آنها که رفتند آنها که ماندند

Asgary

تا به امروز نيروهای سازمان با اهداف و مطامع گوناگون اين سازمان و به طرق مختلف قرباني اميال پليد سازمان شده اند . تا قبل از پيروزی انقلاب اسلامي ايران درگيريهای درون گروهي اسلام و مارکسيسم باعث شد تا امثال مجيد شريف واقفي و مرتضي صمديه لباف - از گروه اسلام خواهان - به دست مارکسيستهای سازمان به کام مرگ فرستاده شوند . در جريان اعتراف گيريهای سازمان در قبل از انقلاب نيز بودند کساني که تاب شکنجه د رمقابل التقاط سازمان را نياوردند و راهي آن جهان شدند. بعد از پيروزی انقلاب اسلامي تعدادی از افراد سازمان که در خانه های تيمي و در شهرهای مختلف کشور پراکنده بودند يا در درگيريهای خياباني با نيروهای کميته به هلاکت رسيدند و يا با خوردن قرص سيانور و تير زدن به خود ، به حيات خود پايان دادند.

در جريان عمليات فروغ جاويدان لشگر فريب خوردگان با ظواهری اتو کشيده و مرتب به خاک ميهن تجاوز کردند تا ميدان آزادی را عرصه و جولانگاه فتح رجوی سازند اما نه سلاح های صدام به آنها کمک کرد و نه ادوات و ماشين آلات کشورهای عرب حوزه خليج فارس.

آنها آمدند و داغ خيانت به ميهن را با پاسخ سرب داغ دريافت کردند و جمع کثيری از آنها راهي دوزخ شدند، هر چند که سازمان در اقدامي نمايشي از تقدس نام شهيد برای آنان استفاده کرد. در درون سازمان و د رعراق بودند کساني که به ناگاه ناپديد مي شدند و بعداً خبر خودکشي آنها به گوش همگان مي رسيد .در حاليکه برای همه آشکار بود که آنها را خودکشي کرده اند .

سازمان در موارد زيادی بدون برگزاری دادگاه و صرفا به جرم مخالفت با آرمان های ددمنشانه رجوی عده زيادی را راهي سينه قبرستان کرد . کساني که هنگام حمله آمريکا به عراق و در جريان بمب باران اردوگاه اشرف توسط آمريکايي ها به کام مرگ فرستاده شدند در حقيقت قرباني خط خواني از رجوی و اميال کثيف او شدند .

در جريان دستگيری مريم رجوی توسط پليس فرانسه تعدادی مجبور به خودسوزی شدند و عده زيادی نيز مجبور به نوشتن تقاضانامه جهت انجام عمليات خودسوزی شدند . ندا حسني و صديقه مجاوری نيز در ميان بيش از 10 نفر از کساني بودند که خودسوزی کردند و رفتند تا در جهل و جمود سازمان قرباني هوا پرستي مريم رجوی شوند و آنها که در فروغ جاويدان رفتند کشته زياده خواهي رجوی شدند .

با آينده مبهم و تيره ای که چشم انداز سازمان در آن به خوبي قابل رويت است بيم آن مي رود تا عده زيادی مجبور به خودکشي شوند و تعداد زيادی نيز مجبور به خوردن قرص سيانور شوند ( همانگونه که منابع موثق از احتمال بالای چنين رفتاری خبر داده اند ) آنچه مسلم است اينکه سازمان رفتني است و هرچه به زمان ديپورت اين آنان نزديک تر مي شويم جان حداقل بيش از سه هزار نفر از نيروهای سازمان در خطر است . بيم خودسوزی های دسته جمعي و انتحار دسته جمعي خالي از واقعيت نيست و حقيقتا گام به گام در حال نزديک تر شدن به فاجعه انساني بزرگي هستيم که سازمان های حقوق بشری و ارتش آمريکا مسئول مستقيم جلوگيری از چنين فاجعه ايي هستند . تا به امروز تمام کساني که با هدايت سازمان و اجبار سازمان از صفحه روزگار محو شده اند در 2 ويژگي اصلي مشترک هستند : 1- عمر خود را در راه واژه ای عبث و سازماني جهنمي به باد فنا دادند زيرا در اين مردن ها نه نيت دفاع از اسلام مطرح بوده ، نه دفاع از مرزهای ميهن و نه دفاع از مردم ميهن 2- همه آنها از دنيا لذتي نبردند و به واسطه نوع مرگي که داشتند آخرتي را نيز برای خود ذخيره نکرده اند .

سرانجام وعده های سازمان نيز به چند عامل ختم مي شود : زندگي کردن در حال و هوای تروريستي و فرقه ای ، آواره گي و در به دری ، بيزاری جستن مردم و سرانجام مردن در بلاد غربت ، بي آنکه کسي بدون نمايش و خالصانه بر مزارت اشک بريزد و در فراقت ناله کند . آری آنان که رفتند به جهل خويش رفتند و به سر سپردگي و اسارت فکری خويش دنيا و آخرت را باختند . اما آنهايي که مانده اند مي دانند که هنوز مي توانند از جهل مرکب فرقه شوم رجوی خلاصي يابند و راه زيستن در عدالت را برای خود برگزينند . آری آنها که مانده اند سرنوشتي سنگين تر دارند ، چون مي دانند که در باتلاقي قرار دارند که ماندن در آن هر ثانيه بدتر از ثانيه قبل است . اما هنوز برای استشمام آزادی فارغ از آنچه که سازمان کذايي مجاهدين خلق تئوريزه مي کند وجود دارد . آنهايي که رفته اند را ديگر نمي توان پندی داد ، اما آنهايي که مانده اند را فقط يک جو همت و غيرت لازم است و بس .

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31