| مريم رجوي همانند همسر قاتل و فراري‌اش، نان را به نرخ روز خورده و با اتمام تاريخ مصرف يکي از ولي‌نعمتانش، نداي همراهي با مردم مصر را سر داده و پيام تبريک مي‌فرستد، اما فرار نيروهاي فرقه‌اش از مصر، تبديل مي‌شود به دم خروس بزرگ اين فرقه |
فرقه آفتاب پرست منافقين، اگر در طول 4 دهه اخير در هيچ چيز پيشرفت نکرده باشند و اگر همچنان در تمام امور و سياست‌ها و پيش بيني انقلاب‌ها و خيزش‌ها و ريزش‌ها و ... قدرت يک تحليل درست و درمان را نداشته و عقب مانده هستند اما در يک مورد، بي‌نظير هستند و آن هم زندگي به روش آفتاب پرست‌ها و تغيير ماهيت در اهداف و روش‌ها است. اين فرقه آنقدر دراين باره تبحر دارند که اگر لازم باشد در کمتر از نصف روز رنگ عوض مي‌کنند و فرضاً اگر اوباما و وزير خارجه‌اش در مورد مصر در مدت زمان 18 روز رنگ عوض کرده و مواضع خود را تغيير دادند اما اين فرقه و رئيس جمهور مادام العمرش، در کمتر از يک روز و با صدور اطلاعيه‌اي توسط رئيس جمهور خودخوانده ، به مردم مصر تبريک گفته و بر جنازه يکي از ولي‌نعمتان خود – با احتياط – لگد مي‌زند تا ولي‌نعمت بعدي(اسرائيل) از اين مسئله آزرده خاطر نشود.
مريم رجوي نيز همانند مسعود رجوي به دليل استيلا و رسوب انديشه‌هاي فرقه‌اي، تمام دنيا را از دريچه توهم توطئه بر عليه خود و همسر قاتل و فراري‌اش مي‌بيند و همين امر نيز هميشه او و فرقه‌اش را از تشخيص واقعيت دور داشته است.
بر هيچ کس پوشيده نيست که بقاياي فرقه رجوي علاوه بر آخور بزرگ صدام و آمريکا، سر در آخور اسرائيل و مصر نيز داشته‌اند که در مورد آخر همين چند روز پيش بود که پايگاه اطلاع رساني هابيليان(خانواده شهداي ترور کشور) با انتشار خبري، اعلام کرد که بقاياي منافقين که در خانه‌هاي تيمي در مصر ساکن بودند، با بحراني شدن اوضاع اين کشور، پا به فرار گذاشتند و شدت واهمه و ترس‌شان هم به حدي بود که بسياري از وسائل شخصي‌شان را هم با خود نبردند و به اردن گريختند و باز، در مهر امسال بود که کانون هابيليان پرده از همکاري منافقين و سازمان اطلاعات مصر برداشت و با انتشار خبري به نقل از جنبش مردمي بعثي زدايي، اطلاعاتي از نشست صالح‌المطلك، نماينده بعثي سابق پارلمان عراق و عمر سليمان رييس دستگاه اطلاعاتي مصر در اختيار رسانه‌ها قرار داد. منافقين حتماً فراموش نکرده‌اند که در سالگرد حمله نظامي رژيم صدام به کشورمان، اين نشست را در پادگان آموزشي حزب بعث در شهر «معدن»مصر برگزار کردند. اما جهت يادآوري مريم رجوي و ساير عناصر منافقين که سر در زير برف فرو برده‌اند بايد يادآوري کنيم که در آن نشست تعدادي از رهبران بعثي مقيم مصر و برخي افسران مصري ناظر بر پادگان‌هاي آموزشي سازمان اطلاعات مصر حضور داشتند و عناصر بعثي از شهرهاي «محله»، «مرسي مطروح» و «معدن» نيز در پادگان مذكور كه در منطقه «عرش سينا» ايجاد شده است دور هم گرد آمدند و البته از ميان منافقين نيز علي اكبر سلطاني در مراسم افتتاحيه اين پادگان حاضر بود.
در اين نشست به غير از ارسال كمك‌هاي نظامي مدرن براي منافقين مي‌توان به اعلان فرماندهي صالح‌المطلك بر نيروهاي بعثي حاضر در مصر، تحكيم روابط تشكيلاتي حزب بعث و منافقين و تشكيل اتاق مشترك عمليات براي اداره فعاليت‌هاي آنان در عراق و ايران تحت نظارت مصر، آمادگي مصر براي گشودن يك پادگان براي منافقين و در نزديكي پادگان بعثي‌ها در شهر معدن و تعهد مصر براي حمايت از صالح‌المطلك هم اشاره نمود.
عجيب است که مريم رجوي همانند همسر قاتل و فراري‌اش، نان را به نرخ روز خورده و با اتمام تاريخ مصرف يکي از ولي‌نعمتانش، نداي همراهي با مردم مصر را سر داده و پيام تبريک مي‌فرستد، اما فرار نيروهاي فرقه‌اش از مصر، تبديل مي‌شود به دم خروس بزرگ اين فرقه.
