با تبريك به مناسبت فرارسيدن سالروز ميلاد امام جواد عليه السلام توجه خوانندگان گرامي را به وجهي ديگر از سيره مبارك ايشان كه مناظره و برخورد فكري با دشمنان و تفرقه افكنان است جلب مي نمائيم.
مناظره در لغت به معنی مجادله و بحث و گفتگو با یکدیگر و تفکر در حقیقت و ماهیت چیزی و در اصطلاح سخنوری ، تجمعی است که در آن طبق قواعد معینی به اثبات یا نفی مسئله ای می پردازند و با بهره گیری از استدلال نظر خود را اثبات می کنند. این گونه بحث به عنوان یک وسیله مطمئن برای پرورش فکر و قدرت بیان و تقویت نیروی اراده بکار گرفته می شود. و بهترین وسیله برای تمرین و ممارست در فن سخنوری است.
آزادی بحث و انتقاد در مسائل مذهبی ، یکی از ویژگی های فرهنگ اسلام است و در تاریخ زندگی پیامبر گرامی ( ص ) و همچنین رهبران تشیع ، موارد فراوانی یافت می شود که مخالفان اسلام با آنان به مناظره ، بحث و گفتگو می نشستند و اشکالات خویش را به اصول یا فروع اسلام، با کمال آزادی و صراحت، بیان می کردند و بدون اینکه مورد کوچکترین اهانتی قرار گیرند ، ایرادهای آنان بررسی و پاسخ داده میشد. این نمونه ها و رویدادهای ارزشمند تاریخی ، نمایانگر آزادی اندیشه و نظر در اسلام و سند قاطع اثبات قدرت علمی امامان معصوم و یا اعجاز آنان می باشد.
نهمین پیشوای راستین تشیع؛ امام جواد الائمه (ع ) ، نمونه بارز این مدعاست که در طول حیات امامت خویش بارها و بارها ، با وجود پذیرش اصل امامت در سنین نوجوانی و کودکی با بهره مندی از این شیوه – مناظره- توانستند در رفع ودفع شبهات تفرقه افکنان و بزرگان سایر مذاهب که اسلام و تشیع را مورد هجمه عقیدتی ، فرهنگی و فقهی قرار می دادند ، گوی سبقت و پیروزی را از همگان بربایند.
امام جواد ( ع ) پس از مواجه با خدعه و نیرنگهای مامون و خلفای وقت ، در راستای تخریب مقام امامت و پیشوای امت اسلام ؛ حاضر به گفتگو و مناظره با علما و اکابر ادیان مختلف گردید ،و در محافلی متعدد با حضور بزرگان و دولتمردان حاکمیت ، از جمله خلفای عباسی ، به این مهم می پرداختند که از جمله می توان به مشهورترین آنها یعنی مناظره امام با یحیی بن اکثم از دانشمندان نامدار زمان مامون و متبحر در علم فقه و کشورداری و قضاوت ؛ اشاره نمود.
امام در چندین نوبت در خصوص مسائل فقهی و اعتقادی با وی به مناظره پرداختند که همه آنان با چیرگی مبرهن امام خاتمه یافت. اما آنچه در این بین حائز اهمیت است چرایی گزینش شیوه مناظره د مکتب علمی ، فکری ، اعتقادی ایشان بوده ، به عبارت دیگر با نگاهی نه چندان عمیق به مناظرات جذاب ، مستدل ، پرحاصل و آموزنده امام می توان نکات مهمی را خوشه چینی نمود که هر یک برای همه نسل ها وعصرها ، دائرة المعارف پویا وپایا به شمار می رود.
اصولا اولین هدفی که از این نوع درایت امام روشن می شود پرهیزاز مبارزه مسلحانه و خونریزی مردم بی دفاع ، برای تثبیت و استوار سازی پایه های امامت ، حکومت و حفظ خط وصایت و رهبری خواهد بود. مناظره در مکتب امام جواد ( ع ) شیوه زیبنده برای اثبات لیاقت و برازندگی خاندان وحی ، جهت پرچمداری اصل امامت امت مسلمان محسوب می شود. چرا که در پی آن با روشنگری تفوق آن حضرت بر حریفانشان در رشته های مختلف علوم ، بجای آنکه از پاسخ ناتوان بمانند و منظور دستگاه خلافت برآورده شود، وسایل گسترش پیام و مکتب اهل بیت ونفوذ آنان را بدون متوسل شدن به خشونت و ترور و خونریزی فراهم آورده و بی لیاقتی و عدم کفایت خلفای زمان را به اثبات می رساندند، و پرده های فریب و تزویر را از چهره های آنان بالا می زد. و این خطر بزرگی برای حاکمان وقت بود. خصوصا در زمینه ای سیاسی اثر حتمی داشت. دستگاه خلافت می خواست ، کرامت ، فضیلت و شخصیت امام را مخفی نگه داشته و یا به کلی محو کند تا مردم مجذوب او نگردند. اما تکیه بر ترور شخصیت و مسخ تقدس و کرامت ایشان ، نتیجه عکس می داد. و بالاخره همین ناتوانی و شکست پی در پی مخالفین امامت در گفتگو و مناظرات علمی و منطقی با امام ، کار را بدانجا کشانید که سرانجام با خوراندن زهر و حذف فیزیکی امام ، به ظاهر توانستند خود را از خظراتی که چه بسا حکومتشان را تهدید می کرد و یارای مقاومت در برابرشان نبود، نجات دهند.
امام محمد تقی( ع ) مباحثه و تبادل آراء را بدون محدودیت و محرومیت ، بهترین شیوه برای اثبات بی مایگی دشمنان و اظهار تفوق علمی و برتری معنوی آنان می دانست. هر چند هدف مامون این بود که با شکست ائمه در مسئله امامت ، مذهب تشیع را سقوط دهد ، اما با وجود آنکه این مبحث مهم – امامت – و نیز نظیرآن مانند مباحث توحیدی واعتقادی ، جنبه والا و حیاتی داشت ، باز هم امام خود را در معرکه مناظره و تبادل آراء و نظرات وارد ساخته و از آن هراس و بیمی نداشت ؛ چرا که علم ایشان منتج از علم الهی بوده و حقیقت و راستی ، ملازم همیشگی سخنان و اندیشه شان بود. لذا باکی از ورود به چنین معرکه هایی را داشتند. آن بزرگوار با وجود پذیر ش امامت در سنین کودکی و نوجوانی ، با بکار بستن فنون و مهارتهای شناخته شده در فن مناظره اسلامی ، ضمن حجت آوردن و استدلال از کتاب قرآن و سنت رسول مکرم و عترت معظم ایشان ، بدور از الفاظ سبک و ناسزا با رعایت انصاف صداقت، اشرافیت علمی ، حتی به مباحث و شبهه های تفسیری فقهی و کلامی مطروحه با سلاح دانش و تقوی پاسخ می دادند. در مناظره امام با یحیی بن اکثم ، ايشان به يکي از شبهه های يحيي آنچنان با براهين محکم و متقن ، بدون تعصب و لجاجت و عدم تقليد و هواپرستي جواب مي دهند که در پايان ، هم يحيي و هم حاضرين متعجبانه و متحيرانه ، شکست خود را پذيرفته و به علم و درايت امام اقرار مي نمايند .
امام با کاربرد حمله مستدل و مستند به مراتب قوی تر و برنده تر از دفاع ذليلانه برای کشف حقيقت که در واقع غرض اصلي مناظره مي باشد ، پرداخته و با تبيين مقام حقه خويش طرف مقابل را به پذيرش محکوميت و ضعف خود سوق مي دادند .
ديگر آنکه محاجات امام تماما ضابطه مند و منطقي بود . لذا ناتواني معارضين در رد و قبول مسائل، با افتادن در ورطه تناقض گويي و سفسطه و مغلطه نمايان مي شد . به طوری که درد ناشي از شکست مناظرات بسی مهلک تر و سوزنده تر از صدمات و جراحات حاصل از جنگ و مقابله نظامي فيزيکي، در ذهن و خاطرشان حک مي گشت و سرانجام ناگزير به الحاق منطق زور و قدرت ساختگي و پوشالي خويش و پرداختن به پديده شوم ترور، خشونت و مشي مسلحانه می شدند . که به دليل مطرود و منکوب بودن این منش در مکتب اسلام ، هماره ذلیل و مغلوب جامعه مسلمين قرار مي گرفتند .