اندکی بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا درحالیکه سرمست از شکست رقیب دیرینه خود بود، با ارائه نظریاتی مانند «پایان تاریخ» و «خاورمیانه جدید» از نقشههایی که برای دنیا در دهههای آینده طرحریزی کرده بود، رونمایی کرد. نقشههایی که بر اساس آنها قرار بود در بخشهای مهم و استراتژیک دنیا نظم آمریکایی حاکم شده و دولتهای ناهمسو در آن حذف شوند. بااینحال با وجود گذشته سه دهه از آن زمان نهتنها این رؤیا محقق نشد، بلکه در حال حاضر آمریکا برای ترک کشورهایی که سالها در آنها حضور نظامی و اقتصادی داشت، تحتفشار قرار دارد. اما علت برهم خوردن نقشه آمریکاییها در دهههای اخیر چه بود؟ مردمیسازی مبارزه. اما چه فردی نقش پررنگی در تحقق این مهم را داشت؟ سردار شهید قاسم سلیمانی.
در واقع بررسی عملکرد آمریکا در دهههای اخیر نشان میدهد که استراتژی این دولت برای گسترش نفوذ در مناطقی مانند خاورمیانه و تضعیف دولتهای ناهمسو، کمک و حمایت از ایجاد گروههای تروریستی بوده است. آمریکا بعد از پیگیری سیاستهای ترور رهبران سیاسی کشورهای ناهمسو به این نتیجه رسید که برای ماندگاری بیشتر در منطقه خاورمیانه نیازمند ایجاد و گسترش تروریسم بهصورت نهادی است. در همین راستا سازمانهای مختلف تروریستی مانند طالبان، القاعده، داعش با چراغ سبز آمریکا در منطقه به وجود آمده و بهسرعت رشد کردند. «ویلیام اُدِم» رئیس وقت آژانس امنیت ملی آمریکا در زمان ریاستجمهوری «رونالد ریگان» در کتاب «هژمونی آمریکا: چگونه از آن استفاده کرد» با اذعان به استفاده واشنگتن از تروریسم مینویسد: «تروریسم یک دشمن نیست. بلکه یک تاکتیک است. به دلیل اینکه خود ایالاتمتحده سابقه طولانی در حمایت از تروریستها و استفاده از تاکتیکهای تروریستی دارد.» این سیاست آمریکا سبب شد تا این دولت بتواند همزمان با افزایش بسترهای توسط نفوذ خود در خاورمیانه بازار خوبی نیز برای سلاحهایش ایجاد کند. بهعنوانمثال فروش سلاح این کشور تا آخر سپتامبر سال گذشته میلادی به ۵۵.۴ میلیارد دلار رسید.
هرچند بعد از ایجاد تحرکاتی برای گسترش تروریسم توسط آمریکا دولتهای مخالف این کشور سعی کردند تا با در پیش گرفتن استراتژیهای مختلفی در مقابل آمریکا بایستند، بااینحال وجود ضعفهای مختلف تاریخی، زیرساختی و.... سبب شد تا در عمل آمریکا بتواند دست بالا را در کشورهایی مانند افغانستان، عراق و سوریه داشته و معادلات سیاسی را به نفع گروههای تروریستی برهم بزند. ایجاد این وضعیت سبب شد تا سردار سلیمانی که شاهد ضعف دولتهای مستقر در کشورهای سوریه و عراق بود، درصدد برآید تا با مردمیسازی مبارزه، مقاومت علیه گسترش تروریست مورد حمایت آمریکا را ساماندهی کند. همین مردمیسازی مقاومت سبب شد تا نقشه آمریکا در بسیاری از کشورها خنثی شود. بهعنوانمثال در زمانی که اسرائیل با حمایت آمریکا جنگ 33 روزه را آغاز کرد، تصور میکرد که با نابودی مقاومت میتواند برای همیشه بنیادهای امنیتی رژیم اشغالگر قدس را تضمین کند. با اینحال مردمیسازی مقاومت و تلاشهای سردار سلیمانی در جریان نبرد 33 روزه سبب شد تا این جنگ نهتنها به پیروزی رژیم اشغالگر قدس منجر نشود، بلکه با پیروزی حزبالله لبنان به اولین جنگی تبدیل شود که در آن مسلمانان توانستند، رژیم صهیونیستی را شکست دهند. این مسئله سبب افزایش اعتماد بهنفس مسلمانان و شکستن تفکر غلط شکستناپذیر بودن رژیم اشغالگر قدس گردید. مسئلهای که بعدها نمود آن در فلسطین و در حماس نیز دیده شد. حماس نیز با تأسی از تجربه سردار سلیمانی در مردمیسازی مقاومت در سالهای اخیر سعی کرده است تا مقابل رژیم اشغالگر قدس بایستند.
