گروه رجوي و پيوند با حزب بعث عراق(7)

Sadam Rajavi

تشكيل ارتش سازمان در متن استراتژي جديد تهاجمي ارتش صدام و در جهت اهداف و منافع نظامي و سياسي رژيم بعث عراق صورت پذيرفت . عراق كه در سال 1359 با 12 لشكر به ايران حمله كرده بود ، در سال 1366 ، 50 لشكر مجهز و آموزش ديده به مصاف نيروهاي جمهوري اسلامي ايران آورد كه ارتش كوچك سازمان در دل اين مجموعه بزرگ وظيفه مشاركت در برخي عمليات ايذايي و صدمه زدن به واحدهاي كوچك پراكنده نظامي ايران در مناطق مرزي را بر عهده داشت .

چون نيروهاي سازمان با پوشيدن لباس شبيه نيروهاي ايراني و سخن گفتن به زبان فارسي مي توانستند عمليات فريب را در موارد زيادي اجرا كنند و تخليه اطلاعاتي سريع اسرا را به انجام برسانند ، به يگان ويژه اي با توانايي ها و كاركردهاي اختصاصي در ارتش عراق تبديل شدند .

به نوشته كتاب منتشره از سوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، مثلاً در مناطق جنوبي بيشترين تلاش منافقين در خطوط پدافندي ارتش ايران و با هدف گرفتن اسير و تخليه اطلاعاتي آنها انجام مي شد . (1)

از سوي ديگر نيروهاي مبارز عراقي با حمايت جمهوري اسلامي ايران تشكل نظامي يافته بودند و عمليات آنها در داخل خاك عراق و مناطق جنگي عليه ارتش صدام روند رو به افزايشي يافته بود ، به گونه اي كه مي توان تشكيل ارتش سازمان را از اين زاويه واكنش و حركت انفعالي رژيم بعث در مقابل شكل گيري تيپ ها و لشكرهاي مبارزان عراقي تحت نظر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق نيز محسوب نمود .

البته كميت و كيفيت عمليات نيروهاي مبارز عراقي به مراتب بسيار بيشتر و مؤثرتر از اقدامات سازمان بود ، به طور نمونه در طول دو ماهه مرداد و شهريور 1366 ، اين نيروها بيش از 120 عمليات تهاجمي و تدافعي و كمين در شمال عراق انجام دادند . (2)

ارتش عراق نيز براي بهره برداري هاي اطلاعاتي و جنگ رواني در بعضي حملات پراكنده ، نيروهاي سازمان را به كار مي گرفت و گاه گروه هايي از آنها را در برخي مناطق متصرفي خود مستقر مي كرد و تعدادي از ضربات معمول و متداول دوران جنگ را به نام سازمان ثبت مي نمود .

در مواردي هم نيروهاي سازمان در عمليات هاي ايذايي عليه واحدهاي كوچك و پراكنده در مناطق جنگي خود به تنهايي اقدام مي كردند كه در اين موارد هم پشتيباني لازم اطلاعات و لجستيكي ارتش عراق كماكان وجود داشت .

در چند مورد نيز بخشي از غنائم جنگي متصرفي ارتش عراق و اسراي ايراني در اختيار سازمان قرار مي گرفت تا در تبليغات رسانه اي به نمايش گذاشته شوند و براي ارتش آزاديبخش سازمان هويت و عظمت و ابهت فراهم سازند .

در تبليغات سازمان مانند ساير موارد تصوير به شدت اغراق شده و خلاف واقعي از عمليات نظامي ارتش آزاديبخش ارائه مي گرديد كه بر اساس آن اين ارتش كوچك توانسته بود دهها هزار تن از نيروهاي مسلح ايران را كشته و هزاران تن را اسير كند .

پس از تصويب قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل درباره جنگ ايران و عراق در 29 تير 1366 و عدم پذيرش فوري آن توسط ايران ، ارتش عراق و سازمان حملات نظامي خود را به شكل وسيعي افزايش دادند .

در اول مرداد 66 تعداد زيادي از نيروهاي سازمان در نيمه شب به يك پايگاه كوچك نظامي در منطقه مرزي چنگوله در نزديكي شهر مهران حمله كردند كه طي آن 16 تن از افراد مستقر در آن به اسارت در آمدند . (3) اما نشريه سازمان اعلام كرد كه در عمليات مزبور سه پايگاه سپاه منهدم گرديد و 78 نفر از نيروهاي آنها كشته و مجروح شدند و 16 تن به اسارت در آمدند . (4)

در ادامه عمليات نظامي ارتش عراق در منطقه ميمك و سومار در نيمه شب سوم مرداد ، نيروهاي ارتش سازمان به همراه نيروهاي فرسان (نيروهاي محلي سازماندهي شده در ارتش عراق) و با پشتيباني آتش تهيه ارتش عراق به يكي از پايگاه هاي لشكر 81 زرهي باختران در منطقه عمومي سر پل ذهاب هجوم آوردند .

در اين شبيخون با استفاده از عمليات فريب از 24 نفر نيروي ايراني موجود 20 نفر اسير شدند و يك نفر زخمي شد (5) ، نشريه سازمان در مورد نتايج اين عمليات اعلام نمود كه 8 پايگاه ارتش را منهدم ساخته و تلفات نيروهاي ايران 21 اسير و 67 كشته و مجروح بوده است . (6)

به گزارش سازمان در عمليات مورخه 9 مرداد به 9 پايگاه سپاه در منطقه گيلانغرب تهاجم شد كه طي آن 76 نفر از نيروهاي ايران كشته و 75 تن مجروح شدند و 3 نفر هم به اسارت در آمدند . (7)

در حالي كه بنا به گزارش محرمانه حفاظت اطلاعات سپاه در همان زمان ، اين حمله كه در موقعيت تيپ 59 مسلم بن عقيل سپاه انجام گرفت ، با مقاومت شديد نيروهاي خودي روبرو شد ، در اين حمله 12 تن از نيروهاي خودي شهيد و 20 تن ديگر مجروح شدند . (8)

در تاريخ 26 مرداد تعدادي از نيروهاي ارتش سازمان با كمين در سر راه نيروهاي ارتش در نوار مرزي سورن از توابع شهر بانه ، چهار تن از نيروهاي ايران را شهيد و سه تن را زخمي كردند و سيزده تن را نيز به اسارت در آوردند . (9) اما نشريه سازمان اين اقدام را نبرد پيروزمندانه گلوگاه استراتژيك سورن ناميد و تلفات نيروهاي ايران را 14 نفر اسير و 140 نفر كشته و مجروح برشمرد . (10)

در تاريخ 31 مرداد ارتش سازمان به دو پايگاه ارتش جمهوري اسلامي ايران در منطقه سردشت حمله كرد ... در اين حمله سه تن شهيد و چهار تن زخمي شدند و ده تن به اسارت در آمدند . (11) آمار اعلام شده درباره تلفات ايران در اين تهاجم 110 نفر كشته و مجروح و 11 تن اسير بود . (12)

به گزارش سازمان در عمليات تهاجمي عليه 3 پايگاه ايران در منطقه موسيان و دهلران در تاريخ 11 شهريور ، 113 نفر از نيروهاي ايران كشته و 16 تن اسير شدند . (13) گزارش محرمانه نظامي ايران در آن زمان نشان مي دهد كه نزديك به 300 تن از افراد سازمان مجاهدين خلق از حدود ساعت 22 با پشتيباني آتش توپخانه عراق ، پايگاه گردان 205 ژاندارمري را در منطقه ، از توابع دهلران در شرق مهران مورد حمله قرار دادند كه 6 تن از نيروهاي پايگاه به شهادت رسيدند و 16 تن اسير شدند و در روز 12 شهريور به يك پايگاه نظامي در سقز حمله كردند كه اين حمله ... دفع شد و مهاجمان با دادن 5 كشته مجبور به عقب نشيني شدند .(14)

در نيمه شب 31 شهريور يكي از پايگاه هاي مرزي سپاه پاسداران در منطقه مهران هدف حمله غافل گيرانه اعضاي سازمان مجاهدين خلق قرار گرفت ... 8 تن از نيروهاي خودي شهيد ، تعدادي زخمي و 18 تن نيز اسير شدند .

قرارگاه نيروي زميني جنوب در گزارشي عامل غافل گير شدن نيروهاي خودي را موجب يك فرد نفوذي اعلام كرد كه قبلاً به عنوان پاسدار وظيفه مسئوليت سنگر كمين را به عهده داشت . (15) سازمان اين عمليات را پيروزي درخشان ناميد و تلفات وارده بر نيروهاي ايران را 18 اسير و 50 كشته و زخمي اعلام نمود . (16)

 

مرداد 1366 مسعود رجوي در مصاحبه اي ، كارنامه ارتش سازمان را اينگونه اعلام كرد :

" ارتش آزاديبخش چنان كه اعلام شده تا به حال (مرداد 1366) دهها رشته عمل بزرگ و بسيار موفق داشته است . آمار تلفاتي كه به دشمن وارد كرده حدود 2500 نفر است و حدود يك صد و سي نفر را هم اسير گرفته است . در مقابل شهدا و مجروحين جدي خودمان در مجموع اين عمليات كه نگاه كنيم بيش از 3 درصد نبوده است ." (17)

وي با توصيف هاي اغراق شده از توان و جايگاه نظامي ارتش سازمان تأكيد نمود كه :

" ...... ارتش آزاديبخش در مسير پيشرفت هايش پيوسته به درگيري ها و به رودررويي هايي نزديك مي شود كه كمر دشمن را هدف قرار داده است و كمرش را خواهد شكست . " (18)

رجوي همچنين در توضيح نوع رابطه سازمان و ارتش آن با رژيم عراق به سخنان صدام استشهاد كرد و چنين گفت :

" عراق اصلاً كاري به اين كارهاي ما ندارد ، يادتان هست كه آنچه در اولين ديدار من با رئيس جمهور عراق آنچه در ابتدا در اعلاميه رسمي روي آن تأكيد شد به رسميت شناختن استقلال كامل ما در جميع جهات و به رسميت شناختن و احترام گذاشتن به آزادي عمل كامل ما تا رسيدن به اهداف مان بود ... هر كس هم شك دارد ما دعوت مي كنيم مي تواند بيايد و از نزديك ببيند ." (19)

به همين ترتيب ظاهراً براي كساني كه در آمار و ارقام شگفت عمليات هاي نظامي ارتش سازمان شك و ترديد داشتند نيز جز قبول دعوت سازمان و رفتن به عراق و مشاهده از نزديك راه ديگري وجود نداشت .

در تبليغات سازمان اخبار وقوع عمليات هاي نظامي متعددي توسط ارتش آزاديبخش اعلام مي گرديد كه هرگز رخ نداده بود و هيچگاه در هيچ يك از گزارش هاي نيروهاي ايران به ثبت نرسيده است . در پايان سال 66 سازمان بيلان كار ارتش خود را به اين شرح اعلام نمود : 99 رشته عمليات و وارد ساختن 9300 تن تلفات به نيروهاي ايران و گرفتن 860 تن اسير . (20)

مجموع گزارش هاي نيروهاي نظامي در سال 66 نشان مي دهد كه از تير تا دي ماه 66 ، ارتش سازمان كمتر از 40 مورد عمليات انجام داده بود و تلفات وارده به نيروهاي ايران نيز كمتر از يك صدم آمار اعلامي سازمان بوده است . (21)

پی نوشت ها:

 

1. همان ، ص 51

2. روز شمار جنگ ايران و عراق ، ج 50 ، اسكورت نفتكش ها ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، نويسنده محمود يزدانفام ، چاپ اول ، 1378 ، ص 14

3. همان ، ص 59

4. نشريه اتحاديه انجمن هاي .... ش 103 ، ص 31

5. روز شمار جنگ ... ج 50 ، ص 88 – 89

6. نشريه اتحاديه انجمن هاي ... ش 103 ، ص 1 و 54

7. همان ، ش 104 ، ص 1 و 54

8. روز شمار جنگ ... ج 50 ، ص 158 – 159

9. همان ، ص 340

10. نشريه اتحاديه انجمن هاي .... ش 106 ، ص 41

11. روز شمار جنگ ... ج 50 ، ص 401

12. نشريه اتحاديه انجمن هاي .... ش 107 ، ص 121 – 14

13. همان ، ص 1 و 10 و 11

14. روز شمار جنگ ... ج 50 ، ص 532 و 540

15. همان ، ص 740

16. نشريه اتحاديه انجمن هاي .... ش 109 ، ص 1 و 54

17. همان ، ش 108 ، ص 6

18. همان ، ص 34

19. همان ، يك عضو سابق سازمان درباره پيوند صدام و رجوي چنين نوشته است : معماي بزرگ اين كه چگونه صدام ضد ايراني ديكتاتور با تعدادي ايراني مدعي انسان دوستي و آزادي خواهي تا بدين حد از انطباق مي رسند ، را بايد در وحدت ايدئولوژيك آنها يافت . صدام حسين بعضي از بهترين دوستان و بعضي از اقوام خود را با تيغ كينه خود آشنا كرد ، ولي همواره حامي بي چون و چراي مجاهدين بود . (جاباني ، روانشناسي ، خشونت و ترور ، ص 69 – 70 )

20. همان ، ش 131 ، ص 54

21. مجموعه گزارش هاي حفاظت اطلاعات ستاد غرب كشور از تاريخ 21/1/1366 تا 18/9/1366


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31