پایان داعش در سوریه، بخاطر کمک یا حمایت آمریکا نبود؛ به نظر من، آمریکا تقریباً نسبت به داعش خنثی و بیطرف بود. چیزی که پایان داعش را رقم زد، مقاومت مردم سوریه بود و بعد روسیه و بعد ایران، ژنرال قاسم سلیمانی و سپاه قدس. پس چون آمریکا نمیخواست حذف بشود، گفت من هم در نبرد علیه داعش بودم.
دوگان برمک[1]، رئیس سابق فدراسیون انجمن های علوی[2] و رئیس فعلی مرکز فلسفه علوی[3] در ترکیه است[4] و بیش از سی سال در حوزه تفکر علوی فعالیت پژوهشی می کند . وی که به مدت بیش از سی سال در حوزه تفکر علوی فعالیت پژوهشی می کند[5]، یکی از میهمانان ششمین کنفرانس بین المللی افق نو بود که اردیبهشت ماه سال جاری در مشهد برگزار شد. آنچه در ادمه می آید، متن مصاحبه خبرنگار بین الملل بنیاد هابیلیان با این پژوهشگر مسائل جهان اسلام است.
هابیلیان: ابتدا خودتان را معرفی کنید و کمی راجع به فعالیتهایتان بگویید.
برمک: بسیار خب، من مسئول مرکز فلسفه علوی در ترکیه هستم. همانطور که می دانید، علوی ها یک فرقه از شیعیان هستند. کاملا شیعه نه، ولی تفسیر ما از اسلام بیشتر منطبق بر شیعیان است تا سنی ها. ما در ترکیه مشکلاتی داریم. بنابراین، براساس استانداردهای بین المللی، من به عنوان فعال آزادی مذهبی یا مدافع آزادی مذهبی شناخته می شوم.
هابیلیان: متشکرم. به عنوان پرسش اول، علت اصلی افراطگرایی را چه عاملی میدانید؟ قومیت، فرهنگ، سیاست یا اقتصاد؟ کدام یک از این موارد؟
برمک: من فکر می کنم منشأ اصلی افراطگرایی نه قومیت است، نه مذهب و نه ملیگرایی، منشأ اصلی آن، بازی قدرت است. اگر به قدرت بیشتری در منطقه نیاز دارید، و اگر بخواهید افراط گرایی را به عنوان یک ابزار مناسب استفاده کنید، بنابراین شروع به استفاده از مذهب و نژاد و ملی گرایی و هر چیزی شبیه آن می کنید. اما در واقع، هیچکدام از آنها عامل دشمنی برای کسی نیست، ولی وقتی شروع به استفاده از آنها می کنید، این آغازی بر دشمنتراشی است. این درک و دریافت من از افراطگرایی است.
هابیلیان: سوال بعدی این است که راه حل صحیح برای پیشگیری از گرایش جوانان مسلمان به افراطگرایی در کشورهای غربی چیست؟
برمک: تحصیل و آموزش. آموزش صحیح. بدون یک آموزش صحیح شما نمی توانید این فرآیند افراطگرایی را متوقف کنید. افراطگرایی، با مجازات های بیشتر، یا سرکوب مردم یا امثال اینها متوقف نمی شود. من فکر می کنم که نبرد اصلی و حقیقی از طریق آموزش انجام می شود و متأسفانه این حلقه ی مفقوده در خاورمیانه ست.
هابیلیان: بسیار خب. مقابله ی دولتهای غربی با افراطگرایی را چطور ارزیابی میکنید؟
برمک: بسیار بسیار منفی.
هابیلیان: چرا منفی؟ فاکتورهای شما چیست؟ چرا می گویید منفی؟
برمک: چون، افراط گرایی به افراط دامن می زند و و تلافی کردن به شیوه ی خشن موجب خشونت بیشتر می شود و نتیجه ی انجام همه ی این ها، داعش خواهد شد. من نمی توانم توقع خشونتی بیشتر از این را داشته باشم. این احتمالا خشنترین گروه افراط گراست و همه ی این ها بوسیله ی داستان های تروریسم و ضد تروریسم و تروریست و ضد تروریست ایجاد شده است.
هابیلیان: منظورتان سیاستهای اشتباه است؟
برمک: بله قطعاً! سیاست های اشتباه. سیاست های اشتباه در افغانستان شروع شد. اما می توانیم بگوییم که این در واقع یک سیاست تئاترگونه است تا منافع ملی شان را بدست بیاورند. منظورم این است که من فکر نمی کنم که منافع یک ملت در هراسافکنی باشد. یک ملت، علاقه و منافعش در صلح است، یک ملت، علاقه اش و منافعش در جهان آرام است، منافع یک ملت در گسترش اقتصاد و مردم و دارایی اش است، در یک جهان بهتر و در یک جهان انسانی تر . چیزهایی که با زور و قلدری بدست بیاید، توسط یک قدرت دیگر هم می تواند بازستانده شود. پس این باید جایی خارج از فشار و تروریسم قرار بگیرد.
هابیلیان: بنابراین چه نوع رابطهای بین افراطگرایی و اسلامهراسی وجود دارد؟
برمک: من فکر می کنم که هر دو به هم کمک می کنند و باعث رشد هم می شوند. مسیحیتهراسی نیز باعث پیدایش افراطگرایی مسیحی می شود. به نظر من، هم مسیحیتهراسی و هم اسلامهراسی تا حد زیادی زیر سر صهیونیست هاست. صهیونیسم همچنین تنش بین مسلمانان و مسیحیان حمایت می کند. یکی از سخنرانان (ششمین کنفرانس افق نو)، نکته جالبی را مطرح کرد، او گفت مسیحیان هولوکاست را در اروپا انجام دادند ولی مسلمانان بهای آن را می پردازند.
