روزهای پس از انقلاب، ترور بود و خون؛ زمانی که منافقین در آن روزگار جولان میدادند، بدنه مردمی انقلاب به دردسر میافتاد تا خود را در برابر انبوه ترورها واکسینه کند و اجازه ندهد ویروس وحشت اشاعه پیدا کند، اما امروز مبارزه با تروریستهای منافق، فقط از جنس برخورد سخت نیست؛ هنر، به کمک انقلاب آمده تا چهره تروریستها را بیش از پیش نمایان کند.
برخیها هنوز باور نمیکنند سینمای سیاسی و تاریخی میتواند مخاطب را به سالنهای سینما بکشاند، اما تشویقهای ممتد تماشاگران آن هم از طیفهای مختلف فکری و سلایق سیاسی در شب اختتامیه جشنواره فیلم فجر برای جوایز «ماجرای نیمروز»، شاهدی بر این مدعاست. وقتی نویسنده خوب پژوهش میکند و کارگردان وقت میگذارد، نتیجه میشود فیلمی خوب و تحسینبرانگیز، میشود تصویر برههای از تاریخ انقلاب که نسل سوم و چهارم چیزی از آن در ذهن ندارند اما موضوعش همچنان تازه است و آسیبش در کمین جامعه. تاریخ معاصر ایران، جنایتهای تروریستهای منافق را فراموش نکرده است؛ حتی اگر نسل جدید انقلاب به خاطر نیاورند ماجرای «سه پاسدار» ها را، اما ارزش یک فیلم موفق کمتر از مبارزه در میدان با تروریستها نیست و قطعاً کارهای فاخری نظیر ماجرای نیمروز، مجاهدت برای انقلاب است.
بیش از سه دهه از جنایتهای منافقین میگذشت اما یک سکانس سینمایی درباره این وقایع ساخته نشده بود. در سینمای دنیا هرکدام از این اتفاقات سینماییترین سوژهها برای پرداختن و تاثیرگذاشتن بر افکار عمومی هستند اما «سکوت سینمای ایران درباره تاریخ معاصر» تلخ و گزنده بود. حالا «ماجرای نیمروز» داستان حوادث مهم سالهای اول انقلاب در ایران را به خوبی بازسازی کرده است. شاید کسی نداند که منافقین در آغاز انقلاب، مردم را به خاطر جرائمی چون «ریش داشتن» و «چسباندن عکس امام بر در و دیوار محل کارشان» ترور میکردند، تصویری که باید بازگو شود تا این تروریستها نتوانند در پس تبلیغات رسانهای خود مخفی شوند. منافقین تنها دم از مجاهدت برای «خلق» میزدند، اما برای آنها، خواست مردم، محلی از اعراب نداشت. سران سازمان و بسیاری از اعضای دونپایه آن، بر این باور بودند که برای رسیدن به هدف، یعنی براندازی نظام مردمی جمهوری اسلامی، باید در کشور حمام خون به راه انداخت و با حاکم کردن جو رعب و وحشت، زمام امور را به دست گرفت، اما آنان غافل بودند و حالا چهره آنها در آثاری نظیر «ماجرای نیمروز» و «سیانور» به تصویر کشیده میشود تا در کنار دیگر فعالیتها علیه تروریستها، بسته مقابلهای کاملی را به دست دهد.
ماجرای نیمروز به خوبی چهرهای مطلوب از جریان نفوذ را به تصویر میکشد که میتوان گفت، در شرایط کنونی نیز مفید و کارآمد است. پر واضح است که «جهاد رسانهای» در برابر تروریستهای منافق، با پارهکردن پرده رسانهای که آنها به دور خویش تنیدهاند، چهرهای عریان از تروریستها را به تصویر میکشد. چیزی که منافقین را به شدت خشمگین میکند. امروز منافقین نه تنها از فعالین میدانی در عرصه نبرد با تروریستها در امان نیستند که آنان حتی از سوی هنرمندان ایرانی نیز آسیبپذیر شدهاند، راهی که پایان ندارد و باید ادامه داشته باشد.