استراتژي براندازي از درون خاك عراق (3)

1 44

آقاي دروديان : واقعاً منطق دروني اين تحليل از مسير تجزيه و تحليل دروني سازمان حاصل شده است ، يا عوامل ديگر هم در آن دخيل بوده است ؟ من با توجه به فرمايش شما فرضم بر اين است كه استراتژي سازمان در حد فاصل شكست استراتژي اول تا استراتژي دوم ، استراتژي براي براندازي نداشته و اگر هم داشته با استراتژي اي كه آمريكايي ها يا اروپايي ها در مورد ايران دنبال مي كردند منطبق نبوده است .

پس در عين حال كه غربي ها اهدافي را در رابطه با ايران دنبال مي كردند از نظر آنها منافقين هم ابزار خوبي بوده اند تا از آن عليه ايران استفاده كنند . من قبول دارم ديپلماسي ما موفق بوده و كمك كرده تا فرانسه ، منافقين را از آن كشور بيرون كند . فكر مي كنم يك لايه هاي پنهاني وجود دارد . منافقين در سازمان اهداف و استراتژي سرنگوني را طرح مي كنند و ظاهراً با تحليل دروني به آن رسيده اند ، ولي اين ظاهر مسئله است .

سازمان وقتي در اروپا بود خيلي به روابط ايران و اروپا لطمه مي زد كه به سود اروپايي ها هم نبود ، ولي سازما مي توانست يك كاركرد ديگري براي غرب داشته باشد ، تا در عين حال كه لطمه نمي زند ، مفيد هم واقع بشود . لذا من فكر مي كنم كه سازمان براي بازگشت به عراق در گفتگوها و توافقات بيروني به نتيجه اي رسيد و وارد عراق شد .

درست است كه منافقين مي گويند ما در گذشته به جنگ توجه نكرديم ، ولي بررسي ها نشان مي دهد موضوع جنگ را ديدند ، منتها در استراتژي شكست خوردند . چگونه سازمان مي گويد جنگ را نديديم ؟ بنابراين سازمان پيش از اين كه از طريق منطق دروني به استراتژي جديد رسيده باشد ، در يك تعامل با بيرون متقاعد شد كه از اروپا به عراق بيايد .

آقاي رشيد : نكته اي را در ادامه صحبت شما بگويم ، حالا منافقين به هر دليل كه به داخل عراق آمدند ، به همان دلايل كه آقاي طاهري گفتند ، حالا آمدند ولي باز بايد كاري بكنند ، يعني اگر همين طور بيكار بنشينند كه نمي شود . بايد كاري انجام بدهند ، به نظرم مي رسد كه اينجا باز هم مثلاً از بيرون به اين نتيجه رسيدند كه بايد ارتش درست كنند ، يعني از آنها خواسته شده است ، يا صدام خواسته يا ديگران خواسته اند .

همين نگاهي كه مي فرماييد چطور اگر الان ، مائو زنده باشد جنگ چريكي را براي سرنگوني يك رژيم آنچنان اثبات مي كند ، درست است كه طولاني است و زمان بر است ، خب شما عرضه داريد كاري كنيد تا مردم به شما بپيوندند و اين رژيم به طور اساس سرنگون شود . چگونه پذيرفتند كه اين جنگ چريكي را كنار بگذارند ؟ به نظر مي رسد چون با بيرون توافق كرده اند ، حالا يا با سرويس هاي اطلاعاتي يا با عراق ، بايد مسير را كج كنند و به سمت جنگ بيايند .

آقاي دروديان : چون جنگ مسئله غرب بود مي خواستند جنگ را تمام كنند و نمي توانستند . خب اگر يك جرياني اين طوري بيايد كه با يك استراتژي جديد و بتواند و ابزارهايي در داخل ايران داشته باشد ، حتماً مي توانسته كاركرد مؤثري براي غرب داشته باشد .

آقاي طاهري : خدمت شما عرض مي كنم ، آنچه كه من دارم بحث مي كنم و مسائلي را كه دارم مي گويم و آنچه هست مستند است و كلمه ، كلمه آنها تحليل و نوشته ها و مطالبي است كه وجود داشته است .

آقاي دروديان : آيا در سازمان بحث شده است ؟

آقاي طاهري : اسناد و مدارك دارد و اسناد و مداركش بوده . اما آن چيزي كه شما مي گوييد آن چيزي است كه به هر حال مدرك و سندي برايش نمي توانيد ارائه كنيد ، ببينيد من نظرم اين است .

آقاي دروديان : ولي دليل هم نمي شود كه نيست .

آقاي طاهري : حالا ببينيد آنچه كه داريم مطرح مي كنيم بايستي با شواهد و قرائن همخواني داشته باشد ، اگر غرب با آمريكا يا هر كس ديگر مثلاً نظرش اين بود كه ما در جنگ پيروز نشويم ، اگر چه موضوع تحليل جنگ ، اصلاً كار من نيست ، كار شماست . اما به نظر مي رسيد كه آمريكايي ها هدف شان از جنگ اين نبود كه يك طرف پيروز داشته باشد . چه ايران باشد ، چه عراق باشد .

