دادستان کل کشور با بيان خاطرات و تحليلهايش از دلايل وقوع حادثه انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي و شهداي هفتم تير، اظهار كرد: منافقين فكر ميكردند اگر آيتالله بهشتي را ترور کنند انقلاب شکست ميخورد.
حجتالاسلاموالمسلمين قربانعلي دري نجف آبادي ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهيدان حادثه هفتم تير درباره انگيزه جنايتکاران در به شهادت رساندن شهيد بهشتي و يارانش گفت: «براي بررسي اين حادثه بايد به ريشه تاريخي عميقتري از حوادث آن مقطع تاريخي برويم، اساس مساله به دو نگاه و بينش و منظر در زمينه نظام اسلامي و حکومت اسلامي و حاکميت اسلامي بر ميگردد که در جهان اسلام از صد و پنجاه سال پيش اين دو نگاه رو در روي هم ايستادهاند اما در ايران اسلامي برخورد اين دو جريان بارزتر است.»
دادستان كل كشور افزود: «اختلاف اين دو جريان بر سر اين است که که آيا ميتوان اسلام را به عنوان يک جريان حاکم و قدرتمند با توانايي اداره جامعه پذيرفت يا اينکه اسلام را بايد ببوسيم و کنار بگذاريم و اينکه اسلام يک مساله فردي است و براي اداره جامعه برويم سراغ مکتبهاي ديگر با گرايشهاي غربي و شرقي. در تمام اتفاقات و حوادثي که در يکصد و پنجاه سال اخير در کشورمان اتفاق افتاده مانند نهضتهاي مبارزاتي و احيانا رهاييبخش يا حرکتهايي که براي مقابله با دربار قاجار و رژيم پادشاهي و غيره انجام شد تا مشروطيت و تحريم تنباکو و فتواي ميرزاي شيرازي، در همه اينها تقريبا اين دو ديدگاه در مقابل هم بودند.»
وي بيان كرد: «در مشروطيت اين صفبندي بيشتر خود را نشان داد يک جريان متعلق به شيخ فضلالله بود و يک جريان هم مقابل او و افرادي مثل تقيزاده و سرهنگ آخوندوف بودند؛ اين دو جريان زمان رضاخان هم وجود داشتند؛ در جريان ملي شدن صنعت نفت هم با هم روبهرو شدند؛ در خرداد 32 هم يک جريان آيتالله کاشاني و يک طرف مقابل؛ البته تودهاي ها هم مقابل کاشاني بودند هر چند که آنها در ظاهر تودهاي بودند اما بيشتر براي آمريکا و انگليس فعاليت ميکردند؛ نمونه بارز آن کوزکچين بود، او در حالي که مامور منطقهاي "کا گ ب" بود عامل انگليسيها از آب در آمد و اين خيلي عجيب است.»
دري نجفآبادي در ادامه گفت: «جريان فقاهت وقتي 15 خرداد 42 را به وجود آورد هيچ يک از جريان مقابل آن را تاييد نکرد حتي آنها که ادعاي مسلماني و اسلام داشتند هم سکوت کردند چرا که بسياري از اينها به حکومت اسلامي اعتقادي نداشتند حتي نهضت آزاديها معتقد به حاکميت اسلامي نبود.»
به گفته دادستان كل كشور، جريان شهادت بهشتي و يارانش و انفجار دفتر حزب جمهوري اسلامي هم صفآرايي دو جريان ديرينه در برابر هم بود که بروز کرد.
يکي از عوامل شکست و برکناري بنيصدر نزديكياش به منافقين بود
دري نجف آبادي درباره فعاليتهاي جريان نفاق در کشورمان گفت: «جريان نفاق تا قبل از سال 60 آزادانه فعالت ميکردند؛ با برکناري بنيصدر و توطئهها و فتنههايي که توسط بنيصدر و منافقين به وجود آمد، آنها به مبارزه مسلحانه روي آوردند. چرا که بنيصدر ارتباطات خوبي با اينها داشت و به آنها تكيه كرده بود حتي در آنها هضم شده بود و به ابزار دست آنها تبديل شده بود و يکي از عوامل شکست و برکنارياش هم همين بود.»
منافقين فكر ميكردند اگر آيتالله بهشتي را ترور کنند انقلاب شکست ميخورد
وي درباره اهدافي که منافقين از کشتن شهيد بهشتي دنبال ميکردند بيان كرد: «اين جريان خيال ميکردند شخصيت شهيد بهشتي محور است و اگر او را ترور کنند انقلاب شکست ميخورد؛ البته آنها نقش امام (ره) را مي دانستند اما نميتوانستند ترور کنند؛ چرا برخي چهرههاي ديگر که فکر ميکردند در آن زمان محور است، از جمله مقام معظم رهبري، آقاي هاشمي رفسنجاني و برخي چهرههاي ديگر را ترور کردند که خوشبختانه ناموفق بود. آنها فکر ميکردند با اين کارها بتوانند خود را پيروز صحنه قرار دهند؛ آنها اميد داشتند ستونهاي اصلي انقلاب را بزنند و راه را براي قدرت و سلطه خود هموار كنند.»
دادستان کل کشور تصريح کرد: «البته شخصيت امام(ره) و نوع رهبري ايشان و عمق معرفت اسلامي و ايمان مردم و حضورشان و وجود روحانيت و خون پربرکت و مقدس شهيدان نقشههاي آنها را خنثي کرد.»
وي در پاسخ به اين سوال که چرا منافقين در ترورهاي خود سراغ چهرههاي روشنفکر روحاني رفتند گفت: «روشن بود که آنها روحانيوني را هدف قرار دادند که در برابر آنها بيدار و هوشيار بودند موي دماغ آنها شده بودند. اگر شخصيتهايي چون شهيد بهشتي افرادي بيخاصيت و کم خاصيت بودند و شجاعت لازم را نداشتند يا با تشر فرار ميکردند يا موقعيت اجتماعي سياسي و انقلابي نداشتند ديگر چه نيازي به ترور آنها بود! اينها خار راه جريان نفاق در کشور بودند.»
شهيد بهشتي فردي باهوش و جريانشناس بود
درينجفآبادي، شهيد بهشتي را فردي تيز و باهوش و جريان شناس عنوان کرد و گفت: « شهيد بهشتي ماهيت اين جريانها را به خوبي شناخته بود چرا که تجربه فعاليت در تهران و خارج از کشور را داشت؛ او بصيرت سياسي و ديني داشت و معتقد به ولايت فقيه بود، فقه اسلامي را پويا و پاسخگو ميدانست. در سالهاي فعاليتش در ايران و خارج از کشور به صورت عميق روي اسلام کار کرده بود. هوشيار و خط شناس بود به همين دليل با او مشکل پيدا کردند در حالي که اگر الان هم جريان شناس و خط شناس نباشد کسي با او مشکل پيدا نخواهد کرد. شهيد بهشتي ويژگي خاصي داشت؛ ولايت پذير، مردم دار، مردمشناس، تيزبين و هوشيار بود.»
وي تصريح کرد: «روحانيون تيزبين نظير شهيد بهشتي از ابتدا فهميده بودند که جريان نفاق همان پيکاريها در لباس اسلام بودند، علامه شهيد مطهري هم به خوبي اينها را شناخته بود به همين دليل در محفلي، خود پيشبيني ميکرد که او را شهيد ميکنند.»
منافقين، ابتدا ترور شخصيتي و بعد اگر ميتوانستند ترور فيزيکي ميکردند
دادستان کل کشور درباره شيوه منافقين در برخورد با مخالفان به ايسنا گفت: «اينها در ابتدا ترور شخصيتي ميکردند و در وهله دوم اگر ميتوانستند ترور فيزيکي ميکردند متاسفانه ترور شخصيتي امروز هم در کشور از سوي برخي جريانها انجام ميشود و رايج است که مثلا به جاي مرگ بر آمريکا مرگ بر فلاني ميگويند.»
به گفته وي، منافقين در ترور شخصيت اشخاصي چون شهيد بهشتي موفق نبودند به همين دليل وقتي او را شهيد کردند محبوبتر و پايدارتر شد و با هويت عميق شخصيتي در دلها و جانها نور افشاني کرد. اشکال بزرگ جاهلان و منافقان اين بود که خيال ميکردند اگر شخصيتي را ترور کنند مي توانند نام و ياد او را هم در جامعه از بين ببرند.
درينجفآبادي در پاسخ به اينکه چرا منافقين در آن مقطع دست به اسلحه بردند بيان كرد: « شايد آنها از روندي که در کشور ايجاد شده بود و اينکه نميتوانستند اهداف خود را پيش ببرند مايوس شدند آنها ميخواستند با طرح کودتاي نظامي در 30 خرداد 60 ، شورش كور نظام را سرنگون کنند و چه بسا روابطي هم با بيگانگان داشتند و از طرف آنها دستور داشتند که وارد فاز نظامي شوند.»
منافقين در برنامهريزي خود از شخصيت امام (ره) غفلت کردند
وي افزود: «به نظرم منافقين در برنامهريزي خود از شخصيت امام (ره) غفلت کردند همين طور آنها مردم ما را هم آنها نشناخته بودند. منافقين از آن زمان به بعد در جامعه ما مردهاند؛ هر چقدر هم تلاش کنند اين حالت عوض نخواهد شد. از وقتي دست به اسلحه بردند حكم مرگ خود را امضا کردند؛ حتي از آن زمان که در زندان تغيير مواضع دادند، کارشان تمام شده بود زيرا اين کشور، اسلامي است و اسلامش هم به امثال من و امام (ره) و رهبري وابسته نيست. اين ملت وابستگيشان به امام حسين(ع) و اميرالمومنين(ع) و حضرت زهرا(س) است؛ در سالهاي 53 و 54 با كودتاي درون گروهي و لو دادن يكديگر و كشتن و به شهادت رساندن امثال مجيدشريف واقفيها و گرايش به اعلان تغيير مواضع همكاري با ساواك گور خود را كنده و خودكشي سياسي نموده و جدايي خود را از اسلام ، ملت و امام(رض) علني ساختند.»
اشتباه بزرگ منافقان، عدم شناخت نسبت به جامعه و شخص حضرت امام(ره) بود
درينجفآبادي تصريح کرد: «پس اشتباه بزرگ آنها عدم شناخت نسبت به جامعه و شخص حضرت امام(ره) بود؛ يکي ديگر از علتهاي شکستشان فرسودگي مباني مزخرف آنها بود. آنها در سي سال گذشته بارها تغيير مواضع دادهاند.»
وي در پاسخ به اين سوال که چه زماني متوجه انفجار در حزب شده است گفت: «من هم قرار بود به آن جلسه بروم اما به خاطر سفري که روز قبل داشتم خيلي خسته بودم. آن شب بعد از نمازمغرب خواستم دقايقي استراحت کنم که اين استراحت طولاني شد و درعين حال منتظر بودم که برادرم بيايد و با هم به حزب برويم که نشد و صبح روز بعد دوستان اين خبر را به من دادند. رحمان استکي که در اين حادثه شهيد شد هم در آن منزل همسايه ما بود.»
وي درباره رفتار امام (ره) وقتي که از اين جريان با خبر شدند و اينکه چگونه امام (ره) بحران پيش آمده را کنترل کردند بيان كرد: «امام (ره) با يک ايمان و شرح صدر فوقالعاده و ثبات قدم و استقامت در دين اين بحران را کنترل کرد. امام(ره) لنگر ثبات و طمانينه و آرامش بود. در حالي که در آن مقطع خبر دادن به امام(ره)، به خاطر بيماري قلبيشان مشکل و نگران کننده بود اما ايشان همه اين مسايل را در درون خود هضم ميکرد.»
برخي نمايندگان مجروح را با برانکارد به مجلس آورديم
نماينده دور اول مجلس شوراي اسلامي با بيان اين که در آن زمان ميخواستيم نشان دهيم که نظام همچنان پابرجاست افزود: «تلاش کرديم جلسه علني مجلس با حضور نمايندگان رسمي برگزار شود که براي اين کار مجبور شديم برخي نمايندگان مجلس که در انفجار دفتر حزب مجروح شده بودند را با برانکارد به مجلس بياوريم و برگزاري جلسه علني مجلس در اين شرايط براي اين بود که تو دهني به جريانهاي نفاق زده باشيم و اينکه نظام با قدرت و صلابت پاي آرمانها و انقلاب ايستاده است.»
يکي از غفلتهاي ما سهلانگاري در تشکيل پروندههاي چنين حوادثي بهطور جامع است
دادستان کل کشور در پاسخ به اين سوال که آيا براي اين حادثه پروندهاي تشکيل شد گفت: «متاسفانه يکي از غفلتهاي ما سهلانگاري در تشکيل چنين پروندههايي به طور جامع است البته اخيرا در اين سالها تلاشهايي شده است؛ البته بايد دانست که آمريکا و انگليس از منافقين حمايت ميکنند.»
وي در پايان با گراميداشت ياد و خاطره شهداي هفت تير اظهار كرد: «محله سرچشمه که اين اتفاق در آن افتاد مشعل پرفروغي است که براي تاريخ ما جاودانه خواهد بود.»