سازمان تروریستی منافقین دندان افراد زنده را میکشیدند افراد کوچه و بازار را میکشتند. 12هزار نفر از 17 هزار نفر شهدای ترور افراد عادی هستند. این گروه بعد از سال 61 و ناکامی گسترده، دست به کشتار وسیع مردم زدند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور) وبه نقل از خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس: این مرور و بازخوانی ترورها منافقین در ایامی بود که سرکرده آنها مریم رجوی، همزمان با اعتراضات محدود برخی بازاریان تهران خواستار گسترش اغتشاش و آشوب در بازار شده بود.
بیشتر بخوانید:
موشن گرافی تلاشی برای بقاء (منافقین از اشرف تا ویلپنت)
روایتی از قتل ۱2۰۰۰ ایرانی توسط منافقین و سرویسدهی آنها به دولتهای غربی
نباید گذاشت امثال «کلاهی» در کشورهای اروپایی آسوده زندگی کنند
گزارش گاردین از تجمع منافقین؛ از «چرت توریستهای اجارهای» تا «تنفر ایرانیها از رجوی»
برپایی نمایشگاه شهدای هفت تیر در همایش منافقین و ترور یک ملت
وی در سال گذشته و همزمان با اغتشاش در برخی شهرهای کشور، مردم را به گسترش کانونهای شورش دعوت میکرد هرچند که صحبتهای او تاثیری در عموم مردم ایران ندارد و علت این مسئله جنایتهای گسترده آنها در طول دهه ۶۰ و همچنین سالهای اخیر است.
ماجرای شرطگذاشتن اعضای گروهک منافقین در حمله به شهر اسلام آباد همزمان با عملیات مرصاد بود. در این عملیات منافقین با ورود به داخل خاک ایران به بیمارستان اسلام آباد غرب وارد شده و با پاره کردن شکم زنان آبستن، بر سر اینکه کودک داخل رحم دختر است یا پسر شرطبندی میکردند! در این زمینه با سید محمد جواد هاشمی نژاد فرزند شهید حجتالاسلام هاشمینژاد دبیر کل بنیاد هابیلیان به گفتوگو نشستیم.
منافقین مدعی بودند امام نمیتواند انقلاب را رهبری کند خودشان باید رهبر انقلاب باشند
منافقین در دوره های گوناگون مواجه های مختلفی با انقلاب داشتند، در این زمینه توضیح بدهید؟
موجودیت سازمان مجاهدین خلق محصول دو برداشت غلط بود نخست اینکه تصور می کردند آنچه باید در مواجه با نظام شاهنشاهی انجام داد انجام دادند. که در نهایت منجر به شکست شاه شد، بالاخره این جمعیت را کسی نمی توانست به صحنه بیاورد امام اینکار را انجام داد اما تصورشان هم این بود که بالاخره قدرت نظامی شاه و بلوک غرب به راحتی می تواند انقلاب را نابود کند و این شیوه ثمربخش نیست.
دومین انحرافشان این تفکر بود که تصور می کردند دنیا دو بلوک دارد و اگر از یکی دور می شویم باید به دیگری نزدیک شویم یعنی اگر از بلوک غرب و آمریکا دور شدیم میبایست به بلوک شرق نزدیک شویم. بنابراین نگاهشان مارکسیستی بود هر چند در امور فردی شیعه بودند لذا تفکرشان کاملا التقاتی بود که خودشان هم صراحتا می پذیرفتند.
اینکه به این گروه منافق می گفتند چیزی ساخته ذهن نبود خودشان هم بدان اذعان می کردند چرا که روش هایشان کاملا از دیدگاه های اسلامی دور بود امام هم در خاطراتشان گفتند که اینها برای تبیین مواضع خود نزد من آمدند من هم سه روز به حرف های آنها گوش کردم و التقات را تشخیص دادم.
منافقین معتقد بودند که دین در صحنه اجتماعی کارکرد ندارد و باید کنار گذاشته شود فقط مربوط به امور شخصی است درحالیکه این کاملا با آموزه های دینی و سیره ائمه متضاد بود بنابراین نفاق در ذات ایدئولوژی آنها بود ایجاد سازمان مجاهدین از ابتدا با این مبنا و پایه غلط بود لذا مشخص بود که نگاه آنها با امام زاویه دارد.
