مذهبيهاي شهر بودند.
تحصيلاتشان را در همين شهر ادامه دادند؟
از بهشهر تا كوهستان يك ساعت بيشتر فاصله نبود و پدرم براي فيض بردن از محضر آيتا... كوهستاني كه از علماي بزرگ بودند و همه به او آقاجان ميگفتند، به اين شهر ميرفتند. بعد با توصيه آيتا... كوهستاني نزد آيتا... فريد كاشاني رفتند .ايشان يك سالي هم به نجف رفته اما به دليل وضعيت جسماني نتوانسته تحمل كنند و به قم برگشته و در آنجا ادامه تحصيل دادند.
ايشان چه سالي به مشهد آمدند؟
تا جايي كه به خاطرم هست، بعد فوت آيتا... بروجردي بود.
زمان انقلاب شما چند ساله بوديد؟
14،13ساله.
چقدر در جريانهاي انقلاب پدر را همراهي ميكرديد؟
معمولا من از همان 4 يا 5سالگي همراه پدر بودم.
اولين تصويري كه از آن روزها در خاطرتان مانده است، مربوط به چه دوراني ميباشد؟
جرقه اوليه شكل گرفته توسط اجتماع خانمها بود. همانها حدود 30 يا 40نفر از در خيابان عليه بيحجابي تظاهرات كرده بودند. از اين تظاهرات باوجود شدت اختناقي كه بود، عكس كوتاهي هم گرفته شد، من از اصل ماجرا خبر نداشتم، چند روز بعد ديدم يكي در ميزند. در را كه باز كردم يك پاكت جلوي در بود كه داخل آن عكس همان روز گذاشته شده بود.
فعاليتهاي شهيد بيشتر مربوط به چه دوراني است؟
فعاليتهاي ايشان بايد بر گردد به همان سالهاي 1345 و 46 .
در همين مشهد؟
بله اولين منزلي كه داشتيم در كوچه شهيدهاشمينژاد فعلی در خیابان خواجهربيع بود، البته از 6سالگي در خيابان آزادي زندگي ميكرديم. ايشان به دليل خطيب بودن، در مناسبتهاي مختلف دعوت ميشد، تا اينكه در سال51 در خراسان ممنوعالمنبر شدند. مجموعه فعاليتهاي ايشان از زماني كه من در خاطرم هست، بسيار زياد بود، بهخصوص كه هر چه به انقلاب نزديكتر ميشويم، اين فعاليتها بيشتر ميشد.
از اولين تظاهراتي كه در مشهد شكل گرفت، خاطرتان هست؟
تقريبا بعد از تشييع جنازه مرحوم كافي بود كه مبارزات شدت گرفت.
اولين حضور خودتان در تظاهرات چه سالي بود؟
در اعتصابات مدرسه خودمان، دبيرستاني كه الان به نام شريعتي نامگذاري شده است و قديم عنوان شاه رضا را داشت .چند ماه مدارس تعطيل شد البته به دنبال اعتصاب سراسري در بخشهاي مختلف، آموزش و پرورش هم در اعتصاب فرو رفت و تعطيل شد. محيط دبيرستاني محيطي بود كه بچهها در جنبش شركت ميكردند.
تاثيرگذارترين خاطرهاي كه از جريان انقلاب به خاطر داريد، به چه زماني بر ميگردد؟
ديدار امام(ره) بعد از سالها مهمترين موهبتي بود كه اتفاق افتاد. آنجا من همراه پدرم بودم امام بلافاصله كه شرايط اين ديدار مهيا شد، پدرم را در آغوش گرفتند. برخورد گرم امام جزو بهترين خاطرات من است. به هر حال چنين رابطهاي توي ذهن و ياد آدمها ميماند.
دوست داريد، صحبت را با چه بحثي از ايشان پايان دهيم؟
در مورد ايشان مطالب زيادي است كه پرداختن به آن در حجم صفحه و وقت نميگنجد اما بحثي را كه دوست دارم در خاتمه كلام به آن اشاره كنم، بها دادن به آثار شهيد است كه آثار ارزشمندي محسوب ميشوند. همانطور كه قبلا هم اشاره كردم؛ شهيد علاوه بر خطيب مشهور، نويسنده بسيار توانمندي هم بودند. بهطور مثال مناظره «دكتر و پير» در قالب رمان كه اين مجموعه اولين اثر ايشان هم محسوب ميشود و در همان سالهاي اوليه آنقدر با استقبال روبهرو شد كه بارها تجديد چاپ گرديد، حتي تا 17بار كه ساواك در همان زمان جلوي انتشار آن را گرفت.