بهره‌کشی از زنان؛ شیوه همیشگی فرقه‌ها

Zz4

خشونت گرایی یکی از شیوه های بارز فرقه ها و مشخصا فرقه های سیاسی است. ریشه یابی این پدیده در فرقه ها به قرن ها پیش باز می گردد. حداقل در سابقه فرقه اسماعیلیه (طرفداران حسن صباح)خشونت گرایی به عنوان یک اهرم، جنبه کاملا استراتژیک داشته است. در تاریخ معاصر نیز می توان از گروه هایی همچون القاعده و گروه طالبان به عنوان مصادیق فرقه های سیاسی - ایدئولوژیک خشونت گرا نام برد. اگر چه تروریسم در اشکال مختلفش یکی از مشترکات گروه های فرقه ای معاصر و تاریخی است، اما شق دیگر خشونت به رفتارهای فیزیکی ای اطلاق می شود که الزاما اهدافی متفاوت از حذف فیزیکی سوژه ها را دنبال می کند.(1)

یکی از مواردی که فرقه های گوناگون در کاربرد خشونت به آن مبتلا به هستند ، کاربرد خشونت در مورد زنان است . مساله ای که همواره به عنوان یکی از کارکردهای مشترک فرقه ها در رفتار با زنان بوده است و در بررسی و تحلیل عملکرد فرقه های گوناگون می توان به موارد مصداق بی شماری از آن رسید . این کارکرد گاها با ابزار بهره کشی و فرمانبرداری ، زمانی به عنوان استفاده جنسی از زنان و زمانی نیز به عنوان ابزار تبلیغ و استفاده از زنان برای رفتارهای شبه تبلیغی و شیوه های مشابه ژست های حقوق بشری به کار می آید . نمونه بارز آن را می توان در رفتارهای سازمان مجاهدین خلق به خوبی یافت . رفتارهایی که از ابتدای تشکیل این سازمان در دهه 40 هجری شمسی آغاز شد و تا زمان حال حاضر ادامه دارد . در دهه 50 سازمان مجاهدین خلق درتلاش برای عضو گیری سعی کرد تا زنان را به عنوان یکی از ابزارهای جذب نیرو مورد استفاده قرار دهد . از این رو بود که این سازمان تلاش کرد تا برای جذب جوانان به گروه خود از ابزاری به نام دختران و زنان استفاده کند که طبیعی بود این استفاده هزینه های زیادی نیز برای زنان و دختران مورد نظر به همراه داشت . جدا از آن بخش از زنان و دخترانی که باشعارهای زیبای آن دوران سازمان مجاهدین خلق جذب آن شده بودند ، بسیاری از زنان و دختران دراثر فریب و جبری ناخواسته مجبور بودند به خواسته های کثیف فرقه رجوی درآن زمان برای جذب نیرو تن در دهند ؛ کشاندن همکلاسی ها و دوستان محله به خانه تیمی و تجاوز اعضاء سازمان و تصویربرداری و عکس برداری از صحنه های شرم آور، تهدید و در تنگنا قرار دادن دختران بی گناه یکی از راهکارهای اصلی سازمان برای جذب دختران جامعه بود که از نظر سازمان منافقین برای عملیات های مختلف می توانست مفید باشند. سازمان منافقین و کلیه گروه های اقماری آن با به کارگیری دختران، هدف بلند مدت تاثیرگذاری بر زنان مسلمان را دنبال می کردند . هدف سازمان برای جذب زنان و دختران بلند مدت بود و یکی از روش های موفق در آن دوران استفاده ابزاری از زنان و دختران بود که تعدادی زیادی از آنها از ترس آبرو و رسوایی مجبور بودند بر طبق خواسته های سازمان عمل کنند . البته درآن دوران که سازمان مجاهدین خلق کارکردها و رفتارهای فرقه ای اش هنوز گسترش نیافته بود این سازمان شدیدا ازاین مساله که اسرار چنین روش هایی در جامعه گسترش یابد واهمه داشت و از آن جلوگیری می کرد ، مضافا اینکه سازمان هنوز چهره واقعی خود را به مردم ایران نشان نداده بود و بسیاری از موارد خلاف و شیوه های پلید آنها برای مردم و عموم آشکار نشده بود .

