جزئيات پيچيده نقش سازمان دركشتار خونين حجاج ايراني سال 66 و حتي مشاركت در عمليات كشتار، هنوز كاملا روشن نشده است. سازمان با ايفاي نقش دوگانه از يكسو افراد خود را به عنوان حامي دولت ايران براي انجام اقدامات تخريبي در عربستان به داخل ايرانيان فرستاد و از سوي ديگر با ارائه اطلاعاتي گمراهكننده به مقامات عربستان آنان را براي اقدام پيشگيرانه و خشونتبار عليه حجاج ايراني، فريب داد و تحريك نمود
به گزارش فارس«توانا»، روز ششم ذيحجه سال 1366 (ه . ش ) است، حاجيان ايراني به همراه برخي از حجاج ساير كشورها كه به صف ايرانيان پيوسته بودند ، راهپيمايي عظيم برائت از مشركين را در مكه معظمه آغاز كردهاند و صداي مرگبرآمريكا و بر مرگ اسرائيل از در و ديوار شهر به گو ش ميرسد.
حجاج بيت الله الحرام در اين راهپيمايي باشكوهشان با اظهار تنفر از استكبار جهاني، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ويكپارچگي ، براي مبارزه بي امان با سلطه قدرتهاي شيطاني دعوت ميكنند. گويي در و ديوار شهر مكه و ملائكه آسمان، همصدا با حجاج شعار ميدهند . عرب و عجم ، مبهوت و مسحور اين طنين الهي شدهاند.
حال وقت شنيدن پيام رهبركبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) است. پس از قرائت پيام امام بار ديگر نداي الله اكبر، لا اله الا الله و مرگ بر آمريكا در فضا طنين انداز شده و حجاج براي اداي نمازمغرب روانه حرم ميشوند. در جلوي جمعيت عظيم راهپيمايان ، زنان و گروهي از جانبازان در حركت بودند كه ناگهان....
ستونهايي از نظاميان آل سعود هويدا شد . آنان در لحظهاي بعد به طرف صفوف حمله كردند و با باطوم بر سرو روي زائران بي گناه كوبيدند . اين گروه ازيك سو ، و گروه ديگري نيز از بالاي پله ها و ساختمانها ، سنگ و آجر ، آهن ، شيشه و بلوك سيماني بر سر و روي مردم مي ريزند. پس از آن ، شليك گازهاي سمي و خفه كننده آغاز شد و به دنبال آن رگبار گلوله ها به قصد كشتن راهپيمايان برائت ازمشركين به سوي آنان سرازير شد و پيكرهاي پاك آسماني كه جرمشان اعلام برائت و بيزاري از آمريكا ، اسرائيل و ايادي ناپاك آنها بود ، درخاك و خون غلتيدهاند . چادرها از سر زنان افتاده ، افراد زيادي به زير دست و پا له شدهاند و عده اي به وسيله گازهاي خفه كننده و رگبار گلولهها، به شهادت رسيدهاند .
اما به راستي علت اين حادثه تلخ چه بود. حادثهاي كه منجر به شهادت 400 نفر از حاجيان راه عشق آن هم در حرم امن الهي شد، جايي كه صاحبش حتي اجازه ريختن خون پشهاي را به مهمانانش نداده است. چه شد كه خادمان حرمش اينگونه بيمهابا خون زائران خانهاش را ريختند و اين لكه ننگ را تا ابد بر پيشاني خود باقي گذاشتند. در اين گزارش برآنيم كه به واكاوي گوشهاي از اين حادثه تلخ بپردازيم. باشد تا يادآور آنهايي باشيم كه در مسلخ عشق و در راه رضاي حق توسط پليدترين انسانها و ايادي آنها قرباني شدند.
* بهبود روابط ايران و عربستان به ضرر منافقين بود
در تهاجم خونيني كه مراسم حج سال 1366رخ داد؛ دولت عربستان سعودي مقصر اين فاجعه را نظام جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد. جمهوري اسلامي نيز علاوه بر رژيم آل سعود، عوامل عراق و منافقين را هم از مسببان حادثه معرفي كرد. اما به راستي چرا منافقين و صدام بايد دست به چنين كاري بزنند.
