گروهک تروریستی رزگاری (رستگاری) این نام در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب به گروهی در شمالغرب ایران اطلاق میشد، که شیخ عثمان نقشبندی و پسرانش که اصالتاً عراقی بودند و در سال 1337 به ایران (مریوان) آمده بودند، پایهگذاریاش کردند. روابط شیخ با شاه خوب بود و پسرانش نماینده مجلس، مدیر، رادیو و تلویزیون کردستان و مدیرکل اطلاعات و جهانگردی شده بودند. در دوران مبارزات انقلاب نقش مهمی در سرکوب مردم منطقه داشتند؛ ولی با پیروزی انقلاب اسلامی به عراق فرار کردند و با شکلگیری فعالیتهای مسلحانه و تروریستی ضدانقلاب در منطقه، با
سازمان انقلابی کارگران ایران سازمانی مارکسیستی و چپگرا میباشد، که در جریان انقلاب اسلامی در سال 1357 شکل گرفت و با نام راه کارگر در چهارم تیر ۱۳۵۸ رسماً اعلام موجودیت کرد و درسال ۱۳۶۱ نام سازمان «کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)» را برای خود برگزید. این سازمان عمدتاً از اعضاء و هواداران سابق فدائیان و مجاهدین خلق تشکیل شده بود، که در زندان دیدگاه خود را نسبت به مبارزه مسلحانه تغییر داده بودند و مواضع ضد مائوئیستی اختیار کرده بودند. پس از انقلاب اسلامی، این افراد دور هم جمع شدند و دیدگاههای خود را در نشریۀ رسمی خود به
گروهک تروریستی خبات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی روحانی مشهور بانه، شیخ جلال حسینی (برادر امام جمعه وقت مهاباد) با دریافت حدود 400 قبضه اسلحه از دولت موقت، کمیته انقلاب اسلامی بانه را تأسیس کرد. بعد از ایجاد بحران در مناطق کردنشین، داریوش فروهر که به نمایندگی از دولت موقت در 23مرداد1358 برای مذاکره با متنفذین محلی و سران گروهها به بانه رفته بود با شیخ جلال حسینی ملاقات نکرد و وی از این رفتار رنجیده شد. به همین دلیل شیخ جلال حسینی در اوایل شهریور 1358 به نیروهایش دستور داد تا گروهان ژاندارمری بانه را خلع سلاح
حزب رنجبران ایران و سازمان انقلابی حزب توده سازمان انقلابی یک گروه مائوئیستی با اعتقاد جدی به تجربه چین بود. در پی نارضایتی از رهبری حزب توده ایران، پس از کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲، گروهی از دانشجویان جوان تودهای فعال در کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپای غربی به مخالفت با حزب پرداختند. این گروه ابتدا از کوبا طرفداری میکرد؛ اما بعدها که اختلاف بین چین و شوروی شدت گرفت، حزب توده را یک حزب تجدیدنظرطلب (رویزیونیست) و اتحاد شوروی را یک دولت سوسیال امپریالیست نامید. سازمان بهزودی روابط مستحکمی با چین و آلبانی برقرار کرد و افرادی را برای
حزب منحله دمکرات حزب منحلشده دمکرات در سال 1324 به رهبری قاضی محمد، یکی از خانها و روسای کردستان و با همکاری دیگر خوانین منطقه با قول حمایت و پشتیبانی شوروی به وجود آمد. هنوز یک سال از زمان تأسیس آن نگذشته بود که با سفر قوامالسلطنه به شوروی و قول دادن امتیازاتی به آن کشور از سوی ایران، این کشور قول داد غائلهای را که خود در مهاباد به وجود آورده بود، از بین ببرد. به این ترتیب با عدم حمایت شوروی، حرکت قاضی محمد با شکست روبهرو شد و وی همراه با دو تن از یارانش در میدان مهاباد به دار آویخته شد. پس از آن،
