منافقین ؛ اول محاکمه بعد اخراج

کمتر کسی بود که باور کند اینهمه خدمت یا بهتر بگوییم ذلت اینگونه پاسخ داده شود و منافقین مجبور شوند برای ماند ن درعراق دست به هر خار و خاشاکی بزنند تا ماندگار شوند و آمریآ هم آنها را تنها بگذارد . امری که منافقین با قلدری تمام از آن صحبت می کردند و با استناد ناصحیح به کنوانسیون چهارم ژنو فریادهایشان را به عرش رسانده بودند این بود که اشرف مال ماست اگر چه در عراق است ، آمریکایی ها برای حفاظت از اشرف هوای ما را دارند اگر چه ملت عراق ناراضی باشند و ما حساب جنایتهایمان را پس نمی دهیم اگر چه در لیست های رنگارنگ تروریستی قرار داریم . فرود آمدن حقایق تلخ ، همیشه – اگر چه با تاخیر – سر آمد تمام راههایی بوده که مسعود و مریم رجوی در آغاز و شروع آن راه فرجام شیرینی را برای آن ترسیم کرده بودند . فرجام شیرینی که دیروز قرار بود عزت و اقتدار ارتش عاریه ای منافقین را رقم بزند منجر به خفت و خواری و تروریست نامیده شدن باند رجوی شد ، فرجام کشتار مردم عراق قرار بود منافقین را در شمال و شرق به ایران نزدیک کند ودر جنوب عراق آنها را بیشتر محبوب صدام کند اما آنان دستشان به خاک ایران نرسید وعزیز بودنشان برای صدام نیز دیری نپایید ، آمریکایی ها آمدند و تمام پایگاههایی که صدام به آنها داده بود تا ارتش آزادی بخش تقویت شود را از آنها گرفتند و خدم و حشم رجوی را در اردوگاهی حبس کردند و گرداگرد آن نیروهای ارتش آمریکا مستقر شدند ، قرار بود عملیات مرصاد پیروزی و فتح را در میدان آزادی موجب شود و شادی همراهان رجوی را به دنبال داشته باشد اما منجربه هلاکت بیش از دو هزار نفر از منافقین شد ، قرار بود بنیان خانواده در سازمان مجاهدین خلق تقویت شود اما با جنون و سادیسم رجوی تمامئ بنیان های سازمان فرو پاشید و سرانجام به خیال رهبر فراری فرقه قرار بود آمریکا محافظ منافقین باشد اما دیدیم که سربازان آمریکایی چاره را در واگذاری اشرف به صاحبان اصلی آن یعنی ملت عراق دیدند و از اطراف اردوگاه اشرف پراکنده شدند .

اگر مروری هر چند اجمالی به خواسته ها و آرزوهای مسعود رجوی داشته باشیم به سادگی می توان به این نکته پی برد که از ابتدای علنی شدن دشمنی رجوی با ملت ایران تا به امروز نهایت خواسته ها و آرزوهای مسعود سال به سال و روز به روز حقیر تر و پست تر از قبل شده است ؛ روزی قرار بود منافقین به تنهایی تهران را تصرف کنند اما امروز آرزویشان این است که آمریکا به ایران حمله کند زمانی قرار بود دفاع از منافع صدام را بر عهده بگیرند و با اقتدار کامل نقش ارتش خصوصی صدام را بازی کنند اما امروز آرزو می کنند خفت و حقارت و اسارت در دستان آمریکایی ها را داشته باشند اما ارتش عراق بر آنها تسلط نداشته باشد. رجوی زمانی قرار بود با رسیدن ارتش آزادی بخش به تهران به دفتر کارش در تهران بیاید و هدایت انقلابش را عهده دار شود اما امروز چه کسی می داند که سرکرده بزدل منافقین از ترس مرگ جانش را برداشته و به کجا فرار کرده است نکبتی که امروز از سر و روی ایدئولوژی های مسعود رجوی می بارد در هیچ زمان از تاریخ بیش از 40 ساله سازمان مجاهدین خلق مشاهده نشده است. خوشحالی مردم عراق با اعلام واگذاری اداره اشرف به ارتش عراق تنها بخشی از پروسه شادمانی ملت عراق است و زمانی مردم عراق بیش ازپیش خوشحال خواهند بود که خاک اشغال شده اردوگاه اشرف به مردم عراق بازگردد و دست منافقین خلق از انجام عملیات های تروریستی در عراق کوتاه شود و فصل الخطاب این شادمانی نیز اخراج گروهک تروریستی مجاهدین خلق باشد .

تجربه های گذشته نشان داده که هر گاه بوی شکست و بیچاره گی به مشام سران سران فرقه رسیده تحرکات سران این اردوگاه برای کاستن از تبعات شکست ها نیز بیشتر شده است . از قرار سران باند اشرف می دانند که باید دور و بر خود را جمع کنند و از عراق بروند .

Maryam Rajavi Terorist

اینکه منافقین قصد دارند تا در طرح سرشماری نیروهای یک سوم نیروهای خود را مخفی کنند خود به تنهایی می تواند علل گوناگونی داشته باشد. اکثریت جمع بیش از 3500 نفری باند اشرف را نیروهای ناراضی تشکیل می دهد که خواهان جدایی از اشرف و باند رجوی هستند . سرکردگان این باند با جدا کردن هزار نفر از این تعداد و مخفی کردن آنها در وهله اول به دنبال این هستند که افراد مذکور را از جمع نیروهایی انتخاب کند که درجه و عیار سرسپردگی بیشتری نسبت به سایر نیروها داشته باشند . سران سازمان به این امید هستند که با این تمهید راه را برای احیای مجدد هسته ای متشکل و فرمانبردار باز نگاه دارند . جمع این افراد که اکثرا کادرهای رهبری و رده های بالای سازمان را تشکیل می دهند اغلب از نیروهایی تشکیل شده که حضوری فعال تر در جنایات و اعمال تروریستی رجوی داشته اند و به اصطلاح از عرق رهبری بالاتری برخورداربوده اند البته اگر سران فرقه بتوانند از آمارگیری این افراد جلوگیری کنند جمعیت آمارگیری شده چند راه را پیش روی خود خواهند دید ؛ بازگشت به ایران ، پناهندگی در یکی از کشورهای اروپایی و یا رفتن به نقاطی غیر از اروپا و ایران. طبیعتا وضعیت افراد آمارگیری شده بهتر از دسته اول(یک سوم )خواهد بود زیرا دسته اول از طرفی مجبورند خود را با سیاستهای سازمان منافقین بیش از گذشته تطبیق دهند و ابراز وفاداری بیشتری از خود نشان دهند و از طرفی با اطلاع از سرنوشت زندگی آزاد گروه دوم خواسته یا ناخواسته دچار نوعی سرخوردگی می شوند، سرخوردگیی که ناشی از اطاعت محض خودشان و آزادی همراهان قدیم خواهد بود ، بنابراین باند رجوی در میان مدت نیز اگر بتواند فریب خود را پیاده کند نمی تواند نسبت به وفاداری این افراد امیدوار باشد .

برای سران باند رجوی از مدت ها پیش این نکته اثبات شده بود که نیروها همانند گذشته خط خوانی ندارند اما بهانه ای برای جدایی آنها وجود نداشت از طرفی جداشدن نیروهای ناراضی به عنوان یک شکست بزرگ تلقی می شد واز طرفی باعث بر هم خوردن تعادل وفاداری نیروهای رباتیک فرقه می شد، بنابراین باند رجوی به دنبال این مساله است تا با یک تیر دو نشان بزند هم از افتضاح جدایی خود خواسته نیروها جلوگیری کند و هم با دادن وعده و وعید به یک سوم مورد نظر، در فریب دادن این دسته نیز راه را به خوبی طی کند .

یکی دیگر از اهدافی که سران فرقه مجاهدین به دنبال آن است این است که سران فرقه می خواهند تا حد زیادی ازفشار پاسخگوییها در برابر افکار عمومی و سازمان های بین المللی بکاهد. مسلما با روند افزایش فشارها برای تعیین سرنوشت بازماندگان در اردوگاه اشرف اگر از 2500 نفر آمارگیری شود فرقه نیز در برابر فشار خانواده های اسیران در اشرف ، سازمان های بین المللی ، ملت عراق ، بازماندگان 16000نفر قربانی ترور در ایران و ... تنها به اندازه 2500 نفر پاسخگو خواهند بود .

با موارد یاد شده ارتش عراق از حالا به بعد باید مراقب مسایلی باشد که از چشم دور نماند اینکه سران فرقه به بهانه زیارت ، هواخوری و ...از آمار نیروهای خود کم نکنند و نیروهای مورد نظر را به خارج از اشرف منتقل نکنند و دیگر اینکه اشرف سالهاست در اختیار منافقین است پس می تواند مخفی گاه های غیر قابل دسترسی هم داشته باشد بنابراین در هنگام آمارگیری و سرشماری باید مراقب این مساله بود و سرانجام اینکه ارتباط منافقین با برخی وطن فروشان عراقی کلا قطع شود تا سران فرقه نتوانند از راه حل های دوستان تروریست پرور خود استفاده کنند .

جدا از همه این مسائل نکته ظریفی که نباید از نظر دور بیفتد این است که منافقین و سران باند رجوی بیش از به دنبال این هستند تا در افکار عمومی کشور عراق و افکار عمومی جهانی – بیش از گذشته – انحراف ایجاد کنند . فراموش نکنیم که منافقین در عراق جنایتهای بسیاری انجام داده اند که از دید برخی از سازمانهای بین المللی دور مانده است و آنها می خواهند که این جنایات همچنان مسکوت بماند . برای سران منافقین ماندن درعراق بسیار مهم و حیاتی است اما پروسه آغاز شده به گونه ای است که آنها می دانند بایداز عراق خارج شوند بنابراین در حال زمینه چینی برای این مساله هستند که همه رسانه ها و مردم عراق نهایتا رای به اخراج آنها از عراق بدهند و بحث را از یک واقعیت مهم قابل پیگیری دور کنند . چیزی که منافقین هم دلشان می خواهد و اگر هوشیاری در بین نباشد کم کم به فراموشی سپرده می شود این است که منافقین بیش از آنکه تروریست و خرابکار باشند جانی و جنایتکار هستند . آنها بر طبق خواسته ملت عراق اول باید در این کشور به خاطر جنایتهایشان محاکمه شوند . بزرگ ترین مساله در جنایت منافقین کشتار 25 هزار نفراز مردم عراق است ، آمار تکان دهنده ای که هابیلیان چندی پیش و توسط یکی از اساتید دانشگاه و عضو اتحادیه روزنامه نگاران جهان عرب به آن دست یافت . کشته شدگان دراین آمار را مردم کردستان عراق و کشته های انتفاضه جنوب عراق تشکیل می دهند ؛ جنایاتی که تنها به واسطه خواست صدام و اجابت منافقین به انجام رسید .

مساله جنایات تکان دهنده منافقین درعراق رامی توان به عنوان پاشنه آشیل منافقین در این رابطه فرض نمود . برای سران فرقه رجوی بسیار مهم است که کسی از گذشته و جنایتهای آنها در عراق سخنی به میان نیاورد . آنها تلاش مذبوحانه ای را دنبال می کنند تا از رهگذر این تلاش خود رادر عراق نگاه دارند . آنها به زمان اخراج هم فکر کرده اند اما نمی خواهند در مورد این مساله که روزی جنایات بسیاری در عراق انجام داده اند حرفی به میان بیاید . برای آنها بسیار درد آور است که قرار باشد در عراق و بواسطه جنایتهایشان محکوم شوند . آنها می توانند با پیش کشیدن حرف اخراج، برای خود پروسه مظلوم نمایی را دنبال کنند اما در صورت خواست دولت عراق برای محاکمه منافقین کار برای منافقین بسیار سخت خواهد شد .

در مرحله کنونی خواسته اولیه همه باید این باشد که منافقین درعراق بمانند و محاکمه شوند و بعداز تعیین تکلیف محکمه منافقین ( محکمه سران اشرف و مسعود و مریم رجوی ) . دولت عراق نباید از این خواسته غافل شود . خواسته مردم عراق برای این امر بسیار مهم است و نباید اسیر تبلیغات و هجمه تبلیغاتی منافقین شد . حساب منافقین این است که برای ماندن درعراق تلاش می کنیم و نهایتا هم ممکن است از عراق اخراج شویم اما اگر قرار باشد محاکمه شوند باید در مقابل جنایتهایشان پاسخگو باشند ،امری که قادر نخواهند بود آن را انجام دهند . فراموش نکنید که مسعود و مریم رجوی بارها و بارها تنها به صورت ادعایی گفته اند که حاضرند حساب پولهایی را که گرفته اند پس دهند اما هیچگاه این مساله را بصورت رسمی به اجرا نگذاشته اند . بااین تفاسیر حساب پس دادن در مورد قضیه جنایتها بسیار روشن است .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31