| با پارک کردن موتور ، وارد مغازه شدیم . بعد از صاحب مغازه که جوانی حدود 25 – 26 ساله بود خواستیم تا از لوازم مغازه اش به ما بدهد که به محض برگشتن صاحب مغازه از پشت سر به طرفش تیر اندازی کردیم و بعد از شهادت وی ، از محل متواری شدیم . |
محمد طاهر تیموری :
من محمد طاهر تیموری فرمانده واحد ویژه منافقین هستم . در ابتدا لازم است که توضیح بدهم که خطوطی که میامد و ما مجری آن بودیم از طرف مسئولان یا افراد بالای سازمان داده میشد و در اینجا سه نمونه از این نوع عملیات را ذکر میکنم . که بعلت کمبود وقت و همچنین بعلت اینکه مسئولم محمد کلانتری در اینجا حضور دارد از بقیه صرف نظر میکنم .
خط این بود که صاحبان دستفروشی ها و مغازه ها و ماشین هائی که عکس امام یا شهید بهشتی یا شهید آیت را دارند حتما باید ترور شوند . شغل و کار صاحب مغازه هم مهم نبود فقط ترور مهم بود . کار بدین صورت بود که بعد از سرقت موتور در سطح شهر گشت میزدیم و هر جا که با چنین مکانهائی برخورد میکردیم با پارک کردن موتور و وارد شدن به مغازه ، صاحب مغازه را به شهادت میرساندیم .
به ما گفته بودند که بعد از ترور محل نیز باید به آتش کشیده شود . ولی در نمونه هائی که ذکر میکنم و موارد آن زیاد است بعلت موفق نشدن خودمان ( نه اینکه خط از طرف سران سازمان داده نشده باشد ) این مکانها به آتش کشیده نمیشد البته بعداز اینکه به خانه تیمی برمیگشتیم مورد ایراد مسئولمان قرار می گرفتیم که چرا محل به آتش کشیده نشد یا جسد چرا به آتش کشیده نشد ؟
نمونه ای ذکر می کنم : تاریخ هشتم شهریور 61 واحد محمد صائب در منطقه دلگشا ، خیابان بهبهانی کوچه جعفری مغازه ای عکس مقامات جمهوری اسلامی را زده بود من و فردی به اسم علی بعد از اینکه موتور را از خیابان جابری سرقت کردیم به گشت زنی پرداختیم وقتی که به این مغازه برخورد کردیم با پارک کردن موتور ، وارد مغازه شدیم . بعد از صاحب مغازه که جوانی حدود 25 – 26 ساله بود خواستیم تا از لوازم مغازه اش به ما بدهد که به محض برگشتن صاحب مغازه از پشت سر به طرفش تیر اندازی کردیم و بعد از شهادت وی ، از محل متواری شدیم .
نمونه بعدی : تاریخ نهم شهریور 61 واحد میر معین فر در منطقه نارمک خیابان وهاب خود من با فردی به اسم علی بعد از سرقت موتور با گشت زدن در همان منطقه به مغازه سبزی فروشی برخورد کردیم که دارای عکس بود وقتی که موتور را جلوی مغازه پارک کردیم وارد مغازه شدیم و در یک موقعیت مناسب به طرف فردی که حدود 25 – 26 ساله بود تیر اندازی کردیم و بعد از ترور از محل متواری شدیم .
نمونه بعدی : در تاریخ دهم شهریور 61 خیابان نظام آباد کوچه اسفند ، خود من با علی حدود ساعت 11:30 – 12:00 بعد از سرقت موتور به گشت زنی پرداختیم . با یک مغازه پارچه فروشی برخورد کردیم که عکس مقامات جمهوری اسلامی داشت از صاحب مغازه که بیرون بود خواستیم به داخل مغازه بیاید وقتی که صاحب مغازه آمد در موقعیتی که پیش آمد به طرفش تیر اندازی کردیم و بعد از ترور از محل متواری شدیم . در این رابطه بعداً گفتند اصل فقط ترور نیست بلکه همزمان با ترور به آتش کشیدن جزء یکی از وظایف اصلی مان است که باید حتما انجام بدهیم ولی به علتی که خودمان از ترسی که به علت جمع شدن مردم حزب الله داشتیم فقط با تیر اندازی و ترور از محل متواری می شدیم .
از این نمونه ها زیاد است ولی به علت کمبود وقت فعلاً صحبتهایم را تمام می کنم .
توجیه جنایات تروریستی در خارج کشور
حسین شیخ الحکماء : نمونه هایی از ترور مردم عادی و حزب اللهی را شنیدیم و فکر نمی کردیم که احتیاج به توضیح باشد ، چرا که اگر به تک تک آنها توجه کنیم ، تنها توجیه اینگونه ترور ها این است که مغازه ها عکس امام یا عکس مقامات جمهوری اسلامی داشتند .
حال برای اینکه مشخص شود که چگونه اینگونه ترورها را برای سایر افراد تشکیلاتی و یا افرادی که خارج از کشور هستند مشروعیت می دهند و آنها را به چه شکلی بیان می کنند . اول عین دستورهای عملیاتی را که داخل تشکیلات به صورت اعلامیه و بولتن داده می شد می خوانم و بعد به نشریه خارج از کشور مراجعه می کنیم . در این بولتن نوشته شده که ( مدرک شماره 3 ) در شامگاه روز 25/5 واحد نصرالله محمودی یکی از ( باعرض معذرت ) مزدوران کمیته های ضد خلقی ... را در خیابان دامپزشکی که از عوامل اصلی ایجاد رعب و وحشت در منطقه بوده و مشغول توطئه و گزارش علیه انقلابیون ! بوده به هلاکت رساندند .
یعنی دقیقاً ذکر نمی شود که این فرد ، این کارگر خشک شویی که حتی کاگر آن مغازه بوده به چه جرمی شهید شده ، حتی از این هم وحشت می کنند که برای نیروهای درون تشکیلات خودش حقیقت را بیان کند . چرا که اگر بخواهد حقیقت را عنوان بکند بالاخره کم یا زیاد افرادی در درون تشکیلات هستند که نسبت به این مسائل اعتراض بکنند و همین نحوه بیان را در نشریه خارج از کشور هم می بینیم . در شامگاه روز 25/5 واحد ... یکی از خبر چینان را در خیابان دامپزشکی اعدام کردند . این هم نشریه خارج از کشورشان که می خواهند به این ترورها مشروعیت بدهند و آنا را در زمره عملیات قهرمانانه قرار دهند . در حالی که توجیه همه اینگونه ترورها تنها داشتن عکس در مغازه و مراکز بوده ، یا در نمونه دوم در منطقه نارمک – فرجام همانطور که شنیدید فرد سبزی فروشی که در مغازه اش عکس داشته ترور می شود . اما در این بولتن به عنوان یکی از افراد خبر چین ، جاسوس که با کمیته ها همکاری می کرد و در این فعالیت و در اوین فعالیت می کرد از او یاد شده .
در نشریه خارج از کشور شماره 58 صفحه 7 زیر عنوان اطلاعیه نظامی واحد عملیاتی معین فر باز هم از این فرد به عنوان یکی از عناصر کمیته ، خبرچین و جاسوس یاد کرده .
بازهم نمونه بعدی از بولتن مربوط به همین جریانی که یک پارچه فروش را در نظام آباد ترور کردند طبق معمول برای توجیه عملشان گفتند که چون در مغازه اش عکس داشته باید ترور می شد . اما در نشریات خارج از کشور سعی می کنند همانطور که گفتیم ترور را به صورتی توجیه کنند و به آن مشروعیت بدهند . توجیه عمده آنها در تک تک بولتن های خارجی و همچنین بولتن های داخلی تنها و تنها همکاری ، جاسوسی و امثالهم بوده تا به این طریق به این قضیه مشروعیت بدهند .
* رهنمود خط این بود که : افرادی که به نماز جمعه می روند باید ترور شوند . یعنی هر فردی که به نماز جمعه میرود بایستی به هر نحوی که شده ترور شود. شیوه ای که انتخاب کرده بودند این بود که در مناطق جنوبی شهر در کمین بنشینند . می دانید که بیشتر مردم محل های جنوبی و ... چهل نفر ، پنجاه نفر ، ده نفر با مینی بوس و وانت و ... به نماز جمعه رفت و آمد می کنند . به هر شکل تجمعشان خیلی زیاد است . گفته بودند: در مناطق جنوبی شهر به کمین بنشینید و هر موقع رد شدند آنها را به رگبار ببندید . در این مورد به ذکر یک نمونه که توسط محمد کلانتری گفته می شود اکتفا می کنیم .
کارنامه سیاه (13)
