اطلاعاتي كه فرقه ها نمي خواهند شما بدانيد !
فرقه ها در بيرون جذابند ولي از درون سوء استفاده هاي زيادي مي كنند . رهبران فرقه ها ، بي صبرانه در پي جذب فريبكارانه شما هستند و مي خواهند تبعيت ، وقت و پول شما را بگيرند . فرقه ها از تكنيك هاي پيچيده كنترل ذهني و عضو گيري كه در طول زمان پيشرفت كرده اند ، استفاده مي كنند . از اين كه فكر مي كنيد با ورود به يك فرقه مصون مي مانيد ، بر حذر باشيد . فرقه ها ميليون ها عضو در سراسر جهان دارند و بيشتر اين اعضا زماني فكر مي كردند كه مصون مانده اند ، ولي هنوز نمي دانند كه عضو يك فرقه اند ! براي تشخيص يك فرقه لازم است بدانيد آنها چگونه عمل مي كنند و تكنيك هاي مورد استفاده شان چيست . آموزش اين موارد به شما هدف اين مقاله كه به وسيله پژوهشگران غربي فراهم آمده است .
باورهاي غلط در خصوص فرقه ها كه بايد دور بريزيم
يكي از باورهاي غلط اين است كه : فرقه ها براحتي قابل تشخيص اند و در حالي كه لباس هاي عجيب مي پوشند و در كمون ها ( خانه هاي جمعي ) زندگي مي كنند .
گر چه برخي از فرقه ها به همين صورتند ، ولي در واقع بيشتر اعضايشان افرادي عادي مثل من و شما هستند و در خانه هاي معمولي زندگي مي كنند ، لباس هاي عادي مي پوشند و همان غذايي را مي خورند كه من و شما مي خوريم . رهبران فرقه ها نمي خواهند شما بدانيد كه عضو يك فرقه شده ايد ، بنابراين به اعضاي خود دستور مي دهند كه به دلخواه خودشان لباس بپوشند و صحبت و عمل كنند . يكي از همين فرقه ها براي اين موضوع چنين عبارتي ساخته بود كه به آن « ارتباط برقرار كردن » مي گفتند .
فرقه ها ضعف ها و عجايب بسياري دارند و از نظر احساسي نامتعادلند .
اين مورد نيز يكي از باورهاي رايج فرقه هاست كه واقعيت ندارد . بسياري از اعضاي فرقه ها باهوش ، جذاب و ماهر هستند .
فرقه ها صرفاً يك مشت افراد خل و چل هستند .
اين مورد هم اشتباهي است كه عموم مردم مرتكب مي شوند و فكر مي كنند فرقه ها صرفاً گروه هاي مذهبي هستند . تعريف مدرن از « فرق كنترل ذهني » به همه گروه هايي بر مي گردد كه از كنترل ذهني و تكنيك هاي عضو گيري اغفال كننده استفاده مي كنند . سيستم اعتقادي يك مذهب ، اغلب به عنوان ظرف يا پوشش براي استفاده از تكنيك ها به كار گرفته مي شود ، ولي واقعيت اين است كه خود اين تكنيك ها فرقه را مي سازند . در جامعه اي آزاد ، مردم مي توانند به هر چيز دلخواهشان معتقد باشند ، اما بيشتر مردم توافق دارند عملي كه با حقه و فريب مردم را تحت كنترل در آورد ، غلط است .
فرقه چيست ؟
تعريف مدرن از « فرقه كنترل ذهني » عبارت از هر گروهي كه از « كنترل ذهن و تكنيك هاي عضو گيري فريب دهنده » استفاده مي كند . به عبارت ديگر ، فرقه ها به مردم حقه مي زنند تا آنها را جذب كنند و آنها را فريب مي دهند تا در فرقه بمانند . اين تعريفي است كه اغلب مردم با آن موافقند ، البته غير از خود فرقه ها !
انواع فرقه ها
- فرق مذهبي
فرقه هايي كه از سيستم اعتقادي به عنوان پايه و اساس فعاليت هاي خود استفاده مي كنند ، خيلي مرسومند . سيستم اعتقادي آنها مي تواند مسيحيت ، هندو ، اسلام يا ديگر مذاهب جهان باشد يا ممكن است سيستم اعتقادي خود را خود خلق كرده باشند .
