معامله در بغداد

این سوال برای همه بود که هزینه مالی سازمان از کجا تامین می‌شود؟

سیامک حاتمی آلو قاره؛ عضو سابق با مدت 15 سال

می گفتند این تجهیزات که ما می‌خریم و هزینه از کمکهای مالی مردم هوادار سازمان است که میرسد

اصغر فرزین: عضو سابق با مدت 18 سال

رجوی بارها در نشست ها می‌گفت که این سلاح ها که ما می‌گیریم مفتی نیست

مرجان ملک سید آبادی؛ عضو سابق مجاهدین و تیم ترور و عملیات

صبح صبح می‌رفت خیابان یه آلبوم دستمون می‌گرفتیم یک سری عکس شکنجه که خودشون می‌ذاشتند و توجیه می‌کردند این حرفها را بزنید. یه روز پدرم را اعدام می‌کردند یه روز مادرم. یه روز می‌گفتم مهندس یه روز دکتر. نه تنها من خیلی ها این طور دروغ گفتن را یاد گرفتیم. از خود هلند شروع کردیم و یه عکسهایی از بچه هایی نشون میدن که پدر و مادرشون در ایران کشته شده اینها احتیاج به غذا و لباس دارند و ما از آنها حمایت می‌کنیم.

مسعود خدابنده؛ رئیس دفتر سابق رجوی

مرکزی هست بنام کمیسیون خیریه ها که نظارت بر همه خیریه ها دارد. رفتند و حساب و کتاب کردند دیدند به جای اینکه حرف خیریه و غذا و لباس بچه های فقیر شود می‌رود دبی و از آنجا هم به عراق

مرجان: طوری برای مردم جا می‌زنند که هر حزبی دارند از این پول مالی اجتماعی است. اما با اینها نمی شود تانک خرید

جعفر بقال نژاد: عضو سابق مجاهدین با مدت 17 سال

1 ماه آخر سال میلادی اینها سعی می‌کردند بیشتر از عکسهایی که ترحم ایجاد می‌کند استفاده کنند. بچه ی یکی از اعضا را روی صندلی نشاندند و لباس مندرس تنش کردند و عکس گرفتند. عکس کم آورده بود می‌خواستند در آن یک ماه استفاده کنند.

سیامک حاتمی: می‌گفت ما استقلال داریم و رابطه ای با عراق نداریم.

گوینده: واقعیت چیست؟ فیلم های دوربین مخفی و اسناد بدست آمده از جلسات سری بغداد نشان می‌دهد رژیم صدام حسین از همان ابتدا به پشتیبان اصلی و منبع مالی سازمان تبدیل شده این جلسه به سالهای نخستین دهه 60 مربوط می‌شود. احمد افشار با نام مستعار مصطفی که در جلسات تبادل اطلاعات نقش مترجم دارد در طول بیش 20 سال مترجم رهبران سازمان با رژیم صدام حسین بوده است.

افسر سازمان امنیت عراق: در هر کیف نیم میلیون دینار عراقی هست که دو ساک می‌شود.

گوینده: دلارها و دینارهای عراقی چشمان افشار را سخت به خود خیره کرده است و او را محو بذل و بخشش صدام ساخته. او باید رسید دریافت پول را بنویسد و امضاء کند. فابل توجه اینکه در اوایا جنگ هر دینار عراقی معادل 3 دلار ارزش داشته است یعنی در این جلسه جمعاً 4 میلیون دلار تحویل مجاهدین می‌شود.

در میان اسناد بدست آمده چینش متفاوت پول در زمان تحویل به مجاهدین بسیار جالب به نظر می‌آید. هرگز دو جلسه تحویل پول شبیه یکدیگر نیست تا آنجا که افراد تحویل دهنده و گیرنده هم متفاوت اند. این ماجرا در طول بیش از 20 سال هر ماه اتفاق افتاده است. از زمانیکه دیتار شانه به شانه دلار اعتبار داشت تا آن دوران که همراه ماشین جنگی صدام تحلیل رفت و ارزش خود را از دست داد. از آن زمان که بودجه سازمان با یک چمدان حمل میشود تا وقتیکه برای انتقال پولها نیاز به کامیون وجود دارد. ( تصاویر این اسناد موجود است)

در برخی از جلسات انتقال پول بعد از دادن اخبار و اطلاعات جاسوسی انجام می‌شود یعنی پشت میز اتاق جنگ عراق معامله پایاپای صورت می‌کیرد. ارائه اطلاعات در مقابل تحویل پول نقد.

افسر سازمان امنیت عراق: آخرین اخبار؟ قرار بود یک سری اطلاعات بیاورید اولین نماینده سازمان: اولین مسئله در مورد مجروهین ایران است. وضعیت نظاو در جنوب روز به روز بدتر می‌شود. اهواز مملو از مجروحین است. برای مداوای مجروحین امکانات مداوا محدود است. می‌خواهند مجروحین را به مشهد، شیراز، اصفهان و تهران منتقل کنند.

دیروز نفرات ما از شنود شنیدند که یکی از پاسداران در بیسیم می‌گفت:

اینجا محشر کبری است از تعداد مجروحین. یعنی وضع خیلی خراب است. برخی از مسئولین از تعداد مجروحین به گریه افتادند و می‌گویند بیچاره شدیم.

بعد اینکه لشگر 81 باختران در منطقه حورالعظیم و حور الهویزه مستقر شده. این لشگر در جریان جنگ اخیر شرکت نداشته و امروز گفتند برای عملیات آماده باشد نمی دانستیم این لشگر در همین منطقه بکار گرفته خواهد شد یا جای دیگر. اگر همین منطقه بماند نشان می‌دهد که عملیات اینجا خواهد بود. داریم این موضوع را بررسی می‌کنیم بعد از ظهر خبرش می‌رسد.

اما در خصوص مقری که سوال کرده بودید. ماهشهر در مسیر بندر خمینی و آبادان یک کیلومتر مانده به بندر خمینی. قبل از آنکه به دو راهی برسد یک راه به آبادان و یک راه به بندر خمینی یعنی یک کیلومتر مانده به شهر – محل شمال بندر 300 متری جادد اصلی

افسر سازمان امنیت عراق: خبر جدید چی دارید ؟ امروز خبر لشگر 81 می‌رسد که در منطقه می‌ماند یا نه.

افسر سازمان امنیت عراق: این موضوع خیلی مهم است.

نماینده سازمان: رژیم روزانه 20 نفر را به جزیره مجنون می‌فرستد. زیرا شما هر روز آنجا را بمباران می‌کردید و هر روز تعدادی کشته می‌شدند و رژیم افرادی را می‌فرستد تا مثلا همیشه تعداد 500 نفر در جزیره باقی باشند.

گوینده: رژیم بهث عراق از مجاهدین به عنوان جاسوس استفاده می‌کند و جلسات تحویل را با تاریخ و روز و مقدار ثبت و ضبط می‌کند.

افسر سازمان امنیت عراق: امروز 4/6/1989 (1368) می‌باشد که مبلغ 5 میلیون دینار از بودجه مجاهدین خلق که مربوط به ماه تیر می‌باشد.

 احمد باطبی از اعضای فعال مجاهدین و عضو گروه مرتبط با سازمان اطلاعات عراق پولها را تحویل می‌گیرد و درون جعبه ها می‌چیند.

گوینده: اراده خداوند این اسناد و فیلمها را از قصرهای صدام حسین بیرون آورده تا ملت ایران و آزاده ها بفهمند چه کسانی نقش ستون پنجم را در جنگ برای عراق ایفا کرده. ظاهراً مجاهدین علاوه بر تکدی گری در پوشش جمع آوری کمکهای مردمی به منظور فریب افکار جهانی نسبت به دریافت چندین میلیون دلار در هر ماه از صدام حسین در مصادره اموال نیروهای خود نیز ید طولایی داشت.

داوری: امروز آقای رضا زنگ زده بودند. گویا یک خانمی شکایت ما را به رئیس جمهور (صدام ) کرده بودند که گویا گفته است که ما النگو و طلاشون را به زور ازشون گرفتیم. ما می‌خواستیم به شما بگوییم که چنین کاری تکرار نمی شود. البته خیلی از خانمهای سازمان خودشان داوطلبانه طلا و فرش می‌آورند. خوب ممکن است چنین مسائلی را دشمنان ما به نام ما انجام دهند. ما تحقیق می‌کنیم و از تکرارش جلوگیری می‌کنیم.

روناک دشتی: عضو سابق – من از مادرم یک گردنبند و یک انگشتر کوچک هدیه گرفتم بعد اینو در سازمان می‌خواستند از من بگیرند.

مسعود دلاوری: عضو سابق – 700 هزار تومان داشتم آنجا از من گرفتند.

رضا الماسی زاده: عضو سابق – هیچی گیرم نیامد که هیچ، 500 هزار تومان هم از من گرفتند.

قادر رحمانی؛ عضو سابق با مدت 17 سال

گفتم می‌خواهم بروم گفت کجا. گفتم به خودم ربط داره گفت من باید جیبهاتو بگردم. گفتم یه سیگار و فندک دارم که حقوق 17 سالمه اگر زیاده چند نخ بردار.

حامد مهمان خواه: عضو سابق – گفتند هر کس خانواده اش می‌خواهد بیاد کمک بکند که من قبول نکردم.

رحمانی: افسانه حیدری آمد به من گفت یه زنگ به خونتون بزن و دعوت کن بیان اینجا و گرنه بگو ارثیه بابات هر چی مونده واست بفرستند.

کریم حقی: زمانیکه عراق تحت محاصره اقتصادی بود اسنادش هست که مجاهدین از رژیم نفت دریافت می‌کردند و در بازار آزاد می‌فروختند و یک بخش را به صدام و بقیه را خودشان برمی داشتند.

بهزاد علیشاهی: سندی هست که قرار داد سازمان با عراق است که در قسمت مالی به دلیل مشکل کالی پیشنهاد تخصیص 50000 الی 100000 تن نفت خام رایگان جهت صدور از طریق تجار.

گوینده: دیدار مسعود رجوی با سپهبد طاهر حبوش آخرین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت عراق. بغداد 1380 – سپهبد حبوش متن درخواست های مجاهدین خلق را بررسی می‌کند.

اینک بررسی بند 10 آغاز می‌شود. مسعود رجوی درخواست افزایش سهم نفت را داده و خواهان افزایش 18 میلیون بشکه برای هر 6 ماه است. حبوش از موافقت صدام سوال می‌کند و رجوی پاسخ می‌دهد از طریق طه یاسین رمضان موافقت صدام را گرفته اند. حبوش قانع نمی شود و اصرار دارد برای عملی شدن افزایش سهمیه نفت نیاز به نهمه مجوز توسط سازمان اطلاعات عراق به صدام حسین می‌باشد. او نحوه تهیه گذارش و گردش کار را مبنی بر اصول افزایش سهمیه نفت به افسران عالی رتبه تحت فرمان خود یادآوری می‌کند.

 سپهبد حبوش: راجع به بند 3 مربوط به مسائل مالی اجازه دادن به مجاهدین جهت فروش فراورده های نفتی و صنایع تولیدی عراق به خارج از کشور.

مسعود: این را هم گفته اند پیش شما بیاوریم

حبوش: کی کفته است ؟

ابریشم چی: قربان صدور محصولات پتروشیمی به خارج عراق را

ابواحمد از مسئولان سازمان اطلاعات عراق: این موضوع مربوط به دفتر طه یاسین رمضان می‌باشد که با وزیر نفت ارتباط دارند.

ابریشم چی: ما آن را با مسئول دفتر طه یاسین رمضان مطرح کردیم در چارچوب یادداشت تفاهم مشترک نیست.

سپهبد حبوش: یعنی دستور رد قانون آنهاست ؟

یکی از افسرا ن: بله قربان. دفتر ریاست جمهور اجازه صدور مواد پتروشیمی توسط شرکت العنقاء به خارج را داده اند طی نامه 518 مورخ 22/4/2001 (1380)

و صدور این موارد توسط وزارت صنایع و نفت می‌باشد و وزارت صنایع موافق است.

حبوش: به دفتر معاون اول رئیس جمهور و وزیر صنایع ابلاغ کنید که این کار را هرچه سریعتر برای سازمان انجام دهند.

رجوی: ماده 3 را که گفتید قبلاً موافقت کرده بودید. شما به من گفتید به آقای استاد عزت ابراهیم بگید.

حبوش: بله. اما استعلام بشه بهتره. یک مورد قبلاً به دستور عزت ابراهیم انجام شد و شکایت نامه برای سیدالرئیس رفت.

رجوی: شما به من گفتید با عزت ابراهیم مطرح کنم از این بابت دارم این موضوع را مطرح می‌کنم.

حبوش: بله اما استعلام شود بهتر است

گوینده: جمع بندی این جلسه پیرامون سهمیه نفت مجاهدین در سال 1380

1- ضرورت نوشتن نامه به صدام حسین و کسب موافقت او

2- کافی نبودن سهمیه قبلی (5 میلیون بشکه در سال )

3- لزوم افزایش سهمیه نفت (18 میلیون بشکه در هر 6 ماه

4- انجام مراحل عملی از طریق وزارت نفت و صنایع

البته کسی نباید فراموش کند که سهمیه نفت مجاهدین علاوه بر 50 میلیون دلار دریافتی در هر سال و میلیونها دینار اعطایی صدام حسین به این سازمان می‌باشد