حمایت آمریکا از مجاهدین خلق؛ داستان یک تناقض

Mko Us Support1

حمایت های علنی مقامات آمریکایی از تشکیلات رجوی در سال های اخیر و به ویژه اظهارنظر اخیر رودی جولیانی به عنوان یک مقام ارشد آمریکایی در نشست پاریس و معرفی سازمان مجاهدین خلق و رهبر جانی آن به عنوان آلترناتیو مطلوب و مورد حمایت آمریکا برای نظام فعلی حاکم در ایران، فارغ از این که مصداق بارز مداخله در امور داخلی یک کشور مستقل و نقض آشکار قواعد و هنجارهای بین المللی تثبیت کنندۀ استقلال سیاسی و احترام به حاکمیت هاست، مبین یک تناقض آشکار در نحوۀ مواجهۀ این دولت با تروریسم و عاملان آن است.

مروری بر تاریخچه نگرش دولت آمریکا نسبت به مجاهدین خلق موید این ادعاست. جالب آنکه در سال 2003 پیش از حمله آمریکا به عراق، زمانی که دولت جورج بوش به دنبال دستاویزی برای توجیه حمله خود به عراق به ادعای حمایت صدام حسین از تروریسم بین الملل (در کنار ادعای وجود تسلیحات کشتار جمعی در زرادخانه های صدام) بود، صراحتا یکی از مصادیق اصلی مورد اشاره کاخ سفید برای اثبات حمایت صدام از تروریسم بین الملل را پناه دادن به گروه تروریستی سازمان مجاهدین خلق عنوان نمود. چنانکه سایت کاخ سفید در مطلبی کوتاه تحت عنوان «حمایت صدام حسین از تروریسم بین الملل» به ارائه نمونه های بارز چنان حمایتی پرداخت و در کنار مصادیقی مثل تلاش رژیم صدام برای ترور جرج بوش پدر در سال 1993، ارائه آموزش های تروریستی در زمینه های هواپیماربایی، انفجار، قتل و... به حمایت دولت عراق از منافقین به واسطه پناه دادن به آنها اشاره می کند.

از نظر قوانین داخلی آمریکا درج نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه های تروریستی در آمریکا بدان معناست که هر گونه حمایت مادی از این گروه عملی مجرمانه تلقی شده و قابل پیگرد است. این در شرایطی است که روزنامه گاردین در مقاله ای جالب در سال 2012 تحت عنوان «پنج درس از خارج شدن سازمان مجاهدین خلق از لیست به عنوان یک گروه تروریستی» به قلم گلن گرینوالد به ارتباط مقامات آمریکایی و سازمان مجاهدین پرداخت و دولت آمریکا را به خاطر خارج کردن این گروه از لیست گروه های تروریستی در همان سال 2012 (پس از 15 سال) مورد سرزنش جدی قرار داد. در این مقاله به مبالغ هنگفت مالی ای که منافقین به سیاستمداران آمریکایی از هر دو حزب دمکرات و جمهوری خواه پرداخت کرده بودند تا در حمایت از این گروه سخنرانی کنند اشاره گردید و اسامی مقاماتی که چنین کمک مالی را دریافت کرده بودند منتشر شد. به همین صورت منافقین ده ها هزار دلار به ژورنالیستها و چهره های تاثیرگذار رسانه های مطرح آمریکا اعطا کرده بودند که اسامی آنها مورد اشاره قرار گرفت. (نباید از نظر دور داشت که چنین روابطی پیش از خروج این سازمان از لیست گروه های تروریستی شکل گرفته بود).

بنابر گزارش گاردین این مبالغ هنگفت مالی عمدتا به سمت سه گروه اصلی سرازیر می شدند: اعضای برجسته کنگره آمریکا، گروه های لابیست واشنگتن و مقامات تاثیرگذار سابق.

اما آنچه که تلاش ها در خصوص خروج سازمان از لیست گروه های تروریستی را بیش از پیش غیرعادی جلوه می داد گزارش هایی در سطح خود دولت آمریکا بود که اذعان می داشت که سازمان مجاهدین خلق در عمل فعالیت های تروریستی و دیگر اقدامات نظامی خود را گسترش داده است. در این راستا در همان سال 2012 ان بی سی نیوز با استناد به سخنان مقامات آمریکایی گزارش داد که حملات مرگبار علیه دانشمندان هسته ای ایران توسط سازمان مجاهدین خلق صورت گرفته است، در شرایطی که این گروه توسط سرویس های مخفی اسراییل آموزش دیده، تامین مالی شده و مسلح گردیده است. (علاوه بر این ان بی سی به گزارش های تایید نشده در سطح مطبوعات اسراییل و غیره استناد کرد که اسراییل و منافقین در انفجار سایت تحقیقات موشکی ایران در 12 نوامبر در 30 مایلی تهران دست داشته اند که محل بحث ما نیست).

در آوریل همان سال (2012) سیمور هرش تحلیلگر مشهور نیویورکر گزارش داد که آمریکا برای سالها آموزش های گسترده ای را به نیروهای عملیاتی مجاهدین خلق در خاک خود آمریکا ارائه داده است، به عبارت دیگر دولت آمریکا دقیقا حمایت های مادی را به گروهی گه تروریستی نامیده می شده و قوانین آن را جرم انگاری نموده اند ارائه داده است. هرش برای این ادعا که عملیات های مخفی مجاهدین تحت حمایت آمریکا در ایران امروز همچنان ادامه دارد به صحبت های مقامات مختلف آمریکایی استناد کرده است.

به رغم ارائه چنین گزارش هایی در سطح رسانه های آمریکایی که موید این مساله است که سازمان مجاهدین خلق درگیر در فعالیت های تروریستی و دیگر تجاوزات نظامی علیه ایران است، وزارت خارجه آمریکا در سال 2012 نام گروه مجاهدین خلق را از لیست گروه های تروریستی حذف کرد!

اکنون و پس از گذشت 6 سال از فعالیت آزادانه و علنی این گروه در آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، مقامات برجسته آمریکایی همچون جان بولتون، مک کین، جولیانی و پمپئو در نشست های منافقین شرکت جسته و صراحتا حمایت خود از این گروه و رهبری آن را در راستای استقرار دمکراسی در ایران! اعلام نموده اند. این در شرایطی است که گزارشات وزارت خارجه آمریکا در سال های حکومت صدام حسین، رجوی ها را اساسا شخصیت هایی غیردمکراتیک توصیف می کرد که نمی توانند جایگزین مناسبی برای حکومت ایران باشند.

این حمایت های دولت آمریکا از تشکیلات خیانتکار رجوی در وضعیتی رخ داده است که حتی برخی تحلیلگران آمریکایی، رجوی را به اتهام ارتکاب جنایت علیه بشریت (در همدستی با صدام برای سرکوب شدید قیام های داخلی عراق) مستحق محاکمه در دیوان کیفری بین المللی دانسته بودند.

نکته تاسف برانگیز ماجرا آنجاست که مبارزه با تروریسم به عنوان یکی از اولویت های اصلی و ضرورت های جدی برای صلح و امنیت بین المللی همچنان تابع مصالح و منافع ملی دولتها قرار گرفته است و هیچ سازوکار دقیق و موثری برای هماهنگ سازی و حرکت عمومی به سوی ریشه کنی این پدیده شوم وجود ندارد. از نظر نگارنده عدم ارائه تعریفی واحد از تروریسم و نبود یک سازوکار قضایی منسجم سبب گردیده تا دولتها برحسب منافع شخصی خود با این پدیده برخورد کنند تا آن جا که به قول معروف «تروریست از نظر یک طرف، مبارز آزادیبخش برای دیگری تلقی شود»


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29