ترور و دفاع مشروع (9)

انسان كه فطرتش او را از تجاوز به حريم ديگران به شدت باز مي دارد ، همين كه مورد تجاوز ديگران قرار گرفت ، همان كارهاي ممنوع اوليه را نسبت به متجاوز بدون هيچ منعي از سوي وجدان و فطرتش انجام مي دهد و پس از انجام آن نيز هيچ احساس گناهي نمي كند ، در صورتي كه اگر آغازگر اين نوع كارها بود به شدت از سوي وجدان و فطرت مورد سرزنش قرار مي گرفت .

Teror Defaemashrooب‌) آيات جهاد دفاعي :

دسته دوم آياتي هستند كه در خصوص جهاد دفاعي نازل شده است . در اين قسمت به نقل چند آيه از اين آيات اكتفا مي كنيم . دلالت اين آيات به قدري روشن است كه هيچ نيازي به توضيح ندارند .

1.  أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ، " به كساني كه مشركان با آنان كارزار كرده اند رخصت دفاع داده شده است ، چرا كه ستم ديده اند و خداوند بر ياري دادن آنان تواناست ، همان كساني كه از خانه و كاشانه شان به ناحق رانده شده اند و جز اين نبود كه گفته اند خداوند پروردگار ماست ؛

و اگر خداوند بعضي از مردم را به دست بعضي ديگر دفع نمي كرد ، همه صومعه هاي راهبان و هم معابد مسيحيان و هم عبادتگاههاي يهوديان و هم مساجد كه نام خداوند در آنها بسيار ياد مي شود ويران مي گرديد و خداوند هر كس را كه دينش را ياري كند ياري مي دهد كه خداوند تواناي پيروزمند است ." (حج/39 – 40)

 

در صدر اسلام عليرغم آزار و اذيتي كه مشركان بر مسلمانان روا مي داشتند ، قانون جهاد تشريع نشد ، بلكه خداوند به عفو و اغماض فرمان مي داد :

" بسياري از اهل كتاب با آن كه حق برايشان آشكار شده است ، به انگيزه رشكي كه در دل دارند خوش دارند كه شما را پس از ايمان تان كافر گردانند ، بگذاريد و بگذريد تا خداوند فرمان خويش را به ميان آورد ." (1)

 

در اين آيه خداوند به طور صريح امر به گذشت مي كند تا اين كه فرمان خدا در مورد جهاد برسد . لذا مسلمانان در انتظار روزي بودند كه خداوند اذن دفاع صادر كند ، سرانجام انتظار پايان يافت و در سال دوم هجري آيات فوق اجازه جهاد دفاعي را به مسلمانان داد . (2)

 

2.  وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ * وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ  ، " و با كساني كه با شما آغاز كارزار مي كنند در راه خدا كارزار كنيد ، ولي ستمكار و آغازگر نباشيد ، چرا كه خداوند ستمكاران را دوست ندارد . و هر جا كه بر آنان دست يافتيد ، بكشيدشان و آنان را از همانجا كه شما را رانده اند (مكه) برانيد و فتنه شرك بدتر از قتل است و در مسجدالحرام با آنان كارزار نكنيد ، مگر آن كه آنان در آنجا با شما كارزار كنند و چون كارزار كردند بكشيدشان كه سزاي كافران چنين است . " (بقره/190 – 191)

و آيات متعدد ديگري نيز دلالت بر مشروعيت دفاع دارند . (3)

 

2 – 2. سنت (روايات) :

روايات بسياري دلالت بر مشروعيت دفاع دارند ، مرحوم سيد عبدالاعلي سبزواري بر اين باور است كه اين روايات در حد تواتر هستند . (4) شيخ حر عاملي اين نصوص را در ابواب مختلفي از كتاب "‌ قيم وسايل الشيعه " نقل كرده است ، از جمله در باب هاي مربوط به جهاد با دشمن (5) ، حد محارب (6) ، دفاع (7) ، قصاص (8) ، موجبات ضمان (9) و ....

 

صاحب جواهر علاوه بر روايات خاص مربوط به دفاع به يك سري عموماتي كه دلالت دارند بر لزوم فريادرسي نسبت به افرادي كه مورد تجاوز قرار گرفته اند . (10) يا عموماتي كه اعانت ضعيف را بهترين صدقه (11) معرفي كرده استدلال كرده است .

 

3 – 2 . عقل و فطرت :

در حقوق درباره منشأ پيدايش و فلسفه مشروعيت دفاع بحث شده و نظريات متعددي در اين باره ارائه شده است . (12) در فقه به اين مطلب كمتر توجه شده است از تفحص در كتاب هاي فقهي بعضي اشاره هايي به مطلب به دست آمده كه به طور اجمال مي توان گفت به دو منشأ درباره دفاع در فقه اشاره شده است .

 

الف) فطري بودن دفاع :‌

بعضي از فقيهان بر اين باورند كه دفاع امري فطري است . يعني ريشه در درون و فطرت انسان دارد و مربوط به زمان و مكان يا منطقه خاصي نيست . آيت الله سيد عبدالاعلي سبزواري نوشته است :

" دفاع از امور ارتكازي پيش عقلا است ، بلكه مي توان گفت دفاع از نفس جزو امور فطري است كه در نهاد هر موجود زنده اي گذاشته شده است ." (13)

 

اين گرايش فطري ، چنان بر روح فرد و جامعه تسلط دارد كه نه تنها شخص يا كشور مورد تجاوز در برابر شخص يا گروه متجاوز حق دفاع و مقابله به مثل را براي خود محفوظ مي داند ، بلكه ديگران و وجدان جامعه نيز اين حق را به او مي دهند .

بعضي آيات قرآن كه براي تحريك به دفاع ،‌ وجدان مسلمانان را مخاطب ساخته فطري بودن دفاع را مورد تأييد قرار داده است ، مانند :

أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ  ، " چرا با گروهي كه سوگندهاي خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده خدا را بيرون كنند و نخست بار ، بناي ستيزه با شما را گذارده اند ، نمي جنگيد ؟ " (توبه/13)

 

جمله « و هم بدؤكم اول مرة » به روشني بر فطري بودن دفاع و مقابله به مثل دلالت دارد ،‌ خداي متعال با بيان اين جمله مي خواهد انگيزه و فطرت دفاع از خويش را كه تحت تأثير ترس يا عوامل ديگر ضعيف شده ، زنده سازد .

آيه با خطاب به مسلمانان و اشاره به اين كه مشركان پيمان شكستند و آغازگر جنگ بودند ، به مسلمانان نهيب مي زند كه آيا شما كه انسان هستيد و فطرت انساني داريد نمي خواهيد از خود دفاع كنيد ؟ ‌اين بدان معناست كه دفاع يك اصل انساني و قانون فطري بشري است .

خداي متعال از قول بني اسرائيل در پاسخ پيامبر زمان خود نقل كرده است كه گفتند :

قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا  ، " گفتند : چرا در راه خدا نجنگيم با آن كه ما از خانه هامان و كنار فرزندان مان بيرون رانده شديم ؟ " (بقره/246)

 

پاسخي كه خداي متعال از قول آنان نقل مي كند ، مبتني بر گرايش فطري بشر به دفاع است كه آن را به عنوان يك اصل انساني پذيرفته اند و براي همه قانع كننده است . آنچه تعجب آور به نظر مي رسيد و سبب توبيخ و سرزنش آنان شد ، سرپيچي آنان پس از فرمان جنگ بود كه جز تعداد كمي از آنان به كارزار با دشمن نپرداختند . (14)

 

آري انسان كه فطرتش او را از تجاوز به حريم ديگران به شدت باز مي دارد ، همين كه مورد تجاوز ديگران قرار گرفت ، همان كارهاي ممنوع اوليه را نسبت به متجاوز بدون هيچ منعي از سوي وجدان و فطرتش انجام مي دهد و پس از انجام آن نيز هيچ احساس گناهي نمي كند ، در صورتي كه اگر آغازگر اين نوع كارها بود به شدت از سوي وجدان و فطرت مورد سرزنش قرار مي گرفت .

مرحوم علامه طباطبايي نوشته است :

" اگر در فطرت انساني چنين اصلي مسلم نبود هيچگونه دفاعي از او سر نمي زد ، چه دفاع از حق مشروع و چه از امر نامشروع ، زيرا اعمال انسان مستند به فطرت اوست ." (15)

 

ب) عقلاني بودن دفاع :

دفاع از وطن ، جان ، ناموس و مال يك ضرورت عقلي است . هيچ عاقلي در برابر تجاوز بي رحمانه به كشور و جان و ناموس خود و ديگران سكوت نمي كند ، پس عقل تجاوز را محكوم و دفاع را مي پذيرد و از باب قاعده ملازمه شرع نيز اين حكم عقل را تأييد مي كند .

بعضي از فقيهان به دليل عقلي دفاع مشروع اشاره كرده اند . فاضل هندي در اين باره نوشته است : " چون دفع ضرر عقلاً لازم است ، پس دفاع واجب است ." (16)

 

سيد عبدالاعلي شيرازي نيز بر اين باور است كه عقل به طور قطع حكم بر لزوم قطع منشأ فساد و افساد نسبت به جان و مال و عرض را دارد . (17)

 

3. گستره دفاع مشروع

چنان كه گذشت فقيهان در دو حوزه از دفاع مشروع ياد كرده اند : يكي در كتاب جهاد كه درباره دفاع سازمان يافته از حكومت اسلامي و مسلمانان بحث كرده اند ، براي اين نوع دفاع اقسام گوناگوني را مي توان تصوير كرد ، زيرا دفاع سازمان يافته يا از دولت و سرزمين خود است و يا از دولت و سرزمين ديگران .

در صورت دوم ، يا دفاع از دولت اسلامي ديگر در برابر تهاجم دولت غير اسلامي است يا از دولت اسلامي در برابر تهاجم دولت اسلامي سوم (ثالث) يا از دولت كافر در برابر تهاجم دولت اسلامي و يا از دولت كافر در برابر دولت كافر ديگر و يا براي حمايت از جان و مال اتباع خود در كشور ديگر است . نمودار

 

 

1. از دولت خود در برابر تهاجم بيگانه

 

1. دولت اسلامي در برابر تهاجم دولت غير مسلمان

2. دولت اسلامي در برابر تهاجم دولت مسلمان

دفاع سازمان يافته 2. از دولت ديگر

3. دولت كافر در برابر تهاجم دولت اسلامي

4. دولت كافر در برابر تهاجم كافر ديگر (ثالث)

 

3. براي حمايت از جان و مال اتباع ديگر

 

1 – 3. دفاع سازمان يافته از دولت و سرزمين اسلامي

فقيهان به اتفاق آراء اين نوع دفاع را وظيفه هر مسلماني مي دانند و از آن با عناوين مختلفي ياد كرده اند ، مانند : " دفاع از بلاد اسلام ، دارالايمان (18) ، بيضه اسلام (19) ، حوزه اسلام (20) ، كلمه اسلام (21) و ... " مصداق روشن و قطعي اين عناوين سرزمين هاي اسلامي است كه مورد تجاوز قرار گرفته است .

 

حلبي نوشته است :

" اگر از سوي بعضي كافران و جنگ طلبان ، خوف تجاوز به سرزمين مسلمانان داده شود ، بر اهالي تمام اقليم هاست كه با دشمنان متجاوز نبرد كنند ." (22)

اين قسم از دفاع مصداق قطعي دفاعي است كه با دلايل فراوان وجوب آن ثابت گرديده است ، آنچه در اينجا يادآوري اش مهم است ،‌ تفسير موسعي است كه امام خميني (ره) از مفهوم تجاوز عرضه كرده است . امام بر اين باورند كه تجاوز دشمن را نبايد در تجاوز و تهاجم نظامي خلاصه كرد ، بلكه تجاوز مفهوم گسترده اي دارد و شامل تجاوزات فرهنگي ، سياسي و اقتصادي نيز مي گردد :

" اگر اين ترس پيش آيد كه كفار از نظر سياسي و اقتصادي بر سرزمين هاي مسلمانان استيلاء يابند و اين استيلاء منجر به آن شود كه مسلمانان اسير سياسي و يا اقتصادي كفار گشته ، اسلام و مسلمانان خوار و ضعيف گردند ، دفاع واجب است . دفاع با وسايلي كه شبيه به وسايل كفار باشد و همچنين دفاع با مقاومت منفي از قبيل نخريدن كالاي دشمن و ترك استفاده از آن و ترك معامله و ترك ارتباط با آنان به طور مطلق . " (23)

 

پی نوشت:

 

1. بقره/19

2. حويزي ، نورالثقلين ، ج 5 ، ص 41

3. مانند آيه 36 و 123 سوره توبه و نيز آياتي كه شأن نزول آن جنگ هاي دفاعي پيامبر (ص) در صدر اسلام مي باشد مانند غزوه بدر آيات 13 ، 126 ، 123 آل عمران ، آيات 19 ، 52 ، 67 ، 64 سوره انفال و غزوه احد آيات 121 و 122 ، 140 ، 144 ، 171 آل عمران و .... ر . ك : مجمع البيان ، ج 1 و 2 ، ص 709 ، 710 ، 832 ، 826 .

4. مهذب الاحكام في بيان الحلال و الحرام ، ج 28 ،‌ص 156 .

5. وسائل الشيعه ، ج 15 ، ص 119 ، باب 46 از ابواب جهاد العدو .

6. همان ، ج 28 ، ص 320 ، باب 7 از ابواب حد المحارب .

7. همان ، ج 28 ، ص 381 ، ابواب الدفاع .

8. همان ، ج 29 ، ص 59 ، باب 22 از ابواب قصاص نفس .

9. همان ، ج 29 ، ص 239 ، باب 6 از ابواب موجبات ضمان .

10. قال رسول الله : من سمع رجلاً ينادي يا للمسلمين فلم يجبه فليس بمسلم ، جواهر الكلام ، ج 41 ، ص 650

11.قال رسول الله : عونك الضعيف من افضل الصدقه ، جواهر الكلام ،‌ج 41 ، ص 650

12. نظر حقوقدانان درباره فلسفه مشروعيت دفاع در قسمت دفاع در حقوق بين الملل خواهد آمد .

13. مهذب الاحكام ، ج 15 ، ص 101

14. بني اسرائيل پس از وفات حضرت موسي (ع) از پيامبر زمان خود درخواست فرماندهي كردند تا همراه او در راه خدا بجنگند ، او گفت : شايد نسبت به فرمان جهاد سرپيچي كنيد و به مقابله با دشمن برنخيزيد ، آنان در پاسخ با تعجب گفتند : « فلما كتب عليهم القتال تولوا الا قليلا منهم و الله عليم بالظالمين » علت سرپيچي آنان آن بود كه پاي جان در ميان بود . يعني به طور فطري مايل بودند با دشمن نبرد كنند ، ولي خطرات بعدي را نمي توانستند تحمل كنند . در مبحث فطرت مطرح شده است كه گاهي برخي از گرايش هاي فطري تحت تأثير گرايش فطري قوي تر سركوب مي شوند .

15. تفسير الميزان ، ج 2 ، ص 294 ذيل آيه 251 .

16. كشف اللثام ، ج 2 ، ص 434

17. مهذب الاحكام ، ج 15 ، ص 101

18. الكافي في الفقه ، ج 9 ، ص 32

19. المبسوط ، ج 2 ، ص 8 ، سرائر ، س 446

20. النهايه ، ص 289

21. سرائر ، ج 9 ، ص 176

22. الكافي في الفقه ، ج 9 ، ص 31

23. تحرير الوسيله ، ج 1 ، ص 485 ، م 4 .

---------------------------------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط پیشین :

ترور و دفاع مشروع (8)

ترور و دفاع مشروع (۷)

ترور و دفاع مشروع (۶)

ترور و دفاع مشروع (۵)

ترور و دفاع مشروع (۴)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31