در سال 66 دولت عربستان سعودي در حال نزديك شدن به ايران بود و تمايل داشت بسياري از مشكلات و اختلافات فيما بين را حل نمايد و روابط خود را با ايران بهبود بخشد. نزديكشدن عربستان سعودي به جمهوري اسلامي ايران در حالي كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران به اوج خود رسيده بود، هم براي صدام و هم براي رجوي بسيار هولناك بود چرا كه هردو به كمكهاي مالي سعودي نيازمند بودند و اين در صورتي ممكن بود كه آن رژيم را ـ هر چه بيشترـ از جمهوري اسلامي دور سازند. از اين رو لازم بود تا به تضاد بين ايران و عربستان را دامن بزنند تا مانع ايجاد رابطه نزديك بين اين دو كشور شوند.
به تصريح يكي از عناصر سابق سازمان مجاهدين خلق رجوي با استفاده از فرصت ايام حج، طبق يك طرح از قبل تعيين شده و با همكاري دولت عراق، تظاهرات آرام اعلام برائت زائران ايراني را به خون كشيد تا به اهداف خاص خود برسد.
سبحاني در كتاب روزهاي تاريك بغداد عكس رجوي و همراهانش را در لباس احرام چاپ كرده و نوشته است:
« تصوير بالا مربوط به سفر مسعود رجوي به عربستان سعودي همزمان با آشوبهاي مكه در سال 1366 ميباشد. اين عكس براي اولين بار در 16 اسفند 1379 در نشريه مجاهد به چاپ رسيد و سازمان مجاهدين بعد از 13 سال اعلام كرد كه و ي در سال 66 براي زيارت به مكه رفته است. آيا جاي سؤال وجود ندارد كه چرا اين خبر و عكس، 13 سال پنهان نگاه داشته شده است.»
افراد همراه رجوي در عكس مزبور عبارتند از: عباس داوري، عليرضا باباخاني، محمد سيد المحدثين، عليرضا صدر حاج سيد جوادي و رضا درودي كه همگي از مسئولين روابط خارجي و اطلاعاتي و حفاظتي سازمان بودند.
* نيروهاي سازمان مجاهدين از مدتها پيش ريش گذاشته بودند
تدارك امكانات اوليه و مقدامات اجراي توطئه را مأموران عراقي در پوشش مصونيت ديپلماتيك بر عهده داشتند. اينان مواد منفجره و نيز تصاوير امام را با خود به فرودگاه جده آوردند بدون آنكه بازرسي و كنترلي در كار باش و افراد سازمان نيز، با گذرنامههاي عراقي و به عنوان حجاج عراقي، وارد خاك عربستان شدند. رياست كاروان سازمان را عنصر قديمي مركزيت، عباس داوري (رحمان) به عهده داشت.
نيروهاي رجوي در اين مأموريت كه از خارج كشور و منطقه جمعآوري و اعزام شدند از هفتهها قبل ريش گذاشته بودند و با يك اتوبوس از ساختمان موسوم به «سعادتي» در بغداد حركت كردند.
اين جمع پس از ورود به عربستان، خود را به راحتي در ميان زائران ايراني جاي دادند تا تحركات آنان به نام ايرانيان تمام شود.
* مرگ مشكوك افراد سازمان مجاهدين پس از بازگشت از عربستان
نوروز علي رضواني عضو سابق سازمان مينويسد:
اسامي بعضي از افراد كاروان را كه توانستهايم به دست آوريم عبارتند از:
حاج مسيح، حاج صادقي، حسين مسلمي، بهرام(تقي)، اصغر(معروف به اصغر راديو)، جواد صالح تهراني(بيژن روابط)، كاوه روابط، حسين فيلي(عباس روابط)، حميد باطبي(رحيم روابط)، جواد، حسن عنايت(صادق روابط).
رئيس اكيپ عراقي فردي به نام «سروان خالد» بود.
پس از بازگشت كاروان مزبور از عربستان، عده اي از اين افراد ـ به مرور زمان ـ «مسئلهدار» شدند و احتمال جدايي آنها از سازمان افزايش يافت به تصريح همان عضو جدا شده، به منظور جلوگيري از انتشار خبر در بيرون، سازمان افراد مسئلهدار را ـ يكي پس از ديگري ـ سر به نيست ميكند . برخي موارد مستند اين امر بدين قرار نقل شده است:
اصغر راديو: وي پس از مدتي از مجاهدين خلق جدا شد و سازمان او را به پاكستان اعزام كرد، پس از چندي اعلام نمودند كه اصغر توسط مأموران جمهوري اسلامي به قتل رسيده است.
بهرام(تقي): اهل تبريز، پس از كشتار مكه مسئلهدار شد و تحت برخورد قرار گرفته و به رده پايينتر تشكيلاتي تنزل يافت. چندي بعد از سوي سازمان اعلام شد كه نامبرده به علت بلدنبودن شنا در حالي كه جز او كسي در استخر نبوده، در استخر پايگاه بديعزادگان غرق شده است.
جواد: وي را به دار آويخته در تعميرگاه يكي از قرارگاهها يافتند. به اظهار دوستانش، نامبرده در شب حادثه وضع نامطلوب روحي نداشته است. همسر اول جواد در عمليات مرصاد كشته شد. و به هنگام قتل وي، همسر دوم او باردار بوده است. بنا به گفتهي افراد قرارگاه محل اتفاق، صحنه حلقآويز بسيار مرتفع بوده است و براي اجراي طرح، دخالت دو نفر ديگر ـ دستكم ـ ضرورت داشته است و اين نكته مسلم است كه جواد، به هنگام مرگ، مسئلهدار بوده و قصد جدايي از سازمان را داشته است.
به غير از موارد مذكور، در همان مقطع مرگهاي مشكوك ديگري نيز در قرارگاه اشرف روي داده است كه حداقل 18 مورد آنها توسط برخي اعضاي سابق سازمان افشا شدهاند ، ولي معلوم نيست افراد مقتول يا متوفي در واقعه حج سال 66 دخالت داشتهاند يا خير، ليكن قطعي است كه همهي اين مرگها مدتي پس از حادثه پيش آمده است.
* اعزام منافقين تحت عنوان حاجي عراقي به عربستان
اظهارات و گواهيهاي برخي از جداشدگان از سازمان در اروپا مبني بر اطلاع از نقش سازمان در كشتار حجاج ايراني در سال 66، در اسفندماه 73 و بهار 71 بارتاب وسيعي در نشريات فارسيزبان خارج از كشور يافت و بعد از آن نيز به تناوب در مصاحبهها و نوشتههاي آنان به اين موضوع اشاره شده است.
همچنين سابقه اقدام سازمان براي اعزام مخفيانه افراد به حج با هويت عراقي و تلاش براي نفوذ در كاروانهاي ايراني، در نوارهاي ويدئويي مذاكرات رابط سازمان و مقامات استخبارات عراق وجود دارد.
در بخشي از مذاكرات افشا شده عباس داوري نماينده سازمان در جلسه با افسران امنيتي عراق كه بعد از سقوط صدام به دست آمده است، به موضوع حضور افراد سازمان در حج اينگونه اشاره ميشود:
عباس داوري: ما ميخواستيم اگر امكان داشته باشد در درون هيئتهاي عراقي اعزامي به حج حضور يابيم و به گونهاي مشخص نگردد كه از مجاهدين و غيرعراقي هستيم و همان روزي كه ايرانيها وارد ميشوند ما ملحق ميشويم البته ميدانيد كه ايرانيها به صورت كارواني به حج ميآيند ميخواهيم نيروهاي خود را در آنها نفوذ دهيم و ارتباط گيري كنند.
افسر امنيتي عراق: ما چگونه براي شما ويزا بگيريم؟ اين نيروهاي شما كجا ميخواهند ارتباط گيري كنند؟
عباس داوري: در جده، كه همه زائرين ابتدا آنجا پياده ميشوند و فعلا چند نفر مد نظر ما است كه{هماكنون} در عراق نيستند.
افسر امنيتي عراق: ما پس از موافقت ميتوانيم براي آنها گذرنامه عراقي درست كنيم و به همراه برخي از كاروانهاي حج بفرستيم. براي هر فرد گذرنامه را ميفرستند و به دست او ميرسانند و در موعد مقرر نيز گذرنامه را بازميگردانند. راه ديگري نداريم.
عباس داوري: به خاطر حساسيت موجود اگر بشود كه بازگشتشان به كشور ديگري باشد و از آنجا به عراق بيايند بهتر است.
افسر امنيتي عراق:چون گذرنامههاش با يكي از كاروانهاي ما خواهد رفت نميتواند با اين كاروان بازنگردد. چون عربستان از هر كارواني ليست دارد و نفر شما ميتواند به مجرد رسيدن به آنجا از بعثه جدا شود و به دنبال كارش برود و كسي او را شناسايي نخواهد كرد و در پايان به فرد تعيينشده از سوي ما مراجعه ميكند و گذرنامهاش را تحويل ميگيرد و ميآيد.
عباس داوري: نفرات مجاهدين ميخواهند در داخل كاروانهاي ايراني جاي بگيرند و شب و روز با آنها باشند و مشخص نگردد كه از كاروان ديگري آمدهاند.
البته جزئيات پيچيده نقش سازمان در زمينهسازي و سوقدادن دولت وقت عربستان به كشتار خونين حجاج ايراني و حتي مشاركت در عمليات كشتار، هنوز كاملا روشن نشده است. اما اين واقعيت، مسلم است كه سازمان با ايفاي نقش دوگانه از يكسو افراد خود را به عنوان حامي دولت ايران براي انجام اقدامات تخريبي در عربستان به داخل ايرانيان فرستاد و از سوي ديگر با ارائه اطلاعاتي گمراهكننده به مقامات عربستان آنان را براي اقدام پيشگيرانه و خشونتبار عليه حجاج ايراني، فريب داد و تحريك نمود.
* سفر محرمانه رجوي به عربستان پس از كشتار مكه
بعد از موفقيت سازمان به كمك رژيم بعث عراق در جلب اعتماد حكومت عربستان، كه بعد از انتشار اطلاعيه سازمان در محكوميت فاجعه مكه و انتساب مسئوليت آن به جمهوري اسلامي به بالاترين حد خود رسيد و روابط سازمان با عربستان سعودي توسعه يافت.
در همين راستا رجوي در همان سال 66 با دعوتنامه رسمي كه از ملك فهد دريافت ميكند در قالب انجام مناسك عمره به شكل محرمانه عازم عربستان ميشود.
در بخشي از مذاكرا مهدي ابريشمچي با افسر اطلاعات عراق آمده است:
ما براي اينكه مخفي بودن سفر را تأمين كنيم حتي براي مخفي ماندن از ديد كاركنان فرودگاه، يك جدول زمانبندي شده داريم كه به شما اطلاع ميدهيم تا بر اساس آن عمل شود و انتظار داريم تا بر اساس آن عمل شود و غير از ما سه نفر هيچكس از آن اطلاع ندارد.
- الان اطلاعات هواپيما از امور خارجه به ما رسيد، هواپيما g3 و شماره پرواز 380 ميباشد و پرواز ساعت 10 است....... ما از ساعت 8 صبح نفراتمان در فرودگاه هستند.
در جلسات ديگر بين رابط سازمان مجاهدين و سازمان اطلاعاتي عراق تأكيد ميشود كه سفر مزبور در جهت جلب حمايت بيشتر عربستان از سازمان براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران بوده است.
همانگونه كه قبلا اشاره شد، سازمان خبر اين مسافرت را 13 سال مخفي نگاه داشت و اولين بار در سال 1379، ظاهرا به دليل استفاده تبليغاتي از چاپ عكس رجوي در لباس احرام حج، آن را علني نمود. البته همواره سازمان موضوع نقش خود در كشتار حجاج سال 1366 را تكذيب نموده و مانند ساير موارد افشا شده از سوي جداشدگان، ماجرا از اساس منكر گرديده است.
* خداوند بزرگ را سپاس مي گزاريم كه دشمنان ما را از كم عقلان و بي خردان قرار داده است
اين جنايت در جمعه خونين مكه ، به قدري فجيع بود كه براي مرتكبان و بانيان آن ، جز لكههاي ننگ ابدي در صفحات تاريخ و فضاحت و رسوايي نزد ملتها ، اثري باقي نگذاشت . اين حادثه جانسوز، كه وصف و شرح آن در كلام نمي گنجد، نه تنها قلب مسلمانان جهان ، كه دل آزادگان دنيا را نيز به درد آورد و همه را در عزا و ماتمي بزرگ فرو برد. ليكن به قول امام عزيزمان ، خميني كبير : «ما در عين حال كه شديداً متأثر و عزادار از اين قتل عام بي سابقه امت محمد صلي الله عليه و آله و پيروان ابراهيم حنيف و عاملين به قرآن كريم گرديده ايم ، ولي خداوند بزرگ را سپاس مي گزاريم كه دشمنان ما و مخالفين سياست اسلامي ما را از كم عقلان و بي خردان قرار داده است. چرا كه خودشان هم درك نميكنند كه حركتهاي كورشان، سبب قوت و تبليغ انقلاب و معرفي مظلوميت ملت ما گرديده است و درهر مرحلهاي سبب ارتقاي مكتب و كشورمان را فراهم كرده اند...»
منبع: كتاب سازمان مجاهدين خلق از پيدايي تا فرجام- انتشارات مؤسسه مركز پژوهشهاي سياسي