نقش بصیرت در شناسایی خط نفاق

امام جمعه بابل تشریح کرد: نقش بصیرت در شناسایی خط نفاق

یکی از جلوه های بصیرت مساله دشمن شناسی است.

دشمنان خود را به خوبی بشناسید. دشمنانی که در جامعه اسلامی رخنه می کنند و خود را در قالب دوست جا می زنند. این دسته از افراد در صدد ضربه زدن به حیثیت شما هستند این دسته از دشمنان را به خوبی بشناسید و راههای مقابله با آنها را پیگیری کنید و همین مساله زمینه یک اگاهی و بصیرت را برای جامعه اسلامی فراهم می کند. وی در ادامه خاطر نشان کرد: اسلام در مساله دشمن شناسی کلی گویی نمی کند بلکه علاوه بر آن به نوع و شخص دشمنان هم تاکید می کند و بر روی آنها نیز دست می گذارد و آنها را معرفی می کند.

یکی از دشمنان شناخته شده ابلیس یا همان شیطان است. خداوند متعال در آیه ششم سوره مبارکه فاطر می فرماید که شیطان دشمن بزرگ است و شما او را به عنوان دشمن بشناسید. ابلیسی که قسم به عزت خداوند خورد که همه انسانها را به انحراف بکشد. گامهای شیطان را مواظب باشید و به دام گامهای شیطان نیافتید نکند راههایی را که شیطان می گوید را طی کنید. شیطان دشمن آشکار شماست. مبادا از کنار دشمنان با بی تفاوتی بگذرید و دست رحمت را به سمت آنها ببرید. خداوند در قرآن تذکر می دهد که شدیدترین دشمنان در راه رسالت پیامبر یهودیان هستند از اینها غافل نباش.خداوند متعال به پیامبر تذکر می دهد که یهود و نصاری دست از تو نمی کشند و راضی نمی شوند مگر اینکه تو از دینت دست بکشی.

امام جمعه بابل در بخش دیگری از خطبه اول به دشمنی گروه دیگر به اسلام و جامعه اسلامی اشاره کرد و گفت: منافقین بسیار برای جامعه اسلامی خطرناکند. نفاق در 13 سال حضور پیامبر در مکه امکان حضور پیدا نکرد اما در مدینه و با تشکیل حکومت اسلامی کم کم نفاق در بین جامعه اسلامی نمودار شد.

نفاق چهره خطر ناکی است که کمتر کسی این چهره را می شناسد. نفاق ضربه سنگینی بر پیکره اسلام وارد آورد. امیرالمومنین(ع) بعد از آنکه با خوارج جنگید و آنها را قلع قمع کرد جمله ارزشمندی فرمود که تنها از زبان امیرالمومنین بیان می گردد که فرمود که من چشم فتنه را در آوردم و غیر از من کسی جرات این حرکت را نداشت بصیرت امیرالمومنین(ع) موجب شد که توانست این نبرد را به انجام برساند. منافقین در زمره دشمنان بزرگند و مبادا جامعه اسلامی نسبت به این دسته از افراد غفلت بورزد. انسانهای اهل نفاق کسانی هستند که با دهن هایشان چیزی می گویند که در قلبهایشان وجود ندارد و بسیار شیادند. چرب زبانند. با چرب زبانی در قلبهای شما نفوذ می کنند و آنچه که درون خود دارند آنرا پنهان می کنند .