حزب خلق مسلمان حزب خلق مسلمان در تاریخ 22اسفند1357 توسط 10 نفر که آقای شریعتمداری اعلام کرده بود به آنها اطمینان دارد تشکیل شد. اگرچه این حزب در ابتدا بهمنظور تداوم آرمانهای انقلاب اسلامی تاسیس گردید؛ اما دیدگاهی متفاوت با امام (ره) درخصوص امور داخلی جمهوری اسلامی داشت. آنها در رفراندوم جمهوری اسلامی شرکت کردند؛ اما کمتر از یک سال بعد با ولایت فقیه به مخالفت برخاستند. حزب خلق مسلمان با قانون اساسی به مخالفت پرداخت و مردم را از شرکت در انتخابات برحذر داشت. پس از برگزاری همهپرسی قانون اساسی و حضور مردم در
گروهک تروریستی حزب تضامن الاهوازی منصور اهوازی، فرزند عبد ویس، 44 ساله، متأهل و از خانواده متمکن اهواز میباشد. وی در سال 1367 پس از اخذ دیپلم و بهمنظور فرار از خدمت سربازی از کشور خارج و ابتدا در آلمان مقیم شد. اهوازی سپس از آلمان به انگلستان رفت و موفق به اخذ پناهندگی اجتماعی از آن کشور شد. در سال 1378 بههمراه تعدادی از افراد خوزستانی مقیم لندن با ایجاد تشکلی به نام المنتدی الاهوازی فعالیت سیاسی خود را آغاز و ضمن برقراری ارتباط اینترنتی و ارسال اعلامیه به داخل کشور، در گسترش افکار تجزیهطلبانه قومی در بین جوانان عرب
حزب الفرقان تعدادي از جوانان فریبخورده بلوچ در تابستان 1375 از طوايف مختلف بلوچستان ايران نظير شهبخش، قنبرزهي، ريگي و شهنوازي بهسرکردگي مولوي جليل قنبرزهي معروف به صلاحالدين که سابقه همکاري با طالبان داشتند؛ در ولايت «نيمروز افغانستان» با حمايتهاي مالي و پشتيباني «ملارسول»، (والي نيمروز) و گرفتن سلاح و ديگر امکانات نظامي از «ملاشاه ولي»، (فرمانده نظامي طالبان در منطقه) گروهکي را شکل دادند تا بهطور مسلحانه در داخل خاک جمهوري اسلامي ايران اقدام به فعاليت کنند. اين گروه با تأسيس پايگاهي در «نيمروز
حركة النضال العربي لتحرير الأحواز از جمله معروفترین و خشنترین گروههای تروریستی خشونتطلب خلق عرب گروه تندروی «حركة النضال العربي لتحرير الأحواز»، جنبش عربی آزادیبخش اهواز، میباشد. تشکيلات نظامي و تروريستي حرکه النضالالعربي لتحريرالاحواز و شاخه نظامي آن موسوم به محيالدين آلناصر، از اواسط سال 1376 با هدف مقابله با جمهوري اسلامي و تجزيه خوزستان فعاليت خود را آغاز نمود. این گروه که بازوی نظامی جبهه التحریر، جنبشی نظامی مستقر در عراق، است آشکارا شیوه مسلحانه و تروریستی را برگزید. افراد این گروهِ نژادپرست اعتقاد دارند که
حرکه التحرير الوطني الاهواز این تشکیلات به سرکردگی فردی به نام سیدطاهر آلنعمه در سال 1997 فعالیت خود را آغاز کرد. از اهداف مهم این تشکیلات که در کانادا مستقر و در اروپا و سوریه فعال است، استقلال خوزستان و اعلام قیام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران میباشد. این گروه یک برنامه 2ساعته ماهوارهای به نام الاحواز دارد كه از كانال MRTV پخش میگردد. برنامه مذكور بهمنظور دامنزدن به اغتشاشات سالهای گذشته استان و همچنین خطدهی به عناصر خلق عربی بهمنظور اقدامات خرابكارانه، شناسایی عناصر حزباللهی، اطلاعاتی، نظامی برای
حرکت انصار ایران (جیش الفاتح، جیش الحسین) حرکت انصار ایران یک گروهک تروریستی منشعب از گروهک جندالشیطان است. اصلیترین عملیات تروریستی این گروهک ترور مولوی اهل سنت مصطفی جنگیزهی میباشد. سرکرده اين گروهها شفيعمحمد ميري، عضو جداشده از گروهک تروريستي جندالله است. شفيع از اعضاي اصلي و سابق گروهک تروريستي جندالله است که در پي اختلاف با عبدالرئوف ريگي، برادر عبدالمالک ريگي و ابراهيم عزيزي (سلمان) از اعضاي اصلي گروهک تروريستي جندالشيطان، از آنها جدا شده و با همکاري القاعده و طالبان درصدد اثبات خود به گروهک جندالشيطان با انجام اقدام
جیش العدل جیشالعدل یک گروه شبهنظامی تروریستی تندروی وهابیمذهب میباشد. این گروه بعد از نابودی جندالله، شروع به فعالیت و اعلام موجودیت کرد. رهبری این گروه را عبدالرحیم ملازاده (صلاحالدین فاروقی) بهعهده دارد. این گروه تروریستی تاکنون مسئولیت چند قتل و ترور در نواحی شرقی استان سیستانوبلوچستان را بر عهده گرفته است. گروهک جیشالعدل، با آموزههای سلفی و باورهای وهابی از جمله حامیان تکفیریهای معارض در جنگ سوریه است و یکی از دلایل اقدامات تروریستی خود علیه جمهوری اسلامی را حمایت از تکفیریهای سوری و
جندالله (جندالشیطان) موسس اين گروه عبدالمجيد (عبدالمالک) ريگي شفا فرزند آزاد متولد 1361 در زاهدان است که به لحاظ اعتقادي سني حنفي با گرايش ديوبندي است. او مدت کوتاهي در حوزههاي ديني داخل استان سيستانوبلوچستان از جمله مدرسه علميه «عينالعلوم گُشتِ سراوان» تحصيل کرد و سپس به پاکستان رفت و مدت اندکي هم در مدرسه «فاروقيه» ادامه تحصيل داد. ريگي قبل از تشکيل گروهک جندالشيطان در سال 1374 در گروهک سپاه محمدرسولالله به سرکردگي مولابخش درخشان معروف به «مولوک» بهمدت يک سال عضويت
جبهه دمکراتیک خلق عرب احواز این گروهک در سال 1379 در کشور انگلستان توسط محمود مزرعه با هدف تجزیۀ استان خوزستان از طریق مشی مسلحانه تأسیس گردید و برخي از عملياتهاي بمبگذاري و اقدامات ايذائي در استان را هدایت نموده است. جبهۀ دمکراتیک خلق عرب احواز با ساير گروههاي تجزيهطلب در خارج از کشور مرتبط در شانتاژ علیه جمهوری اسلامی ایران همسو ميباشد. تشکل مذکور چند صباحي از طريق کانال ماهوارهاي «جوناس تيوي» مبادرت به پخش برنامههاي تجزيهطلبي با هدف تحريك احساسات قومي مردم مينمايد. این تشکیلات داراي دو سايت اينترنتي
جبهه العربيه لتحرير الاهواز اين گروه به سرکردگي فردی به نام سيدصباح موسوی در خارج از کشور فعاليت مينمايد و سايتی اينترنتی به نام المحمره و سایت اینترنتی دیگری به نام النهضه دارد. اين تشكل تروريستي مسئوليت اقدامات خرابكارانه در سال 1384 را به عهده گرفته است. فعالیت تجزیهطلبی سیدصباح موسوی سیدایوب موسوی، فرزند سیدعبدالمحسن معروف به سیدصباح (ابو محمد) متولد 1342 شهرستان آبادان روستای شطیط و دارای پناهندگی اجتماعی از کشور کاناداست. عمدۀ فعالیتهای سیدصباح در کشور سوریه انجام میگرفته است، که عبارتاند
پژاک حزب حیات آزاد کردستان که با نام مخفف پژاک معروف است از جمله گروهکهای تروریستی فعال در منطقه کردستان ایران میباشد. گروهک پژاک که نام کردی آن پارتی ژیانی ئازادی کوردستان (Partiya Jiyana Azad a Kurdistanê) میباشد گروهی شبهنظامی با عقاید چپگرا است. این گروهک بنا بر اعتقادات خود که برگرفته از اندیشههای رهبر در حبس پ.ک.ک (حزب کارگران کرد ترکیه) عبدالله اوجالان (ملقب به آپو) است، معتقد
المنظمه العربيه لتحرير الاهواز (میعاد) اين تشکيلات توسط فردي به نام فالح نيکوسرشت، فالح عبدالله المنصوري، با هدايت سرويس عراق در کشور هلند با هدف استقلال و تجزیه خوزستان تشکيل گرديد و در کشورهای هلند و کانادا و سوریه فعالیت دارد. اين تشکيلات کليۀ اقدامات تروريستي سالهاي اخير را طي اطلاعيههاي جداگانه که در سايتهاي اينترنتي منتشر مينمود به عهده ميگرفت. تشکيلات مذکور داراي يک سايت اينترنتي ميباشد که با شانتاژهاي تبليغاتي و خبري و رسانهاي نقش عمدهاي در تشديد اغتشاشات سالهاي اخير ايفا نمود. سرکرده اين تشکيلات در سال 1385 به