
روابط سیاسی میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در سالهای پس از انقلاب اسلامی فراز و نشیب زیادی داشته است. دو کشوری که در زمان حکومت پهلوی ژاندارم نظامی و اقتصادی آمریکا در منطقه بودند پس از انقلاب اسلامی و تغییر جهانبینی ایران پس از جمهوری اسلامی، دچار تنشهای گوناگون در روابط منطقهای و بینالمللی شد.
جنگ تحمیلی هشت ساله رژیم بعث عراق علیه ایران و همراهی سعودی با دیکتاتور بغداد، روزهای بسیار سردی را در روابط دو کشور رغم زد و کشتار حجاج ایرانی در حج سال 66 سبب بیشترین تیرگی در روابط فیمابین شد. اما حملۀ صدام به کویت و احساس خطر سعودی از سیاستهای ماجراجویانۀ صدام سبب شد تا به منظور ایجاد توازن در منطقه به بهبود روابط با جمهوری اسلامی بیاندیشد. از این رو بود که پس از چند سال که اتباع ایرانی به سفر حج مشرف نمیشدند مجدد اعزام حاجیان از سر گرفته شد و سعودی کوشید تا روابط را با ایران بهبود بخشد تا جایی که در سال 76، عبدالله ولیعهد سعودی که عملا سلطنت سعودی را به جای برادر مریضش در اختیار داشت برای شرکت در اجلاس سران کنفرانس اسلامی به ایران سفر کرد.
بیداری اسلامی در منطقه و سرنگونی برخی دولتهای کشورهای عربی منطقه روابط دو کشور را وارد فاز جدیدی کرد. به خصوص که در بحران سوریه دو کشور در دو نقطۀ مقابل هم قرار گرفته و صفبندی جدیدی در مناسبات منطقه ایجاد شد. قدرتیابی گروههای تکفیری و علیالخصوص داعش در منطقه و به اشغال درآمدن بخشی از خاک سوریه و عراق توسط این گروهک تروریستی شرایط را پیچیده کرد. سعودی که از افزایش نفوذ ایران در عراق و سوریه واهمه داشت تلاش کرد با تقویت گروهکهای تروریستی تکفیری از این نفوذ جلوگیری کند. در این میان تلاشهای دیپلماتیک برای حل بحران سوریه با کارشکنی سعودی راه به جایی نمیبرد. این رژیم تلاش داشت با همراهی آمریکا و دیگر دول اروپایی، ایران را از حل معادلۀ بحران سوریه کنار گذاشته تا نقش پررنگ جمهوری اسلامی در منطقه، پررنگتر نشود. شروع جنبشهای مردمی در بحرین و یمن و نارضایتی مردم از حکومتهای همسو با سعودی در این کشورها و همراهی ایران با این جنبشها نیز بر پیچیدگی اوضاع افزود. حملات هوایی سعودی به یمن و بمباران مردم این کشور و مواضع انصارالله که روابط نزدیکی با ایران دارد نیز سبب افتراق هرچه بیشتر دو کشور شد.
سعودی تلاش داشت تا با تمامی ابزارهایش که در میان آنها تقویت تروریسم هم بود از نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کند. با این حال اوضاع آنگونه که سعودی میخواست پیش نرفت. اوضاع میدانی در جبهههای نبرد در عراق و سوریه به نفع همپیمانان جمهوری اسلامی پیش رفته است. نبرد 28 ماهه در یمن بسیار فرسایشی شده است و اوضاع میدانی اصلا به نفع سعودی نیست.
به نظر میرسد اکنون سعودی به این جمعبندی رسیده است که نفوذ استراتژیکش در منطقه به شدت کاهش یافته و خصومت بیش از این با ایران این نفوذ را بیش از این کاهش میدهد. از این روست که تلاش دارد تا روابط را با جمهوری اسلامی بهبود بخشد. تلاش این حکومت برای ایجاد ارتباط با شیعیان عراق و واسطه قرار دادن دولت این کشور برای میانجگری میان دو کشور را میبایست در این زمینه تحلیل کرد. با این حال باید در نظر داشت که سعودی همپیمان قدیمی آمریکا در منطقه است. منافع این کشور سالهاست که با موجودیت نامشروع رژیم صهیونیستی گره خورده است که کمترین قرابتی با منافع جمهوری اسلامی و جبهۀ مقاومت ندارد.
به نظر میرسد آنچه سعودیها از این بهبود روابط به دنبال آن هستند کاهش فشارها بر این رژیم و ترمیم چهرۀ مخدوششدهشان به عنوان مادر تروریستها باشد.