در نخستین سالهای استقرار نظام جمهوری اسلامی پس از علنی شدن حرکت مسلحانه منافقین علیه نظام نوپای اسلامی و فرار عناصر و سرکردگان آنان به اروپا زمینه حضور جریان نفاق در عراق فراهم و همکاری آنان با صدام در قالب ارائه خدمات مختلف به ارتش بعثی گسترش یافت.
براساس خاطرات آزادگان، نفوذ منافقین در صفوف رزمندگان، شنود تماسهای رادیویی و ارسال اطلاعات نظامی کشور به عراق از جمله مواردی است که می توان از آن به عنوان سند سرسپردگی منافقین به رژیم بعث عراق یاد کرد که در موارد متعدد منجر به اسیر شدن رزمندگان و لو رفتن عملیات می شد.
همکاری تنگاتنگ این جریان با استخبارات عراق برای بازجویی از حدود 43 هزار اسیر ایرانی در عراق و همکاری آنان در شکنجه و بازجویی اسرا برای تخلیه اطلاعاتی از دیگر فعالیتهای گروهک نفاق در خدمت به رژیم صدام بود.
مدیر موسسه پیام آزادگان خراسان رضوی در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: یکی از غیرانسانی ترین اقدامات منافقین، سانسور و دست بردن در نامه های دریافتی و ارسالی اسرای ایرانی در عراق بود.
علی اکبر عرفانی افزود: منافقین، سانسور نامه های وارده به اردوگاهها را بر عهده داشتند و در برخی موارد با در نظر گرفتن شرایط افراد با جعل دستخط در نامه هایی که برای اسرا می آمد تغییراتی می دانند و به عنوان مثال از طرف همسر اسرا می نوشتند که اجازه طلاق می خواهد یا اینکه خبر درگذشت پدر یا مادر اسرا را می دادند و از طرف دیگر در نامه های ارسالی اسرا به خانواده هایشان نیز تغییرات مشابه اعمال می کردند.
وی اظهار داشت: با توجه به اینکه از سه هزار و 300 آزاده خراسان رضوی 935 نفر آنان پیش از اسارت ازدواج کرده بودند، اینگونه اقدامات منافقین ضربات روحی به اسرا وارد می کرد و در این موقعیت ها منافقین به اسرا نزدیک شده و به آنان پیشنهاد همکاری با منافقین یا استخبارات عراق را می دادند.
وی به فعالیت محدود صلیب سرخ در ارسال نامه ها اشاره کرد و گفت: با توجه به اینکه دریافت نامه اسرا توسط خانواده آنان دست کم 6 ماه و دریافت پاسخ آن نیز همین مدت طول می کشید، آشکار شدن توطئه منافقین یک سال به طول می انجامید.
مدیر موسسه پیام آزادگان خراسان رضوی، شرایط حاکم در حدود 20 اردوگاه اسرای جنگی در عراق را متفاوت دانست و افزود: اردوگاههای رسمی اسرای ایرانی در شهرهای رمادی، تکریت، موصل و بعقوبه قرار داشت و فعالیت منافقین نیز در هر یک از آنها در سطح متفاوت بود.
وی اظهار داشت: علاوه بر اردوگاههای رسمی که آمار آنها در اختیار صلیب سرخ قرار می گرفت، منافقین، گروهک کومله و استخبارات عراق نیز بازداشتگاههایی در عراق داشتند که آمار دقیق از اسرا در آنها در دست نیست.
وی به همکاری گسترده منافقین با استخبارات در بازجویی های بدو ورود اسرا به اردوگاهها اشاره کرد و گفت: این افراد در بازجویی ها، شکنجه و اعتراف گیری از اسرا همکاری داشتند و برخی اسرا را نیز در این جریان به شهادت رساندند.
این آزاده افزود: 44 نفر از شهدای استان خراسان رضوی در دوران اسارت به علت شکنجه، جراحت یا بیماری در اردوگاه های عراق به شهادت رسیدند.
وی اظهار داشت: پیکر این شهدا سال 81 به میهن اسلامی بازگشت ولی هنوز از سرنوشت برخی رزمندگان دوران دفاع مقدس که نامشان در لیست مفقودین ثبت نشده، خبری نیست و ما گمان می کنیم تعدادی از آنان در اردوگاه های منافقین، کومله یا استخبارات عراق به شهادت رسیده اند.
آزاده دیگری که جوانی و زندگی مبارزاتی وی مملو از خاطرات تلخ از گروهک منافقین است گفت: بسیاری از رزمندگان خاطرات تلخ از این گروهک دارند.
محمود رعیت نژاد افزود: در سال 60 و زمانی که در مسجد طبرسی محله گاز مشهد برای نخستین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی نمایشگاهی ترتیب داده بودیم، شاهد به رگبار بستن جمعیت حاضر در نمایشگاه توسط منافقین بودم.
وی اظهار داشت: در آن زمان 15سال داشتم و شاهد شهادت چهار نفر و زخمی شدن 16 نفر بودم.
وی گفت: یک سال بعد در جریان عملیات خیبر با جمعی از رزمندگان گرفتار شنود و تماس بیسیم منافقین شده و در مسیری که آنان ما را هدایت کرده بودند گرفتار و به اسارت ارتش بعث درآمدم.
این آزاده افزود: به دلیل سن کم ابتدا به اردوگاه اطفال منتقل شده و به همراه 22 نفر دیگر در جریان تبلیغات صدام برای آزادی قرار گرفتم که برای خنثی شدن این تبلیغات هیچیک از ما حاضر به آزادی نشدیم و در نتیجه بیش از هشت سال اسارت در اردوگاههای مختلف عراق را تجربه کردم.
وی اظهار داشت: در ابتدای جنگ همکاری منافقین با استخبارات عراق اندک و غیرسازمان یافته بود اما در ادامه جنگ آنان بودجه و امکانات دریافت کرده و همکاری آنان بیشتر و سازمان یافته تر شد و در بازجویی ها و حتی شکنجه اسرا حضور داشتند.
وی گفت: در یکی از این اقدامات که 17 روز توسط مامورین عراقی شکنجه شدم حضور منافقین در بازجویی ها بسیار مشهود بود.
رعیت نژاد افزود: گاهی قصد داشتم با طرح مسائل انحرافی بازجو را منحرف کنم که یکی از منافقین که با فرهنگ و ادبیات ایرانی آشنا بود به بازجو می گفت این مطلب برای انحراف بازجو و یک حقه است.
وی اظهار داشت: منافقین همچنین در بازجویی ها و دادن آدرسهای غلط مچ اسرا را می گرفتند.
وی گفت: خیانت منافقین به حدی بود که برخی افسران عراقی نیز از خیانت و وطن فروشی آنان ابراز انزجار می کردند.
دیگر آزاده ایرانی با اشاره به همکاری منافقین در بازجویی های استخبارات عراق و نیرنگ آنان در سانسور و جعل نامه اعضای خانواده اسرا گفت: در یکی از این موارد، خبر دروغ طلاق همسر یکی از اسرا را از طریق نامه جعلی به او دادند که موجب آزردگی شدید روحی وی تا مدتها شد.
علی عدنی که بیشترین مدت اسارت خود را در اردوگاه موصل چهار گذرانده افزود: افرادی که از نظر عراقی ها مشکل ساز بودند در این اردوگاه نگهداری می شدند با این حال منافقین از اقدامات تبلیغاتی خود در این اردوگاه نیز فروگذار نمی کردند.
وی اظهار داشت: در یکی از این اقدامات 'ابریشم چی' از سران منافقین به این اردوگاه آمد و برای اسرا سخنرانی کرد که اسرا با داد و فریاد او را هو و مسخره کردند.