به مومنین می رسند می گویند ما اصولگرا و مومن هستیم . اما هنگامی که به شیاطین و دشمنان اسلام می رسند می گویند که ما با شما هستیم ما در کنار مومنین و انسانهای با ایمان قرار گرفتیم تا در بین آنها نفوذ کنیم . ما آنها را مسخره کردیم . گاهی این طرف و گاهی آن سوی . منافقین به دنبال منافع خود هستند. امام جمعه بابل ادامه داد: خداوند منافقان را مثال می زند و صفاتشان را نام می برد تا در جامعه اسلامی بصیرت ایجاد گردد. مبادا با حضور و قدرت گرفتن منافقان جامعه دچار ضربه بشود. دچار خسارت سنگین بشود. خطیب جمعه بابل با بیان مثالهایی از قران در خصوص روشهای دشمنان اسلام برای ضربه زدن به اسلام اشاره و خاطر نشان کرد: از جمله روشهای دشمنان برای ضربه زدن به جامعه اسلامی انجام تمسخر مسلمانان برای ایجاد تردید در باورهای آنان است.

این رفتار در ایجاد تردید برای رهبری جامعه اسلامی نمود بارز و آشکارتری دارد. روشهایی را به کار می برند تا نسبت به حق بودن رهبر در جامعه شک و تردید ایجاد شود. برای اینکه در حقانیت پیامبر(ص) و جایگاه ایشان در بین اقشار جامعه تزلزل شود شبهات متعددی را مطرح می کردند که از جمله آن شبهات این بود که می گفتند که این چه پیامبری است که مانند ما غذا می خورد و مانند ما در خیابانها و کوچه ها راه می رود و او مانند ماست .

در قرآن مثالی در مورد قوم صالح وجود دارد که می گفتند که واقعا صالح پیامبر است؟ از کجا معلوم است؟ همین مساله باعث می شد که مومنان دچار تردید بشوند یکی از راههای دشمنی آنها شکستن قداست پیامبران و رهبران جامعه الهی است. پیامبران و رهبران دینی در بین اقشار جامعه دارای قداست معنوی هستند سعی می کردند تا به هر طریقی چهره ملکوتی و عظمت آنها را بیاندازند و آنها را عادی و معمولی جلوه بدهند . قرآن می فرماید روش دشمنان اسلام این بود که انبیاء را تمسخر سعی می کردند تا قداست پیامبر(ص) را شکنند.

هیچ پیامبری(ص) نیامد مگر اینکه در بین امت او کسانی بودند که آنها را مسخره کردند. اهانت کردند و تعابیری مانند کذاب و دروغگو به آنها نسبت دادند. تا از این طریق عظمت و جایگاه آنها را بشکنند. خطیب جمعه بابل در بخش دیگری از سخنان خود به روش تهدید توسط دشمن اشاره کرد و گفت: از جمله شیوه های دشمنان مکر و خدئه برای کشتن و تبعید و اخراج است.

محاصره اقتصادی و فشارهای سیاسی یکی از شیوه های قدیمی برای تحت فشار قراردادن جامعه اسلامی توسط دشمن است. امام جمعه بابل دین سازی را یکی دیگر از خدئه های دشمنان برای محو کردن اسلام نام برد و تصریح کرد: در مقابل دین دین دیگری را می سازند و چهره دیگری را می سازند تا در قالب این چهره ها توجه مردم را به دین حقیقی دور کنند. از جمله شیوه های دشمن در همین راه معرفی ناقص از دین – یعنی نوعی پلورالیزم دینی- است.

یک قسمت دین را می گویند خوب است و قسمت دیگر دین را بد معرفی می کنند تا از این طریق بتوانند بر مردم مسلط شوند. اگر همه دین را با همه ابعاد معرفی کنند این دسته از آموزشها راه آنها را می بندد مردم بصیرت پیدا می کنند و راههایی را در پیش می گیرند تا از بصیرت مردم جلوگیری کنند و طبق روایتی از امام صادق(ع) فرمودند که بنی امیه این شیوه را در پیش گرفتند. توحید را یاد می دادند اما یاد نمی دانند که شرک چیست. این را اجازه نمی دادند. دین ناقص سبب انحراف مردم از دین گردید و می شود. فاجعه کربلا نتیجه تعلیم ناقص و بدون بصیرت دین بود. بعضی از اطاعت ها انسان را به سمت شرک می برد و او را مشرک می کند