بیست و دوم دیماه 1388 دکتر مسعود علیمحمدی، هشتم آذرماه 1389 دکتر مجید شهریاری و فریدون عباسی دوانی، اول مردادماه 1390 داریوش رضایی نژاد و بیست و یكم دیماه 1390 شهید مصطفی احمدی روشن.
این فهرستی هرچند كوتاه اما فاجعهبار از برگ جدیدی از دفتر اقدامات تروریستی جبهه استكبار برای حذف اندیشمندان ایران بهمنظور متوقف ساختن قطار پیشرفت و توسعه ایران اسلامی است. كشورهایی كه اگرچه تاكنون بارها و بارها با هدف قراردادن نخبگان ایرانی تلاش كردهاند تا در مقابل اراده ملی ایرانیان برای حفظ استقلال و حركت به سوی قلههای ترقی بایستند اما اكنون با هدف قراردادن چهرههای ملی كشورمان، پا به عرصهای نهادهاند كه جز رسوایی بیشتر، حاصلی برایشان دربر نخواهد داشت.
اولین انفجار
سلسله ترورهای اندیشمندان ایرانی با شهادت یك استاد فیزیك آغاز شد. شهید مسعود علیمحمدی متولد سوم شهریور ۱۳۳۸ استاد فیزیک دانشگاه تهران بود که در بامداد ۲۲دی ماه ۱۳۸۸ و در سن ۵۰ سالگی، به هنگام بیرون آمدن از منزلش بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور ترور شد و به شهادت رسید.
او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه شیراز (۱۳۶۴) و کارشناسی ارشد (۱۳۶۷) و دکترای فیزیک با گرایش ذرات بنیادی را در سال ۱۳۷۱ از دانشگاه صنعتی شریف کسب کرد. این شهید بزرگوار از دانشجویان نخستین دوره دکترای فیزیک در داخل ایران بود و نخستین شخصی محسوب میشد که در ایران دکترای خود را در فیزیک دریافت نمودهاست. او دهها مقاله ISI منتشر نموده و از سال ۱۳۷۴ در دانشکده فیزیک دانشگاه تهران مشغول به تدریس بود و عضو هیئت علمی و ممیزه این دانشگاه نیز به شمار میرفت.
حمله تروریستی به این نخبه علمی كشور با یك انفجار مهیب به پایان رسید. انفجار بمب در قیطریه تهران در ساعت۷:۳۰صبح ۲۲دی ۱۳۸۸ روی داد. در این حادثه شهید مسعود علیمحمدی به شهادت رسیده و دو فرد دیگر زخمی شدند و خساراتی به ساختمان مجاور وارد شد. بمب منفجرشده در یک موتورسیکلت که به فاصله یک متری از در ورودی منزل علیمحمدی به یک درخت بسته شده بود، جاسازی شده بود.
رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران پس از این ترور ناجوانمردانه، از وجود شواهدی مبنی بر دخالت و نقش آمریکا، اسرائیل و مخالفان نظام در این ترور خبرداد و ظهر همان روز خبرگزاری فارس در خبری پذیرش مسئولیت این ترور را مربوط به گروه «انجمن پادشاهی ایران» دانست.
رهبر معظم انقلاب نیز درپی این اقدام تروریستی طی پیامی تاكید كردند: «دست جنایتکاری که این ضایعه را آفرید، انگیزه دشمنان جمهوری اسلامی را که ضربه زدن به حرکت و جهاد علمی کشور است افشاء و برملا کرد.»
دو انفجار در یك روز
مجید شهریاری استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز فیزیکدان و دانشمند هستهای متولد زنجان بود که در تاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ در ایران ترور شد.
