امام خمینی در جواب به منافقین سخنانی فرمودند که قسمت هایی از آن بدین شرح است :
" آنهایی که این طور هم با قلم هایشان علاوه بر تفنگ هایشان با ما معارضه دارند ، ما به آنها کراراً گفته ایم و حالا هم می گوییم که ما مادامی که شما تفنگ ها را در مقابل ملت کشیده اید ، یعنی در مقابل اسلام با اسلحه قیام کرده اید ، نمی توانیم صحبت کنیم و نمی توانیم مجلسی با هم داشته باشیم ، شما اسلحه ها را زمین بگذارید و به دامن اسلام برگردید ، اسلام شما را می پذیرد و اسلام هوادار همه شماهاست .
فقط گفتن به این که ما حاضریم ، در آن نوشته ای که نوشته اید در عین حالی که اظهار مظلومیت ها زیاد کرده اید ، لیکن باز ناشی گری کردید و ما را تهدید به قیام مسلحانه کردید ، ما چطور با کسانی که قیام مسلحانه بر ضد اسلام می خواهند بکنند می توانیم تفاهم کنیم ؟
شما این مطلب و این رویه را ترک کنید و اسلحه ها را تسلیم کنید و اگر می گویید ما به قانون در عین حال که رأی نداده ایم ، لیکن سر به او می سپاریم و قبول داریم آن را ، با قانون شما عمل کنید و قیام بر ضد دولت که خلاف قانون اساسی است و قیام مسلحانه که بر ضد قانون است و دارای اسلحه بودند که بر ضد قوانین کشور است ، به اینها عمل کنید ، ما هم با شما بهتر از آن طوری که شما بخواهید عمل می کنیم .
ما می خواهیم با آغوش باز همه گروه هایی که هستند بپذیریم و همه منحرفین را میل داریم که به اسلامیت برگردند ، اسلام برای همین آمده است که راه مستقیم انسانیت را به مردم ، به جهان ارائه دهد...
پیغمبر اکرم برای این مشرکین که به جهنم خودشان را می فرستادند ، برای آنها تأسف می خورد ، غصه می خورد برای آنها ، اسلام دین رحمت است ، دین عدل است ، دیانت قانون است ، شما به قوانین اسلام سر بگذارید ، گردن فرو بیاورید و کشور اسلامی ما همه شما را می پذیرد و من هم که یک طلبه هستم با شما حاضرم که در جلسه ، نه در یک جلسه در دهها جلسه با شما بنشینم و صحبت کنم ، لیکن من چه کنم که شما اسلحه را در دست گرفته اید و می خواهید ما را گول بزنید .
برگردید و به دامن ملت بیایید و اسلحه را تحویل بدهید و اذعان کنید به این که ما خلاف کردیم ، دعوا نکنید که ما در جبهه مشغول جنگ هستیم ، دعوای این را نکنید که ما از اول تا حالا همیشه طرفدار از اسلام و طرفدار از مردم بودیم ، این دعوا را نکنید ، برای این که پذیرفته از شما نیست و شما قبل از این که اینجا به این مطلب برسید ، مشت خودتان را باز کردید .
شما الان می بینید که بعضی احزابی که انحرافی هستند ما آنها را جزو مسلمین هم حساب نمی کنیم ، معذلک چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبت های سیاسی دارند ، هم آزادند و هم نشریه دارند .... لیکن شما بنای بر این مطلب ندارید و من اگر در هزار احتمال یک احتمال می دادم که شما دست بردارید آن کارهایی که می خواهید انجام بدهید ، حاضر بودم که با شما تفاهم کنم و من پیش شما بیایم ، لازم هم نبود شما پیش من بیایید
و حالا هم به موجب احکام اسلام نصیحت به شما می کنم ، شما در مقابل این سیل خروشان ملت نمی توانید کاری انجام دهید . شما اگر یک وقت ملت قیام کند ، مثل یک ذره ای در مقابل این سیل خروشان هستید ، برگردید به دامن اسلام ، بیایید آن چیزی را که دیگران می خو اهند به شما بدهند و وعده آن را به شما می دهند ، در اسلام برای شما مهیاست .
شما دست بردارید از قیام مسلحانه و آن چیزهایی که به غارت برده اید از بیت المال مسلمین بازگردانید و با مسلمین دیگر با هم باشید و شما معزز و محترم هستید ، لیکن مادامی که اسلحه در دست شما است و شما در همین نوشته اظهار مظلومیت و اظهار این که می خواهیم کارها درست بشود و تفاهم بشود ، وقتی در همین جا تهدید به قیام می کنید ، ما نمی توانیم این طور مسائل را قبول کنیم ."
امام خمینی21 اردیبهشت 1360
جواب آگاهانه و سلیس و صادقانه امام ، سازمان منافقین را بر سر عقل نیاورد و آنها با بازی گرفتن بنی صدر طرح دیگری را به اصطلاح برای توجیه حقانیت خویش در عدم اجرای دستور امام به کار بستند که در جای خود خواهد آمد .
ولی قبل از بیان این جریان شایسته است اشاره کوتاهی به واقعه ای که در این زمان سبب گسترش وسیع تر اختلافات گردید ، بنماییم . واقعه ای که مجری آن دفتر بنی صدر و دستور دهنده آن خود بنی صدر بود .
گفته شد منظور از این اقدام ربودن اسنادی که بر علیه کاظم رجوی برادر مسعود رجوی در وزارت امور خارجه وجود داشته است ، بوده است . در پی چاپ مطلبی در روزنامه جمهوری اسلامی مبنی بر بازداشت دو نفر سارق در حین سرقت اسناد طبقه بندی شده و سری وزارت خارجه ، این وزارتخانه اطلاعیه ای صادر کرد و در جواب آن ، دفتر رئیس جمهور نیز اطلاعیه ای صادر کرد .
متن اطلاعیه وزارت خارجه و دفتر رئیس جمهور که در روزنامه انقلاب اسلامی مورخه 29/6/60 به چاپ رسیده ، به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم
" صبح روز یکشنبه 27 اردیبهشت ماه جاری، فردی به نام مرتضی فضلی نژاد به اتفاق شخص دیگری با عنوان مأمور رسیدگی به پرونده های افراد پاک سازی شده ، فتوکپی تعداد زیادی از اسناد طبقه بندی شده و سری را با تبانی یکی از کارمندان از قسمت کنسولی وزارت امور خارجه برداشته و به خارج از وزارت خانه حمل می کرد .
جریان بلافاصله به اطلاع مقامات انتظامی رسیده و به دستگیری نامبرده منجر شد . وزارت خارجه این امر را قاطعانه دنبال کرده و جریان را متعاقباً به اطلاع هم میهنان عزیز خواهد رسانید ."
و در اطلاعیه دفتر رئیس جمهور نیز چنین آمده است :
بسمه تعالی
" ولا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا ، در ارتباط با خبر منتشره در روزنامه جمهوری اسلامی امروز صبح متذکر می شود که اولاً خبر مذکور به شرحی که در آن روزنامه انتشار یافته است به شدت تکذیب می شود ؛
و توضیحاً اضافه می نماید که این امر مربوط به نماینده این دفتر بوده است که با معرفی نامه کتبی و اجازه مقامات مسئول مملکتی ، مأمور رسیدگی و مطالعه پرونده هایی در وزارت خارجه و سایر وزارتخانه ها بوده است ."
دفتر ریاست جمهوری
در رابطه با خبر دستگیری مرتضی فضلی نژاد و اسماعیل ناطقی که متهم به سرقت اسناد کاملاً محرمانه وزارت امور خارجه هستند ، جواد منصوری معاون فرهنگی وزارت امور خارجه طی مصاحبه ای که در کیهان 30/2/60 به چاپ رسیده ، سخنانی به شرح زیر گفتند :
" سارقین اسناد ، قبل و بعد از دستگیری به هیچ یک از مسئولین وزارت خارجه حکمی متبنی بر اجازه رسیدگی به اسناد نشان نداده اند .
بر اساس مدارک به دست آمده همکاری کاظم رجوی با ساواک منحله محرز است و وزارت خارجه طی احضاریه ای که برای وی فرستاده ، نامبرده را به ایران فرا خوانده است.
بر اساس اطلاعات ما این شخص اکنون در سنگال به سر می برد .
مدیر کل سابق وزارت امور خارجه (اسماعیل ناطقی) که در حال حاضر بازداشت جمهوری اسلامی است ، خود به این حقیقت اعتراف کرده و گفته است که تا کنون چندین بار اسنادی را از وزارت خارجه ربوده اند .
اسماعیل ناطقی مدیر کل کنسولی سابق وزارت خارجه در زمان تصدی قطب زاده در رادیو تلویزیون در آنجا بود و همراه با قطب زاده در وزارت خارجه مشغول می شود .
آخرین بار نامبرده 275 فقره اسناد اصل و رونوشت را با همکاری فضلی نژاد از وزارت خارجه خارج می سازد .
در پایان معاون وزارت خارجه اعلام کرد که قریباً وزارت خارجه طی اطلاعیه مشروحی کلیه مسائلی را که در رابطه با این سرقت وجود دارد برای مردم مسلمان ایران روشن خواهد کرد ."
همچنین حسین صادقی معاون اداری و مالی وزارت خارجه در رابطه با سرقت اسناد ، نامه ای به شرح زیر برای بنی صدر فرستاد :
بسم الله الرحمن الرحیم
" و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون .
برادر گرامی آقای سید ابوالحسن بنی صدر ، ریاست جمهور
در تاریخ 27 اردیبهشت 1360 ، فردی که خود را مرتضی فضلی نژاد معرفی می کرد به اتفاق فرد دیگری در حالی که با تبانی مدیر کل امور کنسولی این وزارت خانه در حال خارج کردن تعداد زیادی از اسناد سری و محرمانه به صورت بسته بندی شده در داخل یک کیف از ساختمان شماره 3 وزارتخانه بود ، دستگیر و به مقامات مسئول تحویل گردید .
متعاقب این امر مدیر کل امور کنسولی نیز به دلیل عدم رعایت سلسله مراتب و تسلیم غیر قانونی اسناد محرمانه به افراد غیر مسئول از طرف مقامات مربوطه بازداشت گردید .
آقای مرتضی فضلی نژاد در وزارت خارجه هیچگونه مدرک و نشانه ای دال بر وابستگی خود به دفتر ریاست جمهوری ارائه نکرد و اصولاً در رابطه با وابستگی خود به هر نهاد دولتی یا غیر دولتی دیگر سکوت نمود .
اینک که دفتر جنابعالی با صدور اطلاعیه ای وابستگی نامبرده را به خود تأیید نموده است ، برای وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی سؤالاتی مطرح است که انتظار دارد پاسخ به آنها برای روشن شدن اذهان مردم قهرمان و حقیقت جوی کشورمان هر چه زودتر دریافت شود :
- دفتر ریاست جمهوری نقش خود را در این رابطه روشن گرداند .
- دستور کدام یک از مقامات مسئول مملکتی مجوز رسیدگی و مطالعه پرونده های محرمانه وزارت خارجه بدون اطلاع مسئولان مستقیم این وزارت قرار گرفته است ، بوده و چه کسی و کدام مرجع قضایی به دفتر ریاست جمهوری و مسئول آن که همچون دیگر دفاتر وزارتی قاعدتاً بایستی عهده دار امور عادی دفتر باشد ، اجازه داده که توسط نماینده خود اسناد محرمانه وزارت خارجه را که طبق مقررات قابل خروج نیستند و تنها می توانند با اجازه مسئولان مستقیم در محل مطالعه شوند و حق خروج از وزارت خارجه را ندارند و معمولاً در ساختمان اصلی نگهداری می شوند و ساختمان شماره 3 این وزارت (که مربوط به امور کنسولی بوده و با ساختمان اصلی فاصله زیادی دارد) از شخص غیر مسئولی به نام اسماعیل ناطقی تحویل بگیرد ؟
- به چه دلیل فرد مزبور هنگامی که در رابطه با خروج غیر قانونی اسناد مورد بازخواست مسئولان مستقیم امر قرار می گیرد ، هیچگونه اظهاری دال بر ارتباط خود با دفتر ریاست جمهوری نمی نماید و معرفی نامه مورد اشاره دفتر ریاست جمهوری را ارائه نمی دهد ؟
- آیا اصولاً معرفی نامه کتبی دفتر ریاست جمهوری و درخواست رسیدگی به پرونده ها به طور رسمی و از طریق عادی اداری به وزارت خارجه ارائه شده است ؟ در این صورت با چه مشخصاتی در دفاتر مربوطه به ثبت رسیده و مسئول مستقیمی که دستور اقدام صادر کرده چه کسی بوده است ؟
- مقصود از رسدگی به اسناد مورد بحث به فرض این که کلیه مراحل امر بر اساس ضوابط قانونی انجام گرفته است ، چه بوده است ؟
- با توجه به این که برخی از این اسناد به طور منحصر به فرد ، مربوط به کسانی است که از طرف وزارء سابق وزارت خارجه منصوب شده اند و اکنون هم مصدر کار هستند ، آیا خروج آنها به این صورت نمی تواند شبهاتی را در زمینه محو یا سوء استفاده از آنها القاء نماید ؟
- با توجه به این که از طرف مسئولان دفتر ریاست جمهوری با مسئولان مختلف وزارت خارجه و سایر مقامات تماس گرفته شده و تقاضای آزادی متهم به سرقت اسناد گردیده است و در حالی که تنها رسیدگی قضایی است که می تواند روشن کننده موارد ابهام بوده و احیاناً بی گناهی وی را اثبات نماید ، این شتاب و پیگیری بی رویه را چگونه توجیه می نمایید ؟
امید است با توضیحاتی که دفتر ریاست جمهوری در این رابطه خواهند داد ، هر چه زودتر بتوانیم پاسخ مقتضی به امت شهید پرورمان که این روزها به طور مداوم ما را مورد سؤال قرار می دهند ، بدهیم . "
با آرزوی توفیق آن برادر ، معاون اداری و مالی حسین صادقی
به دنبال بازداشت آقای ناطقی مدیر کل کنسولی و عضو کمیته رسیدگی به پاک سازی وزارت خارجه که به حکم آقای لاجوردی دادستان انقلاب تهران صورت گرفت ، مطالب مختلفی از طرفین در جراید منتشر شد و عاقبت مسئول روابط عمومی دادسرای انقلاب مرکز نیز طی سخنانی که در کیهان 5/3/60 به چاپ رسید ، گفت که :
" آقایان مرتضی فضلی نژاد و اسماعیل ناطقی که متهم به سرقت در پاره ای از انساد وزارت امور خارجه هستند ، دو روز قبل به زندان اوین منتقل شدند ، که اینک تحقیق و بازجویی از آنها ادامه دارد . این افراد در مراحل بازجویی و بازپرسی خود اعتراف به داشتن چند نفر همکار دیگر در مورد این سرقت کرده اند که اینک مأمورین در تعقیب آنها می باشد ."
وی در مورد محاکمه آنها گفت :
" چون هنوز تمام افرادی که در این رابطه بوده اند ، دستگیر نشده اند و مسئله دیگر آن که بنا به اعتراف خود متهمین به دفتر ریاست جمهوری و ارتباط آن با این دو نفر اشاره شده است ، از این جهت تا نتیجه تحقیقات به طور کامل روشن نشود و کلیه دست اندر کاران این مسئله دستگیر و بازجویی نشوند ، از این جهت معلوم نیست که محاکمه آنها کی آغاز خواهد شد . "
هیئت سه نفری حل اختلاف نیز اعلام داشت :
" موضوع خروج اسناد از وزارت امور خارجه به این هیئت ارجاع شده که به علت فوری بودن آن در اولویت قرار گرفته و بررسی خواهد شد ."
غائلۀ 14اسفند1359 (94)