هم زمان بايستي ضمن اين كه هويت عربي عراق به آنها بر مي گشت ، جمهوري اسلامي هم تضعيف مي شد ، نه به معني اين كه بخواهد بيايد مثلاً از جمهوري اسلامي حمايت كند يا جمهوري اسلامي را پيروز كند يا اعراب اين كار را بكند . در نتيجه اگر قرار بود كاري انجام بدهد هيچ نيازي نداشت از ابزار سازمان استفاده كند يا مي توانست از افراد ديگري استفاده كند .

آقاي دروديان : اصلاً فرض مي كنيم همين تحليل را بپذيريم و كاري به اسناد و مداركش نداشته باشيم ، اما تنها عبارتي كه مستند است براي جنگ بدون برنده ، سخنان كيسينجر است كه هفت روز بعد از شروع جنگ ، موضوع جنگ بدون برنده را مطرح كرد . اين تنها مستند اين نظريه است . اگر چه مابقي اش هم مستند است ، ولي فرض بگيريم كه تحليل شما درست است .

خيلي خيلي خوب سال 1365 ايران در چه وضعيتي است ؟ سال 64 و 65 يعني بعد از فتح خرمشهر ، عمليات را ادامه مي دهد و ماهيت جنگ فرسايشي را نپذيرفته و پيروزي به دست آورده و وضعيت عراق نيز شكننده است ، در اين موقعيت مسئله اصلي مهار ايران است ، بنابراين منافقين يك ....

آقاي رشيد : فاو هم پيروز شده .

آقاي دروديان : فاو هم پيروز شده ، ضمن اين كه از منظر عراق ما هم آمديم مجلس اعلا و لشكر بدر را تشكيل داده ايم ، يعني نگران هستند كه ايران پيروز بشود . بنابراين ما در وضعيتي بوديم كه بتوانيم اين معادله را كه شما فرموديد بر هم بزنيم . پس منافقين مي تواند براي مهار پيروزي ايران و بازگشت آن به عراق كاركرد داشته باشد و اين فعاليت ها در اين چارچوب انجام شده است .

آقاي طاهري : اين بحث كه كش دار است و ما را به آن چيزي كه هدف شما از جلسه است نمي رساند ، من نكته اي را بگويم .

آقاي رشيد : اگر سؤال ما را پاسخ بدهيد و اجازه بدهيد طرح سؤال كنيم ، بهتر است .

آقاي طاهري : آخر من مسئله مرصاد را برايتان نگفتم . اين مقدمه را گفتم كه استراتژي سازمان را يعني همان قسمت اصلي سؤال شما را كه اساساً چه تصوري ، چه فكري ، چه ذهنيتي و چه انديشه اي داشتند را ...

آقاي رشيد : به نوعي مي خواهم همين سؤال را مطرح كنم . در دنباله صحبت آقاي دروديان احساس ما هميشه اين است كه چرا واقعاً منافقين در هيچ مرحله اي يك پيروزي به دست نياوردند ؟

اين كه سرنوشت استراتژي نيمه سال 1360 تا سال 1364 بعد مي گوييد مي خواستند در يك مقطع چهار ، پنج ساله به عنوان يك آلترناتيو براي اروپايي ها نقش ايفا كنند ، غربي ها كه نتيجه اي نگرفتند ، مي آيند اينجا شروع مي كنند كه يك ارتش درست كنند ، باز در مرصاد ناتوان مي شوند .

به نظر مي رسد وصل بودن به يك جاي بيرون و تحليل بر اساس منطق بيروني ، سازمان را به مسيري مي كشاند كه نتيجه اي ندارد . مي خواهم بگويم كه سازمان به طور ذاتي نه ريشه دارد و نه قابليت و واقعاً كارهايي كه در اروپا مي كردند و هنوز هم دارند مي كنند ، مثل رئيس جمهور كردن مريم رجوي ، يعني خودشان را مي آورند در قد و قواره يك نظام ، يك دولت و يك نظام جا افتاده ، ولي ادا است .

واقعاً ادا است ، مگر توي پيروان تان مگر چقدر طرفدار داريد ، صحيح است دو ميليون ، 10 ميليون ، 20 ميليون ؟! مرتب اين ادا و اطوار را در مي آوردند . به نظر مي رسد از قديم در بالاترين سطح يك پيوندي بين منافقين و سرويس آمريكا و بين منافقين و سرويس غرب بوده است . در مذاكرات رجوي با حبوش ، اين جمله معروف است ، رجوي مي گويد : " شما از ما خواستيد صياد را بزنيم و زديم .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31