مجاهدین‌خلق (منافقین) عبدالرسول جمشیدی را ترور کردند

عاملین ترور و اسناد جنایت:

1.اطلاعیه به اصطلاح سیاسی نظامی گروهک تروریستی منافقین درباره ترور شهید عبدالرسول جمشیدی:

2.اظهارات محمد رسول بیات عضو واحد تروریستی در مورد اهداف منافقین از ترور نیروهای نهادهای انقلابی:

" ... قبل از این که به گشت برویم رضا در رابطه با مسائل گشت توضیحاتی داد و گفت ... با شلیک اولین گلوله دیگر مردم حزب اللهی جرأت نمی کنند در برابر ما بایستند و دیگر آن که مردم نخواهند گذاشت که بچه هایشان به سپاه و کمیته و بسیج بروند ... "

(همان مدرک، صفحه 56)

نهادهای انقلابی، چشمه‌های همیشه جوشان انقلاب اسلامی

سابقه وحشت دشمنان انقلاب اسلامی از نیروهای جان برکف نهادهای انقلابی در جمهوری اسلامی اولین بار در میان اسناد لانه جاسوسی و توطئه شیطان بزرگ به وضوح ملاحظه گردید. پس از آن در طرح حمله نظامی آمریکا به طبس ردپای دیگری مبنی بر تصمیم آنان به بمباران مراکز سپاه مشاهده شد که در مجموع نشان می‌داد که استکبار جهانی تا چد حد در محاسبات خود از گسترش و شکل گیری نهادهای جوشیده از متن انقلاب و مردم در اضطراب به سر می‌برد. لذا طبیعی بود که عوامل مزدور و سرسپرده خود را نیز به حملات زهرآگین تبلیغاتی، نظامی و تروریستی علیه نیروهای این نهادها وادار نماید.

در کردستان، گنبد و پس از آن در تمامی شهرها و روستاها و در جبهه‌های جنگ تحمیلی این نیروهای جان بر کف نهادهای انقلابی بودند که بیش از دیگر قوای اسلام در مقابل ضربات ضد انقلابیون و کفار بعثی قرار داشتند و در دفاع از میهن اسلامی جان بر کف به جهاد و مبارزه پرداختند، ولی با تمام این احوال از آنجا که این نهادها تجلی اراده امتی مسلح به سلاح شهادت و در پیوند با اقیانوس بیکران مردم بودند، توطئه از میان برداشتن آنان ناکام ماند و پوزه کثیف استکبار و مزدوران داخلی و خارجی اش بر خاک مالیده شد.

اکنون دیگر اقبال گسترده و همه جانبه توده‌های مردم عاشق و عامل به اسلام به سوی نهادهای انقلابی آنچنان روزافزون گردیده که دشمنان را نیز وادار به اعتراف نموده است و خواب خوش و راحت را از آنان گرفته است. از آن روز که حتی آنان در منطقه نیز با نهضت‌های بی شماری که طرفدار انقلاب اسلامی هستند مواجه گردیده و صد چندان بیشتر از گذشته در وحشت و اضطراب قرار گرفته اند.

و این کوثر و خیر عظیمی برای امت حزب اللته است که به برکت خون‌های بناحق ریخته شده عزیزانی همچون شهید عبدالرسول جمشیدی به دست آمد و با ایثار و جانبازی برادران دیگری که مقاوم و استوار در سنگر آن عزیزان ایستاده اند استمرار و تداوم خواهد یافت.

شهید عبدالرسول جمشیدی   

شغل: عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سن: 24 سال

وضعيت تأهل: متأهل

محل شهادت: تقاطع خیابان خرمشهر – دلپذیر

تاريخ شهادت: 1360/6/3

 زندگينامه

خرداد ماه سال 1336 در شهر شیراز پا به عرصه گیتی نهاد و تحت مراقبت و تربیت خانواده‌ای مهربان و دلسوز به دوران رشد و شکوفایی رسید. از کودکی به شعائر و فرایض مذهبی پایبند و در انجام آنها کوشا بود. تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم با موفقیت در زادگاهش به پایان رساند و سپس برای گذراندن دوران تحصیلات عالی به دانشکده فنی تکنیکوم تهران راه یافت.

از آنجا که برادر عبدالرسول جمشیدی همواره از نوجوانی در کنار روحانیت مبارز قرار داشت ، لذا توانست بلافاصله با شروع حرکت عظیم مردم علیه رژیم منحوس پهلوی در جریان مبارزه قرار گرفته و در خط رهبری سازش ناپذیر انقلاب، امام خمینی گام بردارد.

او ابتدا با سایر برادران در انجمن اسلامی دانشکده به پخش کتب، نشریات، اعلامیه‌ها و نوارهای مذهبی – سیاسی مشغول بود و در همان دوران با جریانات انحرافی و التقاطی مدعی اسلام و انقلاب به خوبی آشنا شد و پس از باز شناختن کجروی‌های جریانات مزبور در جهت اصلاح و ارشاد عناصر فریب خورده آنان در دانشکده بر آمد و در عین حال لحظه‌ای از صحنه مبارزه با رژیم دیکتاتوری و وابسته شاه غافل نماند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جهادسازندگی، شهید جمشیدی به همراه اولین گروه اعزامی جهاد به سیستان و بلوچستان رفت و مدتی در آنجا و بعد در شهرستان نقده به عنوان جهادگر به فعالیت‌های سازندگی مشغول شد. آنگاه در دیماه سال 59 پس از به پایان رساندن دوره عالی و اخذ مدرک لیسانس در رشته مهندسی راه و ساختمان به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و به عنوان مسئول بخش فنی سپاه منطقه یک کشوری شروع به کار و فعالیت نمود، تا از این رهگذر دین خود را نسبت به امام و انقلاب ادا نموده و خدمت شایسته‌ای را به امت اسلامی بنماید.

در آستانه دومین سالگرد یوم الله 22 بهمن و آغاز سومین سال پیروزی این افتخار نصیب وی و همسرش گردید که در حضور پیر جماران، امید مستضعفان جهان به عقد یکدیگر در آیند و زندگی مشترک خود را پی ریزی نمایند. در اواخر مرداد ماه سال 1360 بود که محل خدمت وی تغییر یافت و هنوز 10 روز بیشتر از انتقال به تهران را پشت سر نگذاشته بود که...

شهادتنامه

عصر روز سوم شهریور ماه هنگام مراجعت به منزل در تقاطع خیابان خرمشهر (آپادانا) با دلپذیر (مهناز) مورد شناسایی منافقین قرار گرفت و در جریان یک سوء قصد ناجوانمردانه از طرف آنان به فیض عظیم شهادت نائل آمد. تروریست‌ها ابتدا پس از مشاهده برادر جمشیدی که لباس مقدس پاسداری به تن داشت، تصمیم به ترور گرفته و با سوء استفاده از یک موقعیت خاص از مقابل به سمت وی با اسلحه شلیک می‌کنند.

پزشکی قانونی در مورد محل اصابت گلوله می‌نویسد:

"...در معاینه سوراخی دایره‌ای شکل به قطر 5 میلیمتر در ناحیه زیر جناق با حاشیه پاک کننده و حلقه سائیدگی دارد که محل ورود گلوله است، گلوله پس از ورود و طی قطر قفسه سینه به سمت عقب ریه و از پشت زیر دنده‌های سمت راست خارج شده، سوراخ خروجی به قطر 8 ×5 سانتیمتر نامنظم است و اعضائ داخلی شکم شدیداً آسیب دیده است. ضمناً در ناحیه کتف راست سوختگی ملاحظه میشود که دراثر برخورد سطحی گلوله می‌تواند ایجاد شده باشد..."

برادر شهیدمان با قلبی سرشار از عشق به خدا و با دلی امیدوار و مطمئن به لقاء معبود می‌رسد و لبیک گویان به طواف کعبه عشق می‌شتابد تا حرمت و شرف لباسی را که بر تن داشته و نامی را که بر او نهاده اند با خون خویش پاس دارد و خفت و زبونی هر چه بیشتر کفار و منافقین را به ارمغان آورد و لکه ننگ دیگری بر دامان یزیدیان معاصر بنشاند.

مزار شهید: شیراز، دارالرحمه