- فرق اقتصادي
فرقه هايي كه اساس فعاليت شان درآمد اقتصادي است ، « فرقه هاي طمع » ناميده مي شوند . آنها به شما قول مي دهند كه اگر به آنها بپيونديد و از برنامه هاي مخصوص آنان براي موفقيت پيروي كنيد ، بسيار ثروتمند خواهيد شد . اغلب آنها رهبر خود را به عنوان نمونه معرفي مي كنند و توضيح مي دهند كه اگر شما آنچه را كه رهبر مي گويد انجام دهيد ، حتماً موفق خواهيد شد . فرقه هاي اقتصادي با استفاده از كنترل ذهن شما را مجبور به كار مجاني براي خود مي كنند و شما را وادار به پرداخت پول براي خريد نوار ، كتاب و سمينارهاي هيجان انگيز مي كنند كه تمامي آنها ظاهراً براي كمك به موفقيت شما طراحي شده اند ، ولي در حقيقت اينها براي ارتقاي محيط كنترل ذهني فرقه طراحي شده اند و شما را در وضعي نگاه مي دارند كه به روياي تقريباً ناممكن آنها براي موفقيت باور پيدا كنيد ، البته آنها هرگز نمي گويند كه ابتدايي ترين روش رهبر براي پولدار شدن ، فروش همين مطالب هيجان انگيز به افراد بوده است !
- خود ياري يا مشاوره
فرقه هايي كه از « خودياري » ، « مشاوره » با خود ارتقايي به عنوان اساس كارشان استفاده مي كنند ، اغلب تجار و شركت هاي تجاري را هدف قرار مي دهند . آنها با برگزاري سمينارهاي خود ، ادعا مي كنند كه شما يا كاركنانتان در كارها موفق تر خواهيد بود . افراد تاجر در اتاق هتل ها محبوس و سوژه افكار شبه فرقه اي مي شوند در حالي كه آنان نقش هاي عجيبي را بازي مي كنند . به فعاليت هاي گروهي مي پيوندند و خصوصي ترين افكار خود را با گروه در ميان مي گذارند . زماني كه يك دوره كامل را گذرانديد به شما گفته مي شود ، لازم است دوره هاي پيشرفته تري را دنبال كنيد كه به طور طبيعي هزينه بيشتري از دوره پيش خواهد داشت . اين فرقه ها برخي اوقات از شما مي خواهند تا كارهاي داوطلبانه انجام دهيد و كمك كنيد تا دوستان ، خانواده و همكارانتان نيز عضو شوند . اين گروه در توليد تجارب هيجان انگيز ، تبحر دارند و براي درگير كردن هر چه بيشتر شما در فرقه ، از اين شيوه استفاده مي كنند . مفاهيم مذهبي به صورتي القا مي شوند كه مذهبي به نظر نمي رسند . آنها معمولاً زماني كه شما به پايان يك سمينار نزديك مي شويد ، باطن خود را رو مي كنند . بسياري از مردم به دليل ورود به اين گونه فرقه ها ورشكست شده اند .
- فرق سياسي
فرقه هايي كه از ايده هاي سياسي به عنوان مبناي كار خود استفاده مي كنند در طول تاريخ به خوبي شناخته شده اند . آلمان نازي هيتلري و شوروي كمونيستي استاليني ، نمونه هاي كلاسيك كنترل ذهن در ابعاد وسيع هستند . در ابعاد كوچك تر ، قدرت طلبان سفيد و سياه ، تروريست ها ، گروه هاي شورشي به طور معمول از يك فرم كنترل ذهن براي جذب و تسلط بر اعضاي خود استفاده مي كنند .
كنترل ذهن
كنترل ذهن « مجموعه اي از تكنيك هاي رواني » است كه رهبران فرقه ها به وسيله آنها اعضاي خود را كنترل مي كنند .
