گروهک‌های تروریستی به مثابه ابزار جنگ شناختی در راهبرد قدرت‌های خصم

D1738672T12928707webb

در عصری که میدان نبرد از خاکریزهای فیزیکی به فضای ذهن و باورهای جوامع منتقل شده است، جنگ شناختی به عنوان پیچیده‌ترین و مؤثرترین شکل نبرد مدرن ظهور کرده است. این جنگ نامرئی که با ترکیب ابزارهای روانی، سایبری و رسانه‌ای به دنبال دگرگونی ساختارهای فکری جوامع است، مرزهای سنتی دوست و دشمن را درنوردیده و با دستکاری نظام ادراکی، به دنبال ایجاد تغییرات بنیادین در باورهای اساسی ملت‌هاست.

محمدحسین قربانی زواره، پژوهشگر حوزه جنگ‌های ترکیبی و شناختی، در این گفت‌وگوی تخصصی با هابیلیان به واکاوی ابعاد پنهان این نبرد پرداخته و با تشریح مؤلفه‌های ده‌گانه جنگ هیبریدی، نشان می‌دهد چگونه بازیگران معاند با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و گروهک‌های تروریستی به عنوان ابزارهای نیابتی، به دنبال ایجاد بی‌ثباتی و تغییر در معادلات امنیتی هستند.

تحلیل تجربه جنگ دوازده‌روزه به عنوان نمونه‌ای عینی از این نبرد چندبعدی، و بررسی راهکارهای تقویت تاب‌آوری ملی در برابر این تهدیدات، از دیگر محورهای این گفت‌وگوی راهبردی است.

 

  1. جنگ شناختی چگونه از ترکیب ابزارهای روانی، سایبری و رسانه‌ای برای ایجاد تغییر در باورهای جامعه هدف استفاده می‌کند؟

جنگ شناختی در حقیقت تلاشی هدفمند برای ایجاد جریان‌های تحول‌آفرین در ساختارهای ذهنی و باورهای یک جامعه است. این نوع جنگ با بهره‌گیری از ابزارهای سایبری و رسانه‌ای، می‌کوشد تا نگرش‌ها و باورهای عمومی را به‌گونه‌ای جهت‌دار دگرگون سازد. این دگرگونی می‌تواند در ابعاد مثبت یا منفی صورت گیرد، اما در هر دو حالت، پیامدهایی عمیق و گاه بنیادین در پی دارد؛ به‌گونه‌ای که ممکن است تغییر در باورها، منجر به تبدیل انگاره‌های فرهنگی به انگاره‌های امنیتی شود. در این زمینه، موضوع «حجاب» می‌تواند به‌عنوان یکی از مصادیق مورد توجه قرار گیرد.

  1. تفاوت کلیدی جنگ شناختی با جنگ روانی سنتی در چیست؟

تفاوت اساسی آن با جنگ روانی سنتی در این است که جنگ شناختی بر مهارت تضعیف اقتدار حاکمیت‌ها از طریق دستکاری اطلاعات، تولید داده‌های نادرست و تحریف‌شده و در نهایت برهم‌زدن نظام ادراکی مخاطب تمرکز دارد. در مقابل، در چارچوب جنگ روانی کلاسیک یا عملیات روانی، تحلیل و تفکیک سه نوع مخاطب—سفید، سیاه و خاکستری—اهمیت می‌یابد و تمایز میان دوست، دشمن و جامعه خودی، مبنای اقدامات روانی قرار می‌گیرد.

اما در جنگ شناختی، اساساً با محیطی به‌تمامی خاکستری مواجه هستیم که مرزهای سنتی میان دوست و دشمن را مخدوش می‌سازد و با تمرکز بر تغییر باورها، به‌تدریج انگاره‌های ذهنی را دگرگون کرده و در ادامه، ساختارهای اجتماعی را متزلزل می‌سازد؛ فرایندی که در نهایت می‌تواند به فروپاشی نرم یا براندازی تدریجی منجر شود.

  1. از میان مؤلفه‌های جنگ ترکیبی-شناختی، کدام/کدام‌ها را رکن اصلی و نیازمند توجه دقیق‌تر می‌دانید؟

حوزه‌های ده‌گانه جنگ‌های هیبریدی با رویکرد و کنش شناختی، دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ای از عرصه‌های متنوع و درهم‌تنیده هستند که هر یک به‌صورت غیرخطی و غیرقطعی، تأثیر خود را بر محیط هدف اعمال می‌کنند. هدف اصلی در جنگ‌های هیبریدی، ایجاد فضایی مبهم و چندلایه است که در آن، بازیگر بتواند از طریق بهره‌گیری هم‌زمان و هوشمندانه از این حوزه‌ها، به اهداف نهایی خود دست یابد.

این حوزه‌های ده‌گانه، معمولاً شامل اطلاعات، فضای سایبری، رسانه، دستکاری داده‌ها، مهاجرت‌های نظام‌مند یا مهندسی‌شده، حوزه فرهنگی، دیپلماسی، و سایر زمینه‌های مکمل می‌شوند. نکته حائز اهمیت آن است که اولویت‌بندی این حوزه‌ها بستگی مستقیم به هدف راهبردی بازیگر دارد؛ به‌عبارت دیگر، هر حوزه بسته به موقعیت، معنا و کارکرد متفاوتی می‌یابد و ممکن است نقش کلیدی در تحقق مأموریت شناختی ایفا کند.

جنگ‌های هیبریدی با ماهیت شناختی، به دلیل بهره‌مندی از ویژگی‌هایی چون انعطاف‌پذیری، غیرمستقیم‌بودن و تأثیرگذاری تدریجی، بیش از آنکه به‌دنبال پیروزی در میدان نبرد فیزیکی باشند، معطوف به تغییر درک، ذهنیت و ادراک عمومی در یک جامعه‌اند. در نتیجه، عدم شفافیت در مؤلفه‌های این نوع جنگ‌ها، به‌گونه‌ای طراحی شده که هم‌زمان بتواند ساختارهای هدف را دچار آسیب کند، بی‌آنکه امکان پاسخ روشن یا مقابله مستقیم از سوی قربانی فراهم باشد.

  1. در جنگ دوازده‌روزه، کدام الگوهای جنگ ترکیبی-شناختی از تجربیات تاریخی آمریکا علیه کشورهای هدف اقتباس شده بود؟

در جریان جنگ دوازده‌روزه رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران، می‌توان الگویی غیرخطی و چندلایه را شناسایی کرد که ریشه در انتقال فناوری‌های نوین از ایالات متحده به این رژیم دارد. در این نبرد، سه اصل کلیدی در چارچوب جنگ‌های هیبریدی شناختی توسط رژیم صهیونیستی به‌کار گرفته شد: جزئی‌گرایی در عملیات  (Granular Action)، فناوری‌محوری، و بهره‌گیری از سامانه‌های رباتیک.

این رژیم در کنار اقدامات نظامی سخت‌افزاری، به‌صورت هم‌زمان از ظرفیت‌های حوزه‌های ده‌گانه جنگ هیبریدی—از جمله دیپلماسی تهاجمی، فضای سایبری، رسانه‌ها و دستکاری نظام‌مند اطلاعات—بهره برد. چنین الگوی تلفیقی و چندبُعدی، برگرفته از راهبردها و پیشنهادهای مطرح‌شده در اتاق‌های فکر آمریکایی نظیر رند و کارنگی است که بر تغییر ادراکات عمومی، گسترش هراس روانی، و ایجاد اختلال در انسجام شناختی جامعه هدف تأکید دارند.

هدف اصلی از اجرای این راهبرد، القای «غافلگیری مستمر» و سپس کاشت بذر «بی‌اعتمادی عمومی» در بطن جامعه ایرانی است؛ پدیده‌ای که در صورت تداوم، می‌تواند مسیر را برای اشکال مختلف «براندازی نرم» هموار سازد.

نکته حائز اهمیت آن است که همان‌گونه که رژیم صهیونیستی در حوزه جنگ سخت از فناوری‌های پیشرفته بهره گرفت، در عرصه جنگ هیبریدی شناختی نیز تلاش کرد تمرکز خود را بر تأثیرگذاری مستقیم بر افراد و ذهنیت‌های عمومی معطوف سازد. به‌ویژه، توجه ویژه‌ای به بهره‌برداری هدفمند از شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های ارتباطی دیجیتال نشان داده شد. تمام این روندها، قابل مشاهده، تحلیل و ارزیابی راهبردی هستند.

  1. گروهک‌های تروریستی چه ظرفیتی برای استفاده در جنگ‌های ترکیبی-شناختی نیابتی دارند؟ عملکرد آن‌ها در جنگ دوازده‌روزه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در ارتباط با گروه‌های تروریستی، باید تأکید کرد که ظرفیت اصلی این بازیگران، ایجاد آشوب و بی‌ثباتی در مناطق مختلف سرزمینی جمهوری اسلامی ایران است. با ظهور سلول‌های تهدیدآفرین از سوی گروه‌های تروریستی و شورشی، این عناصر به‌عنوان بازیگران جایگزین (Proxy Actors) در نظر گرفته می‌شوند که رژیم صهیونیستی تلاش کرده است آن‌ها را در چارچوب ده‌گانه‌ی جنگ‌های هیبریدی شناختی، به‌صورت غیرخطی و هدفمند فعال سازد.

ظهور این گروهک‌های تروریستی، ابزاری موقت برای ایجاد ناامنی و انحراف تمرکز نهادهای امنیتی از تهدیدات کلان است. با این حال، آنچه در جنگ دوازده‌روزه مشاهده شد، حاکی از آن است که به‌واسطه‌ی سطح بالای همبستگی اجتماعی، اعتماد عمومی به نیروهای مسلح، اقتدار حاکمیت، و هدایت‌گری رهبر معظم انقلاب، ظرفیت عملیاتی این گروه‌ها در نطفه خنثی شد و فعالیت آن‌ها، فاقد نمود عینی قابل اندازه‌گیری بود.

با این‌حال، آنچه مورد توجه اتاق‌های فکر صهیونیستی–غربی قرار دارد، بهره‌گیری مقطعی، موضعی و جایگزین از این ابزارهای بی‌ثبات‌ساز در شرایط ایجاد «فضای آشوب‌ناک» است؛ فضایی که در آن، اقدامات کوچک و پراکنده می‌تواند آثار روانی و اجتماعی قابل‌توجهی به‌جا بگذارد.

بر همین اساس، افزایش انسجام و همبستگی اجتماعی، نقش مؤثری در تقویت تاب‌آوری ملی دارد. به‌ویژه، مشارکت فعال مردم در گزارش‌دهی، رصد، و شناسایی تحرکات گروهک‌های تروریستی، می‌تواند در خنثی‌سازی تهدیدات در مرحله‌ی اولیه، نقشی راهبردی ایفا کند. از سوی دیگر، باید توجه داشت که اقدامات این گروه‌ها در سایه‌ی نفرت عمیق عمومی نسبت به رژیم صهیونیستی، با شکست مواجه شده‌اند؛ چراکه افکار عمومی این گروه‌ها را نمایندگان مستقیم رژیم صهیونیستی می‌دانند و با آن‌ها برخورد قاطع و بازدارنده‌ای داشته‌اند؛ تا جایی که امکان هرگونه کنش‌گری را از آنان سلب کرده‌اند.

منبع: فرهیختگان


مطالب پربازدید سایت

یادداشتی از بنیاد هابیلیان

مستکبر تروریست

دل نوشته همسر شهید تقی ضروری

به یاد یار، همدم و پارهٔ تنم

ماریا موریجی، کارشناس ایتالیایی

حملات سایبری و بن‌بست در مدیریت اردوگاه اشرف ۳

وکیل شکات پرونده جنایات منافقین خبر داد

پیگیری قرار توقیف اموال منافقین در سایر کشور‌ها

بر اساس تازه‌ترین گزارش سالانه تروریسم ایران

جیش‌الظلم سال ۱۴۰۳ مسئول ۷۰ درصد حملات تروریستی علیه ایران بود

قاضی دادگاه در چهل‌ودومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای منافقین

میزبانی کشور‌های عضو معاهدات ضد تروریستی از متهمین اتهامات تروریستی خلاف معاهدات است

در ادامه برنامه دیدار با شخصیت های مختلف کشور

آئین اهدای کتاب «دائره‌المعارف 23000 شهید ترور» به حاج محمود کریمی

جدیدترین مطالب

ماریا موریجی، کارشناس ایتالیایی

حملات سایبری و بن‌بست در مدیریت اردوگاه اشرف ۳

بر اساس تازه‌ترین گزارش سالانه تروریسم ایران

جیش‌الظلم سال ۱۴۰۳ مسئول ۷۰ درصد حملات تروریستی علیه ایران بود

وکیل شکات پرونده جنایات منافقین خبر داد

پیگیری قرار توقیف اموال منافقین در سایر کشور‌ها

در ادامه برنامه دیدار با شخصیت های مختلف کشور

آئین اهدای کتاب «دائره‌المعارف 23000 شهید ترور» به حاج محمود کریمی

قاضی دادگاه در چهل‌ودومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای منافقین

میزبانی کشور‌های عضو معاهدات ضد تروریستی از متهمین اتهامات تروریستی خلاف معاهدات است

دل نوشته همسر شهید تقی ضروری

به یاد یار، همدم و پارهٔ تنم

یادداشتی از بنیاد هابیلیان

مستکبر تروریست

گفت‌وگوی هابیلیان با محمدحسین قربانی زواره، پژوهشگر حوزه جنگ‌های ترکیبی و شناختی

گروهک‌های تروریستی به مثابه ابزار جنگ شناختی در راهبرد قدرت‌های خصم

مطالب پربازدید بخش گفتگو

گفت‌وگو با فینیان کانینگهام روزنامه‌نگار سرشناس ایرلندی

کشتار غیرنظامیان ایرانی فاقد هرگونه اهمیت اخلاقی برای رژیم صهیونی است

گفت‌وگو با «اورسولا آستا» تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک از آرژانتین

توازن قدرت در غرب آسیا به‌تدریج در حال تغییر به زیان منافع ژئوپلیتیکی غرب است

گفت‌وگو با «فائزه محمد» نویسنده و روزنامه‌نگار عمانی

اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه مرتکب جنایت جنگی شد

گفت‌وگو با «یحیی الحدید» فعال بین‌المللی حقوق بشر

غرب می‌داند تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ایران نقض قوانین بین‌المللی است

هاشمی‌نژاد در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان:

ردپای منافقین در جنگ ۱۲ روزه

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان