کارنامه سیاه(13)

Karname Syah002

ترور امت حزب الله با شناسایی قبلی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

همانطور که برادرمان توضیح دادند خطوط نظامی بعد از سی ام خرداد و چه بعد از پنجم مهر و حتی خود پنجم مهر روشن شد علتی که برای عدم موفقیت در جریانات مهر ماه بیان می شد این بود که به اندازه کافی جو رعب و وحشت شکسته نشده است . بنابراین باید هرچه بیشتر به بدنه نظامی سیستم ضربه وارد آید و به اصطلاح خط آزاد سازی مناطق از طریق ترور افراد حزب اللهی و پاسدار و کمیته ای داده می شد . شناسایی هایی که صورت می گرفت مستقیم به بخش نظامی آورده می شد ، ما باید رویشان کار می کردیم و تحقیق می کردیم و در آخر اجرا می نمودیم . اما رهنمودها از طرف مرکزیت سازمان بود . البته موارد زیاد و وقت محدود است فقط به چند نمونه

اشاره می کنیم :

اولین ترور ، ترور فردی بود به نام محمد مقدم در دی ماه سال 60 توسط واحد سید محمد عطاری . سه نفر از بچه ها ( من هم یکی از آنها بودم ) توسط ماشین که از قبل سرقت شده بود رفتیم وطبق شناسائی که از قبل داشتیم ، حوالی امیر آباد تقاطع فاطمی ، مغازه خشک بار فروشی بود که بر اساس شناسایی که داشتیم رفتیم آنجا و پس از آنکه وارد مغازه شدیم در فرصتی که پیش آمد شلیک کردیم و وقتی محمد مقدم را شهید کردیم آمدیم سوار ماشین شدیم و فرار کردیم و بعد هم ماشین را گذاشتیم و رفتیم

دومین ترور ، ترور فردی بود به نام حاج رضایی - تاریخ بهمن ماه سال 60 - واحد سید محمد عطاری ، ساعت 9:30 صبح . جریان به این ترتیب بود که قرار بود که من با یکی از بچه ها برویم . ماشین را هم از قبل آماده کرده بودیم . از قبل شناسایی داشتیم . وقتی به آنجا رفتیم وارد مغازه شدیم . یکی از بچه ها در بیرون از مغازه ماشین را روشن نگه داشته بود و یکی دیگر از بچه ها رفت داخل مغازه و در فرصتی که پیش آمد تیر اندازی کرد و بیرون آمد . مغازه یک فروشگاه لوازم خانگی بود و سن خود حاج رضایی هم حدود 50 سال بود و محل عملیات حوالی خیابان مهر نارمک قرار داشت . بعد از اینکه از مغازه بیرون آمد سوار ماشین شدیم و به طرف پایین حرکت کردیم و بعد هم ماشین را گذاشتیم و رفتیم ( این ترور منجر به شهادت شهید حاج رضایی شد)

نمونه سوم ، ترور فردی به نام غیاثی . در خیابان زنجان - طوس ساعت 8:30 صبح تاریخ اسفند ماه 60 توسط واحد سعید غیورنجف آبادی . در این مورد با شناسایی که از قبل داشتند در مغازه را باز می کردندتیر اندازی کردند و برگشتند . مغازه ایشان مصالح فروشی بود و او حدود 55 سال داشت .

نمونه آخر : ترور فردی به نام رجوی در خیابان مقداد - پیروزی . تاریخ اردیبهشت ماه 61 . توسط واحد ابوالقاسم حاج علی . ساعت 10 صبح . در این مورد من و یکی دیگر از بچه ها شرکت داشتیم . از قبل ماشین را آماده ، یعنی سرقت کرده بودیم . رفتیم آنجا ، یکی از بچه ها پیاده شد و رفت جلو و در حالی که از آن شخص سوال می کرد تیر اندازی کرد و زود برگشت و سوار شد ، مغازه یک مغازه لوازم خانگی و این جور چیزها بود شهید سنی حدود 55 سال داشت .

این چهار نمونه عملیاتی بود که برای به اصطلاح زدن ضربه به بدنه نظامی جمهوری اسلامی انجامش دادیم . من صحبتهایم را تمام می کنم و در فرصتهای بعد ادامه خواهم داد .

توجیه عملیات

حسین شیخ الحکما : با چهار نمونه ای که توسط عباس صحرائی گفته شد متوجه شدید که بدنه نظامی جمهوری اسلامی همین افراد بودند ، یا بقال بودندیا فروشنده لوازم خانگی و یا لبنیاتی و امثالهم .

استفاده از اصطلاح بدنه نظامی در مورد این اشخاص برای افراد تشکیلات به این خاطر بود که بتوانند به این ترورها مشروعیت بدهند و با استناد به اینکه فلانی چند نفر را لو داده و امثال آن انگیزه

 

و توجیهی بخاطر این ترور ها برای افراد عملیاتی ایجاد کنند. نمونه هایی که گفته شد همه مستند است . مثلا واحد عملیاتی بنام " محمد عطاردی " که اسم عملیاتش را هم " شیرین کتابچی " گذاشته اند( به این حساب که شیرین کتابچی کشته شده است در حالیکه که وی زنده است ولی عملیات به نام او انجام شده است ) (مدرک شماره 2).

شرح ترور حاج رضایی در نارمک هم در بولتن های داخلی برای نیروهای داخل تشکیلات درج شده تا بخوانند و انگیزه بگیرند و همانطور که همه شما میدانید در این جزوه برای توجیه ترور افراد مذکور از لغت جاسوس و لو دهنده و امثال اینها استفاده شده است .

به دنبال کشته شدن موسی خیابانی در 19 بهمن ماه سال 60 بدست امت قهرمان و سلحشور ایران سازمان که در واقع از این ضربه استراتژیک ( از دست دادن کسی که فرد دوم منافقین بوده است ) وحشت زده شده و طبق تحلیلی که میدهد مطرح میکند : " کشته شدن خیابانی موجودیت و حیات سازمان را به خطر انداخته و به عبارتی آن را زیر سوال برده است و اگر تا دیروز حرکات نظامی براساس یک قیام دراز مدت و کشیدن مردم به صحنه بود تنها کاری که باید از این به بعد بکنیم این است که جای موسی خیابانی را پر کنیم و طوری عمل کنیم و طوری عملیات را ادامه دهیم تا در جامعه مطرح بشویم و نشان بدهیم که هنوز سازمانی وجود دارد." در همین رابطه رهنمود آخری که میرسد این است که :"عملیات همچنان بر روی بدنه نظامی جمهوری اسلامی ادامه پیدا کند منتها شکل و نحوه اجرای آن باید طوری انجام گیرد که این ترور ها و عملیات بازتاب اجتماعی داشته باشد .

 

Karname Syah17

ترورها باید بازتاب اجتماعی داشته باشد

در نمونه ها و تحلیل ها و خطوط بعد می بینیم که منافقین برای اینکه خودشان را در جامعه مطرح کنند و نشان بدهند که هنوز وجود دارند و باصطلاح عملیات بازتاب اجتماعی داشته باشند دست به چه جنایات وحشیانه ای میزنند . البته باید بگوییم طرحهایی که از این به بعد گفته میشود فقط در این مراحل استفاده نمیشده است بلکه در مراحل قبل نیز استفاده میشد منتها از آنجا که کشته شدن موسی خیابانی سازمان را هم برای نیروهای تشکیلات و هم برای نیروهایی که بهر نحو هواداری میکرده اند زیر علامت سوال برد . این خط بصورت اصلی ترین شیوه مطرح شد .

بدنبال کشته شدن خیابانی ، ضربه دوازدهم اردیبهشت بوجود میاید و در این ضربه60-50 نفر از کادرهای بالای سازمان کشته یا دستگیر میشوند . این ضربات آنقدر برای منافقین سنگین است که دیگر حداقل ملاکهای انسانی هم برایشان مطرح نمیشود و از این به بعد است که ماهیت جنایتکارانه منافقین چنان واضح تر وملموس تر و مشخص تر میشود که برای هیچ فردی شکی باقی نمیگذارد .

خطوطی که باید برای نیروها جا انداخته شود

ما بعضی از این حرکات و خطوط تروریستی را جمع بندی کرده ایم و مدارکی که در این جا هست نشان میدهد که در واقع این خطوط از سران این جریان (منافقین ) بما داده میشد و ما مجریان این خطوط بودیم . البته باید ذکر کنیم در جمع بندی یکساله آقای رجوی در یک قسمت که برمیگردد به "علی زرکش " میگوید : " یکسری مسایل امنیتی در رابطه با خطوط نظامی هست که من نمیتوانم آنها راعلنا در اینجا بیان کنم که آنها را دریک گزارش داخلی به استحضار شما میرسانم ولی شما (علی زرکش ) موظف هستید که این خطوط را برای نیروها جا بیندازید ."و حالا ببینیم این خطوط نظامی که رجوی از آن صحبت میکند و نمیتواند آنها را بصورت آشکار بیان کند کدام است.

