گروه فرقان (3)

Forqan 2

رفتاري كه فرقاني ها با دين و قرآن دارند ، بر اين مبناي نظري استوار است كه دين و قرآن متن هستند و از هر متني مي توان قرائت هاي مختلفي داشت ، بنابراين با ملاحظه اي از پيش فرض ها و سؤالات و رويكردهاي متفاوت ، امكان تلقي و تصور متفاوت از دين و قرآن وجود دارد .

اين كه هر متني را مي توان با قرائت و گفتمان گوناگون تفسير و تأويل مختلف كرد ، جاي مناقشه نيست ؛ اما سؤال اينجاست كه آيا دين واقعاً يك متن است ؟ همان رفتاري كه با متن يك اثر ادبي مي شود ،‌ مي توان درباره دين نظر اعمال كرد ؟ و آيا درباره همه اديان تعميم پذير است ؟

بسيار اتفاق افتاده كه يك متن ادبي در طول زمان با تفاسير مخلتفي روبرو بوده باشد ، حتي مؤلف واقعي اثر هم روحش از اين تفاسير بي اطلاع است و مراد و مقصود نويسنده اصلي نبوده است . در واقع در چنين شرايطي خواننده و قرائت كننده متن نقش كليدي و محوري دارد نه مؤلف . متن او محور قرار گرفته نه نويسنده متن ، اما آيا درباره دين اسلام و قرآن كريم مي توان چنين تصوري داشت ؟

اگر دين اسلام و قرآن به عنوان آخرين دين و كتاب الهي قابليت تفسيرهاي مختلف را داشته باشد و حتي نتوان از ميان تفاسير متعارض يكي را درست و ديگري را نادرست خواند ، نقض غرضي در خاتميت صورت گرفته است . مؤمنين به خاتميت پيامبر و دين و كتاب آسماني دچار سردرگمي شده و خواهند گفت : كاش خداوند دين كاملي مي فرستاد و انسان ها را از سردرگمي نجات مي داد .

اگر قرار باشد تفسير دين و قرآن مجاز باشد و بدون ضابطه هر قرائتي را پذيرد ، دين به يك ابزار سياسي _ اجتماعي تبديل مي شود كه گروه هاي سياسي از آن استفاده ابزاري خواهند كرد . همان كاري كه فرقان و گروه هاي التقاطي مشابه با آن انجام دادند و براي پيشبرد مقاصد سياسي _ اجتماعي خود ، قرائت دين خود را مبتني بر اصول " تفكر قرآني "‌ (1) جا زدند .

 

همانگونه كه اشاره شد ، مراجعه مستقيم و عالمانه فرقاني ها به آيات و سوره هاي قرآن يكي از دلايل انحراف آنها به شمار مي رفت . به طور كلي در ايدئولوژي فرقان ، قرآن مجيد نقش اساسي داشت .

اما آنها بدون توجه به روايات ائمه معصومين (ع) و كتب روايي معتبر شيعه و تفسير مفسران بزرگ شيعي ، آيات قرآني را بر وفق مراد و منظور خويش تفسير مي كردند و اين رويه به شدت مورد اعتراض اسلام شناسان واقعي قرار مي گرفت .

دكتر حسن روحاني در زمينه مخالفت شديد استاد مطهري ، انديشمند بزرگ اسلامي ، با تفاسير فرقان مي گويد :

" من يك روز در سال 56 به منزل استاد مطهري رفتم ،‌ايشان داشت فرقان را مطالعه مي كرد . فرقان يكسري تفسيرهايي نوشته بود ، كهف ، روم و يكسري از سوره هاي قرآن را تفسير كرده بودند و به صورت پلي كپي منتشر كرده بودند . ايشان داشت مي خواند و جلوي ايشان بود .

من كه رفتم خيلي عصباني بود ، به من گفت :‌شما اين را خوانده اي ! من نگاه كردم ،‌ پشت جلد را ديدم كه كدام قسمتش است . گفتم : بله ، من اين را خوانده ام . يك قسمتش را ايشان خواند و گفت : ببين چطور قرآن را منحرف كرده اند ، چه طور دارند انحراف ايجاد مي كنند و هنگامي كه داشت بيان مي كرد ، داشت مي لرزيد از شدت ناراحتي و عصبانيت ." (2)

 

انتساب به شريعتي :

دوستان بسيار افراطي دكتر شريعتي كه اجازه نقد عالمانه آثار و انديشه هاي او را نمي دهند و حاضر نيستند به جز افكار شريعتي فكر ديگري را تجربه كنند ، در حق او جفا مي كنند . به اين دسته بايد دشمنان شريعتي را نيز افزود كه بدون در نظر گرفتن خدمات او در بيداري افكار نسل جوان و انقلابي به بزرگ نمايي اشتباهات او بسنده مي كنند .

دسته سوم كساني هستند كه هر گونه انحراف فكري و سياسي خود را ناشي از تأثير پذيري از شريعتي مي دانند ، در حالي كه به طور قطع دكتر شريعتي با هر گونه برداشت ها و قرائت هاي منحرفانه آنان از اسلام مخالف بوده است . گروه هاي التقاطي چون سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و گروهك تروريستي فرقان از جمله گروه هايي هستند كه اعمال خشونت بار خود را به انديشه هاي شريعتي نسبت مي دهند .

در واقع جريان روشنفكري شريعتي كه در گروه روشنفكران ديني قرار مي گيرد ، داراي ويژگي هاي خاصي است . اين جريان در مسير تكاملي روشنفكري ديني قرار داشت كه جنبه هاي ديني آن به مراتب قوي تر از جريان هاي گذشته بود . در ميان ويژگي هاي اصلي نگرش دين شناسانه دوره روشنفكران ديني ، به ويژه دكتر شريعتي ، آنچه كه مستمسك گروه هاي منحرفي چون گروه فرقان است ،‌ پذيرش ديدگاه ستيز در مقابل ديدگاه وفاق است .

بنابر ديدگاه ستيز ، جامعه مجموعه اي از تضادها و ستيزهاي دائمي است كه بين گروه ها و قشرها و طبقات اجتماعي حاكم مي شود . اين گروه ها و قشرها اهداف و منافع متضادي دارند ، اما نظم اجتماعي محصول تحميل منافع و آرمان هاي حاكمان بر محرومين و مظلومين جامعه است ؛ در نتيجه براي بر هم زدن اين نظم اجتماعي بيمار ، ستيز اجتناب ناپذير است .

در اين بين راديكاليسم رشد مي كند و ستيزه جويي به راديكاليسم كه خواستار دگرگوني بنيادين و فوري در نهادهاي اجتماعي است ،‌ تبديل مي شود . تفكر مذهبي ميان روشنفكران و هواداراني كه از آنها تأثير مي گيرند ، غالباً با تند روي همراه است . اين انديشه ، جريان مذهبي رو در روي خود را محافظه كار ، ميانه رو و مرتجع مي داند . شيفتگي بسيار تند نسبت به اين انديشه ، فرد را در شناسايي مصاديق آن دچار اشتباه مي كند .

گروه فرقان در مخالفت با نظام انقلابي جمهوري اسلامي كه دستاوردهاي دهها سال مبارزه انقلابي مستقيم توده ها و رهبران مسلمان بود ، دچار اشتباه شد و مصداق واقعي ارتجاع و حافظه كاري را نيافت و دست به ترور افرادي زد كه بسياري از آنان از اركان اصلي اين انقلاب بزرگ بودند . افرادي كه ساليان سال از عمرشان را در زندان و تبعيد و مبارزه گذرانده و طعم بزرگ محروميت هاي اجتماعي را به رغم شايستگي هاي فردي ، چشيده بودند .

تأثير پذيري های نادرستي كه گروه فرقان از انديشه هاي شريعتي گرفته است ، در موضوع ترورهاي آنها نيز متجلي است . گودرزي در بازجويي هاي خود درباره ترورها مي گويد :

" مسئله ترور به موضع گيري هاي ما در برابر نظام بر مي گردد و افرادي كه هدف ترور قرار گرفته اند از نظر ما يا در قشر سرمايه دار و صاحبان زر بوده اند و يا در قشر روحاني و صاحبان تزوير و يا در قشر نظامي و صاحبان زور ." (3)

 

اين تفسير نادرست از آثار شريعتي به ترور خادم ترين افراد جامعه منجر شد ، كساني كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي مي توانستند به راحتي منشأ خدمات بزرگ فرهنگي ،‌ سياسي ، اجتماعي و ديني باشند ، اما بر اثر تحليل هاي كوته بينانه فرقان از ميان برداشته شدند .

