غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(67)

Bani  Sadrاگر توجه شود که برخی از این گروه ها مانند روحانیون بیدار و فدائیان اسلام و دفتر هماهنگی و جبهه ملی هر کدام بیش از 15 اعلامیه مختلف در آن روز منتشر کردند و با توجه به این که قریب به چهل اعلامیه از گروه های مختلف که فاقد هویت و نام گروه بودند ، منتشر گردید ؛ متوجه می شویم که تمام سطح و اطراف دانشگاه را آن روز انتشارات مختلف فرق کرده بود .

با عنایت به گرد آمدن تمام گروه های متضاد و خصم در دانشگاه و نزاع و کشمکشی که قریب پنج ساعت در دانشگاه به شدت جریان داشت و اغلب شرکت کنندگان نیز مسلح بودند ، شگفت زده شده و تعجب خواهیم کرد که آن روز صحنه مذکور کشته نداشت . با این که یکی از روزنامه ها در روز شانزدهم اسفند به قتل چهار نفر در چهارده اسفند اشاره کرده بود ، ولی نتیجه تحقیقات چیزی را نشان نداد و این فقط لطف الهی بود .

در اینجا عین گزارش معاون دادستان تهران و مأمور رسیدگی به شایعه قتل در روز چهارده اسفند را نقل می کنیم :

" تحقیق پیرامون خبر منتشره در صفحه اول یکی از روزنامه های صبح شماره 512 دوشنبه هجده اسفندماه 59 تحت عنوان درخواست ستاد بزرگداشت از مردم برای تعیین هویت جنازه ها ، چون در ذیل این عنوان صریحاً اعلام شده است که جنازه مجهول الهویه سه شهید حادثه پنجشنبه دانشگاه به پزشکی قانونی منتقل شده است ، به اطلاع خانواده هایی که از فرزندان خود اطلاعی در دست ندارند می رساند صبح فردا برای شناسایی به پزشکی قانونی مراجعه نمایند .

و موضوع کاملاً دارای اهمیت می باشد ، لذا ابتدا با پزشکی قانونی تماس تلفنی گرفتم و از آقای دکتر ملک نیازی مدیر کل این مرکز راجع به وجود چنین جنازه هایی سؤال کردم . ایشان صراحتاً اعلام نمودند که تا کنون به پزشکی قانونی جنازه ای که مربوط به حادثه دانشگاه باشد آورده نشده است .

برای یافتن منبع خبر و رسیدگی یا صحت و سقم آن به هیئت تحریریه روزنامه مزبور تماس تلفنی برقرار کردم و پس از گفتگوی زیاد مسئولین روزنامه اظهار داشتند این اطلاعیه از طرف ستاد بزرگداشت شهدا به ما داده شده است .

با تماس های بعدی که به عمل آمد ، معلوم شد که یک نفر از مسئولین ستاد بزرگداشت شهدا این خبر را انتشار داده است . با ایشان تماس گرفته و خواسته شد که راجع به کیفیت اطلاع خود از وجود چنین جنازه هایی در پزشکی قانونی توضیح بدهند .

ایشان اظهار داشتند من روز شنبه به پزشکی قانونی تلفن کردم و راجع به این مسئله سؤال کردم و مسئولین آنجا گفتند سه جسد مجهول الهویه که در اثر ضربات و جراحات صورت شان کاملاً شناخته نمی شود به پزشکی قانونی منتقل شده اند که ممکن است مربوط به حادثه دانشگاه باشد و من هم با توجه به پاسخ آنان خبر را منتشر کردم .

برای پیگیری موضوع و احراز صحت و سقم اظهارات با سه نفر نماینده دادستانی به پزشکی قانونی رفته و در حضور آقای ملک نیازی کلیه مسئولین سالن تشریح و افرادی را که با امور مربوط به جنازه ها سر و کار دارند ، خواسته شد و از آنان تحقیق گردید .

نتیجه تحقیقات این است که مسئول مستقیم سالن تشریح و سردخانه پزشکی قانونی که آقای کیاپاشا کارمند رسمی دادگستری است صریحاً اظهار داشتند جنازه ای که مربوط به وقایع دانشگاه باشد را به پزشکی قانونی نیاورده اند .

ولی چون بعد از حادثه دانشگاه روزهای جمعه و شنبه دو جنازه از بیمارستان امام خمینی (هزار تختخوابی) و یک جنازه از بیمارستان شماره 2 کمک واقع در جاده جنوبی کرج به پزشکی قانونی آورده اند که ابتدا ناشناس بوده و بعد از بررسی معلوم شده که در اثر تصادف فوت شده اند ، که دو جنازه را به صاحبان شان تحویل داده ایم و یک جنازه دیگر هم اکنون در سردخانه موجود است .

ممکن است ناشناس بودن این سه جنازه قبل از شناسایی موجب پخش چنین خبری شده باشد که البته آقای کیاپاشا شخصاً اظهار داشت که خبر را گویا آقای مؤدی نماینده نیروی زمینی در پزشکی قانونی داده باشد .

برای شناسایی آقای مؤدی تحقیق گردید ، معلوم شد که با توجه به شرایط موجود در اثر جنگ تحمیلی در حال حاضر برای شناسایی شهدای جنگ سه نماینده در پزشکی قانونی حضور دارند : 1) آقای .هـ. نماینده بنیاد شهید . 2) آقای .م. نماینده نیروی زمینی، 3) آقای .ت. نماینده سپاه پاسداران .

وقتی جریان از این سه نفر سؤال شد ، آقای .م. نماینده نیروی زمینی اظهار داشت ، آقای .ص. تلفنی از من راجع به شهدای احتمالی دانشگاه پرسید ، من هم گفتم سه جنازه مجهول الهویه از بیمارستان امام خمینی و شماره 2 کمک آورده اند که شناساسی نشده اند ، ممکن است مربوط به این حادثه باشد و روز بعد هم که شناسایی شدند به ایشان اطلاع دادیم که این جنازه ها تصادفی بوده اند و ارتباطی با واقعه دانشگاه ندارند .

نتیجه : آنچه از تحقیقات معموله در این خصوص استنتاج می شود این است که اصولاً جنازه ای که مربوط به حادثه روز پنجشنبه دانشگاه تهران باشد به پزشکی قانونی منتقل نشده است و مبنای درج خبر و اطلاعیه در روزنامه سؤال تلفنی آقای .ص. از آقای .م. نماینده نیروی زمینی در مرکز پزشکی قانونی بوده است ؛

که بار اول با حدس و گمان وجود سه جنازه مجهول الهویه را در سردخانه اعلام نموده است و حسب ادعا ، آقای .هـ. نماینده بنیاد شهید در پزشکی قانونی بعداً به آقای .ص. تلفن کرده و گفته است که این جنازه شناسایی شده و علت مرگ آنها تصادف با اتومبیل تشخیص داده شده و مربوط به حادثه دانشگاه نمی باشد .

که به نظر می رسد آقای .ص. قبل از این که از قطعیت موضوع مطلع شود خبر را به روزنامه داده و مسئولین روزنامه نیز بدون این که به پزشکی قانونی مراجعه کنند و درباره صحت و سقم خبر تحقیق نمایند ، نسبت به درج آن اقدام نموده اند ."

در آن روز صرف نظر از این که تعدادی سلاح های سرد و گرم به وسیله بنی صدر و مأمورین ایشان به مردم نشان داده شد که با عنایت به اظهارات آقای رشیدیان نماینده آبادان در منشأ مالکیت آنان تردید است ، ولی در هر حال مسلم است که این سلاح ها در جریان واقعه دست طرفین نزاع و جدال بوده است و گفتیم افسران شهربانی و مأمورین که در جریان زد و خورد حضور داشته اند شخصاً چند سلاح در حال تیراندازی در دست افراد مشاهده نموده اند .

اظهارات منوچهر مسعودی در تحقیقات دادسرای انقلاب اسلامی مرکز را از پرونده او می خوانیم :

" سؤال : ارتباط شما در واقعه چهارده اسفند و ارتباط گروهک ها با شما و مسئله شکنجه چه بوده است ؟

جواب : برای برگزاری روز چهارده اسفند ، گروه های وابسته به نهضت ملی از جمله بازار ، جبهه ملی ، حزب ملت ایران ، جاما ، گروه ایران امروز و جمعیت دانشگاهیان ملی به دفتر مراجعه داشتند و علاقمند بودند که در برگزاری این روز هماهنگ باشند و از نظر عکس و تهیه پوستر و تنظیم شعار همسان عمل کنند ؛

که من یادآور شدم در این خصوص باید با دفتر هماهنگی یا قسمت روابط عمومی تماس بگیرند که بعد هم آقای شمسایی آمد و یادآور شد که نیازی به تشکیل این جلسه در این دفتر نبوده است و اگر کاری در مورد این روز دارید باید با دفتر هماهنگی تماس بگیرید که البته باید بگویم این کار هم در صلاحیت من نبوده و خارج از وظیفه ای که داشتم بوده است .

من در دفتر بیشتر به نامه متقاضیانی که اغلب مختلف الموضوع بود رسیدگی می کردم و فرم کار هم این بود که هر تقاضایی را به مرجع مربوطه احاله می دادیم که مثلاً درخواست زید جهت ملاحظه و اقدام ارجاع می گردد .

یک تعداد نامه و شکایت بود که مثلاً خانواده زندانیان می دادند که مدتهاست از وضع آنان اطلاع نداریم و ملاقات نکرده ایم و هر روز مراجعه می کردند به نحوی که جنگ اعصاب ایجاد می کردند ، تا این که با مسئولین امر تماس می گرفتیم ، می گفتند که زندانی که اسم و هویت خود را نمی گوید و ما هم مشخصاتی از آن نداریم ، چگونه می توانیم به فلان خانواده ای که در جلوی زندان آمده است جواب درست بدهیم و معلوم است که هر خانواده ای امکان دارد تا زندانی اسم خود را نگوید یک ماه یا چند ماه جلوی زندان سرگردان بماند .

یا این که تعدادی (دانشجویان) از خوابگاه ها مراجعه می کردند که محل اقامت ما را گرفته اند و ما را مجروح و مصدوم نموده اند ، با مسئولین امر تماس گرفتیم، می گفتند .... "

قسمتی از اظهارات آقای نایب حسینی عضو دفتر بنی صدر :

" ... باید دفتر هماهنگی تشکیل می داد و حالا هم ممکن است از آقایان یک نفر بیاید و برای برگزاری روز چهارده اسفند چون رئیس جمهور سخنرانی می کند این است که هر چه بهتر برگزار شود ، بهتر است . سخنران بعدی آقای دکتر ورجاوند درباره هماهنگی بیشتر بین گروه این آقایان که در اینجا تشریف دارند صحبت نمود .

بعد از ایشان از طرف جاما صحبت کردند که هر چه بتوانیم نظم این میتینگ را بهتر برگزار کنیم بهتر است . بعد از او آقای شاه حسینی راجع به انتظامات روز میتینگ صحبت نمود که باید یا از طرف دولت این انتظامات به عهده گرفته شود و نظم را حفظ نمایند یا این که آقایان به اندازه کافی مأمور انتظامات داشته باشند .

از طرف گروه سیاسی ایران امروز ، آقای گلکار گفتند در حد 40 نفر مأمور انتظامات ما  می دهیم . از طرف حزب ملت ایران هم قول دادند مأمور انتظامات داده شود و باز آقای مسعودی رشته سخن را به دست گرفت و گفت که در صورتی که وقت تمام شده است و هنوز نماینده دفتر هماهنگی که اداره کننده این جلسه می باشد ، نیامده است ، امیدوارم که هر چه بهتر این میتینگ برگزار گردد ."

سروان .ع. می گوید :

" هر کس را که دستگیر کردیم و تحویل دادیم چیزی با خود داشت ، چاقو ، دشنه ، چوب و از یک نفر حتی یک قبضه رولور کشف شد . اسلحه با شش تیز فشنگ بود ."

سر پاسبان دوم .م.الف. می گوید :

" من و پاسیار .ص. از درب دانشگاه آمدیم بیرون ، طرف خیابان 16 آذر آمدیم سر خیابان فخر رازی که بایستیم ، نزدیک خودروهای پلیس سر خیابان دیدیم عده ای دارند فرار می کنند و به هم سنگ پرتاب می کنند . کنار ماشین ایستادیم که سنگ نخوریم . یک دفعه یک پسر 16 ساله اسلحه کشید ، اسلحه والتر بود ... شروع کرد به طرف آنها که فرار می کردند تیراندازی کردن .

من که کنار ماشین ایستاده بودم پریدم اسلحه را از وی بگیرم ، در این لحظه رفتم زیر دست و پای جمعیت متوجه نشدم چه شد ، یک وقت دیدم توی کلانتری هستم ، شلوارم و پیراهنم پاره شده است ."

پاسیار ع.ع. می گوید :

" شخصی را به کمک چهار پنج نفر دستگیر کرده به محل تجمع افراد دستگیر شده آوردیم البته زمانی من رسیدم که این شخص را مردم بغل کرده بودند که به ایشان آسیب نرسد ، اسلحه کمری اش را در موقع بازرسی از زیر لباسش در آوردند ."

سرگرد ب.الف. می گوید :

" در اواسط دعوا دیدم جوانکی با اسلحه کمری به سمت دانشگاه تیراندازی می کند ، من از پشت نامبرده را گرفتم ، اسلحه را از دست او خارج کردم ، ولی دیگران امانم ندادند و به سرم ریختند اسلحه را از دستم ربودند و صاحب اسلحه هم فرار کرد ."

سروان الف.ص. می گوید :

" حدود یک ساعت از شروع درگیری گذشته بود ، این جانب در ضلع شمالی ایستاده بودم ، سرگرد رئیس کلانتری یک قبضه اسلحه کمری رولور بلند به من تحویل داد ، اظهار داشت که این اسلحه فعلاً نزد شما باشد تا بعد . پس از ده دقیقه سرگرد به اتفاق چند نفر از گارد بنی صدر مراجعه و اظهار داشتند که ریاست جمهوری دستور داده اند اسلحه را به ایشان تحویل بدهم .

من اسلحه را تحویل رئیس جمهور دادم ، پس از ملاحظه به من برگرداندند و من اسلحه را تحویل سرگرد دادم و چون اسلحه متعلق به شهربانی بود ، تحویل اسلحه خانه شد . البته این اسلحه از مهاجمین گرفته شده بود ."

اطلاعات و بررسی های سیاسی تهران وابسته به نهادهای انقلابی در گزارش 18228 س 25/12/59 عنوان می دارد :

" در مجموع حزب اللهی ها همان طور که شعار می دادند نمی خواستند درگیر شوند (حزب الله درگیر نمی شه) ولی افرادی در داخل آنها بودند که خیلی متعصب و عصبانی شده و طاقت نمی آوردند و باعث درگیری می شدند . مثلاً یک نفر از آنان سر نیزه ژ3 را در آورد و به جمعیت حمله برد و چند نفر را زخمی کرد و مردم او را دستگیر کردند ...

همان زمان گروه هایی با شعارهایی از قبیل « قرآن قرآن سلاح مستکبران ، مرگ بر بهشتی » به طرف درب جنوبی حمله کرده ، شروع به ضرب و دستگیری نمودند . برای نمونه یک نفر که کلت 45 داشت را گرفته و به شدت زدند ."

آقای میرسلیم تا ظهر چهارده اسفند مسئول شهربانی کل بود و در همین روز شهید سرهنگ وحید از طرف وزارت کشور به جای ایشان منصوب گردید . آقای میرسلیم در تحقیقات چنین می گوید :

" نظر به سابقه جریان امجدیه پیش بینی می شد و حدس می زدیم که عده ای از اهالی جنوب تهران ، نواحی میدان خراسان ، کمیته منطقه ده ، که حساسیت های خاصی دارند و احساس مسئولیت نسبت به انقلاب می نمایند و عده ای از افراد آن نیز مشهور می باشند و بعداً هم به اینجانب مراجعه نمودند ، شرکت خواهند کرد .

آنها در مراجعه خویش به من اعلام نمودند که حزب اللهی هستیم ، هر کاری می خواهی بکن و سنگ اندازی و چماق کشی را تکلیف خود می دانیم و اگر تکلیف شرعی داشته باشیم آنها را خواهیم کشت ، من آنها را با نصیحت روانه کردم .

در باجه های ترمینال جنوب هم عده ای از اهالی شهر ری در رابطه با شخصی به نام " ع " قصد تظاهرات در چهارده اسفند را داشتند . با توجه به شور انقلابی که در آنها دیدم به آنها توصیه نمودم برای عدم تضعیف دولت هیچ کاری و اقدامی خودسرانه انجام ندهند ، که این ضربه بزرگ به اسلام است و اگر هم احساس تکلیف شرعی کردند حتماً به اطلاع ما برسانند . ما از شرکت گروه ها اطلاعات کافی داشتیم و همه را در اختیار آقای بنی صدر قرار دادیم."

با توجه به این مدارک می بینیم که از روزهای پیش همه دست اندر کاران خود را آماده عرض وجود در این روز کرده بودند . چاپ روزنامه نبرد ملت از نه روز پیش در تیراژ بسیار بالا فقط برای چهارده اسفند اختصاص داشت . تهیه تصاویر بسیار بزرگ از مصدق در حالات مختلف و چاپ آن همه اعلامیه و نشریه فقط برای آن روز بود و برای همین روز بود که حزب الله از یک طرف و منافقین از طرف دیگر نیروی خود را برای زورآزمایی به میدان آورده بودند .

غائله چهاردهم اسفند۱۳۵۹(۶۶)


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان