به مناسبت سی‌امین سالگرد شهادت آیت‌الله اشرفي‌اصفهاني

Ashrafie Esfahani

عالم زاهد و متقي، مجاهد عاليقدر، شهيد محراب، حضرت آيت الله اشرفي اصفهاني -قدس سره-نماينده امام و امام جمعه باختران، در مهرماه 1279 شمسي در يك خانواده روحاني بزرگ در خميني شهر (سده) اصفهان متولد شد. دوران كودكي را در شهر خميني شهر سپري نمود و پس از آموختن ادبيات فارسي رهسپار شهر اصفهان گرديد و مدت 10 سال در حوزه علميه اصفهان نزد اساتيد بزرگي همچون مرحوم آيت الله فشاركي و آيت الله حاج سيد مهدي كسب علم نمود و سپس در سن 20 سالگي رهسپار حوزه عليمه قم گرديد و مدت 23 سال نزد مراجع بزرگ تقليد همچون مرحوم آيت الله العظمي حائري و مرحوم آيت الله العظمي بروجردي و علماء ثلاث (مرحوم آيت الله حجت و آیت الله خوانسازي و آیت الله صدر) به كسب علوم اسلامي پرداخت و درسن 40 سالگي به درجه اجتهاد رسيد.آن شهيد در سال 1335 جهت اداره حوزه علميه باختران و تدريس در آنجا از سوي مرحوم آيت الله بروجردي رهسپار آن منطقه گرديد و طي مدت 26 سال اقامت در اين شهر ضمن اداره حوزه عليمه شهر و تدريس علوم اسلامي ، به ارشاد و تبليغ مردم اين منطقه پرداخت.

شهيد اشرفي اصفهاني به دنبال قيام 15 خرداد 1342(ه.ش) تا پيروزي اسلامي به مبارزه عليه رژيم پهلوي و طاغوت از طريق اعلاميه ها و سخنراني هاي روشنگرانه پرداخت و به همين سبب مكرر مورد تعرض رژيم شاه قرار گرفت و در اوج انقلاب اسلامي (در سال 1357) به وسيله ايادي و مزدوران رژيم شاه، شبانه دستگير و به زندان كميته شهرباني تهران روانه گرديد و پس از آزادي نيز لحظه اي از تلاش نايستاد و از جمله علمايي بودند كه همراه شهيد مطهري با تحصن در دانشگاه تهران خواستار آمدن فوري امام شدند .شهيد اشرفي بعد از پيروزي انقلاب، از سوي امام خميني به سمت امام جمعه باختران منصوب گرديد.

با آغاز تهاجم رژیم بعث به مرزهای میهن اسلامی و بسیج همه جانبه مردم و قوای مسلح برای حضور در جبهه و پشتیبانی جبهه های جنگ، آیت الله اشرفی نیز با مهم توصیف كردن مسئله جنگ، در مدت 25 ماه در تمام خطبه های نماز جمعه و مصاحبه ها و پیام های خود به حضور مردم در جبهه ها تأكید می ورزیدند.

شهید محراب، دائماً با حضور در جبهه ها به دیدار رزمندگان می شتافت و مقید بود كه برای آنان سخنرانی كند. و با یكایك رزمندگان مصافحه می كرد و با آنان به گفتگو می نشست و می فرمود: "وقتی به جبهه می روم تا مدتی روحیه ام قوی می شود."

علی رغم كهولت سن، مسافت های طولانی و راه های صعب العبور را به عشق دیدار دلاور مردان جبهه توحید، با وسایل نقلیه نظامی در شرایط دشوار می پیمود. بارها در جبهه های ایلام، قصر شیرین و پادگان ابوذر، گیلان غرب، نوسود، بستان، آبادان، خرمشهر، سومار حضور یافت و با سخنرانی‌های دلنشین، به سپاهیان اسلام روحیه بخشید. پس از آزادی قصر شیرین به آن شهر سفر كرد و با خواندن دو ركعت نماز شكر در مسجد این شهر،‌ سپاسگزاری خود را به درگاه خداوند به جای آورد.