كارنامه فعالیتهای علمی این شهید بزرگوار نیز پربار بود. وی با کسب رتبه دوم در آزمون ورودی دانشگاه صنعتی امیر کبیر طی سال ۶۳ در رشته الکترونیک پذیرفته شد. سپس در سال ۶۷ باکسب رتبه نخست در رشته مهندسی هستهای ادامه تحصیل داد و در نهایت در سال ۷۷ موفق شد دکترای خود را رشته تکنولوژی فناوری هستهای از دانشگاه امیر کبیر دریافت کند. وی در سال ۸۵ با راهاندازی دانشکده مهندسی هستهای دانشگاه شهید بهشتی به عضویت هیئت علمی آن درآمد.
شهید دكتر شهریاری همراه با دکتر مسعود علیمحمدی، دکترای فیزیک ذرات بنیادی و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، از مشاوران ایران در پروژه مهم سزامی بودند. برگزاری دورههایی چون «کارگاه آموزشی آشنائی با کدهای محاسباتی راکتورهای هسته ای» از جمله سوابق دکتر شهریاری بودهاست. یکی از طرحهای مهم وی، طراحیهای تئوریک مربوط به ساخت نسل جدید راکتورهای هستهای است که بازتاب زیادی نیز در مراکز علمی جهان داشت. او همچنین کارشناس ارشد مبارزه با کرم رایانهای استاکسنت نیز بود. همان كرم جاسوسی كه سرویسهای امنیتی آمریكا و اسرائیل برای مخدوش نمودن فعالیتهای علمی ایران وارد شبكهها كرده بودند.
یك ترور ناموفق
اما این تنها دكتر شهریاری نبود كه هشتم آذرماه هدف یك حمله تروریستی قرار گرفت، چراكه انفجارهای صورت گرفته در آن روز هم مجید شهریاری و هم فریدون عباسی از دیگر اساتید فیزیک دانشگاه شهید بهشتی را هدف گرفت كه البته تنها منجر به شهادت رسیدن دكتر مجید شهریاری شد و دكتر فریدون عباسی از سوء قصد، جان سالم بهدر برد.
در جریان این حملات تروریستی، افراد موتور سوار با چسباندن یک وسیله انفجاری به خودروی پژو ۴۰۵ مجید شهریاری او را به شهادت رساندند و انفجار دوم نیز با نحوه مشابهی بر روی خودروی پژو ۲۰۶ فریدون عباسی روی داد که موفقیتآمیز نبود.
در جریان این حملات، مسئولان كشورمان آمریکا و اسرائیل را مسئول برنامهریزی و اجرای این انفجارها دانستند.
تروری كه نشان دهنده عظمت تلاشها بود
شهید داریوش رضایی نژاد كه متولد 29 بهمن سال1356 بود نیز اول مردادماه 1390 با شلیك گلوله به شهادت رسید و هفته نامه آلمانی «اشپیگل» موساد را عامل ترور این نخبه علمی كشورمان معرفی كرد.
شهید رضایینژاد كه در آزمون کارشناسیارشد سال1378 در رشته مهندسی برق (الکترونیک)، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شده بود، در چند سال اخیر ضمن تدریس و انجام فعالیتهای تحقیقاتی، مسئولیت اجرای بسیاری از طرح های تحقیقاتی در دانشگاه های تهران، شهید بهشتی و خواجه نصیرالدین طوسی را نیز با داشتن فقط34 سال سن برعهده داشت و در مقام معاونت انرژی اتمی ایران هم فعالیت میكرد. تخصص اصلی شهید داریوش رضایی نژاد در حوزه تكنولوژی هستهای بود.
رهبر معظم انقلاب در آخرین روز از دیماه سال 90 با حضور در منزل شهید داریوش رضایینژاد با تأكید بر اینكه تلاش دشمنان برای ترور جوانان نخبه كشور، نشاندهنده عظمت كاری است كه آنان انجام میدهند، خاطر نشان كردند: امروز پیشرفت جمهوری اسلامی مایه دلگرمی ملتهای مسلمان و جوانان كشورهای اسلامی است.
انفجار از نوع چهارم
و اما شهید مصطفی احمدی روشن نیز كه در حال حاضر آخرین دانشمند كشورمان در فهرست شهدای ترور محسوب میشود، ساعت 8:20 صبح بیست و یکم دی ماه 1390 هدف یك انفجار مغناطیسی قرار گرفت و به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار متولد ۱۷شهریور ۱۳۵۸ بود كه در سال۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد و به عنوان معاون بازرگانی سایت نطنز فعالیت میكرد. وی دارای چندین مقاله ISI به زبانهای انگلیسی و فارسی بوده و از نخبگان این دانشگاه به شمار میرفت.
شیوه ترور شهید احمدی روشن نیز درست بهسان دیگر ترورها، توسط موتورسوارانی صورت گرفت كه یك بمب را به خودروی او چسبانیده و سپس منفجر كردند. به دلیل انفجار یادشده، یكی از همراهان شهید احمدی روشن نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
حضرت آیتا... خامنهای دیماه امسال با حضور در جمع خانواده شهید احمدی روشن، با اشاره به اینكه این شهدای نخبه جوان مایه افتخار كشور هستند، خاطر نشان كردند: ارزش وجودی این شهدا از دو بعد قابل توجه است؛ جنبه اول، فعالیتهای علمی و تحقیقی و تسلط آنان به كارهای مهم و حساس است كه نشان از استعداد برتر و نخبگی آنان دارد و جنبه دوم، ابعاد الهی و معنوی این جوانان است كه همین عامل زمینه را برای شهادت آنان آماده میكند. ایشان این جوانان را، در راه خدا و زمینهساز پیشرفت اسلام دانستند و تأكید كردند: با پیروزی انقلاب اسلامی از تهمتهای بزرگی كه دشمنان علیه این انقلاب مطرح میكردند این بود كه راه علم در این كشور بسته شد، اما جوانان كشور با مجاهدت و تصرف عرصههای علمی و به میدان آوردن حرفِ نو و ظرفیتهای بالای خود، این تهمت دشمن را باطل كردند.
واكنشها به ترور دانشمندان هستهای نه فقط در داخل ایران بلكه در بیرون از كشور، موجی از انتقادات گسترده از سیاستهای ضد علم جبهه استكبار را به دنبال داشت و باعث شد تا رهبران این كشورها مجبور شوند به ظاهر، این ترورها را محكوم كنند. محكومیتی كه در كنار فرمان «جلوگیری از برنامه هستهای ایران، به هر قیمتی»، حتی برای شهروندان همان كشورها نیز قانعكننده نبود و باعث رسوایی بیشترشان شد.
در داخل ایران نیز اگرچه طرحها و برنامههایی برای حفاظت بیشتر از این اندیشمندان طرحریزی گردید و محكومیت شدید اقدامات تروریستی یادشده توسط همه اقشار و جریانات سیاسی كشور را به دنبال داشت، اما باعث شد تا اراده جوانان نخبه كشور برای ادامه دادن راهی كه رهبرمعظم انقلاب سالها قبل از آن به «جنبش نرمافزاری» یاد كرده بودند، بیشتر شود تا بار دیگر همگان دریابند كه علم پدیدهای نه قائم بر اشخاص است و نه توقفپذیر در برابر زورگویی و تهدید و ترور؛ بلكه آنچه دانشمندان ایرانی را به قلههای بلند سرافرازی میرساند، ایمان قلبی به پیمودن راه سعادت است و همین ایمان امروزه خشم تروریستهایی را برافروخته كه از طریق تروریسم كور دولتی، به زعم خود میخواهند با حذف فیزیكی دانشمندان كشورمان، ایران را از ادامه دادن راه استقلالطلبی منصرف سازند و البته خوب میدانند كه نخبگان ایرانی به اجازه آنان پای به عرصه جهاد علمی ننهادهاند كه اكنون بنابر خواست شرمآور بیگانگان، پا از میدان علم بیرون بگذارند.
مصطفی انتظاری هروی