حتی در دورانی که این منافقین در زندان های رژیم شاه به سر می بردند نیز با مارکسیت ها و چریک های فدایی خلق همبستگی داشتند و نمی توانستند شاگردان امام را تحمل کنند. زمانی هم که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید رهبران سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی و موسی خیابانی مدعی بودند روحانیت نمی تواند انقلاب را رهبری کند و آنها باید رهبر انقلاب باشند و این نگاه کاملا اقتدار گرایانه و تمامیت خواهانه بود.
رهبران و اعضای سازمان تروریستی از مردم جامعه خود عقب تراند
چرا رهبران و پدیدآورندگان سازمانهای تروریستی واقعیتهای موجود در جامعهای که از آن برمیخیزند را در نظر نمیگیرند؟
رهبران و اعضای سازمان تروریستی از مردم جامعه خود عقب تراند. گروههای تروریستی دارای برآوردها و تحلیلهای اشتباه هستند وچون قادر نیستند واقعیتهای جامعه را ببینند تحلیل های اشتباه میکنند و در نهایت دست به اقدامات خشن بی حاصل میزنند. شما ببینید رهبر گروه تروریستی منافقین تقریبا همه تحلیلهایش اشتباه از آب در آمد و خود و سازمانش را به قهقرا برد.
شاید اقدامات تروریستی و کودتا نظامی در برخی جوامع با شرایط خاصی که در جهان دوقطبی گذشته برقرار بود توفیقاتی به همراه داشت، اما امروزه این روشها جواب نمیدهد و مردم منطقه با کوچکترین فرصتی نظام بعثی عراق به رهبری صدام حسین که با توجه به آن شرایط حاکم شد را پس زدند.
نگاه قالب تفکرات مجاهدین مارکسیستی با شیوه استالینی بود
اینطور حس می شود که مجاهدین خلق (منافقین) نگاه بسیار ابزارگرایانه به مردم داشتند و مانند روحانیت به ویژه حضرت امام قادر نبودند مردم را با نظرات خود همراه کنند...
البته باید تأکید کنم امام خمینی مردم را به صحنه نیاوردند بلکه امام مناسب با نیازهای مردم جامعه را پیش برد چون تجربه تاریخی در کشور ما نشان داده است که جنبش های مذهبی که در کشورمان ریشه دار است و قادر است با استعمارگران و بیگانگان مخالف کند چرا که مردم ایران شیعه با اقلیت اهل تسنن مومناند که آنها هم به دنبال پیاده شدن دیدگاه های اسلامی در جامعهاند.
امام خمینی براساس خواسته های مردم حرکت کردند در حالیکه نگاه قالب تفکرات مجاهدین مارکسیستی با شیوه استالینی بود عملکردهایشان هم در ادوار تاریخی نشان دهنده بی اعتمادی آنان نسبت به مردم است آنها مردم را توده های ناآگاه می دانستند.
توصیه مسعود رجوی به اشرف دهقان که خود به آن عمل نکرد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نخستین مواجه مجاهدین با امام پذیرفتن رهبری امام خمینی بود. بعد از آن چه اتفاقی افتاد که رویکرد متفاوت دیگری را آنها اتخاذ کردند؟
طبیعتا در شور و هیجان انقلاب عظیم مردم ایران که حادثه بزرگی بود برخی گروهک ها تکلیف خود را مشخص کردند گروهکی به رهبری اشرف دهقان و ... از همان ابتدا اسلحه کشیدند ، خود رجوی در نامه به اشرف دهقان توصیه کرده بود اگر سلاح به روی انقلاب ایران بکشی خمینی (امام) با حرکتی می تواند بیش از ۲ ملیون مردم را به خیابان بیاورد و شما را نابود خواهد کرد یعنی به او توصیه ای می کند که اینکار را نکند و الان وقتش نیست.
بنابراین تلاش مجاهدین براین بود که خودشان را با این جماعت همرنگ کنند و امام را به عنوان رهبر معرفی کنند اما با نفوذ و مقابله با افراد تاثیر گذار انقلاب ریشه حرکت مردمی را خشک کنند لذا می بینیم امام را رهبر می دانند اما با همه شاگردان ایشان که در رأسشان شهید بهشتی بود مقابله می کنند.
مجاهدین خلق ذشمن درجه یک شهید بهشتی بودند اما مطابق شواهد تاریخی آن شهید تا زمان شهادت خواستار مدار با محاهدین بود علت این دشمنی عجیب و غریب چه بود؟
در جملات امام خمینی می توان پاسخ سوال شما را یافت دو علت داشت نخست اینکه به نظر من شهید بهشتی یک انسان مدیر و مدبری بود و واقعا برای آینده نظام یک سرمایه محسوب می شد خود.
امام ایشان را یک ملت می دانست بهرحال دشمن شناخت خوبی از شخصیت ها دارد بنابراین مشاهده می کنیم که با پیروزی انقلاب سریع به سراغ متفکرین می روند، دومین نکته اینکه شهید بهشتی و هم فکرانش کار بزرگی کردند که به نظرم توانست انقلاب را تثبیت کند و آن هم ایجاد حزب جمهوری اسلامی بود.
این حزب شامل نخبگان انقلاب و متفکرینی بودند که امام تشخیص دادند در مقابله با دیگران نیاز به این حزب داریم ما در آن دوره شاهد رشد بی رویه حزب و گروه های جدید بودیم که شامل عناوین مختلف بودند سریع تلاش کردند سنگرهای دانشگاهی را فتح کنند و سریع توانستند نیروها را جذب کنند این خطری بود که منافقین هم تشخیص دادند.
بنابراین ما در انتخابات مشاهده می کنیم که اکثرا پیروزی های انقلابی با حزب جمهوری اسلامی بود و طبیعتا این دشمنی ایجاد شد و در رأس این سنگر شهید بهشتی بود و لذا طبیعی است که جهت این فلش به سمت چه کسی بود.
منافقین در انتخابات شکست سختی خوردند
البته اولین خشونت را هم خودشان ایجاد کردند نه شهید بهشتی...
منافقین هر جا که پا گذاشتند شکست خوردند در لیست انتخاباتی هم یک نفرشان تنها پذیرفته شد که البته مشترک بین همه گروهها بود آنهم مرحوم آیت الله طالقانی بود. در هیچ جایی اینها نتوانسته بودند رأی بیاورند همیشه هم این تیپ افراد باختنشان مساوی با تقلب است یعنی یا ما هستیم یا تقلب شده است.
همان زمان در خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی هست با اینکه هیچ بهانه ای نداشتند مسعود رجوی جعبه ای با خود آورده بود که مثلا مواردی که تقلب شده است.
ما اگر از شماره اول روزنامه های آنها را نگاه کنیم مشخص است که کاملا با انقلاب اسلامی مواجهه دارند و این مواجهات با توجه به سابقه آنها که سلاح بخش مهمی از ایدئولوژی و کارشان است مشخص بود که جهت گیریشان به سمت این بحران است و چنین اتفاقاتی بیافتد.
انقلاب با روشنگریهایی که کرد توانست علاقمندان به این جریان را از بین برد در این زمینه هم توضیحاتی می فرمایید؟
من به عکس فکر میکنم جامعه خیلی به اینها آنطور که باید توجه نداشت چون مشغول توجه به ساختار کشور بود و اینها درست در مقابل مشغول از بین بردن ساختارهای کشور بودند. بنابراین ما مشاهده میکنیم انقلابی که روی شانههای توده مردم شکل گرفته بود و روحانیت رهبری آنها را در دست داشت چطور اینها توانستند در عرض دو سال گروهی را تشکیل دهند و سلاح به روی کشور بکشند.این تعداد نیرو را رودرروی جامعه قرار دهند. مجاهدین کامل این افراد را از جامعه و خانواده هایشان جدا کرده بودند و با سیستم های مغزشویی تشکیلاتی مواجه بودیم این نشان میداد که اینها این نقشه و طراحی را داشتند.
خانه های تیمی این افراد شکل گرفته بود اگر این ها ادعا داردند که ما با خشونت مواجه شدیم و بعد مجبور به عمل شدیم را دارند این نفوذها و شهادت های مسئولین رده بالای مملکت نشان میدهد که چنین کارهایی در عرض دوسال سازماندهی نمی شود. مگر می شود این نیروهای نفوذ کرده به نیت کمک به انقلاب بیاید و بعد یک مرتبه جلوی همه مردم بایستند کاملا مشخص است که همه برای چه کاری توجیه شده اند و بعد این همه نقش ایفا کند و ضربات مهلک به انقلاب وارد کند.
حدود دوازده هزار نفر مردم ما به دست اینها به شهادت رسیدند در هر کوی و برزنی که برویم شهید داریم چطور ممکن است که این اتفاقات همه یک ساله بیافتد و برنامه ریزی قبلی نداشته باشد این یک سازماندهی قوی از ابتدا بود که منتظر بودند تا در اولین فرصت این کار را انجام دهد که بنی صدر این فرصت را ایجاد کرد تا اینها در جامعه به این نقطه برسند تا این جنایات را انجام دهند.
آیت الله طالقانی در آخرین نماز جمعه به سختی از مجاهدین خلق انتقاد کرد...
شاید قبل از پیروزی انقلاب که نگاه ها همه متمرکز مبارزه رژیم پهلوی بود خیلی افراد به اطراف نگاه نمی کردند یک نگاه های تیزبینی مثل شهید مطهری و حضرت امام بودند اما اکثریت روحانیت خیلی نگاهی به این قضیه نداشتند اما بعد از پیروزی انقلاب طبیعتا با آن سرعتی که اینها برای مواجه با انقلاب گرفته بودند حتی افرادی مثل آیت الله طالقانی که در دوران ابتدای پیروزی انقلاب سعی می کرد با خود همراه کنند، کار به جایی رساندند که او هم در مقابلشان موضع گرفت.
مثل همین الان که عملکرد منافقین چهل سال بعد پیروزی انقلاب به نحوی است که حتی معارضین با جمهوری اسلامی به هر شکل نمیتوانند با آنها کنار بیایند این شکل زمان انقلاب هم وجود داشت مشی اینها از ابتدا تا انتها طوری است که فقط خود را میخواهند و لاغیر.
الان این همه اپوزوسیون جمهوری اسلامی دارد ما با کدام میتوانیم مصلحتا حتی کنار بیایم اینها اصلا نمیتوانند چنین کاری کنند. در همین وقایع اخیر در کشور که چند نفری هم شعار در یاد رضاشاه داده بودند کلی اینها بهم ریختند که حتی او هم که در بین چند نفر نفوذ کرده چرا اسم اینها برده نشده و مثلا چرا اسم رضاشاه برده شده است؟
یعنی این منافقین به هیچ عنوان حتی یک راه کوچک که حتی کسانی مثل خودشان هم وجود داشته باشند نیز برایشان نمانده است.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.
روشهای تروریستی که داعش انجام میدهد جوانانی که با تاریخ آشنا نیستند گمان میکنند این روشها نوپدید است اما این روشها همان روشی است که سازمان تروریستی منافقین انجام میداد به طور مثال افرادی مانند حجت الاسلام خراسانی را آتش زدند.
متأسفانه ما در نشان دادن واقعیتهایی که در تاریخ انقلاب اسلامی رخ داد کوتاهی کردیم همه روشهای تروریستی که داعش انجام میدهد قبلا نه تنها توسط سازمان تروریستی منافقین بلکه توسط گروهکهای دیگر مانند کومله انجام شد.
به طور مثال سر بریدن گروگانها روش متداولی بود. در دهه ۶۰ و اوائل انقلاب اسلامی سازمان تروریستی منافقین و دیگر گروهکها «زنده زنده» پوست افراد را میکندند و اجزای انسان را قطع میکردند.
در همین تهران سه نوجوانی که عضو بسیج شدند یکی ۱۷ ساله و دو تا دیگر ۱۹ سال بودند توسط منافقین دستگیر شدند. طالب طاهری یکی از سه جوان بود که زنده زنده پوستش را کندند.
اکنون اگر این خبر را جوانی بشنود گمان میکند که فقط داعشیها هستند که دست به چنین جنایاتی میزنند و زنده زنده انسان ها را آتش میزنند عملیات انتحاری، یکی از شیوههای متداول سازمان تروریستی منافقین بود که سی سال پیش ازاین روش استفاده کرده بودند.
در اسناد سازمان مجاهدین که ـ سرکرده آن اکنون در کشورهای اروپایی و کنگره آمریکا سخنرانی ـ میکند و شعار دموکراسی خواهی میدهد. یکی از افتخاراتش این است که ۵ نفر را به شیوه انتحاری در کشور ایران به قتل رساندند که ۴ نفر آیتالله بودند و فرد دیگر پدر من بود!سازمان تروریستی منافقین اعضای خود را تا آنجا شستشوی مغزی میدهد که هم خود و هم دیگران را از بین ببرند.
خانوم کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا در کتاب خاطراتش اذعان میکند که داعش دست پرورده آنهاست و سیمون هرش خبرنگار معروف آمریکایی نیز میگوید: «در زمان ریاست جمهوری جرج بوش (پسر) منافقین در صحرای صحرای نوادای آمریکا توسط سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) آموزش دیدهاند.» جنایتهایی که امروز داعش انجام میدهد از دل حکومتهای لیبرال دموکراسی غرب به وجود آمده است.
یکی از سیاست مداران غربی به صراحت بیان کرده که برخی مواقع که قصد دارند اعمال شنیعی دست بزنند که خودشان نمیتوانند آن را انجام دهند آن اعمال را به صورت مأموریت به سازمان تروریستی منافقین میسپردند تا آن عملیاتها را انجام دهند.
بنابراین ما باید برای نسل خودمان این فجایع را تبیین کنیم و برای اینکه آرامش جامعه را حفظ کنیم نباید واقعیتهایی که در جامعه رخ داده است بازگو نکنیم. بلکه باید ابزار بیان مناسب پیدا کنیم تا جامعه آگاهی پیدا کند.
یکی از انتقاداتی که به کشور میشود، این است که بعد از دفاع مقدس، دو دولتی که قدرت گرفتند همه هم و غم آنها این بود تا به توسعه اقتصادی و سیاسی دست پیدا کنند. به همین دلیل جنایات گروهکی مانند سازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین) بازخوانی نشد و جوانان آگاهی پید ا نکردند به این ترتیب فرصت را به سازمان های تروریستی مانند منافقین داده شد تا آنها نیز از فرصتها بهره بگیرند و چهره زشت خود را پنهان کرده و با چهره متفاوت به عرصه عمومی بازگردند.
این ظلم در حق تاریخ انقلاب اسلامی صورت گرفت و نسل بعدی نمیداند، چه وقایعی در تاریخ انقلاب رخ داده است. ایران تنها کشوری در جهان است که هفده هزار از شهروندانش ترور و شهید شده اند .
گروههای تروریستی با استفاده از فراموشی تاریخی سعی دارند بعضا با استفاده از شبکههای اجتماعی برای خود هوادار جمع کنند.
گروهکهای تروریستی اوایل انقلاب در مجالس عروسی که در کردستان برگزار می شده، با دوهدف سر میبریدند. نخست اینکه در جامعه رعب و وحشت ایجاد کنند و دوم اینکه جامعه در برابر آنها قد علم نکنند.
اقدامات شنیعی که داعش هم اکنون درحال انجام آنها است؛ از جمله اینکه زنده زنده انسان ها را میسوزاند، جگر افراد را از بدنشان خارج میکند، توسط گروهک تروریستی منافقین نیز انجام میشده است.
سازمان تروریستی منافقین دندان افراد زنده را میکشیدند افراد کوچه و بازار را میکشتند. ۱۲هزار نفر از ۱۷ هزار نفر شهدای ترور افراد عادی هستند. این گروه بعد از سال ۶۱ و ناکامی گسترده، دست به کشتار وسیع مردم زدند و بیشتر ترورها نیز در ماه حرام رمضان انجام شد.
برخی اوقات برای کشتن مرد خانواده وارد خانهای میشدند و زن مانع میشد مرد فرار میکرد بعد از فرار مرد، همسرش را میکشتند. آزادی که آمریکاییها میپسندند آزادی است که امیدواراند منافقین به ارمغان بیاورند.
سازمان تروریستی منافقین چگونه دست به شتشوی مغزی اعضای سازمان خود زده اند تا این اعضا تبدیل به رباط برای رهبران سازمان شوند و از هر ابزاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنند و چگونه تبدیل به یک فرقه شدند؟
فرقه سازی روش جدیدی در سازمان تروریستی منافقین نیست و جزء مهمترین روش بنیانگذاران سازمان بوده است و اینگونه نیست سرکرده جدید منافقین(مسعود رجوی) روش جدیدی ابداع کرده باشد.