فرقان خود را از ادامه دهندگان راه شريعتي به شمار مي آورد . اكبر گودرزي در اين باره مي گويد :

" من به شريعتي و افكار او احترام مي گذارم و به عنوان يك مسلمان مبارز كه در راه عقيده اش تلاش كرده است ، حق دارم از او دفاع كنم . بنابراين دفاع از يك مسلمان مبارز جرم محسوب نمي شود تا مستوجب عقوبت باشد . فرقان كوشش داشت كه افكار و انديشه هاي شريعتي را هم ترويج كند ، اگر اين معنايش ادامه دادن راه شريعتي باشد ، آري ما ادامه دهندگان راه او هم بوده ايم ." (4)

 

وي در توجيه تطابق راه شريعتي با ترور و سرقت مسلحانه مي گويد :

" منظور از راه شريعتي اگر مبارزه با رژيم هاي ارتجاعي و خودكامه و مستبد و عوامل انحصار و تحريف كننده مذهب باشد ،‌ اين دقيقاً همان چيزي است كه ما هم به آن معتقديم و ارتباطي با مسئله ترور و مصادره هم ندارد ، زيرا همان طور كه بارها به اين مسئله اشاره شده است ، ترور نوعي ابزار مخالفت با نظامات مزبور مي باشد ." (5)

 

اما اين كه چرا گروه فرقان چنين واكنشي در قبال رژيم پهلوي نشان نداد ،‌ از ابهامات بزرگ است . اين كه رژيم جمهوري اسلامي يك رژيم اجتماعي ، خودكامه و مستبد باشد مورد چالش است ،‌ زيرا بسياري از مبارزان در زمان رژيم گذشته خود از بنيانگذاران و مدافعان جمهوري اسلامي بودند .

اما خودكامگي و استبداد رژيم شاه مورد تأييد و تأكيد تمام مبارزان و مجاهدين است و اين كه چرا اكبر گودرزي و گروه خود ساخته اش در مقابل رژيم شاه مماشات و تسامح داشتند ، معماي مهمي است ، زيرا بر اساس فرضيه فوق ، مبارزه با رژيم پهلوي به طريق اولي قطعي تر و ضروري تر مي نمود ، از اين جهت كه همه مبارزان بر خودكامگي آن صحه مي گذاشتند ، ولي درباره جمهوري اسلامي قطعاً اين اتفاق نظر وجود نداشت .

ثانياً شريعتي خود به رغم مبارزه با شاه و گذراندن چند دوره زندان به ويژه يك دوره زندان هجده ماهه ، ابداً چنين موضع خصمانه اي در مقابل رژيم شاه نداشت . (6)

 

هنگامي كه محمد ترابي (نام مستعار) عضو فرقان براي جذب امرالله امراللهي اقدام كرد ،‌به او گفت كه " ما طرفدار شريعتي هستيم . بر اساس انديشه هاي دكتر چنين انقلابي مكتبي نيست و به ثمر نخواهد نشست ." (7)

 

حسن عزيزي از ديگر اعضاي فرقان مي گويد : " تا آنجا ما را نسبت به دكتر شريعتي و انديشه هايش متعهد كرده بودند كه فكر مي كرديم چون فلاني مخالف دكتر شريعتي است ، بايد كشته شود ." (8)

 

علي حاتمي كه در مسجد خمسه از عناصر جذب فرقان بود ، كتاب هاي دكتر شريعتي را در اختيار جوانان مي گذشت تا آن را مطالعه كنند . (9) وي با اين اقدام ذهن مذهبي بچه ها را با انديشه هاي شريعتي شكل مي داد . حتي بعد از شهادت استاد مطهري به دست گروه فرقان ، علي حاتمي در توجيه علت ترور به حميد احمديان مي گويد : " چون مطهري كمي با دكتر شريعتي اختلاف داشته است ." (10)

 

 

پی نوشت:

1. نام كتاب اكبر گودرزي با عنوان " توحيد و ابعاد گوناگون آن و يا اصول تفكر قرآني " كه با نام مستعار احسان كمالي چاپ شد .

2. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ، پرونده حسن روحاني ، كد بازيابي ، 1217

3. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ، پرونده اكبر گودرزي ، بازجويي 22/12/58

4. همان ، شماره 774 ، سؤال 312

5. همان ، سؤال 213 .

6. شريعتي يك مصلح و روشنفكر مسلمان بود كه با رويكردهاي فرهنگي به روشنگري مي پرداخت ، هم اكنون نيز اسناد به جاي مانده از بازجويي هاي شريعتي در ساواك حكايت از همين روحيه وي دارد . ر . ك به شريعتي به روايت اسناد ساواك ،‌ تهران ،‌مركز اسناد انقلاب اسلامي ، 3 جلد ، 1378

7. آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ، پرونده امراللهي ، كد پرونده 18739 ، بازجويي مورخ 24/10/58

8. همان ، پرونده حسن عزيزي ،‌661

9. همان ، پرونده حميد احمديان ، كد پرونده 18740

10. همان


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان