آرامش دانشگاه
در بحبوحه انقلاب در سال ۱۳۵۷ گروهی از دانشجویان، برخی از استادان دانشگاه را که به رژیم وابستگی داشتند، دستگیر کردند و قصد داشتند با آنها به تندی رفتار کنند. وقتی این خبر به گوش آیتالله خامنهای(حفظالله) رسید به آقای دکتر روحانی گفتند: «یک نفر را بفرستید که دانشجویان را آرام کند.»
دکتر روحانی نیز شهید کامیاب را پیشنهاد کرد و علت این انتخاب را اینگونه بیان کرد: «ایشان خیلی صبور و بردبار و با حوصلهاند و میتوانند دانشجویان را با سخنان خود آرام کنند.»
با موافقت آیتالله خامنهای(حفظالله)، شهید کامیاب به دانشگاه رفت و با سخنان دلنشین و شیرین خود توانست دانشجویان را در اوج هیجان آرام کند.»
برادر شهید کامیاب
اهمیت مطالعه و تحقیق
آخرین دیدار من و شهید کامیاب بیستوهفتم ماه مبارک رمضان بود. وقتی او دعای شب ۲۷ ماه رمضان را خواند، دیدم کتابهای دیگری را از کتابخانه برداشت و ساعتی را مطالعه کرد. وقتی از او پرسیدم چرا شما 1ساعت درباره هر آیه مطالعه میکنید و فکر میکنید جواب داد: «انسان باید همه نکتهها را درباره یک آیه بداند. باید مطالعه کند و مطلب را تحلیل کند تا بتواند آن را برای دیگران نیز بشکافد و به خوبی روشن کند.»
همسر شهید کامیاب
کمک به نیازمندان
رسیدگی به امور و نیازمندیهای مردم، جزو الویتهای زندگی همسرم بود. اولین روز زندگیمان، او مقداری پول داشت و گفت: «من با خدا عهد کردهام، که اگر هر شخص درماندهای به من مراجعه کرد، به او کمک کنم تا خداوند زن و بچه من را درمانده نکند.» همان اولین روز زندگیمان و آخرین عید زندگیمان، شاهد وفای به عهدش بودم.
همسر شهید علی انصاری