منافقین و پناه به آغوش اسراییل

Rajavi02

باند در به در رجوی با توجه به تمامی دروغ هایی که برای موفق نشان دادن خود در عرصه دشمن تراشی برای ملت ایران گفته است همواره در تلاش است تا دستاوردهای خود را در این زمینه بسیار زیاد نشان دهد .

از آنجا که این باند تا کنون نتوانسته با توجه به بزرگ نمایی و دروغ هایی که گفته است حتی یک همپیمان ساده برای خود دست و پا کند لاجرم یکی دو سالی است که فرم همپیمان گیری خود را تغییر داده است و خود رابه آغوش صهیونیست ها انداخته است .

پیش از تشریح این امتزاج لازم است دستاوردهای این باند که تاکنون مهر باطل خورده است را با یکدیگر مرور کنیم تا ابعاد پیمان جدیدی که منافقین با اسرائیل بسته است بیش از پیش آشکار شود .

الف – صدام ؛ بی شک وفادارترین همپیمان منافقین، صدام بود . فاکتورهای زیادی برای همپیمان شدن صدام با منافقین وجود داشت که رابطه میان صدام و باند رجوی را توجیه می کرد . منافقین در حالی که ازشرایط جنگ میان ایران و عراق آگاه بودند با صدام پیمان صلح امضا کردند و به عراق رفتند . آنها در دوران جنگ تحمیلی همه کار کردند تا صدام برنده میدان باشد ، از جاسوسی گرفته تا حضور مستقیم در جنگ بر علیه ملت ایران . پس از جنگ نیز آنها در نسل کشی مردم کردستان و قتل عام قیام شیعیان جنوب عراق شرکت کردند . سرکوب روزمره مخالفان صدام نیز جزو رفتارها و اعمال روتین و عادی منافقین شده بود . از آن طرف نیز درمقابل خدمات مزدوری و خوش خدمتی منافقین، صدام همچون اربابی مهربان تمام امکانات را برای منافقین فراهم نمود . اردوگاه های زیادی را به منافقین داد ، همه گونه ادوات نظامی در اختیارآنها قرار گرفت ، از پول صدور نفت عراق نیز بسیار به آنها بخشید . در این رابطه بسیار دوستانه دو طرفه که هر دو طرف نیز بسیار منتفع می شدند ، طبیعی بود که منافقین و صدام هر چه بگویند طرف مقابل را خوش آید و بدون بررسی و تحقیق حرف های طرف مقابل را قبول کنند . دوران اقتدار صدام برای منافقین دوران طلایی آرمان ها و آرزوها بود . دورانی که می توانستند ناز کنند و نازشان هم خریدار داشت اما سقوط و مرگ صدام دوران خوش آنها را بری همیشه به اتمام رساند . در دوران دیکتاتور عراق ، او اگر چه منافقین را تنها ابزار دست خود می دانست و قضیه جانشینی آنها با حکومت ایران را به شوخی بیشتر شبیه می دانست اما حقیقتا از هیچ محبتی به آنها دریغ نکرد زیرا خود صدام با ملت ایران دشمنی و کینه داشت و تلاش می کرد تا ایران و مقاومت تاریخی اش را به عنوان یک سمبل در این زمینه – به هر طریق ممکن حتی توسط منافقین – مورد حمله قرار دهد .

ب – آمریکا ؛ منافقین ، خود دست پرورده آمریکا هستند . آمریکا تمام ظرفیت های آنها رامی شناسد . دولتمردان آمریکایی هیچ گاه حتی برای محکوم کردن ایران به دستاوردها و آمارهای منافقین بسنده نکرده اند زیرا همیشه از بزرگ نمایی ها و دروغ های تکراری باند رجوی آگاهی داشته اند . منافقین برای خودنمایی و تظاهر به موفق بودن خود در ارائه آمار و ارقام آنقدر بزرگ نمایی کرده اند که اگر روزی تصادفا در مساله ای راستی از خود نشان دهند نیز مورد وثوق و اعتماد آمریکا نخواهند بود . بنابراین منافقین – علی رغم تمام جان کندن هایشان – نتوانسته اند آمریکا را تنها با نظر خود برای جنگ با ایران تحریک کنند . از طرفی آنها نمی توانند به این مساله نیز دلخوش باشند که آمریکا به تنهایی نیز بتواند فرضیه حمله به ایران را عملی نماید.

ج – کشورهای عربی ؛ اکثریت قالب کشورهای عرب منطقه و تمام کشورهای عرب منطقه خلیج فارس منافقین را آلت دست گذشته صدام و مزدور امروز آمریکا می دانند . رسانه های آنها نیز بارها در مورد این گروه تروریستی گفته و نوشته اند . از نظر آنها باند رجوی آنقدر حقیر و کم ارزش است که تاکنون هیچ یک از مقامات رسمی این کشورها حتی در لفافه نیز منافقین را تبلیغ و تایید نکرده اند . در مورد اخیر نیز منافقین نمی توانند امید داشته باشند تا آمریکا بتواند با تحریک کشورهای منطقه آنها را به جنگ با ایران تشویق ، یا حداقل از خاک کشور آنها برای حمله به ایران استفاده کند . کشورهای عرب منطقه تکنیک های آمریکا رابرای تئوری دشمنی ایران با اعراب و سپس بزرگنمایی در خصوص این دشمن سازی را به خوبی درک می کنند . آنها می دانند که اگر قرار باشد دشمنی ایران را طبق تئوریهای کاخ سفید و سازمان سیا قبول کنند به ناچار ملزم خواهند بود پای قراردادهای میلیاردی خرید سلاح از آمریکا و همپیمانانش را امضاء کنند و اجازه دهند آمریکایی ها با حضور خود در منطقه پایگاه های نظامی بیشتری در کشورهایشان ایجاد نمایند درحالی که برای آنها ایران هیچ گاه تهدید نبوده و نهایت اختلاف سلیقه میان ایران و کشورهای عرب منطقه بر سر اختلافات ارضی در خصوص جزایر سه گانه بوده که در این مورد نیز طرفین همواره بر حل مسالمت آمیز این مساله تاکید نموده اند واز سویی دیگر اعراب منطقه با جنگ های روانی اسراییل به خوبی آشنا هستند .

جنگ طلبان باند رجوی اگر چه بارها و در ظاهر اعلام کرده اند " خواهان اجرای راه حل سوم به عنوان تنها راه حل موجود "! برای مساله ایران می باشند اما در اصل و در خلق و خوی خشونت طلبانه خود خواهان جنگ بر علیه ملت ایران می باشند . با توجه به عدم اعتنای آمریکا ، دولت های عربی ، دولت عراق و اروپا به نیات جنگ طلبانه منافقین، آنها – با توجه به چراغ سبزی که از جانب اسرائیل در طی دو ، سه سال اخیر دیده اند – خود را بیش از پیش به اسرائیل نزدیک می دانند . مردان سیاسی رژیم اسرائیل که همواره به ایران و مردم ایران به چشم دشمنان همیشگی خود نگریسته اند چند سالی است که دستاورد جاسوسی ِ جاسوسان خود را در اختیار منافقین قرار می دهند تا مصداق شعر " خوش تر آن باشد که سرّ دلبران / گفته آید در حدیث دیگران " به واقعیت بپیوندد . اسرائیلی ها در تامین نیازهای مالی منافقین کوتاهی نمی کنند و همواره توسط مقامات رسمی خود نظرات سران باند منافقین را تایید می کنند . اگر چه صهیونیست ها برای منافقین صدام نمی شوند اما تا حدودی توانسته اند جای خالی او را برای منافقین پر کنند. با توجه به مواضع خصمانه رژیم اسرائیل در مورد ملت ایران و تهدیداتی که از زبان برخی از مقامات رسمی این رژیم در مورد حمله به ایران اعلام شده است ، منافقین خود را در یک قدمی آرزوی تحقق جنگ بر علیه ملت ایران می دانند . خیزش به آغوش باز اسرائیل برای منافقین این روزها به رویایی تبدیل شده که با توجه به پشت پا زدن آمریکا ، اروپا، عراق و کشورهای عربی به آرمان های باند رجوی ، می تواند رویای جنگ افروزی گروه تروریستی رجوی را برای مدتی هم که شده برقرار نگاه دارد.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31