همچنین حمایت و همت سردار سلیمانی در تشکیل حشد الشعبی سبب شد تا مردم عراق وارد مبارزه با تروریستهای داعشی شده و بتوانند آنها را از کشورشان بیرون کنند. در حال حاضر میتوان ادعا کرد با همت سردار شهید سلیمانی، حشد الشعبی بهمثابه ساختاری عقیدتیمردمی، ﺧﻸ امنیتی این کشور را پرکرده و تبدیل به نیرویی کارا و توانا در عرصه امنیتآفرینی برای جامعه و حکومت عراق گردیده است. اکنون «حشد الشعبی» بهعنوان یکنهاد داوطلبانه مردمی که از دل تهدیدي به نام «داعش» شکلگرفته، به فرصتی بینظیر برای امنیتسازي در عراق تبدیلشده است. مردمیسازی مقاومت در عراق سبب شده تا «تئوري وابستگی نظامی به قدرتهای بزرگ در راستاي ایجاد امنیت» ابطال و چهارچوبهای طراحیشده در قالب موافقتنامه نظامیامنیتی واشنگتن و بغداد بیاعتبار شود. ضمن اینکه باور به «تکیه به سازمانهای مردمنهاد امنیتساز» در میان دولتمردان و سیاستگذاران عراقی تقویت شود.
سردار سلیمانی در سوریه نیز بحث مردمیسازی مقاومت را پیگیری کرد. در این راستا با تلاشها و پیگیریهای او نیروهای دفاع ملی که به بسیج سوریه معروف است، تشکیل شد. در شرایطی که رهبران کشورهای متجاوز امیدوار بودند با هجوم همهجانبه از طریق فعال کردن ناراضیان، ورود تروریستهای خارجی به این کشور و ایجاد شکاف در ارتش، حکومت بشار اسد را بهسرعت ساقط کند، ورود یک نیروی با انگیزه، برنامهریزیهای آنها را به هم ریخت. طبق آمار، در فاصله یک سال از شکلگیری بسیج مردمی سوریه، 100 هزار نفر به توان عملیاتی و نظامی این کشور افزوده شد. سپردن امنیت بخشی از شهرها به نیروهای مردمی این فرصت را برای ارتش سوریه فراهم کرد تا بتواند با نیروهای بیشتری در صحنههای درگیری با تروریستها ظاهر شود. از دیگر تأثیرات ایجاد بسیج مردمی، کاستن از قدرت چانهزنی تروریستها بود. زیرا آنها میدیدند که پس از پاکسازی مناطق تحت اشغالشان توسط ارتش، نیروی بسیج بهسرعت در آنجا شکل میگیرد و تبدیل به مانعی در برگشت تروریستها به آن منطقه میشود.
مروری بر اقدامات صورت گرفته توسط سردار سلیمانی در دهههای اخیر نشان میدهد که این شهید بزرگوار با نهادمندسازی تفکر مبارزه مردمی علیه تروریسم توانست است ضمن خنثیکردن نقشههای آمریکا برای ایجاد خاورمیانه آمریکایی، نفوذ این کشور و همچنین سازمانهای تروریستی مورد حمایتش را بهشدت کاهش دهد. همین مسئله سبب شده تا آمریکا که شاهد شکست برنامهریزیهای خود و هدر رفتن میلیاردها دلار سرمایهگذاریهای خود برای پروژه خاورمیانه جدید بود، سعی کند تا با به شهادت رساندنش از او انتقام بگیرد.