وجود آن روحانی جلیل القدر در مناطق عملیاتی سبب دلگرمی رزمندگان و باعث شور و شوق بسیار در آنها می گردید. یك بار پس از عزیمت به منطقه جنوب، عازم شهر آزاد شده بستان گردید و زیر بمباران وحشیانه دشمن وارد شهر شد و از آنجا عازم آبادان شد. هنگام آغاز عملیات فتح المبین در دوم فروردین 1361، در قرارگاه حضور یافت و پیشنهاد كرد عملیات به نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) نامگذاری شود.

در دومین سفر خود به خوزستان پس از آزادی خرمشهر، عازم اهواز شد و مردم این شهر نماز شكر را به امامت ایشان به جای آوردند. بعداز ظهر همان روز علی رغم مخالفت فرماندهان، وی و امام جمعه اهواز عازم منطقه خرمشهر شدند و پس از ورود به شهر، به مسجد جامع در جمع رزمندگان حضور یافتند. ایشان در آن جمع فرمودند:

"امروز یكی از روزهای مهم اسلامی و یوم الله است. از جمله آرزوهای من فتح خرمشهر بود، كه بحمدالله من زنده ماندم و این روز را دیدم."

در شب جمعه هشتم مهر 1361 در منطقه غرب، عملیات مسلم بن عقیل با حضور شهید و تنی چند از مقامات كشوری و لشكری آغاز شد. ایشان در آن شب حال عجیبی داشت و یك لحظه آرام نداشت و تا صبح به دعا و مناجات مشغول بود و لحظه ای هم به استراحت نپرداخت. نزدیكی های صبح بود كه یك عدد گلوله توپ در نزدیكی چادر ایشان منفجر شد.

فرماندهان جهت ترك آن محل اصرار كردند،‌اما ایشان نپذیرفت و فرمود:

"من از این محل نمی روم و آماده هر گونه مسئله ای هستم، زیرا خون من رنگین تر و جان من عزیزتر از این عزیزان رزمنده نیست. من باید تا پایان عملیات اینجا باشم." سرانجام شهید محلاتی، عبا و عمامه ایشان را برداشت و بر سر و دوش ایشان گذاشت و عصا را به دستش داده و او را عازم كرمانشاه كرد.

در پشت جبهه هم فعالیت های چشگیری داشت كه از جمله آنها افتتاح حسابی در بانك برای جمع آوری كمك های نقدی به جبهه ها بود. حساب دیگری نیز جهت كمك به مهاجران جنگ افتتاح كردند. حساب دیگری نیز جهت بازسازی منطقه گیلان غرب كه به استان كرمانشاه محول شده بود، اختصاص دادند.

از جمله خدمات دیگر آن شهید بزرگوار می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1- تاسیس حوزه علمیه امام خمینی در باختران و اداره این حوزه با بیش از 60 نفر طلبه.

2- بازسازی مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی.

3- توسعه كتابخانه مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی كه قریب دو هزارجلد به كتابهای آن اضافه نمودند.

4- تاسیس حوزه علمیه جهت خواهران، كه پس از شهادت ایشان به نام حوزه علمیه شهید محراب نامگذاری شد.

5- ایجاد وحدت كامل بین روحانیت شیعه و سنی كه از بزرگترین خدمات آن شهید است كه در طول تصدی مسئولیت بعنوان امام جمعه در این رابطه سمینارهای متعددی در شهرهای مختلف بویژه با حضور برادران اهل سنت تشكیل داد كه اثرات بسیار مطلوبی داشته است.

6- بازسازی مسجد جامع باختران كه از بركت نماز جمعه این مسجد بازسازی كامل شده است.

7- بازنمودن شماره حسابهای متعدد به نام مهاجرین جنگی و جبهه جنگ و بازسازی مناطق جنگی و همچنین كمك به سیل زدگان خوزستان و زلزله كرمان و طبس كه تمام وجوه این شماره حسابها جمع آوری و برای نجات برادران و خواهران آسیب دیده و برادران رزمنده صرف شده است.

Mojahed1

(نشریه مجاهد ارگان رسمی منافقین که مسئولیت ترور آیت الله اشرفی اصفهانی را به عهده گرفته است)

سرانجام اين عالم بزرگوار در روز جمعه 23 مهرماه 1361ه.ش قبل از ايراد خطبه هاي نماز جمعه در مسجد جامع باختران بر اثر انفجار نارنجك توسط يكي از منافقين کور دل به نام محمد حسین خداکرمی در سن 82 سالگي شربت شهادت نوشيد و به لقاءالله پيوست.


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29