اما بعداز رسوایی های زیادی که در اوایل دهه 70 هجری شمسی با جدایی تعدادی از زنان این گروه و افشاگری در مورد رفتارهایی که با آنان شده بود صورت گرفت ، ضربات سختی به تلاش های تبلیغاتی این گروه وارد آمد ، مضافا اینکه رفتارهای خشونت بار این گروه با دگر اندیشان این گروه و ترورهای زیادی که باهدف حذف مخالفان صورت گرفته بود و کشتار مردم بی دفاع ایران و عراق ، باعث شد تا محققین به کارکردهای بسیار نزدیک این گروه با فرقه صحّه بگذارند و رفتارهای این گروه را به عنوان رفتارهای کاملا فرقه ای ارزیابی کنند ، رفتارهایی که با وقوع آنها بعضا حیرت محققین و روزنامه نگاران و عالمان حقوق بشر را در پی داشته و دارد .

خشونت بر علیه زنان از جمله همان موارد است که در کنار تمامی رفتارهای گذشته و حال منافقین از آن به عنوان یک رفتار کاملا فرق ای یاد می شود . چندی پیش نیز رسانه های دنیا از خشونت های جنسی در گروه تروریستی پ پ ک با زنان این گروه خبر دادند : " سکينه جانسيز " مسئول " پ ک ک " در آلمان با نام مستعار " سارا " مورد آزار نيروهاي تحت امر " فهمان حسين " رئيس شاخه نظامي " پ ک ک " در آلمان قرار گرفته است ." زبير يلماز " مسئول امور مالي گروه تحت امر " فهمان حسين " بعد از آنکه سکينه جانسيز نماينده " مراد کارايلان " در آلمان از سياستهاي " فهمان حسين " انتقاد کند ، مورد آزار و اذيت " زبير يلماز " و افراد او قرار گرفته و متهم به فساد اخلاقي شد.

در درون سازمان " پ ک ک " ازدواج افراد و بحث در مسائل زناشويي و روابط ممنوع است ولي تاکنون تعداد زيادي از زنان عضو مورد تجاوز قرار گرفته و يا به علت مسائل زناشوئي به قتل رسيده اند.

در ابعاد این خشونت ها نیز موارد بسیاری از این مساله تا کنون ذکر شده است که نهایتا منجر به فرار یا خود کشی زنان و دختران شده ست : يکي از دختران عضو " پ ک ک " در اشتوت گارد آلمان مورد تجاوز مسئول منطقه قرار گرفته و به پليس آلمان پناه برد." فاطمه اوک " با نام مستعار " زکيه " مسئول شاخه زنان " پ ک ک " سوئيس نيز مورد تجاوز " فخري آراس " با نام مستعار " عرب علي " قرار گرفت و بنا به دستور رهبري سازمان محکوم به مرگ شده و ناپديد شدند ." عبدالوهاب کاندمير " با نام مستعار رمضان مسئول " پ ک ک " در روماني نيز با " آرزو دمير آلپ " روابط نامشروع برقرار شده و از سوي نگهبانان انجمن افشاء شد اين دو نفر نيز پول نقد " پ ک ک " را به سرقت برده و ناپديد شدند .

تنها با مقایسه ای سطحی و نه عمیق به این مساله پی می بریم که خشونت جنسی علیه زنان در فرقه های حال حاضر در گوشه و کنار دنیا امری بسیار آشکارو رایج است . برخی از این فرقه ها مانند القاعده و طالبان از این خشونت بیشتر برای اهداف تروریستی صرف مانند بمب گذاری و عملیات های انتحاری استفاده می کنند و برخی دیگر از این گروه های فرقه ای همانند سازمان مجاهدین خلق که در گذشته از زنان ، کارکردی دو گانه و مشترک – انجام عملیات های تروریستی و تجاوز جنسی استفاده می کردند – امروز به دلیل آنکه قادر نیستند به عملیات هایی دست بزنند ترجیح می دهند تا از کارکرد دیگر زنان – خشونت و تجاوز جنسی – بیشتر استفاده کنند و برخی دیگر از فرقه ها همانند پ ک ک نیز پیشگام استفاده از هر دو روش موجود هستند .

کارکرد خشونت و استفاده جنسی از زنان در فرقه مجاهدین آنقدر زیاد بوده است که صدای فریاد شخصیت ها و نویسندگان بین المللی را نیز درآورده است : دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد طي گزارشي مستند، از بخشي از جنايات سركرده گروهك تروريستي منافقين در تسويه حساب هاي خونين و كشتار همكاران خود، تجاوز به زنان حاضر در پادگان اشرف، مسموم سازي و اعدام ده ها تن از اعضاي بريده اين گروهك پرده برداشت.