هابیلیان: میتوانید ماهیت و منشأ و مقاصد اسلامهراسی در غرب، به خصوص در بریتانیا را توضیح بدهید؟
برمک: من برای دو سال اخیر در انگلیس نبوده ام و مسایل روزانه ی بریتانیا را دنبال نمی کنم. اما خیلی فکر می کردم که اگر اسلام هراسی ای در انگلیس وجود دارد، ممکن است به خاطر دگرهراسی باشد؛ چون در بریتانیا، فقط مسلمان ها حضور ندارند، مذاهب و نژادهای دیگری هم هستند ، مخصوصا هندی ها و پاکستانی ها. پس بعد از امپراطوری ، مذاهب زیادی در یک جزیره متمرکز شدند و این افراد حاضر بودند که برای دستمزد کمتر ، و بیمه و ... کار کنند. بنابراین نسل قدیمی تر انگلیس که بالای پنجاه سال هستند، بر علیه هرکسی شامل مسلمان ها جبهه می گیرند.
هابیلیان: مسلمانان یکی از آنها هستند.
برمک: بله مسلمانان یکی از آنها هستند و در واقع، قضیه ی برگزیت (خروج انگلستان از اتحادیه ی اروپا) هم مسئله ی مشابهی است. نسل جدیدتر، جهان را بهتر می فهمد، اما نسل قدیمی تر، در امنیت درون مرزها رشد کردند و حالا می خواهند به همان حفاظ برگردند، چون در آن خوشحال تر هستند.
هابیلیان: منظورتان این است که نسل قدیمی، محدودیتهای بیشتری دارند؟
برمک: نه! من فکر می کنم که نسل جوانتر، به خاطر اینترنت، و به خاطر شرایط متفاوت دنیا، درک بهتری از حرکت های انسانی و جنبش های نژادی دارند، و دارای کنشپذیری کمتری هستند. آنها سعی می کنند همدیگر را بفهمند. اما نسل قدیمی تر، اسیر ساختارهای فکری خودشان هستند. اگر شما یک بریتانیایی باشید، چطور می خواهید در یک خیابان که پر از ترک هاست زندگی کنید؟ نمی خواهید آنجا ببینیدشان چون آنجا محله ی شماست.
هابیلیان: با وجود دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا فکر میکنید چه اتفاقی در نبرد آمریکا علیه تروریسم میافتد؟
برمک: خب در واقع، دونالد ترامپ خودش تروریست است. پس فکر نمی کنم پیشرفت خیلی زیادی حاصل بشود تا وقتی که او در قدرت است. هرچند گمان هم نمی کنم او خیلی در قدرت باقی بماند، با این اوضاع روانی ای که دارد!
هابیلیان: چه دلایلی وجود دارد که فکر می کنید او بیش از چهارسال در قدرت نمیماند؟
برمک: اولویت آمریکا قرار بود این باشد که بزرگترین اقتصاد باز جهان بماند. پس، ترامپ دارد سعی می کند مرزها را ببندد تا اقتصادش را قوی نگه دارد و او می خواهد هرچه را که نیاز دارد و می تواند، از دنیا غارت کند تا صرف هزینه سیاست های محلیش بکند. این، کمتر یا بیشتر، رویکرد یک تاجر حقیر کوچک است که موثر هم واقع نخواهد شد.
هابیلیان: رویکردش راجع به تروریسم چطور؟
برمک: من فکر نمی کنم که رویکردی در این زمینه داشته باشد. از یک طرف می گوید که داعش باید نابود شود و از طرف دیگر در حال حمایت از تروریست های دیگر است. پس نمی توانم بگویم که او سیاست قابل درکی دارد.
هابیلیان: فکر میکنید که حرفهای ضد داعش ترامپ میتواند نشانه ای از نقش جدیتر آمریکا برای برخورد با تروریستها، به خصوص در سوریه باشد؟ به علاوه، گفته میشود که ترامپ و پوتین روابط نزدیکی دارند؛ آیا این می تواند به پایان شرایط بحرانی موجود در خاورمیانه کمک کند؟
برمک: من اینطور فکر نمی کنم. قبل از هر چیزی من فکر می کنم که پایان داعش در سوریه، بخاطر کمک یا حمایت آمریکا نبود؛ به نظر من، آمریکا تقریباً نسبت به داعش خنثی و بیطرف بود. چیزی که پایان داعش را رقم زد، مقاومت مردم سوریه بود و بعد روسیه و بعد ایران، ژنرال قاسم سلیمانی و سپاه قدس. پس چون آمریکا نمیخواست حذف بشود، گفت من هم در نبرد علیه داعش بودم.
هابیلیان: منظورتان این است که آمریکا به بحران در خاورمیانه دامن زد؟
برمک: اگر هم افزایش نداد، حداقل در ابتدا هیچ کاری هم نکردند و بی طرف بودند. وقتی که بحران در حال شدیدتر شدن بود، سلاح ها به ترکیه می آمدند و به سوریه می رفتند. حمایت مالی از سمت سعودی و قطر هم بود. به نظر شما سیا (سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا) ، این موضوع را نمی دانست؟ آمریکا نمی فهمید که چه اتفاقی دارد در این منطقه می افتد؟ احمق بودند اینقدر؟ نمی توانم باور کنم.
هابیلیان: ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
برمک: من هم ممنون هستم.
پی نوشت:
[1] Dogan Bermek
[2] Alevi Dernekleri Federasyonu (ADF)
[3] Alevi Düsünce Ocağı (ADO)
[4] http://www.annalindhfoundation.org/members/ado-alevi-dusunce-ocagi-alevi-philosophy-center
[5] http://aleviocagi.org/author/dbermek/