ديده بان فرقه ، پديده كنترل ذهن را به يك ابزار جادويي كه مي تواند اراده آزاد افراد را از آنها بگيرد ، به حساب نمي آورد . يعني اين مقوله افراد را مانند ربات از راه دور كنترل مي كند . در عوض مشاهده مي كنيم كه كنترل ذهن به عنوان يك نفوذ غير صادقانه به طور نامحسوس از سوي فرقه بر اعضا اعمال مي شود ، بنابراين به جاي اين كه كنترل ذهن يك نوع نيروي غير قابل مقاومت ( مانند افراد كرات ديگر در فيلمهاي سينمايي تخيلي كه ذهن افراد را در اختيار مي گيرند ) باشد ، بيشتر شبيه يك تفنگ است . رهبر فرقه ، تفنگ كنترل ذهن را به طرف يك عضو نشانه مي رود و مي گويد : اگر شما ما را ترك كنيد ، تمامي دوستان و خانواده خود را از دست مي دهيد و اگر مرا تأييد نكنيد ، حتماً به جهنم مي رويد همچنين اگر شما به ما پول ندهيد ، قطعاً در كار و كسبتان ناموفق خواهيد بود . ما كنترل ذهن را در يكسري تكنيك هايي كه فرقه هاي به كار مي گيرند ، تجزيه مي كنيم . فرقه ها با استفاده از اين تكنيك ها كنترل ذهن را به وجود مي آورند .
1- فريب
اصولاً يك فرقه براي عضو گيري و بكار گيري افراد از فريب استفاده مي كند ، آيا مي دانيد چرا ؟
پاسخ اين سوال روشن است : اگر مردم عملكرد و اعتقادات واقعي فرق را از قبل بدانند به آنان نخواهند پيوست . يك فرقه نياز دارد واقعيت را تا زماني كه فكر مي كند شما آماده قبول آن هستيد ، مخفي نگه دارد .
به عنوان مثال ، اگر « رهبر فرقه دروازه بهشت » در خصوص گروه خود صادق باشد و به يك تازه وارد بگويد كه به ما ملحق شويد ، لباس هاي عجيب بپوشيد ، مقطوع النسل شويد سپس جام زهر بنوشيد ! مسلماً او پيروان زيادي نخواهد داشت .
نكته كليدي : هيچ گروه مشروعي نياز به دروغگويي يا گمراه كردن شما در خصوص آنچه انجام مي دهيد يا به آن معتقد است ، ندارد .
يك فرقه ، داراي روابط عمومي آراسته و ظاهرالصلاحي است كه ماهيت واقعي گروه را مخفي نگه مي دارد . شما مي شنويد كه آنها به فقرا كمك مي كنند يا از تحقيقات پشتيباني به عمل مي آورند يا براي صلح يا حفظ محيط زيست فعاليت مي كنند .
آنها به شما مي گويند كه وقتي در گروهشان وارد شويد ، چقدر خوشبخت خواهيد شد . اعضاي فرقه هميشه خيلي خوشحال و سر حال به نظر مي رسند ، بيشتر به خاطر اين كه به آنها گفته شده است كه خوش رفتاري كنيد ، زيرا اگر اين كار را نكنيد ، دچار مشكل مي شويد ، ولي به شما گفته نمي شود كه زندگي در گروه واقعاً به چه شكل است و آنها به چه چيزي اعتقاد دارند . اين حقايق به تدريج برايتان روشن مي شود و شما اين تغييرات تدريجي را متوجه نخواهيد شد . عاقبت متوجه حقايق و واقعيت هايي مي شويد كه اگر در ابتداي ورود به فرقه متوجه آن مسائل مي شديد ، مي توانست شما را از آنچه به آن اعتقاد پيدا كرده يا عمل نموده ايد ، فرسنگ ها دور كند .
2- ويژه سازي
يك سازمان مذهبي طبيعي ، نسبت به اين كه شما به سازمان مشابهي نقل مكان كنيد ، مشكل نخواهد داشت تا زماني كه در همان مذهب باقي بمانيد ؛ زيرا مهم ، سيستم اعتقادي است . نه عضويت در يك سازمان ويژه . براي مثال ، اگر شما مسيحي باشيد ، مي توانيد از يك كليسا به كليساي ديگر برويد و باز هم مسيحي باقي بمانيد .
به هر صورت رهبران فرقه ها به شما خواهند گفت كه تنها مي توانيد در سازمان آنها نجات پيدا كنيد يا به موفقيت برسيد و هيچ سازمان ديگري واقعيت را نمي گويد و ديگران همگي گمراهند ، بنابراين سيستم اعتقادي نيست كه آينده شما را تعيين مي كند بلكه سيستم اعتقادي بعلاوه عضويت شما در گروه اين كار را انجام مي دهد .
نكته كليدي : هر گروهي كه مي گويد ، شما بايد به سازمان آنها متعلق باشيد تا نجات يابيد ، به احتمال زياد يك فرقه است .
رهبران فرقه ها نياز به اين دارند كه شما باور كنيد جاي ديگري نيست كه برويد و در عين حال نجات پيدا كنيد و اگر شما زماني كليساي واقعي واحد را ترك كنيد ، به جهنم خواهيد رفت . اين ترسي است كه « پايه مكانيزم كنترل » را كه براي نگه داشتن شما در فرقه طراحي شده است ، تشكيل مي دهد . همچنين قدرت فوق العاده اي به رهبر فرقه براي تسلط بر شما مي دهد ، اگر شما واقعاً باور داشته باشيد كه ترك گروه برابر با ترك خداست يا اين كه شما تنها شانس موفقيت در زندگي خود را از دست مي دهيد ، بنابراين شما از رهبران فرقه ، حتي زماني كه با او مخالفيد به جاي پذيرفتن ريسك اخراج از گروه ، اطاعت مي كنيد . ويژه سازي به عنوان تهديد به كار گرفته مي شود و اين مقوله ، رفتار شما را از طريق ايجاد ترس كنترل مي كند .
3- ترس و ارعاب
اعضا بايد از رهبري فرقه بترسند ، مخالفت با رهبري ، مانند مخالفت با خداست . رهبران فرقه ها ادعا مي كنند كه اوتوريته مستقيم از جانب خدا براي كنترل تقريباً تمامي شوونات زندگي شما را دارند ، بنابراين زير سوال بردن رهبران يا برنامه هاي گروه به هر صورت به عنوان نشانه اي از شورش و حماقت تلقي مي شود .
احساس گناه براي كنترل شما مورد استفاده قرار مي گيرد . ممكن است علت اين كه شما پول كافي به دست نمي آوريد ، اين باشد كه شما با برنامه هاي فرقه همراه نشده ايد . ممكن است دليل اين كه شما نمي توانيد تازه واردها را تغيير بدهيد ، اين باشد كه قلب شما مغرور و مملو از گناه است . هرگز به اين صورت نخواهد بود كه برنامه مربوط كارايي لازم را ندارد يا آن تازه واردها دلايل معتبر براي نپيوستن به گروه را داشته باشند . هميشه تقصير شماست و هميشه شما اشتباه كرده ايد ، بنابراين شما بايد سخت تر بكوشيد ! شما همچنين وادار مي شويد كه براي اطاعت نكردن از هر قانون نوشته يا نانوشته فرقه احساس گناه زيادي بكنيد .
ترور شخصيت براي خلق احساس گناه در شما مورد استفاده قرار مي گيرد .
اگر از كاركرد ترور شخصيت آگاهي نداشته باشيد ، اين شيوه راه قدرتمندي براي اعمال كنترل روي شماست .
نكته كليدي : ترور شخصيت حقيقتاً يك علامت فرقه است . در نشست هاي هدفمند براي شكستن افراد ، دو يا چند عضو فرقه و رهبران آنها براي ساعت هاي طولاني به شخصيت يك فرد ديگر حمله مي كنند . برخي فرقه ها اين نشست ها را تا زماني كه قرباني بدون كنترل به گريه بيفتد ، متوقف نمي كنند .
-4بمباران عشق و كنترل روابط
فرقه ها به اين موضوع مهم واقفند كه اگر بتوانند روابط شما را كنترل كنند ، پس مي توانند شما را هم كنترل نمايند ، چه دوست داشته باشيم ، چه نداشته باشيم . همه ما از كساني كه در اطراف ما هستند ، تأثيرات عميقي مي گيريم . زماني كه شما براي اولين بار وارد يك فرقه مي شويد ، آنها بمباران عشق را روي شما پياده مي كنند و دوستان فوري برايتان بر مي گزينند . در ظاهر خيلي عالي است و خواهيد گفت : چگونه چنين گروه دوست داشتني مي تواند اشتباه كند ! ولي شما بزودي مي آموزيد ، اگر با آنها مخالفت و یا فرقه را ترك كنيد ، تمامي دوستان تازه تان را از دست خواهيد داد . اين تهديد ، ناخواسته بر اعمال شما در فرقه تأثير مي گذارد . هر آنچه در روال معمول و طبيعي موجب شاكي شدن شما مي شود ، در اين حالت با سكوتتان از شما عبور مي كند ، زيرا شما نمي خواهيد منفور و ملعون باشيد . درست مانند يك رابطه ناسالم كه از عشق براي روشن و خاموش كردن دستگاه كنترل فرد استفاده مي شود .
فرقه ها همچنين مي كوشند تا ارتباط شما را با دوستان و خانواده قطع كنند ، زيرا آنها از اين كه ديگران نيز بتوانند روي شما نفوذ داشته باشند ، متنفرند . يك فرقه « كنترل ذهني » خواهان مانور دادن روي زندگي شماست ، به طور كلي كه ارتباط شما با اعضاي فرقه را به حداكثر و ارتباط با افراد خارج از گروه را به حداقل برساند . بويژه آنهايي كه مخالف درگير شدن شما در فرقه هستند .
نكته كليدي : از دوستان فوري بر حذر باشيد و به خاطر داشته باشيد كه دوستان واقعي در طول زمان شناخته مي شوند .
همچنين از گروهي كه به شما مي گويد ، چه كسي را مي توانيد ببينيد و چه كسي را نمي توانيد ببينيد ، بر حذر باشيد .
5- كنترل اطلاعات
كساني كه اطلاعات را كنترل مي كنند ، فرد را هم تحت كنترل دارند . در يك فرقه كنترل ذهني ، هر گونه اطلاعاتي خارج از فرقه بويژه اگر در مخالفت با فرقه باشيد ، شيطاني تلقي مي شود . به اعضا گفته مي شود ، مطالب مخالف فرقه را نخوانند و باور نكنند ، چون فقط اطلاعات تعبيه شده از سوي فرقه حقيقت دارد . يكي از فرقه ها به اطلاعاتي كه عليه خودش داده مي شد ، برچسب گستاخانه يا مستهجنات روحي مي زد .
فرقه ديگر آنها را ادبيات كفر مي خواند و چنانچه اين اطلاعات نزد كسي يافت مي شد ، آن فرد را از فرقه اخراج مي كردند . فرقه ها به اعضاي خود مي آموزند تا هر نوع ، اطلاعات انتقادي به آنان را فوري نابود كنند و حتي اين تصور كه ممكن است اطلاعات مربوطه درست باشد را به مخيله خود راه ندهند .
نكته كليدي : اگر به شما از جانب يك گروه راهنمايي كنند كه اطلاعات انتقادي مربوط به گروه را نخوانيد ، اين يك كاركرد فرقه اي است .
عقل سليم به ما اين گونه حكم مي كند : كسي كه در تصميم گيري هاي خود تمامي اطلاعات را مد نظر قرار نمي دهد ، ممكن است تصميم نامتوازني بگيرد . فيلتر اطلاعات در دسترس يا سعي در بي اعتبار كردن آنها ، يك متد عمومي كنترل است كه در طول تاريخ مورد بهره برداري قرار گرفته است .
نكته كليدي : گروه هاي مشروع ، ترس از اين كه اعضايشان اطلاعات انتقادي را در خصوص آنها بخوانند ، ندارند .
6- ساختار گزارش دهي
در يك فرقه كنترل ذهني ، مانند آلمان نازي يا روسيه كمونيستي شما بايد نسبت به آنچه مي گوييد يا انجام مي دهيد مراقب باشيد ، چون ديوار موش دارد و موش هم گوش دارد . هر كس ترغيب مي شود تا مراقب برادران و خواهران مبارز باشد و گزارش آنچه را كه مي بيند به رهبري بدهد . اغلب اطلاعات داده شده ، شخصي يا خيلي خصوصي فوري به رهبري گزارش مي شود سپس رهبران فرقه ها از اين اطلاعات براي متقاعد كردن اعضايشان به اين كه آنها ارتباطات ماواء الطبيعه دارند ، استفاده مي كنند ، عضوي كه اعتماد كرده است ، نسبت به مكانيزم طبيعي پشت پرده اين ارتباطات ، مشكوك نمي شود .
همچنين مردم در يك فرقه كنترل ذهني ، عقايد و احساسات واقعي خود را پنهان مي كنند و در عوض ماسكي به چهره مي زنند كه آنها را به صورت يك عضو بي نقص فرقه جلوه مي دهد . اين ماسك دفاعي در برابر گزارش شدن به رهبر و تنبيه شدن به خاطر منطبق نشدن با فرقه است ، بنابراين اعضاي فرقه طوري تعليم مي گيرند كه نه تنها افراد بيروني را گول بزنند ، بلكه ديگر اعضاي فرقه را هم اغفال كنند . دوستي هاي نزديك در درون فرقه ها كمتر مي تواند شكل بگيرد و اگر اين اتفاق بيفتد ، رهبران فرقه ممكن است به اين روابط به شكل يك تهديد نگاه كنند و در صدد جدايي آنان برآيند . هر چيزي كه بتوانند قوي تر از وابستگي اعضاي فرقه به گروه و رهبرانش باشد ، مجاز شمرده نمي شود .
نكته كليدي : آيا اطلاعاتي كه شما محرمانه تلقي مي كنيد ، به رهبري گزارش شده است ؟ اگر چنين است پس شما در يك فرقه ايد .
7- كنترل زمان
فرقه هاي كنترل ذهني ، اعضاي خود را به حدي با ملاقات ها و فعاليت ها مشغول مي كنند كه آنها به دليل اين مشغوليت و خستگي زياد ، به مسائل شخصي خود فكر نمي كنند .
كنترل زمان به فرقه كمك مي كند تا اعضاي خود را در محيط مصنوعي فرقه ، غوطه ور كرده و اعضا را از دوستان و خانواده دور نگه دارد .
نكته كليدي : ملاقات ها و مأموريت هاي بي پايان اجباري ، نشانه يك فرقه است .
تكنيك هاي فرقه ها براي جذب نيرو
در اينجا برخي علائم هشدار دهنده كليدي كه ممكن است نشان دهنده تلاش يك فرقه براي جذب نيرو باشد ، آورده مي شود :
1- جلسات پر جلوه
فرقه ها به جاي ارائه توضيحات در خصوص اعتقادات گروه یا اين كه برنامه هايشان چيست ، اصرار مي كنند كه تنها در صورت حاضر شدن در جلسات گروه ، مي توانيد به فهم مطالب پرسيد . در آنجا و در اطراف شما همه به حدي مشتاق به نظر مي رسند كه شروع به فكر كردن مي كنيد و به خودتان مي گوييد ، يك اشكالي در من هست . آنها محيطي را خلق مي كنند كه شما در آنجا احساس ناراحتي مي كنيد و تنها راه خلاصي از آن احساس عجيب را پيوستن به آنها مي دانيد . اين يك عملكرد « فشار گروهي » كنترل شده است .
2- فشار بي وقفه و شديد
آنها مدام تماس مي گيرند . در محيط دانشگاه يا خارج از محل كارتان شما را ملاقات مي كنند . به شما حقه مي زنند كه فقط يك ساعت با شما كار دارند سپس شما را به يك مطالعه ، جلسه يا گفتگوي طولاني مي كشانند ، آنها مجبورند فشار را حفظ كنند ، وگرنه ممكن است شما از « محيط كنترل ذهني » آنها خارج شويد .
3- آنها به شما مي گويند كه يك فرقه نيستند
اين يك اقدام پيشگيرانه در برابر اخطار از جانب دوستان و اعضاي خانواده است و فرقه ها مي دانند كه شما تحت تأثير قرار مي گيريد . در حقيقت برخي فرقه ها تا جايي پيش مي روند كه به شما مي گويند : شيطان سعي خواهد كرد با فرستادن اعضاي خانواده و دوستان به شما بگويند اين يك فرقه است ، شما را منصرف كند . وقتي از اين تاكتيك استفاده مي شود ، اغلب يك نوع منطق غريب در ذهن فرد شكل مي گيرد ، « فرستادگان شيطان » خواهند آمد و به آنها خواهند گفت كه اين يك فرقه است ، بنابراين از آنجا كه فرقه از قبل پيش بيني چنين اتفاقي را كرده بود ، در نتيجه به ذهن فرد تداعي مي شود كه گروه ، درست مي گويد !
نكته پاياني
اگر گروهي به شما بگويد كه يك فرقه نيست ، ولي برخي مردم آنها را فرقه بدانند پس بكوشيد به خاطر خدا علت آن را پيدا كنيد !