اين مقام آمريكايي كه به مدت 9 ماه، اسناد و پرونده هاي گروهك منافقين در عراق را مورد مطالعه و بازبيني قرار داده و خود نيز از مسوولان مرتبط با مسائل پادگان اشرف بوده است، در گزارش خود مي نويسد: مسعود رجوي مانند “ملك فاروق” پادشاه سابق مصر حتي به زنان همكار خود نيز رحم نمي كند.

در بخش ديگري از اين گزارش آمده است: رجوي روابط جنسي گسترده اي با افراد نظامي، سياسي و دفتري زن اين گروهك داشته است و دستور عقيم سازي برخي از آنان را نيز صادر كرده بود. وي در اين گزارش يادآور شده است كه خود شاهد ديدن فيلم هايي از اعترافات اين زنان بوده است. دبير دوم سفارت آمريكا در بغداد همچنين متذكر شده است كه رجوي براي دست يافتن به برخي از زنان و بانوان در اين سازمان، همسران آنها را به ماموريت هاي مرگ بار مي فرستاد و به شيوه “ناپلئون” زنان آنها را تصاحب مي كرد و در اسناد موجود در پادگان اشرف نيز به اين موضوع بر مي خوريم كه تعدادي از مرگ هاي اعضاي اين گروهك تصادفي نبوده بلكه از قبل برنامه ريزي شده است.

اكنون براي آمريكا روشن است كه سركرده منافقين در بيش از 44 مورد مرگ هاي مشكوك همكاران خود دخالت داشته و با دستور او آنان به قتل رسيده اند و در گزارش هاي ساختگي از مرگ آنان با عنوان تصادف و يا بيماري نام برده شده است.

و یا در موردی دیگر می توان به گفته های یکی از روزنامه نگاران عراقی با هابیلیان استناد کرد که مسعود رجوی از زنان برای بهره کشی سران حزب بعث و رسیدن به اهداف خوداستفاده می کرد : احمد الخائف دراین مورد گفت: مسعود رجوي براي تشكر از كمك‌هاي مالي بسيار زيادي كه از جانب صدام دريافت مي‌كرد، زنان داوطلب منافقين را در اختيار رهبران حزب بعث قرار مي‌داد.

رجوی که زنان گروهکش را جزو مایملک خاص الخاص خودمی داند در هر برهه به طریقی خاص از آنان استفاده می کرد . زمانی او زنان را عامل رشد و نمود مرد می دانست و آنان را به زور مجبور به ازدواج با مردان گروه می کرد و عنوان اين ازدواج هاي اجباري را در سال های 1365 تا 1368 را هم گذاشته بود تكامل. او در تایید این ازدواج ها مي گفت زن نصفه است، كامل نيست و نياز به مرد دارد . او دراین مرحله بسیاری از زنان و دختران رابه اجبار به ازدواج مردان گروهش در می آورد. اين مرحله تا سال 1368 به طول انجاميد ، اما زمانی که مسعود احساس کرد کانون خانواده او را از رسیدن به اهداف تروریستی اش باز می دارد راه دیگری را در پیش گرفت . در مرحله بعد حكم طلاق هاي اجباري از طرف ( رهبر ) صادر شد و ديگر از تكامل و تكامل طبيعي و نصفه بودن زن ، خبري نبود و تئوري به كلي تغيير كرد ! البته او برای جدایی این کانون های تشکیل شده تمام تلاش خود را انجام داد زیرا تعدادی از افراد گروهش بعداز ازدواج خواستار جدایی از فرقه رجوی شده بودند و در مقابل حکم طلاق های اجباری رجوی نیز مقاومت کردند . از این رو بود که او تلاش کرد تا از زنان و مردان ناراضی ، یکی را در اشرف نگاه دارد و دیگری نیز با طی کردن مراحل سختی از شکنجه از سازمان جدا می شد ، از این نمونه ها ، مي توان همسر ناهيد حسيني را نام برد به نام سليمان حيدري و از نمونه زنان مي توان مهين نظري همسر هادي شمس حائري و نسرين يونسي همسر حيدر بابائي را نام برد كه پس از جدایی همسرانشان ، به اجبار فرقه ای موجد در مناسبات رجوی ، بي وقفه همسرانشان را به باد ناسزا گرفتند .

در سازمان ها و فرقه های متعصب و معروف به « cult » در تمامی دنیا،عنصر زن به عنوان اصلی ترین ابزار و عنصر همیشه مورد بحث بوده است. فرقه ها به عنوان ابزار کار مهم، از زنان و دختران در همه زمینه ها بهره می گیرند. به ویژه آنکه فرمان برداری و انجام بی چون و چرای دستورات توسط زنان در همه مراحل بهترین عامل بهره کشی از زنان و دختران به شمار می آید. این عامل در کنار عوامل دیگر چون نفوذپذیری قوی زنان در افراد و گروه ها،کسب اطلاعات مهم از طریق روابط عاطفی،احساسی و جنسی و همچنین نداشتن تحلیل های قوی از مسایل مبهم و داخل شدن احساسات در تصمیم گیری ها، زنان و دختران را به عنوان طعمه ای برای سازمان منافقین با شعار « آزادی و اعطای مسوولیت وشخصیت به زنان » قرار داده و زشت ترین و سیاه ترین صحنه های شرم آور را در تاریخ معاصر، نصیب زنان عضو در گروههای سیاسی ضد انقلاب کرده است و این چیزی نیست جز سوءاستفاده از زنان در مسایل سیاسی همچنان که در مسایل اجتماعی و اقتصادی و تبلیغاتی .

"بنا براعترافات تکان دهنده خانم های گریخته از مناسبات این فرقه زنان مجبور به جدایی از همسر وفرزندانشان گردیده و مجبور به اطاعت ازدستورات تشکیلاتی جهت تن دادن اجبار به خواسته های جنسی مردان فرقه گردند که این درفرهنگ عام تجاوز جنسی محسوب می گردد." (2)

البته در فرقه رجوی علاوه بر تجاوزات شدیدی که به زنان می شود ، از آنان خواسته می شود در هنگام دیدار با اقوام و والدین خود با روی خوش با آنها برخورد نکنند و آنها را از خود برانند ؛ نسرین ابراهیمی که یکی از جداشدگان جدید از این فرقه است در این مورد می گوید : " سازمان سالهاست که اجازه رفتن جداشدگان به خارج را نمیدهد چون خوب میداند که آنها حامل چه افشاگری هایی از مناسبات درون سازمان هستند. طی مدت 10 سالی که با سازمان بودم حتی یکبار اجازه تماس با خانواده ام را ندادند. بعد از اشغال عراق توسط نیروهای آمریکایی مادرم برای دیدن من بعد از سالیان با قاچاقچی به قرارگاه آمد. اول مرا خوب توجیه کردند که رژیم مادرت را مأمور کرده و فرستاده است که بر علیه تو توطئه کند. از من خواستند که اصلا روی خوش به او نشان ندهم. میگفتند که باید اینطور تصور کنی که داری به صحنه جنگ با پاسداران رژیم میروی. چند نفر را همراه من کردند که وقتی سؤال کردم اینها چرا با من می آیند گفتند که این دیدار برایت خطرناک است و باید این افراد باشند. دایی ام هم آمده بود که اجازه ملاقات با او نمیدادند و وقتی با اصرار من مجبور شدند اجازه ملاقات بدهند بعدا برایم نشست گذاشتند و مرا مورد شکنجه روحی قرار دادند که چرا روی خوش به دایی ام نشان داده ام."

از منظر رفتارهای انسانی هم که شده نمی توان توجیه مناسبی برای رفتارهای ضد انسانی منافقین در مورد زنان پیدا کرد زیرا این مبارزه باید با در نظر گرفتن تمامی الگوهای انسانی باشد چرا که آنها از پایبندی خود به شیوه ها رسوم انسانی دم می زنند ! از دیدگاه روانشناسان نیز دفع هر میل و غریضه طبیعی که خداوند به انسان ها داده است باعث طغیان و فساد آن میل از طریق دیگری می شود . اکنون سالهاست که طغیان این میل سرکوب شده در امثال سازمان مجاهدین خلق و پ ک ک ، با تجازات پنهان به زنان گروه و خشونت برای بهره کشی جنسی از آنان جبران می شود و این شیوه نیز چیزی نیست جز اسلوب های تثبیت شده فرقه ها در رفتار با زنان .

==========================

1 – سایت مجاهدین دبلیو اس

2 – وبلاگ مینو سپهر


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31