عاملین ترور و اسناد جنایت:
مجید حشمتی خواه
نام مستعار:
فرمانده واحد تروریستی
|
مسعود ولی زاده داود آبادی
نام مستعار:
عضو واحد تروریستی
|
1.اعترافات مسعود ولی زاده داوود آبادی یکی از عاملین ترور شهید پناهی:
" 1) ترور شخصی به نام منصور پناهی به وسیله خود من و سر تیم مجید حشمتی، جریان بدین قرار بود که چند روز من به وسیله دیگر اعضای تیم برای ترور به خیابانها میرفتیم و قرار بر این بود که به عنوان یک گشت موتوری عمل کنیم و هر کس که از لحاظ قیافه مشکوک و حزب اللهی بود را ترور کنیم و اگر احیاناً موتور داشت موتورش را بدزدیم.
بعد از چند روز که ما عمل نکردیم، خود سر تیم مان با من آمد و اول کار به من گفت که سازمان امروز هر طور است یک کشته میخواهد، اگر امروز کسی را نزنید خودت را مجبوریم بزنیم ! ما به خیابان رفتیم و پس از ساعتها گشت با موتور در خیابان پارک وی، شخصی را به من نشان داد که قیافهای حزب اللهی داشت و گفت: خودش است، حتماً باید بزنی ! ما با موتور دنبال شخص مورد نظر کردیم و در موقعیت مناسب به طرف او تیراندازی کردم و او به زمین افتاد و ما فرار کردیم. بعد از این جریان مسئول آن موقع ما به نام داریوش امینی سر قرار سلامتی آمد و به من و مجید حشمتی سر تیم تبریک گفت و قدردانی کرد ... "
2.اعتراف وی درباره روحیه شهید در آخرین لحظات زندگی:
" در رابطه با روحیه و برخورد کسانی که مورد ترور قرار میگرفتند، میتوانم بگویم که اکثراً مقاوم بودند. به طور مثال کسی را که من ترور کردم، موقعی که فهمید ما قصد ترورش را داریم لبخند زد و این نشانه این بود که روحیهای بسیار والا داشت ... "
مشتاقان شهادت
شهید پناهی با تأسی بر اولیاء خدا با تبسم پر مفهوم خود در هنگامه شهادت خواست تا به تمامی مؤمنان و معتقدان به انقلاب اسلامی و مجاهدان و مبارزان در راه اعتلای جمهوری اسلامی، مژده رستگاری و پیروزی دهد و ضمن این بشارت، کافرین و مشرکین و منافقین را از عذابی سخت و دردناک و شکستی محتوم و جانکاه آگاه سازد، عذابی که نتیجه و بازتاب اعمال جنایت بارشان میباشد و قطعاً بنا بر وعده الهی نصیب آنان خواهد شد.
برادر پناهی و سایر شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی به وضوح در ادامه راهی که برگزیده بودند همواره با اشتیاق منتظر لحظه موعود به سر میبرند و شهادت در راه خدا را جز سعادت نمی دانستند و یقین داشتند که پس از آن در پیشگاه پروردگارشان حضور خواهند یافت و از نعماتی جاویدان برخوردار خواهند گشت.
امید آن که شهادت عارفانه این پاسدار انقلاب و کارگر مسلمان الهام بخش همسنگران متعهدش در کارخانجات گشته و آنان را در راه تعالی بخش اسلام عزیز و تحقق آرمانهای شهیدان، پیروز و موفق بدارد.
شهید منصور پناهی
شغل: کارگر
سن: 30 سال
وضعيت تأهل: متأهل، دارای 3 فرزند
محل شهادت: بزرگراه شهید چمران
تاريخ شهادت: 1360/5/20
زندگينامه
به سال 1330 در خانوادهای مسلمان و مستضعف کودکی پا به عرصه حیات گذاشت که نامش را منصور گذاشتند. وی از دوران کودکی خصوصیات اخلاقی ممتازی را از خود بروز داد و از 16 سالگی جهت تأمین معاش خود به کارگری مشغول شد و با دستمزد ناچیزی که دریافت میکرد تا حدودی به هزینههای زندگی خانواده کمک مینمود. در جریان مبارزه علنی با رژیم وابسته و ددمنش پهلوی همگام با کارگران و در کنار سایر اقشار امت اسلامی به صحنه آمد و فعالانه در راهپیماییها و تظاهرات مردم شرکت جست. وی از همان دوران در زمینه ارتقاء سطح آگاهیهای مذهبی – سیاسی خویش بر آمد و همچنین با روشنگریهای خود، سایر همکاران را نیز به صفوف مبارزه کشاند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شهید پناهی با احساس و درک عمیقی که از مسائل و مشکلات کارگری داشت، اقدام به تشکیل انجمن اسلامی در کارخانه محل کار خود نمود و در جهت سامان بخشیدن به وضع کارگران و بیشتر از هر چیز به تعمیق پیوندهای ایمانی و روابط برادرانه بین کارگران مسلمان متعهد پرداخت و در این راستا انجمنهای اسلامی دیگری را نیز در کارخانجات مختلف به راه انداخت. همچنین در جهت حل مسائل مبرم کارگران و افشاء کارفرمایان وابسته و ضد انقلاب و فراری دادن آنان از کارخانجات نیز نقش مثبت و سازندهای را عهده دار گردید.
در سایه شکل گیری انجمنهای اسلامی در کارخانجات و بسیج نیروهای فداکار و مؤمن بود که جلسات متعددی به وسیله برادر پناهی و سایر برادران در کارخانجات مختلف دائر گردید که در آنها ماهیت واقعی عناصر ضد انقلاب و گروهکها در کارخانه بررسی و خطوط انحرافی و التقاطی و الحادی آنان برای کارگران بازگو گردید. در نتیجه این تلاشها بود که عناصر وابسته به گروهکها در کارخانجات مختلف طرد و منزوی و خط اصیل و انقلابی ولایت فقیه، حقانیت خود را بیش از پی در عمل به اثبات رساند.
در این دوران برادر پناهی به عضویت افتخاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و به همکاری با این نهاد برانگیخته از متن امت حزب الله به کار و کوشش پرداخت و در جهت پیشبرد اهداف و ارزشهای والای اسلامی گامهای مؤثرتری را برداشت.
شهادتنامه
شامگاه روز بیستم مرداد ماه سال 1360 فرا میرسد و برادر منصور پناهی در حالی که از محل کار و مأموریت خود باز میگشت، مورد سوء قصد ناجوانمردانه منافقین قرار میگیرد. او که در مسیر بزرگراه شهید چمران سوار بر موتورسیکلت در پشت چراغ قرمز متوقف شده بود، مورد شناسایی دو تن از تروریستها واقع و پس از حرکت به سمت کوی نصر مورد اصابت گلولههای آمریکایی آنان قرار میگیرد.
محل اصابت گلولهها را پزشکی قانونی به صورت زیر تعیین و اعلام کرده است:
" ...در معاینه علائم زیر مشخص است: 1) سوراخ ورودی گلوله با حاشیه سوختگی و حلقه سائیدگی در سمت داخلی بازوی راست که قطر تقریبی آن حدود 7 میلیمتر است و سوراخ خروجی آن در سمت خارجی بازوی راست به قطر تقریبی 1 سانتیمتر با حاشیه نامنظم میتوان دید. 2) سوراخی به قطر تقریبی 7 میلیمتر در پهلوی چپ بر روی دنده پنجم مشاهده میشود، با توجه به علائم بالا علت مرگ اصابت گلوله به قفسه سینه و آسیب اعضاء داخلی تعیین میشود ..."
و به این ترتیب برادر منصور پناهی کارگر متعهد و پاسدرا معتقدی که عمری همچون شمع روشنگر راه بود به درجه منیع شهادت نائل گشت و شمع وجودش در پیکره مشعل فروزان انقلاب اسلامی ذوب گردید تا حیاتی جاویدان یابد و در آیندهای نه چندان دور همچون اخگری سوزان بر کاخهای ظلم و طغیان شرر زده، آنها را از بین براندازد و با فروغ پر مهر خود روشنی بخش دل امیدوار مستضعفین جهان باشد.
مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 89، شماره 33