اولین خط تروریستی که اوج درماندگی منافقین نشان میدهد این است که :"تمامی مکانها و مغازه ها ، دست فروشیها و ماشینهایی که عکس های امام،شهید بهشتی ، شهید آیت و کلا مقامات جمهوری اسلامی را داشته باشند میبایست ترور و منهدم بشوند ." حال برای اینکه ریز این جریان ( خط ، شیوه و همچنین نمونه هایش ) مشخص شود در اینجا محمد کلانتری بعنوان فرمانده سراکیپهای عملیاتی ویژه نمونه ها و شیوه اجرای این خطوط را توضیح میدهد.

انتقام از مردم در مرز " بود ونبود "

 

بسم الله الرحمن الرحیم

محمد کلانتری : من محمد کلانتری فرمانده اکیپهای ویژه تروریستی سازمان منافقین بودم و در ادامه صحبتهای برادرمان و در جهت تایید صحبتهای قبل از ذکر نمونه ها ابتدا در مورد تحلیلهایی که بصورت مدون از طرف مسئولین سازمان بدست ما رسید توضیح میدهم .

بعد از ضربات متعددی ( از قبیل ضربه دوازدهم اردیبهشت ، ضربه روابط (دهم مرداد) ،کشته شدن موسی خیابانی ) مسئولان منافقین تحلیلی به ما دادند که در آن وضعیت سازمان و خطوطی که نیروهای هوادار باید اجرا میکردند مشخص شده بود . در آن تحلیل گفته شده بود که :"سازمان در حال حاضر در مرز "بود و نبود " و " هست و نیست " قرار دارد و موجودیتش در خطر است و هر لحظه امکان دارد با اندک ضربه ای باقی نیروهای هوادار را ( که تعدادشان خیلی کم است ) از دست بدهد . بنابراین لازم است که هر دو نفری که یک واحد تشکیل میدهند در خیابانها گشت بزنند و روزی دست کم یک عملیات تروریستی داشته باشند ."

دلیلی که در جهت اجرای این خطوط ارائه میشد این بود که این ترورها در مردم ایجاد رعب و وحشت میکند و باعث میشود که دیگر با جمهوری اسلامی همکاری نکنند . سوژه های این عملیات عبارت بودند از کلیه : خانه ها ، مغازه ها و ماشین هایی که عکس مقامات جمهوری اسلامی را دارند و یا هر فردی که ریش یا تیپ حزب اللهی دارد یا موتور هندا (125) سوار شده و حتی هر منطقه و محل و خانه ای که رفت وآمد مشکوک (رفت وآمد افراد حزب اللهی ) در آنجا زیاد بود و یا هر فرد مشکوک به همکاری با رژیم بود، هر کس که در مقابل سرقت موتور و ماشین و کلا در مقابل ترورهایی که سازمان انجام می داد اندک مقاومت و سدی ایجاد میکرد ، یا همانطور که گفتم وضعی مشابه افراد حزب اللهی داشت و در کنار همین دستور گفته شده بود :" هر عملیاتی که انجام میشود باید توام با آتش زدن و انفجار محل و حتی جنازه باشد چراکه این حرکت ایجاد رعب و وحشت میکند ."

قبل از اینکه من تک تک خطوط را با ذکر نمونه ها توضیح بدهم ابتدا چند نمونه از خط مربوط به خانه و مغازه و ماشینی که عکس مقامات جمهوری اسلامی را دارد ذکر می کنیم .

این ترور هائی که میگویم اکثرا توسط واحدهائی که تحت مسئولیت خودم بوده است انجام گرفته که چندتن از آنان اینجا هستند و چند تنشان هم کشته شده اند . هم گزارشهایش و هم اینکه خود من بعنوان مسئول اینجا حاضرم .

شیوه ترورها این بوده که واحدها در خیابانها گشت میزدند و به خانه ها و مغازه ها و ماشینهائی که عکس مقامات را داشتند ( عکس امام ، شهید بهشتی ، شهید آیت ...) آتش میگشودند. یا به هر مغازه ای که مشکوک میشدند وارد آن شده و از صاحب آن می خواستند عکس را پائین بکشد و آنوقت او را ترور می کردند.

نمونه اول ، یک مغازه اتوشویی است که کارگرش مورد حمله قرار گرفت .این ترور در خیابان دامپزشکی توسط واحد " نصر الله محمودی " در صبح 25 مرداد ماه انجام شد .دو نفر از افراد همین واحد که تحت مسئولیت ما بودند ( علی وموسی) پس از اینکه یک موتور را در همان حوالی سرقت میکنند ، در همان منطقه گشت میزنند و این مغازه اتو شوئی را که تعدادی عکس مقامات جمهوری اسلامی داشته ، شناسایی میکنند موتور را پارک کرده داخل مغازه میشوند ،موسی به کارگر مغازه میگوید عکس شهید آیت را که در گوشه مغازه نصب شده بود پائین بکشد وآن کارگر از ترس اسلحه ای که در دست موسی بوده ، عکس شهید آیت را پائین می کشد و پاره میکند و بعد علی از آن میخواهد عکس امام را که در گوشه ای دیگر نصب شده پائین بکشد .

آن کارگر در انجام این کار تعلل و سستی می کند و واحد به سمتش تیراندازی میکند و او را شهید و بعد هم با موتور از منطقه متواری میشود .

نمونه دیگر، ترور پیرمرد کفاشی است که جنب میدان وحدت اسلامی بوده اورا صبح 27 مردادمورد ترور قرار دادند و شهید کردند اینجا هم همان واحد " نصرالله محمودی " که افرادش همان علی و موسی بودند بعد از اینکه موتور را سرقت میکنند ( یکی دو کوچه پائین تر) در منطقه گشت میزدنند و این مغازه را که در آن تعدادی عکس مقامات جمهوری اسلامی بوده را شناسایی میکنند . سپس جلوی مغازه پارک کرده و از صاحب مغازه میخواهد که عکس ها را پائین بکشد سپس به سمتش تیراندازی میکنند و وی را به شهادت میرسانند . اما بدلیل جو منطقه موفق به آتش کشیدن مغازه نمیشوند و از منطقه فرار میکنند.

نمونه سوم ، یک مغازه موتور سازی و دوچرخه سازی بوده که در خیابان شوش قرار داشته و کارگر آن مورد حمله قرار میگیرد و در این مورد " محمد صائب " (که افرادش همان علی و موسی بودند ولی واحدش بعنوان محمد صائب نامگذاری شده بود ) اینکار را بعد ازظهر یکی از روزهای مرداد ماه انجام میدهند . این افراد بعد از اینکه یک موتور در حوالی زیر خیابان شوش سرقت میکنند . جلوی مغازه میرسند و پس از شناسائی این مغازه که تعدادی عکس مقامات جمهوری اسلامی را داشته جلوی آن پارک کرده وارد مغازه میشوند از کارگر مغازه میخواهد که عکس مقامات را پائین بکشد و او هم این کار را میکند سپس با شلیک چند گلوله آن کارگر را به شهادت میرسانند. وقتی میخواستند منطقه را ترک کنند پدر آن جوان جلوی علی ( از افراد واحد ) را میگیرد و از مردم تقاضای کمک میکند علی با شلیک چند تیر خودش را از دست پیرمرد نجات میدهد و سوار موتور شده فرار میکند. در این جریان ان کارگر شهید شده و پدرش نیز شدیدا مجروح میگردد.

نمونه دیگر، یک مغازه فرش فروشی در بازار سید اسماعیل است که پیرمردی صاحب آن بوده . این عمل در شهریور ماه توسط واحد " امیر معین فر " انجام شده و افراد این واحد که موسی و امیر بودند یک موتور را چند کوچه پائین تر از مغازه سرقت کرده به جلوی مغازه آمده بعد از پارک موتور موسی وارد مغازه شده و از پیرمرد صاحب مغازه که در انتهای مغازه نشسته بود میخواهد که عکس ها را پائین بیاورد و سپس به سمتش تیر اندازی کرده و او را به شهادت میرساند . افراد واحد وقتی می خواهند منطقه را ترک کنند از مغازه بیرون میایند سوار موتور که میشوند مواجه میگردند با مردم حزب اللهی آن منطقه که شعار میدادند . سر یک کوچه مردم ، موسی را گرفتند و تحویل مقامات دادند و امیر در این جریان فرار میکند .

از این نمونه زیاد است . از قبیل مغازه الکتریکی ، خرازی و غیره که بدلیل کمی وقت نمیشود همه را گفت . اینها نمونه هائی بود از اجرای خطی که سازمان میداد در رابطه با زدن صاحبان مغازه ها و خانه ها و ماشین هائی عکس مقامات جمهوری اسلامی داشتند .

کارنامه سیاه(۱۲)

کارنامه سیاه(۱۱)

کارنامه سیاه (۱۰)

کارنامه سیاه (۹)

کارنامه سیاه (۸)

کارنامه سیاه (۷)

کارنامه سیاه (۶)

کارنامه سیاه (۵)

کارنامه سیاه (۴)

کارنامه سیاه (۳)

کارنامه سیاه (۲)

کارنامه سیاه (۱)

 


جهت نمایش و درج مطلب این صفحه درون سایت خود
کد زیر را کپی کرده و در قسمت مورد نظر سایت خود قرار دهید




پیش نمایش :

کارنامه سیاه(۱۲)
پنجشنبه, 17 تیر 1389


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان